دشت خشکید
و زمین سوخت و باران نگرفت ...
زندگی بعد تـــو
بر هیچکس ، آسان نگرفت......!
#شهید_ابومهدی_المهندس🌷
رفیق خوشبخت ما
#التماس_دعا
🦋*﷽*🦋
فرمانده شهيد « #حاج_عبدالله_نوريان» وجودش مالامال از عشق به شهادت بود. يك روز با گريه به من مي گفت: «حاج آقا! من همه كارهاي لازم براي شهادت را انجام داده ام. همه شرايط را به نظر خودم آماده كرده ام. فقط يك چيز مانده كه شما بايد كمك بكنيد. بعد ادامه داد: « فقط مي خواهم چند روز برايم مصيبت اهل بيت بخوانيد . چون احساس مي كنم كمبود گريه دارم . تو را به خدا به من كمك كنيد. » به او گفتم :حاجي! تو حالا حالاها كار داري و بايد بچه ها را به كربلا ببري.
سرش را پايين ا نداخت و گفت: «از ما ديگر بيشتر از اين ساخته نيست. در اين راه به كمتر از شهادت نمي شود راضي شد . بچه هاي كم سن و سال همه رفتند، آن وقت ما بمانيم و گناهانمان را زياد كنيم ؟ از شما مي خواهم از قيامت برايم بگوييد و مصيبت بخوانيد، شايد اين گر يه آخرين باشد«. چند روز بعد تركش خمپاره اي در فاو او را مهمان خدا كرد.
#یاد_عزیزش_با_صلوات
🎤راوی: یکی از همرزمان شهید
رفاقت با شما را باتمام دنیا عوض نمیکنم
تویی که در اوج ناامیدی دستانم را گرفتی وراه را نشاداد ی ادی
تویی که از آبرویت برای من مایه گذاشتی
تویی که ازمن نپرسیدی نام ونشانم را
تویی که معرفت به خرج دادی پای رفاقتمان
تویی که کنارم ماندی تابه خدابرسم
برادرشهیدم به رفاقتمان سوگندجان میدهم پای رفاقتم باتو...
#رفیق_شهید_داری؟؟
#رفاقت_فقط_رفاقت_با_شهدا
به وقت رمضان است وقران بخوان
#خدایا_عاشقم_کن
انسان تا جوینده خدا نباشد او را نمےشناسد
و تا او را نشناسد دوست دار او نمی شود
و تا محبوب او نشود عاشق نمی شود
و تا #عاشق نباشد #شهید نمے شود۔۔۔۔
#شهیدوالامقام علی جان نثاری
اللهم نورقلوبنا بالقران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام به سردار خوبی ها...
رفیق عزیزم..این چندمین باریست که دلتنگت میشوم،اصلا حسابش از دستم در رفته است..
ای رفیق واقعی و حقیقی من..🌷
ای که بودنت تمام نارفیق های عالم را رسوا می کند.🤚🏻
به خداوندی خدا دلتنگت هستم،تورا هزاران بار از دور دیدم و دلم پرکشید..🕊
ای کاش مرا هم ببری..
رفیق من...🌷
حال من فقط باوجود خدا و وجود تو و وجود سرورانمان آرام میگیرد...
این زمینی ها درکار خود هم مانده اند
ای مهربان ترین..🌷
دلم گرفته ازتمام کسانی که نام خداوند ودین پیغمبرش را یدک می کشند اما خوب می توانند دل بشکنند..
رفیق من برای سومین بار می گویم...دلتنگ تو هستم..دلتنگ کسی که تا به حال اورا ندیده ام..
اما خاطرش در ذهنم نقش بسته است
از شمادرخواستی دارم...دوست دارم خودت برای شهادت من واسطه بشوی..
آرزومند این هستم که روزی به خواب من بیایی ودرحالی که کنارآقاامام حسینِ(ع) مهربانم هستی،برگه ای بامهرتایید شهادت را به من بدهی...
رفیق دلم..🌷
خداوند گواه است و توهم باش..که من حاضرم برای این راه رگ گردن بگذارم...
به خداوند اعلام می کنم،که بنده همه جوره محتاج و گوش به فرمانش هستم..(تاپای جان)👈🏻به قصد شهادت🌸💫
🌹🌹حسبناالله و نعم الوکیل🌹🌹
مبدا دل ومقصد آسمان...به جهت آغوش خداوند
برای ظهور صاحبمان وشهادت بنده دعا بفرمایید🤲🏻
✍🏻آرزویی که مپرس
💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
پ.ن:راستش عکس میخواستم بزارم...اما این فیلم٢دقیقه ای خیلی بنده رو یاد خاطرات دی ماه ٩٨ انداخت...
روزی که با خدا پیمان شهادت وباسردار دل عهد دوستی بستم..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچـہها..!
قبلازاینکهبهغلطڪردن
بیوفتید..
یهغلطیبکنید🍃
#حاجحسینیکتا
🌺❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویژه
خاطرات #شهید_حامد_بافنده از طلبه شهید فاطمیون محمدحسین مومنی
#شهید_محمدحسین_مومنی🌷
#شهید_پاکستانی_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحنه هایی از نبرد شهید بافنده با داعش.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷حتماببینید🌷
کجا داری میروی
کمی درنگ گن
ایاباکمی گریه وفاتحه
شما برمزارمن وامثال من
مسئولیتی راکه بارفتن خودبردوش تو گذاشته ایم ازیادخواهی برد.....
Hamed Zamani - Emam Reza_050617061045.mp3
10.88M
🦋*﷽*🦋
#حُبُّ_الشُّهدا_یَجْمَعُنا
♥️ #امام_رضا_ع
❤️ یکی میگه با یه فریاد ...
❤️ بچه مو آقا شفا داد .....
🎤 حامد زمانی
🦋*﷽*🦋
#یاد_یاران
برادران شهید نوعی اقدم
#سلیم_و_سلمان
در وصیت نامه شهیدان نوعیاقدم آمده است، بارالها، پروردگارا، بنده کمترین کمتر توایم، رو به بارگاهت آوردهایم، توشه اخروى نداریم فخر کنیم چشم امید به عفو و غفران تو دوختهایم، ما را ببخش و از بندگان نیک و صالح و مقرب خود قرار فرما. بارگاه با عظمت تو خیلى والاست. حاشا از کرامت و عفو و بخشش تو ما را نبخشیده از دنیا ببرى. درست است زمانى در غفلت بودیم، خطا کردیم، اشتباه کردهایم، اما خدا چون فرمودهاى مىبخشم، پس گستاخ شده بودیم.
#یاد_عزیزشان_با_صلوات
🦋*﷽*🦋
#حُبُّ_الشُّهدا_یَجْمَعُنا
#یاد_یاران
رزمنده دفاع مقدس ، مدیر کل بنیاد شهید استان فارس و شهید مدافع حرم
شهید بی سر حاج عبدالله اسکندری🌷
روایت همسر📝
👈عاشق شهادت بود و به آرزویش رسید
همیشه دعا میکرد که شهادت نصیبش شود تمام هشت سال دفاع مقدس در جبهه حضور داشت. يكي از شرايط ازدواجشان با من نيز حضور مستمرشان در كارزار نبرد بود. من هم پذيرفتم. يك سالي نامزد بوديم. مراسم ازدواجمان هم خيلي ساده برگزار شد و خدا هم به من توفيق داد تا همراهياش كردم. ما چهار سال از دوران جنگ تحميلي را در اهواز بوديم ، مدیرکل بنیاد شهید استان فارس بودند و بعد هم به سوریه رفتند و به خیل شهیدان پیوستند و داعشی ها سر از بدنشان جدا کرده و به نیزه زده بودند و فیلم هم گرفته و در فضای مجازی پخش کردند
#یاد_عزیزش_با_صلوات
🦋*﷽*🦋
#مکتب_سردار_سلیمانی
👈یوسف اللهی چه داشت که اینطور حاجقاسم و دیگر رزمندهها را شیفته خودش کرده بود؟
بگذارید خاطرهای برایتان تعریف کنم تا پاسخ سؤالتان را هم داده باشم. یک بار در جبهه غرب همراه حسین آقا به گشتزنی رفته بودیم. روی موتور بودیم و من ترکش نشسته بودم. بعد از قوچ سلطان، یک بلندی بود که نامش یادم نیست. آنجا یک تکدرختی بود که حسین آقا موتور را کنار آن درخت نگه داشت. در همین لحظه عراقیها ما را دیدند و تیربارچیشان با کالیبر ۵۰ شروع کرد به طرف ما تیرانداختن. من رفتم پشت درخت پناه گرفتم، اما حسین رفت بالای درخت و لابهلای شاخ و برگها نشست. هرچه گفتم حسین بیا پایین، دیدم عین خیالش نیست. حتی از آن بالا میوه کند و به من داد! تیربارچی دشمن چند صد گلوله به طرفش شلیک کرد، اما هیچکدام به حسین نخورد. آخرسر خسته شد و شلیک را متوقف کرد. وقتی حسین پایین آمد در برابر نگاههای متعجب من خندید و گفت میخواستم گلولههایش را تمام کنم. سوار موتور که شدیم، از پشت سر او را بوسیدم و گفتم: «حسین تو میدانی چطور شهید میشوی درست است؟» گفت: «بله میدانم.»
#سردار شهید
#محمدحسین_یوسف_اللهی
#یاد_عزیزش_با_صلوات
🎤 روایتگر حمید شفیعی
دوست و همرزم شهید
🦋*﷽*🦋
#حُبُّ_الشُّهدا_یَجْمَعُنا
اونقدر با اسم بی بی انس گرفته بود که اگه توی بهترین لحظه های زندگیش از حضرت فاطمه (س)میگفتی شروع میکرد به اشک ریختن.
یه روز رفتم تو اتاقش دیدم واسه خودش مجلس روضه گرفته از حضرت زهرا (س) میخوند و گریه میکرد ، پرسیدم: ” علی چرا گریه میکنی؟؟؟ “
گفت: ” برای مظلومیت حضرت زهرا (س) شما هم وقتی من شهید شدم ، بیایید سرخاکم و روضه حضرت زهرا رو بخونید…
" #شهیدعلی_آقاماهانی"
#یاد_عزیزش_با_صلوات
🦋*﷽*🦋
#شهیدان را کجا ما می شناسیم
#شهیدان را #شهیدان می شناسند
سخنان ماندگار و به یاد ماندنی سردار سلیمانی عزیز در مورد #شهیدماهانی
برادری داشتیم به نام علی ماهانی خیلی آدم مقدسی بود. این آقای ماهانی یه زخمی در دستش و شبیه آن در پایش داشت و همیشه آن را مخفی می کرد که تظاهر به این زخم نکرده باشد (اینها خیلی حرف هست برادرا خیلی خودسازی میخواهد) آن وقت این فرد در والفجر ۳ در میدان مین ماند(رفت روی مین) آمدند تا به مجروحین آب بدهند اول رفتند به سمت علی ماهانی تا به او آب بدهند... نخورد! گفت به فلانی بدهید ... دادند و بازهم که برگشتند باز علی آقا آب نخورد و گفت به فلانی بدهید! همینجور به همه آب دادند و وقتی برگشتند به سمت علی، شهید شده بود.... آن وقت ما در موضوعات مادی و موضوعاتی که خیلی ارزشی ندارد چه رقابت هایی میکنیم... در موضوعاتی که حیات ما به آن بستگی ندارد و ناجی جان ما نیست... در چیزهایی که یه ذره ما را بالا میبرد ...از نظر رتبه یا درجه یا هر چیز دیگری... چه رقابت های می کنیم
♥️ #یاد_عزیزشان_با_صلوات ♥️
🦋*﷽*🦋
#حُبُّ_الشُّهدا_یَجْمَعُنا
راه شهید ، کلام شهید
شهید محمد حسین یوسف الهی همیشه میگفت: «من پدرم را خیلی دوست دارم، چون اسم حسین را برایم انتخاب کرده است.» اسم پدرش هم غلامحسین بود و میگفت: «من حسین پسر غلامحسین هستم.»
#یاد_عزیزش_با_صلوات
#شهیدانه 🕊
کاش میشد
عاشقانه❤️ فهمیـد
تا #عاشقانه پـرواز🕊 کرد
| شهـــ🕊ــدا |
دستی برای #عاشق_شدنمان
به سوی خـــ♥️ـــدا برداریـد ...
#شهدا_گاهی_نگاهی
#روزتون_ منور_به_نگاه_شهدا
🍃🌹🍃🌹
#دلنوشته
دلتنگمـ💔
دلتنگ یک نگاه آسمانیت #ای_شهید
دلتنگ وعده ی شفاعتت 🤲
#شهادت نوش جانت رفیق
امّـا!! گاه گاهـے بہ دل خستہ ما هم
نظــرے ...😔
#شهید_سجاد_طاهرنیا🕊
🌹🍃🌹🍃
بسم الله القاصم الجبارین
#دلنوشته دلتنگمـ💔 دلتنگ یک نگاه آسمانیت #ای_شهید دلتنگ وعده ی شفاعتت 🤲 #شهادت نوش جانت رفیق امّـا
0⃣5⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠 #شهادت_با_لب_تشنه
🔰به گوش من رسونده بودند که #سجاد لب تشنه در #تاسوعای حسینی شهید شده، موقعی که مجروح شده بود، داشت ازش #خون می رفت، درخواست آب کرد، ولی همرزمانش مانع🚫 شدند و بهش گفتند که اگه بهت #آب بدیم، تو سریع جون میدی و فعلا آب واسه جسمت خوب نیست، لذا بهش ندادند😞
🔰و سجاد لحظات بعد به #شهادت 🕊رسید. وقتی این موضوع رو شنیدم خیلی #غمگین شدم😔 همش به خودم می گفتم که پسرم لب #تشنه شهید شده و کاش بهش آب می دادند😭
🔰 #خواب دیدم که تو یک مکان بزرگی هستم و یک کوه در مقابل منه، سجاد من بالای کوه⛰ افتاده بود و منم داشتم می رفتم سمتش که بهش #آب💧بدم تا یه کم رفتم جلو دیدم که یک خانم چادری با عصا داره میره سمتش😭 #حضرت_زهرا (س) بود
🔰ایستادم و نگاه کردم دیدم سر سجاد رو گذاشت رو #دستانش و داره به سجاد آب میده.من خواستم برم پیشش ازش #تشکر کنم که یه وقت دیدم واسم دست تکون داد👋 که برگردم
🔰(منظورش این بود که بچه ات رو #سیراب کردم و نگران نباش و برگرد)
از وقتی که این #خواب رو دیدم، خیالم راحت شده که سجاد من #سیراب شده است..😔
راوی: مادر شهید
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_سجاد_طاهرنیا🌷
🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❖هر وقت که دستت از
همه جا کوتاه شد بگو:
وأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ
إِنَّ اللَّـهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ
کارم را به خدا میسپارم
خداوند بینای به بندگان است