eitaa logo
شهید محمودرضا بیضائی
281 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
18 فایل
شهید محمودرضا بیضائی ولادت زمینی: 1360/09/18 ولادت آسمانی: 1392/10/29 محل شهادت: قاسمیه جنوب شرقی دمشق. بر اثر اصابت ترکش. مزار شریف: تبریز گلزارشهدای وادی رحمت. بلوک۱۱ ردیف۶ شماره۱ ادمین: @Beyzai_mahmoud
مشاهده در ایتا
دانلود
.. ♦️ تعبیر مقام معظم رهبری 🔻از بـرجــام، "خسارت محض" بود 🔻و از اینسـتکس اروپایی ها "یک بازیچه چرند" 🔴آقایان تدبیر و امید دست مریزاد! واقعاً خسته نباشید!😏😑 👈هنوز هم میخواهید بگویید؛ هفت سال مذاکرات بیهوده و خسارت بارتان با نظر رهبری بوده است؟؟؟!!! @Beyzai_ChanneL
🔴 نکته‌ای مهم پیرامون سخنان مقام معظم رهبری 🔹رهبر فرزانه انقلاب در سخنان روز عید قربان به مطلب مهمی اشاره کردند و فرمودند: اگر حقایق ایران شکست بخورد، ایران نیز قطعاً شکست خواهد خورد. ♦️ به نکته مهمی پیرامون این سخن رهبری معظم باید توجه و دقت کرد: 🔻بزودی رسانه‌ای در داخل و خارج کشور، هزاران کلیپ و مطلب منتشر خواهند کرد تا سخنان رهبری دیده نشود. دلسوزان نظام و جریان انقلابی باید مراقب باشیم هیچ‌ چیز نباید سخنان رهبری را به حاشیه ببرد و نباید با پرداختن به حاشیه‌ها و ورود به بازی حریف، اجازه داد برنده شود. @Beyzai_ChanneL
6.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 افشای راز تعطیل شدن مسکن مهر در دولت و وزارت / به بانک جهانی تعهد داده بودند بانک مرکزی تامین مالی مسکن مهر را متوقف کنند!!!!!😳😳😯😯 شبکه مستند سیما در گزارشی فاش کرد دولت روحانی ۲ مرحله به بانک جهانی درباره توقف تامین مالی مسکن مهر گزارش داده است!😠😠😠 @Beyzai_ChanneL
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 روحانی به قدری ذوب در برجام شده که پروتکل‌های کرونایی رو میگه پروتکل الحاقی 🤦‍♂😏😂 @Beyzai_ChanneL
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ جریان تحریف را بشناسید!!!!👆👆 امام خامنه ای: به موازات تحریم یک جریان تحریف هم هست❗️❗️❗️❗️ @Beyzai_ChanneL
💢 دو تن از مرزبانان در هنگ مرزی پیرانشهر 🔹دو تن از مرزبانان هنگ مرزی پیرانشهر در راستای مبارزه با پدیده شوم قاچاق به شهادت رسیدند 🔹به گزارش پایگاه خبری شهدای ناجا ، مرزبانان هنگ مرزی پیرانشهر روز گذشته حین رصد و پایش نوار مرزی متوجه یک سری از تحرکات در مرز شده که پس از بررسی متوجه جابجایی کالای قاچاق و انتقال آن میشوند 🔹بر اساس این گزارش مرزبانان موفق به توقف و دستگیری قاچاقچیان و ضبط کالای قاچاق شدند. 🔹متأسفانه در این عملیات‌ گروهبانیکم و سرباز به درجه رفیع شهادت نائل گردیدند.😢 💔 🇮🇷 @Beyzai_ChanneL
شمع شب‌ها به جز خیال تو نیست باغ جان‌ها به جز جمال تو نیست ✍ اولین تصویر از شهدای هنگ مرزی سردشت 😔 ❤️ 🇮🇷 🌹 @Beyzai_ChanneL
🍃 لبخند ڪه می زنی مات تصویرت می شوم زل می زنم به چشم هایت زیر لب آهسته می گویم : چه ڪردے با من نازنین !؟ تا دنیا دنیاست هیچ ڪس براے من " تو " نمی شود !! ❤️ 🇦🇫 @Beyzai_ChanneL
🍃 چه فرقی می کند زمستان باشد یا تابستان؟! غروب جمعه باشد یا شنبه .. بی تو ؛ روز ها وفصل ها از معنی می افتند.! -تکراری می شود این تکرار ❤️ 🌹 @Beyzai_ChanneL
واکنش برخی مداحان شناخته‌شده به سخنان رهبر انقلاب درباره عزادرای‌های محرم رهبر معظم انقلاب امروز در سخنان خود به مناسبت عید سعید قربان فرمودند: همه سوگواران حسینی، هیأتها و مداحان موظفند به هرچه ستاد ملی مبارزه با کرونا اعلام می‌کند، عمل کنند. برخی از مداحان معروف به این تاکیدات مهم واکنش نشان دادند: میثم مطیعی: سلامت مردم بیش از دیگران، برای هیأتی‌ها مهم است. ما تابع تصمیمات ستاد ملی کرونا برای محرم هستیم؛ اما یک حرف بزنید، نه که نهاد آ صبح یک چیز بگوید، ظهر نهاد ب یک چیز، عصر همه خلاف هم! سیدمجید بنی‌فاطمه: رهبر عزیز تر از جان ما؛ فرمایش حضرتعالی پیرامون چگونگی پاسداشت عزای حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام و تعظیم شعایٔر حسینی، مطابق معمول، فصل‌الخطاب است. ما نیز دست اطاعت و ادب بر سینه گذاشته و در جمیع امور گوش به فرمان جنابتان خواهیم بود. سیدرضا نریمانی: سلامت مردم برای ما خیلی خیلی مهم و واجب است، از طرفی ما تابع تصمیمات ستاد ملی کرونا هستیم، فقط چند نکته باید مدنظر قرار گرفته شود. اولا حتماً از متخصصین استفاده شود. ثانیا هرچه زودتر شرایط و پروتکل‌های محرم را اعلام کنید. ثالثا اگر تصمیمی گرفته و اعلام شد، به هیچ عنوان تغییر نکند. محمدرضا بذری: بیانات امروز حضرت آقا در مورد ‎عزاداری محرم بار دیگر به ما گوشزد کرد که بچه شیعه امام‌ حسینی، باید نماد عقلانیت باشد. هیأت‌ها می‌توانند امسال و در شرایط ‎کرونا با ابتکار خود، الگویی جدید برای برگزاری تجمعات در شرایط بحرانی، به جامعه جهانی ارائه کنند. @Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
✍️ #دمشق_شهر_عشق #قسمت_بیست_و_نهم 💠 نگاهش روی صورتم می‌گشت و باید تکلیف این زن #تکفیری روشن می‌شد
✍️ 💠 دو سال پیش به هوای هوس پسری سوری رو در روی خانواده‌ام قرار گرفتم و حالا دوباره عشق دیگری دلم را زیر و رو کرده و حتی شرم می‌کردم به ابوالفضل حرفی بزنم که خودش حسم را نگفته شنید، هلال لبخند روی صورتش درخشید و با خنده خبر داد :«یه ساعت پیش بهش سر زدم، به هوش اومده!» از شنیدن خبر سلامتی‌اش پس از ساعت‌ها لبخندی روی لبم جا خوش کرد و سوالی که بی‌اراده از دهانم پرید :«می‌تونه حرف بزنه؟» و جوابم در آستین شیطنتش بود که فی‌البداهه پاسخ داد :«حرف می‌تونه بزنه، ولی نمی‌تونه بکنه!» 💠 لحنش به‌حدی شیرین بود که میان گریه به خنده افتادم و او همین خنده را می‌خواست که به سمتم آمد، سرم را بوسید و به فدایم رفت :«قربونت بشم من! چقدر دلم برا خنده‌هات تنگ شده بود!» ندیده تصور می‌کرد چه بلایی از سرم رد شده و دیگر نمی‌خواست آسیبی ببینم که لب تختم نشست، با دستش شکوفه‌های اشکم را چید و ساده صحبت کرد :«زینب جان! داره با سر به سمت جنگ پیش میره! دو هفته پیش دو تا ماشین تو منفجر شد، دیروز یه ماشین دیگه، شاید امروز یکی دیگه! سفرای کشورهای خارجی دارن دمشق رو ترک می‌کنن، یعنی خودش داره صحنه جنگ رو برای آماده می‌کنه!» 💠 از آنچه خبر داشت قلبش شکست، عطر خنده از لبش پرید، خطوط صورتش همه در هم رفت و بی‌صدا زمزمه کرد :« داره میفته دست تکفیری‌ها، حمص همه آواره شدن! آماده لشگرکشی شده و کشورهای غربی و عربی با همه توان تجهیزش کردن! این تروریست‌هام همه جا هستن، از کنار هر ماشین و آدمی که تو دمشق رد میشی شاید یه انتحاری باشه، به‌خصوص اینکه تو رو میشناسن!» و او آماده این نبرد شده بود که با مردانگیِ لحنش قد علم کرد :«البته ما آموزش نیروهای سوری رو شروع کردیم، و تصمیم گرفتن هسته‌های مردمی تشکیل بدیم و به امید خدا نفس این رو می‌گیریم!» 💠 و دلش برای من می‌تپید که دلواپس جانم نجوا کرد :«اما نمی‌تونم از تو مراقبت کنم، تو باید برگردی !» سرم را روی بالشت به سمت سِرُم چرخاندم و دیدم تقریباً خالی شده است، دوباره چشمان بی‌حالم را به سمتش کشیدم و معصومانه پرسیدم :«تو منو به‌خاطر اشتباه گذشته‌ام سرزنش می‌کنی؟» 💠 طوری به رویم خندید که دلم برایش رفت و او دلبرانه پاسخ داد :«همون لحظه‌ای که تو حرم (علیهاالسلام) دیدمت، فهمیدم خودش تو رو بخشیده عزیزدلم! من چرا باید سرزنشت کنم؟» و من منتظر همین پشتیبانی بودم که سوزن سِرُم را آهسته از دستم کشیدم، روی تخت نیم‌خیز شدم و در برابر چشمان متعجب ابوالفضل خجالت کشیدم به احساسم اعتراف کنم که بی‌صدا پرسیدم :«پس می‌تونم یه بار دیگه...» 💠 نشد حرف دلم را بزنم، سرم از به زیر افتاد و او حرف دلش را زد :«می‌خوای به‌خاطرش اینجا بمونی؟» دیگر پدر و مادری در ایران نبود که به هوای حضورشان برگردم، برادرم اینجا بود و حس حمایت مصطفی را دوست داشتم که از زبانش حرف زدم :«دیروز بهم گفت به‌خاطر اینکه معلوم نیس سوریه چه خبر میشه با رفتنم مخالفت نمی‌کنه!» که ابوالفضل خندید و رندانه به میان حرفم آمد :«پس هم کرده!» 💠 تازه حس می‌کرد بین دل ما چه گذشته که از روی صندلی بلند شد، دور اتاق چرخی زد و با شیطنت نتیجه گرفت :«البته این یکی با اون یکی خیلی فرق داره! اون مزدور بود، این !» سپس به سمتم چرخید و مثل همیشه صادقانه حرف دلش را زد :«حرف درستی زده. بین شما هر چی بوده، موندن تو اینجا عاقلانه نیست، باید برگردی ایران! اگه خواست می‌تونه بیاد دنبالت.» 💠 از سردی لحنش دلم یخ زد، دنبال بهانه‌ای ذهنم به هر طرف می‌دوید و کودکانه پرسیدم :«به مادرش خبر دادی؟ کی می‌خواد اونو برگردونه خونه‌شون ؟ کسی جز ما خبر نداره!» مات چشمانم مانده و می‌دید اینبار واقعاً شده‌ام و پای جانم درمیان بود که بی‌ملاحظه تکلیفم را مشخص کرد :«من اینجا مراقبش هستم، پول بلیط دیشبم باهاش حساب می‌کنم، برا تو هم به بچه‌ها گفتم بلیط گرفتن با پرواز امروز بعد از ظهر میری ان‌شاءالله!» 💠 دیگر حرفی برای گفتن نمانده و او مصمم بود خواهرش را از سوریه خارج کند که حتی فرصت نداد مصطفی را ببینم و از همان بیمارستان مرا به فرودگاه برد. ساعت سالن فرودگاه روی چشمم رژه می‌رفت، هر ثانیه یک صحنه از صورت مصطفی را می‌دیدم و یک گوشه دلم از دوری‌اش آتش می‌گرفت. تهران با جای خالی پدر و مادرم تحمل کردنی نبود، دلم می‌خواست همینجا پیش برادرم بمانم و هر چه می‌گفتم راضی نمی‌شد که زنگ موبایلش فرشته نجاتم شد... ✍️نویسنده: @Beyzai_ChanneL
سلام بزرگواران😊 ان شاءالله امروز معرفی شهید عزیز را خواهیم داشت انشاالله شرمنده شهید نشیم به برکت صلوات🌺 🌷اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 @Beyzai_ChanneL