🌸اللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن
📖 اللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن
🌸اللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
📖اللّهُمَّ اغْفِرلَنا ذُنُوبَنا بِالْقُرآن
🌸اللّهُمَّ اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن
📖اللّهُمَّ ارْحَمْنا بِالْقُرآن
🌸اللّهُمَّ اخْذُلِ الْکُفّارَ وَالْمُنافِقینَ بِالْقُرآن
📖اللّهُمَّ اشْفِ مَرضانا بِالْقُرآن
🌸اللّهُمَّ ارْحَم مَوْتانا بِالْقُرآن
📖اللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوفیقَ الطّاعَةَ بِالْقُرآن
🌸اللّهُمَّ ارْزُقنا حَجَّ بَیتِکَ الْحَرامَ بِالْقُرآن
📖اللّهُمَّ تَقَبَّل صَلاتَنا بِالْقُرآن
🌸اللّهُمَّ تَقَبَّل تِلاوَتَنا بِالْقُرآن
📖اللّهُمَّ اسْتَجِب دُعاءَنا بِالْقُرآن
🌸اللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُصَلّینِ بِالْقُرآن
📖اللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُتَّقینِ بِالْقُرآن
❇️انقلابی ماندن به سبک شیخ عبدالکریم جزائری
مسلمانان باید همواره اقتدار و عظمت اسلام را حفظ کنند و به این دستور فقهی و سیاسی اسلام که تسلط کفار بر مومنین را حرام می داند، جامه عمل بپوشانند ومانع هر گونه تفوذ و سلطه اجانب و اغیار به جامعه اسلامی گردند.
💠آیه: و لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلاً النساء/141
خداوند هرگز كافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است
💠حکایت؛ مرحوم شیخ عبدالکریم جزائری با یکی از شیوخ بزرگ عرب رفاقت و دوستی داشت و همه ساله بر منزل آن شیخ وارد می شد و مورد احترام و اکرام قرار می گرفت، شیخ عرب نیز کمک مالی شایانی به آن مرحوم می کرد بطوری که تا مدت یک سال مرحوم جزائری و شاگردانش از کمک او استفاده می کردند.
زمانی که انگلیس به کشور عراق تجاوز کرد، آن شخص عرب جهت مصلحت شخصی خود موافقت کرد انگلیس در عراق بماند. مرحوم جزائری همینکه از جریان آگاه شد، دیگر به خانه او نرفت تا آنکه شیخ برای مرحوم جزائری نامه نوشت و علت نیامدن او را جویا شد.
مرحوم جزائری در جواب نوشت: فرق بین من و تو همان اسلام و کفر است و دیگر ارتباطش را با آن شیخ قطع کرد مرحوم جزائری به خاطر دین از آن همه منافع صرف نظر کرد تا آنکه عاقبت انگلیس ها آن شیخ عرب را در زندان پهلوی در ایران به قتل رساندند.1
📚 پی نوشت :
1.با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهائی از علماء
ابوبكر در سال دهم هجرت خليفه شد و در سال 13 هجرى در 63 سالگى از دنيا رفت . در حالى كه 2 سال و 3 ماه و ده روز خلافت كرد(621) پس از او عمر روى كار آمد و در اواخر ذى الحجه ى سال 23 به دست ابولؤ لؤ (فيروز ايرانى ) كشته شد و مدت خلافت وى ده سال و شش ماه و 4 روز بود.(622) عمر به هنگام تعيين خلفيه ى پس از خود دستور تشكيل شورايى را داد كه نتيجه آن به سود عثمان ؛ منوط به عمل كردن وى به سيره پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم و سيره شيخين ، تمام شد و عثمان در اوائل محرم سال 24 هجرى تا ذى الحجه سال 35 هجرى خلافت كرد كه مجموعا خلافت وى 12 سال چند روز كم به درازا كشيد.(623) در سال 35 هجرى مردم اجماع بر خلافت على (عليه السلام ) نمودند اول كارى كه حضرت پس از خلافت خود كرد عمال فاسق و فاجر عثمان و بنى اميه را عزل نمود از كسانى كه زير بار اين عزلها نرفت معاويه بود كه در زمان ابوبكر والى شام شده بود.
در پنج سال خلافت مولاى متقيان اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) جنگهايى رخ داد كه به ترتيب عبارتند از:
1- جنگ جمل در سال 36 هجرى در بصره .
2- جنگ صفين در سال 36 و 37 هجرى 3- جنگ نهروان در سال 39 هجرى .
و بالاخره على (عليه السلام ) در سال 40 هجرى توسط خواج و اشق الشقياء ابن ملجم به شهادت رسيد.
یک بحث هم مربوط به فاطمهٔ زهرا (سلام الله علیها) است. من حقیقتاً، نه به عنوان تعارف، نه به عنوان یک حرفِ هزاران بار تکرار شده، واقعاً قاصرم؛ زبان قاصر است، دل قاصر است، ذهن قاصر است که بخواهد از این مقام بلند تعریف و تجلیل کند؛ این موجود انسانی، این دختر جوان، اینهمه فضیلت، اینهمه درخشندگی، اینهمه کبریا و عظمت؛ که کسی مثل پیغمبر وقتی فاطمهٔ زهرا بر او وارد میشد، «قام الیها»؛ (۱) نه فقط بلند میشد، بلکه بلند میشد و به سمت او میرفت. یک وقت یکی وارد اتاق میشود، شما به احترامش بلند میشوید؛ یک وقت کسی وارد اتاق میشود، شما با اشتیاق به طرفش میروید. اینها مگر شوخی است؟ این بحثِ پدر - فرزندی نیست. پیغمبر خدا اینجور از فاطمهٔ زهرا تجلیل میکند؛ رضای او را رضای خود، رضای خود را رضای خدا؛ سخط او را سخط خود، سخط خود را سخط خدا اعلام میکند؛ اینها مقامات فاطمهٔ زهرا است. آن زندگی با امیرالمؤمنین، آن تربیت آن فرزندان. خب، مگر میشود دربارهٔ این بزرگوار، امثال ما حرف بزنیم؟ ۱۳۹۱/۰۲/۲۳
بیانات در دیدار جمعی از مداحان سراسر کشور
💠فردی نزد آیتالله میرزا جواد آقای ملکی تبریزی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) آمد و گفت:
آقا! قبل از ازدواج، گاهی چشمم خطا میکرد، گفتم: ازدواج میکنم الحمدلله راحت میشوم، امّا هنوز هم خطا میکنم و یک موقعی چشمم به ناموس دیگران میافتد، استغفار میکنم، امّا چه کنم؟! گرفتارم، یک نسخه بدهید؟!
فرمود: قانع نیستی. اگر به آن چه که داری قناعت داشته باشی، اعضاء و جوارحت این قناعت را لمس میکنند و اینطور نمیشود.
اولیاء خدا یک نسخه داده اند که هر کس حتّی اگر تمکن مالی دارد، باید عمل کند و اتّفاقاً از لحاظ بهداشتی هم به دردمان میخورد.
میگویند: اوّلاً گرسنه شو و بعد سراغ غذا برو. بعد هم موقعی که گرسنه هستی و سر غذا نشستی، یک مقدار که خوردی، دیدی همچنان می خواهی، بگو: نمیخواهم!
اگر میخواهی قانع بشوی، حتی موقعی که ولو تمکن مالی داری، کمتر بخور، به تعبیر عامیانه دائم پرس روی پرس میخوری که چه؟!
میگویند: اگر میخواهید قناعتپیشگی را یاد بگیرید اوّل از لقمه شروع کنید (این نسخه اولیاء است که بیان میکنم)، اگر توانستی این شکم بیهنر را کنترل کنی، چیزهای دیگر را هم کنترل میکنی. آنوقت معلوم است دیگر، کسی که به حلالش مراقبت کند و کم بخورد، دیگر دستش به طرف شبههناک و حرام نمیرود.
لذا آیتالله آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) فرمود: تو قانع نیستی! یعنی چه؟ اگر ما باشیم میگوییم که تو کنترل چشم نداری، شهوت داری، امّا ایشان گفتند: تو قانع نیستی، یعنی در حقیقت سرچشمه را به او نشان داد.
اولیاء خدا میگویند: اگر یک قدم به نفست جواب دادی، قدم دوم هم میخواهد. اگر یکبار گفتی: بیا، این شربت به ظاهر گوارای دنیا را بگیر، باز هم میخواهد، چرا که حریص و سیری ناپذیر است، تو را میکشد، امّا سیر نمیشود، لذا باید خیلی مواظب باشیم
هوای آلوده شهر ما دیگر جای قرار نیست. آرامش نه اینکه از کفمان رفته باشد بلکه اصلا به کف ما نیامد چون تو نبودی. ای آرامش بخش جانها و ای روشنی دیده ها و ای چراغ فروزان برای ظلمتکده ها، دنیای ظلمانی ما امروز بیش از هر روز دیگر تو را می طلبد و تشنه وصال تو به امید وصلت روزها را به شب می رساند. بیا و با قدمهای آسمانیت زمین مرده ما را حیاتی دوباره بخش و تن های خسته ما را جانی تازه عطا کن که بی تو همچون جمادی سرد دوران را سپری می کنیم.
ای کاش زمانه ظهور تو را با همه خوبی هایش درک کنیم و لایق حضور در آن باشیم اما زبانمان قاصر است از اینکه «جائی» برای خود در آن زمانه پر نور تصور کنیم. آخر امام صادق به حق ناطق ما (علیه السلام) فرمود: «اگر زمانه ظهور مهدی را درک می کردم تمام عمر خود را به خدمت به او اختصاص می دادم!»[۱] اگر جای رئیس مذهب ما خدمت است در حیرتیم که جای ما در این انقلاب آسمانی کجاست؟! تو بیا و هر جا که دلت خواست این ناچیز را قرار بده که در کنار تو بودن عین شرافت است هر جا که باشد.
اللهم عجل لولیک الفرج
[۱] الغیبه (نعمانی)، ص ۲۴۵.
نظردهی و دانلود تصویر با کیفیت بالا در:
http://monji12.com/?p=11848