✉️ #ارسالی_شما👇👇
#شاید_تلنگر
#قسمت_10
#این_بار_از_آقایون
سلام
ارسالی این دوست خوبمون و خواهرمون خوندم
نمیدونم یه جوری شدم
من پارسال برای اولین بار عاشق شدم نمیدونم گفتنش چه قدر خوبه ولی دختر خانمی که باهاش بودم چادری بود و نمازخون
ایشون کاری کردن توی زندگی من من نماز خون بشم و شدم
قبلا نمیخوندم ولی الان میخونم مرتب نمازمو
دختر خانمی که با من بود خیلی مقید بود میگفت رابطمون گناهه بیا زود خواستگاری
منم شرایط مالی خوبی نداشتم
یه مشکلاتی پیش اومد و برا مدتی به هم زدیم
بعد مدتی فهمیدم این رابطه گناه بود
به حرفای کسی رسیدم که جانم رو هم براش میدادم
بعد جدای ۳ ماه بعدش برگشت بازم ولی اینبار خانواده من مخالفت کردن با رفتن به خواستگاری
الان یک ساله تموم شده
ولا نه رابطه ای دارم باهاش
نه حرفی میزنم باهاش
هیج وقتم دست به خودکشی نزدم
چون امید داشتم برگرده و دوباره باهم باشیم
سوالم اینه :؟اگر الان من که میدونم رابطه گناهه و هنوز تکلیفم با خودم مشخص نیست
نمیدونم اون دختر دوستم داره هنوز یا نه
من الانم میخوامش هنوزم دوستش دارم گاهی از دور میرم ببینمش
خیلی دوستش دارم
با اینکه میدونم گناه رابطه دوستی ولی باز راضیم برگرده و تکلیفم باخودم مشخص نیست
از طرفی عاشقشم
از طرفی وضعیت خوبی ندارم الان مالی درست شدا وضعیت خانوادگیم درست نشده
چیکار کنم واقعا
شما که به همه حواب میدین به منم جواب بدین
من واقعا دوستش دارم ولی سمتشم نمیتوتم برم😔
به نوعی یا به نحوه بهتر ادمم کرد اون دختری که عاشقش شده بودم ولی...
✉️ #سلام_برادر_بزرگوار
خوب مشکل اصلی شما و همه اونایی که همچین مشکلایی دارن اینه که از اول راه رو اشتباه انتخاب کردین!!!
و ادامه راه اشتباه ،واقعا صحیح نیست!
حالا اینی که متوجه شدین و تمومش کردین خودش خوبه و یه گام مثبت هست!
ادامه امثال این رابطه به ضرر هردو طرف هست
برادر خوبم،خواهر خوبم نتیجه ی این رابطه ها تا همیشه توی زندگی طرف هست و هرچی به زندگیش لطمه بزنه شما مقصرین😠
فضای مجازی جای عاشق شدن نیس.از اول سعی کنید رابطه ای رو شروع نکنید با حفظ حریم ها‼️
خوب حالا به فرض اشتباه رو کردین و به قول خودتون عاشق شدین ،که البته درصد زیادیش فقط وسوسه شیطونه☝️
چرا الان طرف با اون عشق آتشین ازدواج میکنه دو ماه بعد همونطوری آتشین جدا میشه؟؟؟؟چون پایه ی ازدواجا اشتباه شده!قبلا خانواده ها معرفی میکردن ،خوبی طرف رو خودش نمیگفت اطرافیانش میگفتن!!!
هیچ کسی نمیگه ماست من ترشه،توی رابطه مجازی هردوطرف فقط از خوبی های خودش میگه، بعد وارد زندگی میشن کلی تفاوت میبینن!!!
اعتماد در زندگی زوج هایی که مجازی عاشق میشن خیلی کمه و هزار تا آسیب دیگه...
حالا به فرضم که عاشق شدین>>خواستگاری>>ازدواج نه دوستی مجازی!!!!
شرایطش رو نداریم بهانه است!
شرایط رو جور کنید،فعلا نمیتونید باشه،قبول فعلا خواستگاری کنید خانواده هارو در جریان بذارید بعد تا یه حدی اسلام اجازه صحبت داده.قصد ازدواج در کاره (نه دوستی البته)خواستگاری برین متوجه میشین هنوز هم شمارو دوست داره یا نه؟
اونایی که درگیر این رابطه ها هستند
همین الان اقدام کنید که فردا دیره .تمومش کنید زندگی خودتون و بقیه رو خراب نکنید‼️
📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛
✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛
پلی میسازیم ب نام #تجربه؛برای رسیدن به #معصومیت های از دست رفته 💚👇👇
@XoxEntezarXox
به نام خدا
#داستان_واقعی
#تحول_پرستو
🌺قسمت اول🌺
🤔فرار کردن از حجاب...😒
✍در خانواده ی مذهبی متولد شدم ولی با حجاب و چادر آشنایی زیادی نداشتم ، در واقع خودم نمیخواستم آشنا بشم.به خصوص دختر خودخواهی بودم و همیشه به یه بهونه ای چادر سرم نمیکردم...با چند تا دختر اشنا شدم که چادری بودند ولی اصلا دخترای خوبی نبودند، دوست پسر داشتن اونم ۳ _۴ تا در یک زمان، از اونجایی که والدینم هر دو شاغل بودند و زیاد نمیتونستند به من محبت کنند 💔من با اون دختر ها صمیمی تر شدم ، اما این دلیل نمیشد مثل اونا بشم و چادر سرم کنم. از کسی تاثیر نمیگرفتم.
شالم کم کم عقب تر میرفت، رفته رفته آرایشم بیشتر شد💄، جوراب هام نازک و نازک تر شد تا جایی که بعضی وقتا با کفش تابستونه جوراب نمی پوشیدمو ناخن پاهام لاک زده بود 💅و میرفتم بیرون. خونوادم خیلی حرص میخوردند به خصوص مادرم که خیلی محجبه بود و هست ولی من بی خیال تر از اینا بودنم... میگفتم :
⬅️مهم نیست مردم چی میگن➡️
#ادامه_دارد
🎋🕸🎋🕸🎋🕸🎋🕸🎋🕸🎋🕸
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
بر روی خرابه های خاطرات تلخ شما پلی می سازیم به نام #تجربه برای رسیدن به معصومیت های از دست رفته 👇👇👇
@XoxEntezarXox آیدی پیشنهادی خادمان کانال
@Biagolezahra لینک کانال
#شاید_تلنگر
#قسمت_12
به نام ارحم الراحمین!
...سالمه،...ساله ازدواج کردم،البته سنتی و عاقلانه! ازحق نگذریم شوهرمم آدم بدی نیستن خوش هیکل خوش چهره کاری خانواده دار....منتها اصلا بلد نیس زندگی عاشقانه داشته باشه،اهمیت به همسر رو نمیفهمه!دوست داشتن بلد نیس!اصلا عشق رو شاید ندونه چی هست! ...سالشه!یجورایی حق داره چون طعم اون زندگیارو نچشیده وندیده واصلا بهش یاد ندادن!اوایل خیلی زندگیمون خوب بود!من قبل ازدواجم ی پسرعاشق پیشه تو زندگیم بود منتها به خاطر مذهبی بودنم برام مهم نبود سعی کردم عاقلانه ازدواج کنم .
اوایل همه چی خوب بود اما به محض هم خونه شدن فهمیدم ایشون هیچ آدابی از همسرداری بلد نیس!هیچ درک متقابلی نداره!منوتنهامیزاشت برای هم صحبتی با خواهراش!تادیروقت گاهی شباتنهابودم چون ایشون طبقه پایین درکنارخواهراشون بودن ومن دانشجوی افسرده داغونی ک زیر پتو هق میزد ازتنهاییش......
تحمل تحمل تحمل....تا اینکه باردارشدم!
دوران بارداریمو بعدش هم همین منوال بود البته کمی بهترشد بخاطر اختلافاتی ک داشتیمو بخاطر صحبتایی ک کرده بودم اما کامل رفع نشده بود!
تصمیم گرفتم ازاون خونه برم تا شاید حل بشه...رفتم!اوایل خیلی خوب بود!خیلی بهترشده بود خیلی زیاد.....امابمرور مجدد سرش گرم چیزای دیگ شد!
منم ارتنهاییام خسته شدم!مریض شدم!هر روز ی مشکل ازمعده تاااااا....
تا اینکه یه روز توفیق شد وارد ی عرصه جدیدبشمو توفیق خدمت و خادمی امام زمان نصیبم بشه ازاون روز همه خودم رو صرف کارم کردم دیگ تنها نبودم سرم شلوغ شده بود حسابی!به خودمم ته دلم افتخارمیکردم!ی خانم چادری مذهبی نمازخون....خادم امام زمان!!!!!!
دوروبرم ادمایی بودن ک کم کم بی حجاب شدن بی نماز شدن!چادرا رفت توکیف بعدم رفت گوشه کمد....دوستایی ک دلبری کردن پیش مردابراشون راحت بودومن همیشه مفتخربودم مث اونانیستم....تاااااا اینکه....
#ادامه_داره ....
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
بر روی خرابه های خاطرات تلخ شما پلی می سازیم به نام #تجربه برای رسیدن به معصومیت های از دست رفته 👇👇👇
آیدی پیشنهادی خادمان کانال:
@XoxEntezarXox
لینک کانال:
@Biagolezahra
انتظار♡فرج🦋
#شاید_تلنگر #قسمت_12 به نام ارحم الراحمین! ...سالمه،...ساله ازدواج کردم،البته سنتی و عاقلانه! ازحق
این اواخر سرم خلوت ترشد نسبت به قبل....تنهاییا زیادشد...بی مهریا!احوالپرسیای همسرم!روزمرگیا!عادی شدنا!یک هفته توی شهریورماه افسرده بودم حتی غذانمیخوردم!
اتفاقی سرازی ربات درآوردم دنبال هم صحبت خانم بودم دردودل کنم،اخه خواهرکه ندارم مادرمم ک نمیتونم بگم نه دوست مانوسی...هیچی
کاملا اتفاقی ی نفردرخواست چت دادومن اوکی کردم!وقتی اومدگفتم اگه مردبودباهاش خداحافظی میکنم....ازقضامردهم بود
یکمی حرف زد واسمموخاست ولی نگفتم!
نمیدونم چرا فهمید من چادری ام مذهبی ام خودم واقعا متعجب بودم کاملا حدساش درست بود!اونم مذهبی بود کااامل!نمازاول وقت خون!مشاوره حقوقی بود!تنهابود میگفت بچه دارنمیشه هیچ وقت وازخانم عقدیش طلاق گرفته
2ساعتی حرف زدیم من در رابطه با طلاق ازش اطلاعات گزفتم کاملا رسمی...خاستم خداحافظی کنم گفتن نه بمون بازم منم تنهام...هم صحبت باشیم....منم درگیر خودم بود واقعا تواون شرایط روحی نمیدونستم درستش چیه!بهش گفتم احساس گناه میکنم این کاردرست هست!؟گفت اگه به قصد لذت نباشه اشکال نداره!
موندم اماگفتم فقط تا چند روز اینده بعدش میرم....من دیوانه واقعا نمیدونستم اشتباه میکنم...هر روزکه بی مهری همسرمو می دیدم بدتر به اون پناه میبردم ..البته بداخلاقیامو میبردم پیشش یعنی روی خوش نبود!چون همیشه میگفت شماخیلی بداخلاقی!خب دلیلی هم برای خوبی نبود چون تا فکر خودکشی هم رفته بودم!
#ادامه_داره ...
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
بر روی خرابه های خاطرات تلخ شما پلی می سازیم به نام #تجربه برای رسیدن به معصومیت های از دست رفته 👇👇👇
آیدی پیشنهادی خادمان کانال:
@XoxEntezarXox
لینک کانال:
@Biagolezahra
انتظار♡فرج🦋
این اواخر سرم خلوت ترشد نسبت به قبل....تنهاییا زیادشد...بی مهریا!احوالپرسیای همسرم!روزمرگیا!عادی شدن
عکسشوفرستادواصرااااارکه توهم عکستوبده گفتم من معذورم اما میتونم روال عادی باشکلک بهت بدم....واین شروع کنار رفتن پرده های حیابود!
نزدیکای محرم گفتمش من اول دهه میرم اماهروقت خاستم برم شایدعمدانمیومد حرف بزنه...متاسفانه اونجاهم نشدخداحافظی کنم...ازفعالیتام تومحرم براش عکس میگرفتمواون تحسینم میکرد!ولی حس عذاب وجدانو گناه داشتم!گاهی هم که برای ائمه گریه میکردم میگفتم باخودم هنوزخدابیادمه ک اجازه میده اشکم جاری بشه و ازخودش خواستم کمکم کنه تموم بشه....
چندباری براش عکس فرستادم اما همه عکسام باحجاب بود مثله حالت عادی توخیابون ک همه میبینن ی خانوم رو....ولی هیچ وقت شکلک وسط چهره امو برنداشتم اونم میگفت توزرنگی!ولی خب دلم نمیخاست منو کامل ببینه!
چندباری هم ازاشعاری ک دوست داشتم وویس براش فرستادم وفکرمیکنم بدترینش همین بود...خب من صدای آرومی دارم وهمین باعث شد ادامه داربشه!البته ی روزازش خاستم هرچی من دادم بهش پاک کنه....اونم قبول کرد ولی واقعا کردیانه الله اعلم....
تا اینکه ی شب ربات قطع شد ...
راستش ته دلم خوشحاااااال بودم....گفتم خداخاسته چون خیلی بهش گفتم خودت منو حفظ کن من دربرابر نفس سرکشم دارم میبازم....اماخیلی عجیب دوباره منوپیداکرد....یعنی باورم نمیشد!حتی فهمیدمن خوشحال شدم ازین اتفاق.ازطرفی کلی منو دعواکرد ک چرا هیچ کاری نکردم برا ارتباط مجددباهاش!چون تنهاحلقه ارتباطی من فقط ربات بود من نه آیدی بهش دادم نه شماره تلفن...صرف ربات!
اون آی دیشو بمن داده بود ولی من هیچ وقت نمیرفتم سراغش!خلاصه ک دوباره اومدو من کلی دلم براش سوخت چون مشخص بودخیلی نگران شده !ازطرفی مذهبی بودنش عکساش ک میفرستادحتی اعضای خانوادشوبهم معرفی میکرد مطمئنم میکرداونم آدم بدی نیس ولی مشکلات به این سمت کشوندتش!
روال روزهامیگذشت ومن تصمیم گرفتم ارتباطمو کم کنم چون واقعا ازقهرخدامیترسیدم ازطرفی شوهری ک بمن اطمینان بی نهایت داشت!
#ادامه_داره ...
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
بر روی خرابه های خاطرات تلخ شما پلی می سازیم به نام #تجربه برای رسیدن به معصومیت های از دست رفته 👇👇👇
آیدی پیشنهادی خادمان کانال:
@XoxEntezarXox
لینک کانال:
@Biagolezahra
انتظار♡فرج🦋
عکسشوفرستادواصرااااارکه توهم عکستوبده گفتم من معذورم اما میتونم روال عادی باشکلک بهت بدم....واین شرو
ارتباط کمرنگ شد واونم حس میکرد ساز دوری میزنم....ولی مدام بهم میگفت ی دنیا عشق شدی واسم!منم همیشه بهش گفتم حرف عشق نزن...وابستگی ایجادنکن توفقط هم صحبت منی!ولی فایده نداشت! کم کم خودمم درگیرخودش کرد همش سرم به گوشیم گرم بودو واقعا دوری ازش سخت شده بود
درتمام مدت ازشوهرم بدگویی نکرد مرتب راهنماییم کرد بزرگترازمن بود و تجربیاتش زیاد....منو ازافسردگی نجات داد اما توی ورطه ی دیگه ای غرق میکرد!
هر روز مصمم بودم ی اتفاقی بشه ک خداحافظی کنم وهمش ازامام زمان و خدا وحضرت رقیه کمک خاستم تااااااا اینکه روز آخر برام فیلم ازخودش فرستادو بهم گفت توهم فیلمتوبده ولی من اینکارو نکردم....بهش هم گفتم نمیکنم اینکارو.... بهش گفتم فک میکنم دیگ واقعا وقت رفتنم رسیده....وفردای اون روز25آبان ماه همزمان با اغتشاشات و قطعی تلگرام شدو من الان 1ماهو5روزه هیچ ارتباطی نگرفتم....حتی تلگراممو سعی نکردم نصب کنم....ولی این 1ماه خیلی توخودم سوختم خیلی دلم براش میسوخت وگاها تنگ میشد گاهی وسوسه می شدم با اینکه تقریبا دیگ علاقه ای به شوهرم ندارم وگاهی دلم میخاد همون توتنهایی خودم بسوزم....اما قطع شدن تلگرامو به فال نیک گرفتم وازوقتی وصل شد دیگ نرفتم ربات....
گاهی میگم شایدخدا اینجوری خاست چون میدونست دل رحمی من کاردستم میده...
نکته ای ک خاستم بگم اینه ک من باهمه اطمینان به خودم لغزیدم!همیشه به خودم مفتخربودم....میگفتم محاله من خطابرم ولی وقتی به خودم اومدم در دامان خطابودم😔....
امیدوارم خدامنوببخشه واقعا اوایل نمیدونستم ممکنه اشکالی داشته باشه....
باخوندن مطالب شما دیگ دلم براش تنگ نمیشه....
اما ذهنم درگیره اون عکسا و صداهامه ک پیششه؟؟؟؟یعنی تا وقتی ببینه یا بشنوه گناهش برام حساب میشه😔😔😔خیلی ناراحتم خیلی
لطفا این نکته رو لحاظ کنین....من به خودم شک نداشتم شک نداشتم شک نداشتم که خطانمیکنم!!!!!گاهی دیگران رو زیرسوال میبردم چطور اینکارارومیکنید؟!با اینکه خودم ی گروه مهدوینه بزرگ داشتم با هیچ مردی هم کلام نمیشدم یکه و تنها گروهو اداره میکردم!اما اطمینان بیش ازحدبه خودم باهام اینکاروکرد
لطفا این نکته رو لحاظ کنین....من به خودم شک نداشتم شک نداشتم شک نداشتم که خطانمیکنم!!!!!گاهی دیگران رو زیرسوال میبردم چطور اینکارارومیکنید؟!با اینکه خودم ی گروه مهدوینه بزرگ داشتم با هیچ مردی هم کلام نمیشدم یکه و تنها گروهو اداره میکردم!اما اطمینان بیش ازحدبه خودم باهام اینکاروکرد
ممنون🌺
ی نکته ای متذکر بشم....شوهرمن اغلب مواقع که منوتنها میزارن یا درگیر کارن بعلت مشکلات مای یا مراسمات مذهبی هیئتی وکلا اینکه منظورم راه باطل وخطا نیستش....گفتم ک حقی ازش پایمال نشده باشه....تشکر
والبته قابل توجه آقایون مذهبی ک فک میکنن اگه بلد نباشن همسرداری ، مشکلی پیش نمیاد !!
✅ یه کم پاسخ از ما👇
دوست خوبم سلام
خدارو شکر که تاثیرگذار بودیم و متوجه اشتباهتون شدید ،قطعا بهترین کارو انجام دادین توی ترک ارتباط تون .احسنت به اراده تون😊
ولی یادمون نره که کم اهمیتی طرف مقابل توجیه خوبی برای اشتباهاتمون نیس!!
قرار نیس همه ،تمام خوبی هارو باهم داشته باشن ، همسر شما نکات مثبتی زیادی هم داشتن . یکیش این همه اعتماد به شما هست !
سعی کنید ارتباط تون رو با خدا و همچنین با همسرتون قوی کنید .
یادمون نره مرغ همسایه همیشه غازه ،قطعا ایشون هم اگه با شما زندگی میکرد چه بسا نقطه ضعف های بیشتری هم داشتن.
برای عکسا هم نگران نباشید .توکل به خدا کنید ان شاءالله حل میشه .یهو دیدی گوشی طرف کلا خراب شد! منظور اینه زیاد بهش فکر نکنید که راه وسوسه شیطون خدایی نکرده دوباره باز بشه!
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
بر روی خرابه های خاطرات تلخ شما پلی می سازیم به نام #تجربه برای رسیدن به معصومیت های از دست رفته
@Biagolezahra
✍️من یک دختر 20 ساله هستم و تا حالا هم با کسی رابطه دوستی نداشتم چون اعتقادی به این روابط ندارم من یه چند روزی هست که در فضای مجازی با یه پسر ایرانی آشنا شدم که 38 سالشه و خیلی زیاد اصرار می کنه که روابطمون بیشتر شه برای آشنایی بیشتر، من از این موضوع ناراحتم و از طرفی بیشتر دوستای هم سنم یا ازدواج کردن یا خیلی خواستگار دارن من دختر بدی نیستم ظاهر نامناسبی هم ندارم اما یه جورایی هم افسردگی دارم، هم عذاب وجدان که چرا من مثل دوستام نیستم و این که عذاب وجدان دارم تو این رابطه در حد چت در واقع من به قسمت و حکمت خدا هم اعتقاد دارم اما بازم مضطربم...
📞 پاسخ دکتر شیری
مرقومه شما را خواندم
اینکه شما نیاز به ارتباط یا ازدواج دارید برام قابل فهمه ولی اینکه در اینترنت یه پسر دنبال همسر مناسب بگرده قطعاً زیربار نمیرم زیرا نمیتوانم به نت اعتماد کنم
شما باید دیده شوید، درست هم دیده شوید. در 20 سالگی که سن آغاز دهه سوم زندگیتون هست چه میکنید / چقدر وقتتان را به جای زندگی واقعی در درس مهارت آموزی، تو فضای نت حروم میکنید؟
👈تا الان فکر کرده اید که نکنه اعتیاد به چت و اینترنت یافته باشید؟
در جایی مناسب، خانواده تون باید به این دیده شدن درست و پیشنهادهای واقعی ازدواج کمک کنند
از همین دوستان متاهلتون بخواهید دوستان مناسب شوهرانشان را به تو معرفی کنند ( اگر میخواهی ازدواج کنی )
👈نکته بعدی عبارت است از نوشته ات که به قسمت و حکمت خداوند معتقدی؛ این را کپی کردی از حرفهای مادربزرگی کسی یا خودت با بررسی فلسفی و برهانی به آن رسیدی؟ من حس میکنم برداشت تو اینست که در انتخاب یار عاطفی یک جبریتی وجود دارد که دو خطا رخ میدهد :
👈ندانستن اینکه خداوند اراده ما را در طول اراده خودش قرار داده یعنی خدا اراده کرده انسانها برای عمده زندگی خود ( ازدواج / عاشقی/ فرزند دار شدن/ اشتغال/ مهاجرت ) تصمیم بگیرند .
👈دوم اینکه سهم خودت را در ساختن زندگیت انکار کردی. مثل اینکه الان باید تعقل کنی که پسر 38 ساله چه فضای مشترکی با دختری 20 ساله میتونه داشته باشه ؟ جایی که باید خودت شوت بزنی ، منتظر هیچ خدایی نباش زیرا خدای واحد نظرش بر شوت بنده اش است !
#دکترشیری
📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛
✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛
پلی میسازیم ب نام #تجربه؛برای رسیدن به #معصومیت های از دست رفته 💚👇👇
آیدی پیشنهادی خادمان کانال:
@XoxEntezarXox
لینک کانال:
@Biagolezahra
فضای مجازی چه میکند؟😱
⚠️ #تلنگـــر 👇👇
افسوس ها و درد ها
#قضاوت_با_شما :
1⃣ بچهٔ سه سالهٔ من، بهشدت معتاد گوشیم شده! شب و روز...! ندم روانی میشه!... باهاش چه کنم؟
2⃣ دخترم شش سالشه! براش تبلت بخرم؟ میگه همه دارن، منم میخوام... خب حق داره!...
3⃣ برای دختر هشت سالهم گوشی خریدم! میگه بسته (اینترنت) بگیر! معلمش هم توی تلگرام کانال داره و بچه بعضی وقتا از تکالیفش بیخبر میمونه! بگیرم؟؟ نگیرم چکار کنم؟
4⃣ پسرم روی گوشیش اینترنت داره. ده سالشه... رفتارش عوض شده! میگه فقط توی کلشه! مگه توی کلش چیز بد هم هست؟ اصلاً چطوری کنترلش کنم؟
5⃣ دخترم توی اینستاگرام و واتساپ و تلگرامه. یازده سالشه. تازه فهمیدم با یک... نه! راستش با چندتا پسر دوسته! تازه میگه همه همینند! باباش بفهمه کُشتَش! دستم به دامنت آقا! چکار کنم؟
6⃣ دخترم ۱۲ سالشه؛ میگه یکی رو میخواد! آقا! این بچهست... اصلاً ما قبول کنیم! مگه نمیگن #کودک_همسری نکنید؟
7⃣ اصل: شینا/ سینِ اصفهان/ ۱۲. بهخدا گفت عشقمی، خوشبختت میکنم. همین که همو میخوایم، خانومی منی!... بذا بیام! فقط یه ماچه نه بیشتر!... تورو خدا! 😭😭😭😭 الآن چند ماهه، دقیق چهار ماه و با امروز یه روز 😭😭😭 میگن شما میتونی جاشو پیدا کنی... دلیته... میشه کاری کرد؟ بابام رو چکار کنم...؟ 😭😭😭
7⃣ شرمنده! تازه متوجه شدم پسرم هر شب فیلم غیر اخلاقی میبینه و بعدشم خودارضایی... ۱۳ سالشه! دختر ۱۰ سالهام هم رفتارش مشکوکه! چکار کنم؟
8⃣ عکسِ دستِ دخترمه! خواب بود گرفتم... 😭 تمام دستش رو با تیغ زخمی کرده، تا بازو و جاهای دیگهٔ بدنش... شب و روز آهنگای اجَق-وَجَق گوش میده و میگه خونبازی آرومش میکنه!... همهٔ اینستاش افسردگیه! خودکشیه! خون و مرگه! همین یه بچه رو دارم... ۱۴ سالشه... شما رو بهخدا کمکم کن... من یه مادرم... شب و روزم شده اشک... تا میخوام باهاش حرف بزنم تیغو بر میداره و میگه عمیق میزنما!... ... ...
9⃣ یهوان یهتیغ، یهبار یهجیغ... هی هرکی! به ننه بگو امشب تمومه... داغمو رو دل اونو حمید میذارم. ...
📌 ای کاش فیلمِ اشکهای امیرحسینِ ۱۵ سالهٔ اعدامی (قاتل ستایش) را رسانهٔ ملی پخش میکرد تا همه، حالِ ما را میفهمیدند وقتی میدیدیم با صدای لرزان میگوید: امیرحسین رفت، تمام شد. برید جلو امیرحسینای دیگه رو بگیرید.
او بغضش را که قورت داد، ادامه داد: اینستا منو بدبخت کرد. تو رو خدا اینا رو جمع کنید!...
✒ روح الله مومن
📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛
✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛
پلی میسازیم ب نام #تجربه؛برای رسیدن به #معصومیت های از دست رفته 💚
@Biagolezahra
🔴 #هشدار / #با_دقت_بخونید‼️
⚠️ زن ها قبل از آنکه عشق را دوست داشته باشند ،عاشق را دوست دارند !!!
نميدانم نظريات پروفسور ريك، روانشناس امريكائي را تحت عنوان: "دنيا براي مرد و زن يك جور نيست" خوانديد يا نخوانديد؟
او ميگويد بهترين جمله اي كه يك مرد ميتواند به زني بگويد، اصطلاح "عزيزم ،تورادوست دارم" است .
او ميگويد: "خوشبختي براي يك زن يعني بدست آوردن قلب يك مرد و نگهداري او براي تمام عمر" .
رسول اكرم، آن روانشناس خدائي ،اين حقيقت را چهارده قرن پيش به وضوح بيان كرده است .
ميفرمايد: "سخن مرد به زن" تو را دوست دارم ،هرگز از دل زن بيرون نميرود"
مردان شكارچي از اين احساس زن همواره استفاده ميكنند .🙁
دام "عزيزم ،ازعشق تو ميميرم" براي شكار دختراني كه درباره مردان تجربه اي ندارند بهترين دامها است .😈😱
دراين روزها داستان زني به نام افسر كه ميخواست خودكشي كند و مردي به نام جواد كه او را اغفال كرده بود سر زبانها بود.
آن مرد براي اغفال افسر از فورمول فوق استفاده ميكند
🔴 و افسر چنين ميگويد: " اگرچه با او حرف نميزدم اما دلم ميخواست هر روز و هر ساعت او را ببينم" .
⛔️ "عاشقش نشده بودم .اما به عشقي كه ابراز ميداشت نياز روحي داشتم .
♨️ همه زنها همينطورند قبل از آنكه عشق را دوست داشته باشند عاشق را دوست دارند و هميشه براي دختران و زنان پس از پيدا شدن عاشق عشق بوجود مي آيد.
تازه اين يك زن بيوه و تجربه ديده است . وای به حال دختران بی تجربه و خام‼️
📚 بخشی از کتاب #نظام_حقوق_زن
📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛
✍ بر روی خرابه هایِ خاطرات تلخ شما ؛
پلی میسازیم ب نام #تجربه؛برای رسیدن به #معصومیت های از دست رفته
@Biagolezahra
#شاید_تلنگر
قسمت_۱۵
🌺قسمت اول🌺
❌میشه شماره بدی؟...📞❌
سلام...
سعیدهستم... امروزسه هفته است متولدشدم ، یعنی تولد دوباره...💐💐
قبل ازتولد دوباره ام نزدیک سه سال گندزدم به زندگیم
داشتم میرفتم سرکار...
خانمی کنارخیابون ایستاده بود دست تکان داد و دلم سوخت ایستادم و سوارشد ...🚘
همون سوارشدن شد تاااااااااا سه هفته پیش که پیادش کردم...
تو ماشین سر صحبت رو باز کرد و گفت هرروز این موقع میرم سرکار و خیلی منتظرماشین می مونم... میشه شماره بدی و یا شمارمو داشته باشی ومنوهم برسونی؟؟؟!
نمیدونم پیش خودم چی فکر کردم که قبول کردم...هم شماره دادم وهم شمارشوگرفتم...
همون شب زنگ زد ... جواب دادم و گفت فردا منتظر بمونم که برسونمش...
گفتم باشه...
و تمام تا فردا...
صبح دوباره همون جا سوارش کردم خلاصه تاچندروز رسوندمش و بعدش با درخواست اون قرارشد برگشتنی ازسرکار برم دنبالش ...
وچندروزهم به این طریق گذشت...
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
بر روی خرابه های خاطرات تلخ شما پلی می سازیم به نام #تجربه برای رسیدن به معصومیت های از دست رفته 👇👇👇
🖤کانال انتظار فرج🖤
°•~━━✥❖✥━━~•°
@Biagolezahra
°•~━━✥❖✥━━~•°
🌺قسمت دوم🌺
⁉️⁉️بهم پیشنهاد دوستی داد⁉️⁉️
✍باالطبع این همنشینی ها باعث میشد تو این مدت ازخودش وخانواده اش وزندگیش برام بگه ،که شوهرش مرده، یه پسرچهارساله داره وتو خونه ی پدریش زندگی میکنه ، پدرش مرده ولی مادرش با اون زندگی میکنه وخواهروبرادرش هم شهر دیگه...
خیلی خلاصه بخوام بگم چند ماه به این روند گذشت...
تااینکه بهم پیشنهاد دوستی داد...⛔️⛔️
این مدت خودمم بهش عادت کرده بودم...حس بدی نداشتم بهش...تمام شب روفکرکردم وهر بارتوفکرم میخواستم دیگه نرم به طرفش که گناه نکنم... ولی نمیشد،نمی دونم چرا؟
تا اینکه این کشمکش های درونم به نفع اون رای دادن وشدیم دوست...
یعنی با این ترفند که میتونیم خواهروبرادرباشیم ...
دوسال دوستیمون گذشت وتواین دوسال بیشتر وقتا باهم بودیم,بیرون میرفتیم,توماشین مینشستیم ساعتها میگفتیم ومیخندیدیم وهرهفته یکی دوبارهم توخونه اش میرفتم ....😔
ولی یه چیزی ذهن منومشغول کرده بود و اونم اینکه هربار میرفتم خونه اش یه اتاق طبقه همکف بود که میگفت مادرم اونجاست ومریضه و تورونبینه بهتره...
منم یه جورایی احساس میکردم دروغ میگه تااینکه یه روز که خونه اش بودم به بهانه ی دستشویی رفتن، رفتم پایین وازلای در نگاه کردم ودیدم روی تخت یه مردخوابیده و برگشتم ...😱
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
بر روی خرابه های خاطرات تلخ شما پلی می سازیم به نام #تجربه برای رسیدن به معصومیت های از دست رفته 👇👇👇
🖤کانال انتظار فرج🖤
°•~━━✥❖✥━━~•°
@Biagolezahra
°•~━━✥❖✥━━~•°
انتظار♡فرج🦋
🌺قسمت دوم🌺 ⁉️⁉️بهم پیشنهاد دوستی داد⁉️⁉️ ✍باالطبع این همنشینی ها باعث میشد تو این مدت ازخودش وخان
🌺قسمت سوم🌺
☑️خاک برسرت سعید ☑️
✍اون روز چیزی بهش نگفتم، اما داغون شدم...هزارتا فکر و خیال تو سرم بود که داشت جونمو مث خورهمیخورد...نتونستم تحمل کنم...فرداش ازش خواستم راستشوبگه والا تمومش میکنم تااینکه مجبورشد و گفت: " اون مرد شوهرمه ومریضه ومن ترسیدم تو قبولم نکنی اگه بهت بگم شوهر دارم...
همون جا انگار دنیا رو سرم آوار شد ...
من با یه زن شوهر دار بودم؟؟...
شوهرش زنده است ؟
من داشتم چیکار میکردم؟
باخودم گفتم: خاک برسرت سعید، نماز و روزه که فراموش شده و دوساله هرچی هم کارمیکنی میدی به این خانم...
حالاهم معلوم شد تو این مدت با زن شوهردار بودی... اونقدراعصابم خورد شد که داد زدم بروپایین...
رفتم خونه وتا شب ازسردرد داشتم می مردم...
بعداون روز،نزدیک یک ماه جوابشوندادم وندیدمش ولی بعد یک ماه ازاونجایی که بهش عادت کرده بودم هرازگاهی تلفنی حرف میزدم وچندهفته درمیان هم میدیدمش ولی دیگه رابطه درحد دیدن نداشتیم...
💠ولی من خدارو هنوز فراموش نکرده بودم و روزنه ی نوری تو قلبم بود💠
و این رابطه ادامه دار بود تا سه هفته ی پیش که کلا قطع رابطه کردم و خطموشکوندم وشدم سعید سه سال پیش ...
البته پیش خودم...
میدونید خیلیا منو دیده بودن باهاش...
دیگه اون سعیدرو خوب و باایمان وباخدا نمیدونستن...
نه اهل محل ...
نه خانواده ام ...
برام دعاکنید که هم باایمان بمونم وهم خانواده وآشناها منو بپذیرن...😔
به امیداینکه همه ی کسانی که منحرف شدن برگردن به آغوش خدا...✈️
درضمن ممنون ازشما و کانال قشنگتون💐💐
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
برگرفته از کانال هوس انلاین
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
بر روی خرابه های خاطرات تلخ شما پلی می سازیم به نام #تجربه برای رسیدن به معصومیت های از دست رفته 👇👇👇
@XoxEntezarXox
─┅─┅─═ঊঈ🇮🇷️ঊঈ═─
➯ . @Biagolezahra 💕
─═ঊঈ🇮🇷️ঊঈ═─┅─┅─