Hojat Ashrafzadeh Atre To(128).mp3
3.34M
🦋*﷽*🦋
🎤🎤 حجت اشراف زاده
🌺 عطر تو
💞 #ماه_رمضان
🌺تعجیل در فرج امام زمان عج #صلوات
#یا_مهـدي
❀قائـم المنتَظَـري، پادشـهِ منتظـران
یوســف فاطمهاي، غــرق تمنّاي تُو من
❀جلـوهٔ خال لبـت بُرده چنان دل زِ کَفـم...
ماندهام شام وسحـر، خیـره بہ سیماي تُو من
❀دمبدم بَر گل رُخسار تُو گویـم صلـوات
عاشقــم، عاشــق رُخسـار دلاراي تُو من
#اَللهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُمْ
#العجلمولاےمن♡
🇮🇷
مـولایــم . . .
روزهای هفته را با عشق تو سر می کنم
تا به جمعه می رسم ،احساس دیگر می کنم
حس دیدار تــو در من ،جمعـه غوغا می کند
جمعه ها چشمان خود را ،حلقه بر در می کنم ..
اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج
#سلام_امام_مهربانم
روزت بخیر آقا🌸🍃
#محافظ_سردار_سلیمانی
#شهیدے_که_سوخت🥀
🔹تاریخ تولد: ۱۳۵۸
🔹تاریخ شهادت: ۱۳ / ۱۰ / ۱۳۹۸
🔹محل تولد: زنجان / دفن تهران
🔹محل شهادت: بغداد
#شهدا_رهبرم_را_دعا_کنید
🌸السلام علیک یا بقیۂ الله فی أرضه🌸
مهر تــو
همان کیمیایے ست....
که روزگار مرا ،
قیمتےمی کند!
من، به اعتبار محبت تـو
نفس مےکشم ..
#یا_صاحب_الزمان
اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج🌱✨
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
در فیلم 🎞مستند، #سردار حیدر تعریف مینمود :
ما در #سوریه بودیم، حافظ اسد(پدر بشار اسد) احوالش بد شد و راهی بیمارستانش🏩 نمودند،
🚨اخبار بدی از احوالات ایشان دریافت مینمودیم...
من و #سردار_همدانی و چند سردار دیگر با مشورت به این نتیجه رسیدیم که به حضرت آقا زنگی📞 بزنیم و از ایشان التماس دعای🙏🏻 مخصوصی برای حافظ اسد بنماییم،
زیرا فکر 🤔میکردیم اگر حافظ اسد از بین برود، ما #ایرانیها دیگر جایی در سوریه که سپر دفاعی ایران در برابر اسرائیل❌ بود نخواهیم داشت.
به حضرت آقا زنگ زدیم و آقا فرمودند :
باشد حتماً دعا میکنیم.🤲🏻
چند روز بعد حال حافظ اسد بدتر شد،
ما نگرانتر 😥شدیم و باز به حضرت آقا زنگ زدیم.
حضرت آقا فرمودند :
ایشان باید برود، ولی #خداوند شخص دلسوزتر و بهتری را برای خدمت به دین، به جای ایشان میگذارد...
ما متحیر شدیم😳...
دو نفر جایگزین حافظ بودند، برادرش و نخست وزیرش...
🔻خب برادرش که اصلاً همیشه در حال گردش و عشق و تفریح بود و اهل این حرف ها نبود...
🔻نخست وزیر هم که یک فرد تقریباً مخالف بود...
ما متحیر شدیم...
تا این که حافظ اسد فوت نمود و بشار اسد، پسرش سر برداشت...
ما با خود بشار، در یک کاخ زندگی میکردیم...
چون اوضاع سوریه به هم ریخته بود...
یک روز سر نهار، خدمتگذارش را خواند و گفت :
نامه✉️ را بیاورید...
نامه را آوردند و ایشان نامه را به سردار همدانی دادند...
سردار یکدفعه خودش را جابجا کرد و نامه را دوباره خواند📃 به همه ما یک نگاه عجیبی کرد و نامه را داد به نفر پهلوئیش..
نامه به دست من رسید،
دیدم نامه از طرف ملک عبدالله است و گفته :
📃ای اسد...
یا دست از پشت سر ایرانیها بردار و ایشان را از کشورت بیرون بینداز و یا کشورت را با خاک یکسان و تو و خانواده ات را نابود میکنیم...
امضاء ملک عبدالله (پادشاه عربستان)
ما متحیرانه به همدیگر نگاه میکردیم...
آخر تهدید بزرگی بود و اگر خود حافظ هم بود،
حتماً یک کاری بر علیه ما ایرانی ها میکرد...
یکدفعه دیدیم بشار که متوجه اخم😠های توی هم ما شده بود با لبخند🙂 نامه را از ما خواست...
ما نامه را با احترام تقدیمش نمودیم...
یکدفعه و متعجبانه دیدیم، بشار نامه را پاره کرد و خودش بلند شد و پاره های نامه را در میان شعله های آتش🔥 شومینه پرتاب نمود و با لبخند گفت :
ما تا آقای #خامنه_ای و شما سربازانش را داشته باشیم هیچ غم و غصه ای نداریم.
آنگاه بود که فهمیدیم حضرت آقا چه فرموده بودند و از کجا این خبر را چند سال پیش دریافت نموده بودند...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
8.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظاتی با سردار دلها وحرم رضوی
السلام علیک یا امام رضا علیه السلام
السلام علیک یا امام رئوف
آقا دلمون برا یک لحظه دیدن صحن وسرات تنگ شده
خودت عنایتی