🔴«من حق ندارم به ایشان امر کنم»
🔻من ندیدم در طول زندگی، امام به خانمشان بگویند در را ببندید. بارها و بارها میدیدم که خانم میآمدند و کنار آقا مینشستند، ولی امام خودشان بلند میشدند و در را میبستند و حتی وقتی پا میشدند به من هم نمیگفتند که در را ببندم.
🔻یک روزی من به آقا گفتم خانم که داخل اتاق میآیند همان موقع به ایشان بگویید در را ببندند. گفتند: «من حق ندارم به ایشان امر کنم». حتی به صورت خواهش هم از ایشان چیزی را نمیخواستند.
خانم فریده مصطفوی (دختر امام)؛ پابه پای آفتاب، ج 1، ص 134
@Beyzai_ChanneL
♦️در میدان نقش جهان اصفهان ازش پرسیدم مسلمون؟ گفت نه گفتم ؛ پس چرا ...
@Beyzai_ChanneL
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بنسلمان این روزها غصهدار است، چون میداند فاکتور خرابیهای آمریکا را او باید پرداخت کند!
🔹مجری مشهور شبکهلندنی "الحوار": میگویند وقتی این حوادث در آمریکا شعلهور شد، بنسلمان دستش را روی قلبش قرار داد و شروع به هذیان گفتن کرد و بر سر و صورت خود میزد و گریه میکرد!
@Beyzai_ChanneL
نخستوزیر کانادا در پاسخ به سؤالی در مورد اعتراضات آمریکا، ۲۱ ثانیه مکث میکند تا ماله را پیدا کند!
چندی پیش شکوریراد دبیر کل حزب اتحاد ملت این یابو را نمونهی "روشنبینی، وظیفه شناسی و کارآمدی" دانسته و خواستار نامگذاری خیابانی در تهران به نامش شده بود!
اصلاحطلبی یعنی بیشرفی!
💬 ابونیچه
➕ انصافا اگر اعتراضات آمریکا نبود، بیشرمی و وقاحت این قبیل افراد (که دربارهی هر اتفاق بیربطی در ایران بلافاصله موضع میگیرند) شاید هیچگاه معنا نمیشد!!
@Beyzai_ChanneL
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘☘🌿🍀☘🌿🍀☘🌿🍀♥️
🍀♥️
🌿
♥️
آهنگ بختیاری به یاد سردار شهید سلیمانی
♥️
☘
🍀♥️
🌿🍀🍀🌿☘🍀🌿🍀🍀🌿♥️
@Beyzai_ChanneL
🔴محرمانه
🔴فوری/مهم
یاران انقلاب بگوش باشید وبهوش
با توجه به اعترافات روح الله زم و استخراج داده ها و اطلاعات بسیار با ارزش و دقیق و مستند از تلفن همراه و لپ تاپ این عنصر خائن و مرتبط با سرویس های جاسوسی دشمن و احتمال انتشار قریب الوقوع آن در ساعات آینده ویاحداکثر روزهای آینده، گمانه زنی ها برآن است که جریانات فاسد و خائن نفوذی برای پرت کردن حواس ها از این خیانت و جنایت تاریخی، فتنه عمیقی در کشور ایجاد کنند. تقویم روزهای آینده را نگاه می کنیم و فتنه را در نطفه خفه خواهیم کرد قبل از آنکه روباهان و شغالان از غارهای خود خارج شوند!
بالاخره جیغشانـ درآمد !
کجارانشانه_رفته اند !؟ انقلابی که سید ابراهیم در قوه قضائیه براه انداخته کار بسیار پرخطری است !
☝🏼حالا آهسته آهسته خطرهای آن برملا می شود !
▪ریشه عصبانیت این روزهای دولتمردان را باید در جای دیگری غیر از آنچه نشان می دهند جستجو کرد !
▪دردشان برجام و fatf و رفراندام و ... نیست !
▪خودشان هم می دانند که اگر همین حالا در هر موضوعی رفراندم برگزار شود با اختلاف بسیار زیاد بازی را باخته اند !
▪دردشان آنجاست که ابراهیم رئیسی قواعد بازی اینها را برهم زده !
▪دولت و مجلس دستشان بود و قوه قضائیه هم مصلحت اندیش و خنثی !
▪حالا اوضاع به کلی عوض شده !
👈🏽رئیسی به اردوگاه دزدان گردن کلفت ویقه سفیدهای متظاهر شبیخون زده و دست بردارهم نیست !
👈زندانی شدن حسین فریدون ضربه هولناکی بر حسن روحانی وارد کرده هرچند سعی می کند به روی خودش نیاورد !
👈داماد شریعتمداری که روانه زندان شد همه فهمیدند که رئیسی اهل مماشات با دزدان بیت المال نیست !
👈پرونده مهدی جهانگیری هم عنقریب رسیدگی خواهد شد و جیغ های این روزهای اسحاق بی دلیل نیست !
👈محاکمه شبنم نعمت زاده دردسرهای زیادی را برای باند قدرت و ثروت بوجود آورده !
👈سیف و عراقچی و تعداد دیگری از مدیران بانکی همین حالا درگیر پرونده سنگین ارزی هستند !
👈خودروسازها هرکدام به اتهامی در نوبت محاکمه هستند !
👈رئیسی با شیب ملایم وارد گمرکات شده وهمانجا دادگاه ویژه برپا کرده و برای این این گلوگاه فساد خط و نشان کشیده !
👈خصوصی سازیهای ناعادلانه را به چالش کشیده !
👈او با شمشیر عدالت به جان علفهای هرز اقتصاد افتاده !
👈پرونده های دیگری هم در نویت رسیدگی است که یک سر آن به دستگاههای دولتی مرتبط است !
😊و حالا روح ... زم با آمدنیوزش قوز بالا قوز شده !
▪به دولتی ها حق بدهید به رهبری دروغ ببندند !
▪به آنها حق بدهید ماجرای حیف و میل ۱۸ میلیارد دلار زبان بسته را فرافکنی کنند و به گردن دیگران بیاندازند !
▪به آنها حق بدهید جلسه هیئت دولت را با نشان دادن چنگ و دندان تبدیل به میدان جنگ کنند !
▪به آنها حق بدهید تعطیل شدن مملکت را به گردن دیگران بیاندازند !
✋🏻این تازه اول ماجراست !
▪اوضاع از این هم سخت تر می شود !
▪روحانی راست گفت که اگر دست به برادرش بزنید #جنگ براه می اندازد !
▪حالا جنگ براه افتاده !
☝🏼اما نگران نباشید !
🙏🏻 برخدا توکل کنید که او طرف حق است !
▪ان شاالله اینجا برای مفسدان گردن کلفت #ایستگاه آخر است !
▪ دوران بزن درروهای عده ای مفسد رخنه کرده در دستگاههای دولتی بسر آمده !
▪قرار نیست این قصه پرغصه برای ملت ادامه داشته باشد !
☄رئیسی با لشکری از #قاضیان سلیم النفس آمده تا ریشه فساد دولتی را بخشکاند !
☄او امروز به شدت نیاز به حمایت مردم دارد !
☄ویقینا این حمایت بدون هزینه نخواهد بود
لطفا انتشار حداکثری در حمایت از دستگاه قضا ...
🔴راستی این آتش سوزی های شبانه در جنگل ها و پارک های شهر فراموش نشه ؟؟!!!
#خروج_سرشبکه_نفوذ
#سرطان_اصلاحات
#خروج_اصلاحات
#روحانی
#آنتی_فتنه
#پیروزی_از_آن_حزب_الله_است
@Beyzai_ChanneL
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح
ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت
🌸🌺🌸🌺🌸🌺
آغاز سی و دومین سال ولایت و زعامت ولی امر مسلمین جهان، نائب المهدی، حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای عزیز بر همه شما مبارک باد🌷🌷
@Beyzai_ChanneL
🔴 مظلوم ترین شهدا
شهدای واقعه ۱۵خرداد ۱۳۴۲ ، از مظلوم ترین شهدای وطن عزیزمان هستند که خیلی کم از آنان یادی می شود.
گفته می شود بسیاری از اجساد مطهر شهدای قم هیچ گاه پیدا نشدند و هیچ گاه سرنوشت آنان مشخص نشد.
"طوبَىٰ لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ"
جهت شادی ارواح طیبه شهدا و بخصوص شهدای ۱۵ خرداد ؛ فاتحه مع الصلوات ...
@Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_پنجم 💠 عباس بیمعطلی به پشت سرش چرخید و با همان حالی که برایش نمان
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_ششم
💠 گریه یوسف را از پشت سر میشنیدم و میدیدم چشمان این رزمنده در برابر بارش اشکهایش #مقاومت میکند که مستقیم نگاهش کردم و بیپرده پرسیدم :«چی شده؟»
از صراحت سوالم، مقاومتش شکست و به لکنت افتاد :«بچهها عباس رو بردن درمانگاه...» گاهی تنها خوشخیالی میتواند نفسِ رفته را برگرداند که کودکانه میان حرفش پریدم :«دیدم دستش #زخمی شده!»
💠 و کار عباس از یک زخم گذشته بود که نگاهش به زمین افتاد و صدایش به سختی بالا آمد :«الان که برگشت یه راکت خورد تو #خاکریز.»
از گریه یوسف همه بیدار شده بودند، زنعمو پشت در آمد و پیش از آنکه چیزی بپرسد، من از در بیرون رفتم.
💠 دیگر نمیشنیدم رزمنده از حال عباس چه میگوید و زنعمو چطور به هم ریخته و فقط به سمت انتهای کوچه میدویدم. مسیر طولانی خانه تا درمانگاه را با #بیقراری دویدم و وقتی رسیدم دیگر نه به قدمهایم رمقی مانده بود نه به قلبم.
دستم را به نرده ورودی درمانگاه گرفته بودم و برای پیش رفتن به پایم التماس میکردم که در گوشه حیاط عباسم را دیدم.
💠 تختهای حیاط همه پر شده و عباس را در سایه دیوار روی زمین خوابانده بودند. بهقدری آرام بود که خیال کردم خوابش برده و خبر نداشتم دیگر #خونی به رگهایش نمانده است.
چند قدم بیشتر با پیکرش فاصله نداشتم، در همین فاصله با هر قدم قلبم به قفسه سینه کوبیده میشد و بالای سرش از #نفس افتادم.
💠 دیگر قلبم فراموش کرده بود تا بتپد و به تماشای عباس پلکی هم نمیزد. رگهایم همه از خون خالی شده و توانی به تنم نمانده بود که پهلویش زانو زدم و با چشم خودم دیدم این گوشه، #علقمه عباس من شده است.
زخم دستش هنوز با چفیه پوشیده بود و دیگر این #جراحت به چشمم نمیآمد که همان دست از بدن جدا شده و کنار پیکرش روی زمین مانده بود.
💠 سرش به تنش سالم بود، اما از شکاف پیشانی بهقدری #خون روی صورتش باریده بود که دلم از هم پاشیده شد.
شیشه چشمم از اشک پُر شده و حتی یک قطره جرأت چکیدن نداشت که آنچه میدیدم #باور نگاهم نمیشد.
💠 دلم میخواست یکبار دیگر چشمانش را ببینم که دستم را به تمنا به طرف صورتش بلند کردم. با سرانگشتم گلبرگ خون را از روی چشمانش جمع میکردم و زیر لب التماسش میکردم تا فقط یکبار دیگر نگاهم کند.
با همین چشمهای به خون نشسته، ساعتی پیش نگران جان ما #نارنجک را به دستم سپرد و در برابر نگاهم جان داد و همین خاطره کافی بود تا خانه خیالم زیر و رو شود.
💠 با هر دو دستم به صورتش دست میکشیدم و نمیخواستم کسی صدایم را بشنود که نفس نفس میزدم :«عباس من بدون تو چی کار کنم؟ من بعد از مامان و بابا فقط تو رو داشتم! تورو خدا با من حرف بزن!»
دیگر دلش از این دنیا جدا شده و نگران بار غمش نبودم که پیراهن #صبوریام را پاره کردم و جراحت جانم را نشانش دادم :«عباس میدونی سر حیدر چه بلایی اومده؟ زخمی بود، #اسیرش کردن، الان نمیدونم زندهاس یا نه! هر دفعه میومدی خونه دلم میخواست بهت بگم با حیدر چی کار کردن، اما انقدر خسته بودی خجالت میکشیدم حرفی بزنم! عباس من دارم از داغ تو و حیدر دق میکنم!»
💠 دیگر باران اشک به یاری دستانم آمده بود تا نقش خون را از رویش بشویم بلکه یکبار دیگر صورتش را سیر ببینم و همین چشمان بسته و چهره #مظلومش برای کشتن دل من کافی بود.
#حیایم اجازه نمیداد نغمه نالههایم را #نامحرم بشنود که صورتم را روی سینه پُر خاک و خونش فشار میدادم و بیصدا ضجه میزدم.
💠 بدنش هنوز گرم بود و همین گرما باعث میشد تا از هجوم گریه در گلو نمیرم و حس کنم دوباره در #آغوشش جا شدهام که ناله مردی سرم را بلند کرد.
عمو از خانه رسیده بود، از سنگینی #قلب دست روی سینه گرفته و قدمهایش را دنبال خودش میکشید. پایین پای عباس رسید، نگاهی به پیکرش کرد و دیگر نالهای برایش نمانده بود که با نفسهایی بریده نجوا میکرد.
💠 نمیشنیدم چه میگوید اما میدیدم با هر کلمه رنگ #زندگی از صورتش میپَرد و تا خواستم سمتش بروم همانجا زمین خورد.
پیکر پاره پاره عباس، عمو که از درد به خودش میپیچید و درمانگاهی که جز #پایداری پرستارانش وسیلهای برای مداوا نداشت.
💠 بیش از دو ماه درد #غیرت و مراقبت از #ناموس در برابر #داعش و هر لحظه شاهد تشنگی و گرسنگی ما بودن، طاقتش را تمام کرده و #شهادت عباس دیگر قلبش را از هم متلاشی کرده بود.
هر لحظه بین عباس و عمو که پرستاران با دست خالی میخواستند احیایش کنند، پَرپَر میزدم تا آخر عمو در برابر چشمانم پس از یک ساعت #درد کشیدن جان داد...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@Beyzai_ChanneL
داریم با سیدعلی پیر میشویم
#اللهماحفظقائدناباالقرآن
@Beyzai_ChanneL
مداحی آنلاین - خوابیدم خوابت رو دیدم بابا - محمود کریمی.mp3
3.08M
•﷽•
این شب جمعه دخترت
را واسطه میکنم؛
آخر شنیدهام که پدرها
خواستههای دخترشان
را سریعتر اجابت میکنند!
#شب_جمعه🌱
@Beyzai_ChanneL