eitaa logo
#بیدارباش
456 دنبال‌کننده
6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
326 فایل
کانال فرهنگے و تحلیل مسائل سیاسے روز ایـــــــ🇮🇷ـــــــران و جہـــــ🌍ـــــان @Bidarb_a_s_h 👈ارتباط با ادمین : @iliashojae
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃 اوطبق قرار وسر ساعت با ماشین شاستی بلند و آخرین سیستمش جلوی پام توقف کرد. مسعود کنارش نشسته بودو من از همونجا کامران رو شناختم. لبخند تصنعی بروی لب اوردم و وایستادم تا اونها خودشون به استقبالم بیان. هردو از ماشین پیاده شدند. مسعود با اشاره دست منو به کامران نشون داد. کامران با نگاه خریدارانه به سمت من قدم برداشت و وقتی بهم رسید دستش رو جلو آورد برای سلام و احوالپرسی. عینک دودیمو از چشمام در آوردم و با لبخند مغرورانه ای گفتم: - سلام!!! مسعود بهت نگفته که من عادت ندارم در اولین دیدار با هرکسی صمیمی بشم؟ او خنده ی عصبی کرد و گفت: -خب من صمیمی نشدم که؟! بابا فقط قراره با هم سلام کنیم و دست بدیم همین! نگران نباش من ایدز ندارم! مسعود بجای من که به زور میخندیدم جواب داد: کامران جان همونطور که گفتم عسل خانوم خیلی سخت گیر و سخت پسنده. یک سری قوانین خاصی هم داره. ولی هر مردی آرزوش داشتن اونه. ما که نتونستیم دلشو تصاحب کنیم چون تو گفتی دنبال یک کیس خاصی من فقط عسل به فکرم رسید. در زمان صحبت مسعود فرصت خوبی بود تا به جزییات صورت کامران دقت کنم. تنها عضو صورتش که مشخص بود مال خودشه ودستکاری نشده چشمهای درشت و روشنش بود. روی هم رفته چهره ی زیبایی داشت ولی ابروهای مرتب وتمیزش با سلیقه ی من جور در نمیومد. نمیدونم چی موجب شده بود که اون فکر کنه خاصه چون همه چیزش شبیه موردهای قبل بود. از دور بازوش گرفته و چشم وابروش تا ماشینش و طرز حرف زدنش!!! کامران خطاب به مسعود ولی خیره به چشمان من جواب داد: من مرد کارهای سختم. اتفاقا در برخورد اول که نشون دادند واقعا خاصن! بعد سعی کرد با لحن دلبرانه ای بهم بگه: افتخار میدید مادموازل تا در رکابتون باشم؟ با لبخندی دعوتش رو پذیرفتم و به سمت ماشینش حرکت کردم. او برایم در ماشین رو باز کرد و با احترام به روی صندلی هدایتم کرد. مسعود بیرون ماشین ازمون خداحافظی کرد و برامون روزخوبی رو آرزو کرد. او یکی از هم دانشکده ای هام بود که چندسالی میشد با نسیم که از خودش چندسال بزرگتر بود و هم کلاسی من، دوست بود. کار مسعود تو یکی از شرکتهای بزرگ وارداتی بود و در کارش هم موفق بود. اما کامران صاحب یکی از بزرگترین و معروف ترین کافی شاپ های زنجیره ای تهران بود. حدسم این بود که منو به یکی ازهمون شعبه هاش ببره. اتفاقا حدسم درست در اومد و اولین قرارمون در کافی شاپ خودش بود. ادامه دارد ... ✍ http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃 کامران صاحب یکی از بزرگترین و معروف ترین کافی شاپ های زنجیره ای تهران بود... اتفاقا حدسم درست در اومد و اولین قرارمون در کافی شاپ خودش بود. اوتمام سعیش رو میکرد که به من خوش بگذره. از خانوادش و زندگیش پرسیدم. فهمیدم که یک خواهر بزرگتر از خودش داره که متاهله و حسابدار یک شرکت تجاریه. وقتی او هم ازمن راجع به خانوادم پرسید مثل همیشه جواب دادم که من تنها زندگی میکنم و دیگر توضیحی ندادم. کامران برعکس پسرهای دیگه زیاد در اینباره کنجکاوی نکرد و من کاملا احساس میکردم که تنها عاملی که او را از پرسیدن سوالهای بیشتر منع میکنه ادب و محافظه کاریشه. ازش پرسیدم که هدفش از پیدا کردن یک دختر خاص چیه؟ او چند لحظه ای به محتوی فنجون قهوه ش نگاه کرد و خیلی ساده جواب داد: برای اینکه از زنهای دورو برم خسته شدم. همشون یک جور لباس میپوشن یک مدل رفتار میکنن. حتی قیافه هاشونم شبیه هم شده . هردو باهم خندیدیم. پرسیدم: وحالا که منو دیدی نظررررت... راجب... من چیه؟ چشمان روشنش رو ریز کرد وخیره به من گفت: راستش من خشگل زیاد دیدم. دخترایی که با دیدنشون فک میکنی داری یک تابلوی باشکوه میبینی. تو اما حسابت سواست. چهره ی تو یک جذابیت منحصر به فرد داره. کامران جوری حرف میزد که انگار داره یک قصه ی مهیج رو تعریف میکنه. اصولا او از دستها و تمام عضلات صورتش در حرف زدن استفاده میکرد واین برای من جالب بود. شیطنتم گل کرد . گوشیمو گذاشتم کنار گوشم ووانمود کردم با کسی حرف میزنم: -الو سلام عزیزم. خوبی؟! چی؟! درباره ی تو هم همین حرفها رو میزد؟ نگران نباش خودمم فهمیدم. حواسم هست! اینا کارشون همینه! به همه میگن تو فرق داری تا ما دخترای ساده فریبشون رو بخوریم. و با لبخند معنی داری گوشی رو از کنار گوشم پایین آوردم و رو میز گذاشتم. خنده ی تلخی کرد و با مکث ادامه داد: -شاید حق با تووباشه. حتما زیادند همچین مردهایی. ولی من مثل بقیه نیستم. من در مورد تو واقعیت رو گفتم. میتونی از مسعود بپرسی که چندتا دختر رو فقط در همین هفته بهم معرفی کرده ومن با یک تلفنی حرف زدن ردشون کردم. باور کن من اهل بازی با دخترها نیستم ونیازی ندارم بخاطر دخترها دروغ بگم و الکی ازشون تعریف کنم. من با یک اشاره به هردختری میتونم کل وجودش رو مال خودم بکنم. خیلی از دخترها آرزو دارن فقط یک شب با من باشن!!! از شنیدن جملاتش که با خود شیفتگی وتکبر گفته میشد احساس تهوع بهم دست داد. با حالت تحقیر یک ابرومو بالا دادم و گفتم: باورم نمیشه که اینقدر دخترها پست وحقیر شده باشن که چنین آرزوی احمقانه ای داشته باشن!!! ودر مورد تو بازهم میگم خاص بودن تو فقط در اعتماد به نفس کاذبته!!! حسابی جاخورد ولی سریع خودش رو کنترل کرد و زل زد به نگاه تمسخرآمیز من و بدون مکث جملات رو کنار هم چید: وخاص بودن تو هم در صراحت کلام و غرورته. تو چه بخوای چه نخوای من و شیفته ی خودت کردی ومن تمام سعیمو میکنم تو رو مال خودم کنم . یک خنده ی نسبتا بلند و البته مخصوص خودم کردم و میون خنده گفتم: منظورت از تصاحب من یعنی چی؟ احتمالا منظورت که ازدواج نیست؟! شانه هاش رو بالا انداخت و با حالت چشم وابروش گفت:خدا رو چه دیدی!!؟ شاید به اونجاها هم رسیدیم. البته همه چیز بستگی به تو داره! واگه این گنده دماغیهات فقط مختص امروز باشه!!! ادامه دارد ... ✍ http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
غفلـت از یـــار گرفتـــار شـــدن هم دارد از شما دور شدن ، زار شدن هم دارد هر که از چشم بیفتاد ، محلش ندهند عبد آلوده شده خوار شدن هم دارد عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمت چشم بیمار شده تار شدن هم دارد ... 🕊🌼 ☘☘☘☘☘☘☘☘☘ http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 یک دقیقه‌ کلیپ هیجانی👆 📗 کتاب "دَکَل"👇 گفتگوی بین یک روحانی و دانش‌آموزان دبیرستانی است که در قالب زیبا با محوریّت به تصویر کشیده شده است. 👈 مستند داستانیِ جذّاب که برای پاسخگویی به جوانان و یادگیری تکنیکهای دفاع از انقلاب بسیار مفید است. 📕 مشخصات: قطع رقعی،۳۴۰ صفحه، جلد شومیز، متنِ دو رنگ 💠 لینک معرفی و تهیه‌ی کتاب دکل 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3844341782C1d3396f3c3 http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
: والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. 💠🔘 لَتُبَلْبَلُنّ بَلْبَلةً ، ولَتُغربَلُنّ غَرْبَلةً ،حتّى يعودَ أسفلُكُم أعلاكم ، وأعلاكم أسفلَكُم ، وليَسبقنّ سَبّاقونَ كانوا قَصَّروا، وليُقَصِّرَنَّ سبّاقونَ كانوا سَبَقوا . [ بحار الأنوار : 5/218/12. ] امام على عليه السلام : همانا به يقين شما درهم آميخته وغربال خواهيد شد تا آن كه پايين است به رو آيد و آن كه بالاست به زير رود و آنان كه واپس مانده اند پيش برانند و آنان كه پيش افتاده اند واپس مانند. ⭕️ | اگه آدم فقط حرفای اخلاقی بزنه و سیاسی نداشته باشه نتیجش میشه همین! یه نفر که طی ده ها سال به عنوان استاد بزرگ شناخته شده اینطوری به امام خودش توهین میکنه و موجب خوشحالی رسانه های دشمن میشه... با علی در بدر بودن شرط نیست ای برادر نهروان در پیش روست http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
آنڪه ثروت بین مردم خوب و یڪسان می ڪند حضرت مهدی است دنیا را گلستان می ڪند ظلم را از دست ظالم ها بگیرد بی شڪیب صلح و سازش بین انسانها فراوان می ڪند فقر را هم او بگیرد از میان مردمان پول و ثروت را میان مستمندان می ڪند عالم خاڪی اگر شد تیره از ڪبر و دروغ جای جایش را به شڪل باغ و بوستان می ڪند جنگ اگر خون ریخت در عالم به دست هر پلید حضرت قائم قصاص از لطف یزدان می ڪند دین احمد را به دنیا خوب احیا می ڪند هر مسیحی را به سوی حق مسلمان می ڪند هر ڪسی را هم پشیمان گشته از ڪردار خود همچو حرّی او ز لطفش خوب درمان می ڪند ❤️سلام امام زمانم❤️ ای دیگر به یاد عزیز 🌷 ✍ http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
📸 | کار جریان تحریف 🔻«کار جریان تحریف، دادن برای حل مشکل تحریم است.»۱۳۹۹/۵/۱۰  🔸این عبارتی است که رهبر انقلاب در مردادماه امسال در خصوص رفتار جریانی بیان کردند که میخواهند درباره راه مقابله با تحریم آدرس غلط بدهند و بگویند «اگر میخواهید تحریم برطرف بشود، در مقابل آمریکا کوتاه بیایید». 🔹جریانی که بیانات اخیر رهبر انقلاب در روز چهارشنبه ۱۳۹۹/۹/۲۶ را که در آن خنثی‌سازی تحریم بر رفع تحریم مقدم دانسته شده بود، هم به صورت ناقص و تحریف شده بازتاب دادند. 🔺به همین مناسبت پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR لوح «کار جریان تحریف» را منتشر کرد. http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
🔆 | تحلیل : چرا زنان موفق ایرانی توسط می‌شوند؟ ❣️1️⃣ خانم دکتر طوبی کرمانی متاسفانه در 22 شهریور 99 و در سن 73 سالگی دعوت حق را لبیک گفتند. ایشان دارای فوق دکترای فلسفه تطبیقی و کلام از دانشگاه کالیفرنیای آمریکا بودند و بر خلاف برخی‌ها که با تحصیل در آمریکا یا اروپا غربزده و مخالف اسلام می‌شوند با پذیرش دبیرکل اتحادیه جهانی زنان مسلمان، منادی وحدت درجهان اسلام بوده است. از جمله آثار علمی و فرهنگی ایشان، تألیف بیش از 60 مقاله و تصنیف 12 کتاب علمی و اجتماعی و شرکت در بیش از 80 کنگره ملی و بین‌المللی در داخل و خارج کشور است. دکتر کرمانی استاد فلسفه دانشکده الهیات دانشگاه تهران و اولین زن فوق دکترای فلسفه در ایران است. ❣️2️⃣ خانم دکتر مریم کوچکی‌نژاد فارغ‌التحصیل دانشگاه شریف و استاد دانشگاه نورث وسترن آمریکا و یکی از 40 استاد برتر دنیا در رشته مدیریت است. ❣️3️⃣ دکتر طناز بحری، دکتر نخبه ایرانی و رئیس کلینیک هماتولوژی بیمارستان آراسموس روتردام هلند که حقوق 10 هزار یورویی را رها کرد و به ایران آمد. 🔹اینکه چرا وجود چنین زنان موفقی نزد فمینیست‌ها، برجسته نشده است به این دلیل است که ایشان خاری در چشم فمینیست‌های مدعی حقوق زنان بوده و با حجاب خود و با دفاع از مکتب اهل بیت، مورد سانسور رسانه‌ای آنها قرار گرفته‌اند. 🔹زن موفق از نظر فمینیست‌های ایرانی، زنی است که برهنه و هرزه باشد و آرزویش این باشد که شبیه مردان شود و با کانون خانواده مبارزه نماید. لذا در نزد فمینیست‌ها، زنی که تحصیلکرده و باحجاب باشد، به محاق سانسور رفته و دیده نمی‌شود. اما اگر یک زن هرزه، روسری خود را روی چوب بگیرد، همه فمینیست‌ها و پادوهای غربزده و لمپن مثل علینژاد و... فریاد دفاع از حقوق زن سر می‌دهند. 🔹و اینگونه هست که فمینست‌های ایرانی، رسوا شده‌اند و حنای آنها رنگی ندارد و کذب بودنِ ادعایشان در دفاع از حقوق زن، فاش شده است. 🔹آری! فمینیست ایرانی، یک دنباله‌رو و مترسک نظام سلطه است تا زن ایرانی را از خانواده جدا کند و با فاسد کردن زنان، جامعه ایرانی را نابود و کشور را در اختیار دشمن قرار دهد. ✍ http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃 به ساعتم نگاه کردم یک ساعت مونده بود به اذان مغرب! بازهم یک حس عجیب منو هدایتم میکرد به سمت مسجد محله ی قدیمی! نشستن روی اون نیمکت و دیدن طلبه ی جوون و دارو دسته اش برای مدتی منو از این برزخی که گرفتارش بودم رها میکرد. با کامران خداحافظی کردم و در مقابل اصرارش به دعوت شام گفتم باید یک جای مهم برم و فردا ناهار میتونم باهاش باشم. اونهم با خوشحالی قبول کرد و منو تا مترو رسوند. دوباره رفتم به سمت محله ی قدیمی و میدان همیشگی. کمی دیر رسیدم. اذان رو گفته بودند و خبری ازتجمع مردم جلوی حیاط مسجد نبود. دریافتم که در داخل ، مشغول اقامه ی نماز هستند. یک بدشانسی دیگه هم آوردم. روی نیمکت همیشگی ام یک خانوم بهمراه دو تا دختربچه نشسته بودند و بستنی میخوردند. جوری به اون نیمکت وآدمهاش نگاه میکردم که گویی اون سه نفر غاصب دارایی های مهمم بودند. اونشب خیلی میدون و خیابانهاش شلوغ بود. شاید بخاطر اینکه پنج شنبه شب بود. کمی در خیابان مسجد قدم زدم تا نیمکتم خالی شه ولی انگار قرار نبود امشب اون نیمکت برای من باشه. چون به محض خالی شدنش گروه دیگری روش می نشستند. دلم آشوب بود. یک حسی بهم میگفت خدا از دستم اوتقدر عصبانیه که حتی نمیخواد من به گنبد ومناره های خونه ش نگاه کنم. وقتی به این محل میرسیدم از خودم متنفر میشدم. آرزو میکردم اینی نباشم که هستم. صدای زیبا و ارامش بخش یک سخنران از حیاط مسجد به گوشم رسید. سخنران درباره ی اهمیت عفاف در قرآن و اسلام صحبت میکرد. پوزخند تلخی زدم و رو به آسمون گفتم : عجب! پس امشب میخوای ادبم کنی و توضیح بدی چرا لیاقت نشستن رو اون نیمکت و نداشتم؟! بخاطر همین چندتا زلف و شکل و قیافه ام؟! یا بخاطر سواستفاده از پسرهای دورو برم؟ سخنران حرفهای خیلی زیبایی میزد. حجاب رو خیلی زیبا به تصویر میکشید. حرفهاش چقدر آشنا بود. او حجاب را از منظر اخلاق بازگو میکرد و ازهمه بدتر اینکه چندجا دست روی نقطه ضعف من گذاشت و اسم حضرت فاطمه رو آورد. تا اسم این خانوم میومد چنان شرمی هیبتم رو فرا میگرفت که نمیتونستم نفس بکشم. از شرم اسم خانوم اشکم روونه شد. به خودم که اومدم دیدم درست کنار حیاط مسجد ایستادم. اون هم خیره به بلندگوی بزرگی که روی یک میله بلند وصل شده بود ، که یک دفعه صدای محجوب وآسمانی از پشت سرم شنیدم : قبول باشه بزرگوار! چرا تشریف نمیبرید داخل بین خانمها ؟! من که حسابی جا خورده بودم سرم رو به سمت صدا برگردوندم ودر کمال ناباوری همون طلبه ی جوون رو مقابلم دیدم.!!!!! ادامه دارد ... ✍ http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
🔹 | آیت الله حائری شیرازی(ره) : ⭕️ عمر ما می گذرد و دیر یا زود به صف گذشتگان می پیوندیم و این، زندگی بزرگ ماست. من چیزی مهمتر از این مطلب نداشتم که به شما بگویم. 👈 حیات این نیست که امروز داریم و اینها مشکلاتی نیست که با آن دست به گریبان هستیم. رنج این نیست که امروز می کشیم و تلخی این نیست که امروز می چشیم. دشواری این نیست که ما می بینیم و عمر هم این نیست که ما می گذرانیم.... ⭕️ اگر است ، "تلخی پس از مرگ" است و اگر رنجی هست، رنج آنجاست و اگر لذتی هم انسان بچشد، لذت این جهانی، لذت نیست، "بلکه لذت آنجاست". چرا هنگامی که چاره از دست رفت، انسان متوجه مسئله شود؟ مسئله ای به این مهمی را چرا هنگامی بفهمیم که نتوانیم حل کنیم؟ نشده ، میشود کاری کرد http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
| تازه وارد خوابگاه کوی دانشگاه تهران شده بودم، احساس غربت می‌کردم. شب اول رجب بود و شنیدم که مسجد کوی، برنامه دارد ، ناخودآگاه به راه افتادم . . . مسجد پر بود از دانشجو ، پر بود از شور و اشک و حال خوب . . . آن شب ، منِ تازه وارد، اولین بار بود که از بچه‌ها اسم آقا را می‌شنیدم؛ امام جماعت محبوب کوی... که خاطرات آن شب و خیلی دیگر از شب‌های قدر و عزاداری‌های ما دانشجوها، با صدای پر سوز آن روزهای اوهمراه بود... روزگار گذشت و شنیدم از رنگ عوض کردن انسانها... خواندم از تاریخ ...!! از انسان‌هایی که در فتنه‌ها غربال شدند ...!! از سرگذشت‌های سرخی که سیاه شدند و از مؤمنانی که رو سیاه ...!! خواندم از سرنوشت پیرمردانی که در دام آقا زاده‌هایشان ، گرفتار آمدند و "سیف الاسلام" هایی که رنگ عوض کردند. می‌دانستم ، خوب می‌دانستم که فتنه‌ها غربال می‌کنند؛ اما باور نمی‌کردم روزی استاد اخلاق و عرفان هم در این دام گرفتار آید !!! هر چند زیاد شنیده بودم ؛ اما شنیدن کِی بود مانند دیدن!! چطور می‌شود که با لباس دین و با عبا و قبا و عمامه‌ی پیامبر ، عاقبت، یک که برای موشکهای دشمن آدرس بوده و برای سردار دل‌ها ، نقشه راه ، شهید خطاب کنی!! ! راستی چطور می‌شود کسی که به اعتراف خودش آتش بیار معرکه‌ای بوده که ده‌ها کشته داشته و برای تحریم اقتصادی این ملت ، به دشمن ، گرا می‌داده ، برایتان شهید می‌شود!!! !!! به خاطر داری بعد از شهادت شهید سر جدا ( عزیزمان) ، همین فردی که شما ادعای شهادتش را دارید و رسانه‌ی وی چگونه محسن محبوب یک ملت را استهزاء می‌کرد؟!! راستی خیلی دوست دارم نظرتان را راجع به سردار دلها هم بدانم!! راجع به سردار و وصیت‌های جانانه‌ا‌ش: "والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید، مهمترین محور محاسبه این است." استاد دیروزها! با تمام احترامی که امروز صرفا برای لباس شما قائلم ، معتقدم کسی که را می‌داند و آن‌گونه بر "سیدی" که شهدای این انقلاب ، گواه حقانیتش بوده‌اند ، می‌تازد ، درجه‌ای از و درک را دارا نمی‌باشد که بخواهم با زبان استدلال سخنی بگویم!!! امام جماعت دیروز‌هایم! تاریخ پر است از سر گذشت تلخ که با طناب پوسیده ، به چاه افتاده‌اند.. وای خدای من.... دو باره شیخ علی تهرانی و کتاب اخلاق و در نهایت سقوط... پدرم می‌گفت؛ چندین بار شاهد انتحارش بوده است ... این تذهبون؟ کجا چنین شتابان . . . تاریخ انقلاب نشان داده ؛ درب خانه‌ی هر عالمی به روی نامحرمان انقلاب باز شد، فردایش شاهد پیاده کردنش از ... "مکر دنیا نکند ختمِ به خیرت نکند بر حذر باش که تصمیم بد ، زبیرت نکند" راستی یادتان هست زمان رضا خان، آیت الله بافقی را که مانع ورود زن و دختران بی‌حجاب شاه به حرم حضرت معصومه (س) شده بود؟ رضاخان، او را دمر روی زمین خواباند و با چکمه به حسابش رسید!! حالا این چه استبداد رائی است در این نظام که امثال شما و و... راست راست راه می‌روند و به شخص اول مملکت می‌تازند و آب از آب آرامشتان هم بهم نمی‌خورَد!!! http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
🌟دختر علم و کمال مادر صبر و رضاست 🌺يک حسن و يک حسين يک علي مرتضي است 🌟فاطمه ي دومي در بغل مصطفي است 🌺هر سخنش يا حسين هر نفسش يا اخاست 🌟دختر زهراست اين ، زينب کبراست اين 🌺 (س) و روز 💫 💐💫 ✍ http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
💢 هنوز می شود به فدای تو شدن را فریاد زد. _زینب سلام الله علیها 🌸 http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
هدایت شده از KHAMENEI.IR
30.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | فیلم کامل سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب به‌مناسبت سالروز ولادت حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها و روز پرستار. ۹۹/۹/۳۰ 💻 @Khamenei_ir
| 📌 امیرالمؤمنین ع فرمود: زبیر با ما بود، از ما اهل‌بیت بود. واقعاً هم همین جور بود. میدانید بعد از رحلت پیغمبر، در مسجد، در پای منبر خلیفه‌ی اول - جناب ابوبکر - حدود ده نفر از صحابه بلند شدند و صریحاً از امیرالمؤمنین دفاع کردند؛ گفتند اینجائی که شما نشسته‌ای، حق علی بن ‌ابی طالب است. یکی از آن ده نفر، زبیر بود! زبیر، رفیق دوران عشرت نبود؛ رفیق دوران محنت بود. امیرالمؤمنین فرمود: زبیر همواره با ما بود، «حتّی شبّ ابنه عبدالله»؛ (شرح نهج‌البلاغه ابن‌ابی الحدید، ج ۲، ص ۱۶۷) تا پسرش عبدالله بزرگ شد، آمد توی عرصه، در تصمیم‌گیریها دخالت کرد؛ آن وقت او عوض شد. زبیر همانی شد که آمد در مقابل امیرالمؤمنین شمشیر کشید! گاهی اوقات یک رخنه‌ی کوچک در درون خانواده، یک چنین اثر بسیار مهمی میگذارد. لذا باید جلوی این رخنه را گرفت. 90/10/7 http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در این کارخانه هیچ کارگری اخراج نمی‌شود 🔹اگرچه خیلی‌ها با نام او آشنا هستند، ولی او را هرگز ندیده‌اند. پیش‌تر در خبری نادرست ‎عبدالله مستخدم یک مدرسه معرفی شده بود که یکی از دانش‌آموزان این مدرسه بعدها نام وی را روی محصولات کارخانه‌اش گذاشته است! 🔹 ، مدیر کارخانه می‎گوید حاج‎عبدالله به ما داده و اگر نام او تاکنون ماندگار شده بی‌دلیل نیست. بعد از فوت پدرم، ما ۴ برادر مدیریت کارخانه را داریم. قرار گذاشتیم بچه‎هایمان اینجا نیاند ولی جوانان غریبه را دعوت به کار کردیم. تا الان ۱۵۰۰ نفر مشغول به کار هستند. 🔹در کارخانه «حاج عبدالله» هیچ کارگری جریمه، توبیخ و اخراج نمی‌شود و اگر فردی از کارخانه برود حتما به خواست خودش بوده است. در دوران کرونا نزدیک به ۳۰۰ کارگر قرار بود تا از کار بیکار شوند ولی اجازه چنین کاری را ندادیم. 🔹هیچ وقت از کارگرها نخواسته‌ایم تا به خاطر گرانی از زعفران، زنجبیل، شکر و کاکائو کمتر استفاده کنند. همیشه باوضو هستم. محل کار هم مانند مسجد یک است و باید با نیت اینکه برای یک کار خیر، روزمان را آغاز می‌کنیم، سر کار برویم. 📰خبرگزاری فارس http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
📷 رئیس جمهور حقوقدان_نظارت مجلس بر دولت ✍ http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h