♦️از فتنه 88 تا فتنه 96
(از جمل تا نهروان)
بعد از شروع حکومت علی ع فتنه ای از طرف اصحاب و یاران حضرت (طلحه و زبیر) که سابقه ای بسیار زیاد در انقلاب پیامبر داشتند، شروع شد.
فتنه ای که عایشه به عنوان همسر پیامبر (بیت حضرت) نیز در آن حضور داشت!
البته یک حیوان هم نماد این جنبش اعتراضی بود یک #جمل!
بله #شتری که عده ای مانند گوسفند در پی آن می رفتند!
البته چشم این فتنه را علی ع با درایت خود از حدقه در آوردند!
بعد از آن حضرت درگیر فتنه شام شده و عده ای اسیر نیرنگ های معاویه و عمروعاص شدند.
همین که حضرت از جنگ شام برگشتند، به یکباره عده ای از یاران سابق شان که چشم امید حضرت برای مبارزه با معاویه و بسط و گسترش عدالت بودند، شعار لا حکم الا لله سر دادند و گفتند خود علی ع مانع اجرای عدالت است و ارکان حکومت علی ع را زیر سوال بردند.
آنها خوارج بودند، #خوارجی که عدالت خواهی شعارشان بود، نمازشب و پای بندی به شریعت مرام و مسلکشان.
اما...
انقلاب ما هم چنین فتنه هایی را داشته است
سال 88 یاران سابق انقلاب، علی زمانه را که هدفی جز دفاع از #رای_مردم نداشتند، مزاحم خود دانسته و علیه او قیام کردند.
آن فتنه با درایت علی زمانه، به تاریخ پیوست.
اینک اما در سال 96 و در آستانه سالروز همان فتنه و بعد از عبور از فتنه شام (داعش و تکفیریها) و شکست آنها و تثبیت امنیت کشور، به جای خسته نباشید گفتن به امام امت و همراهی کردن او در مرحله تثبیت امنیت مالی، یار و یاور سابق رهبری، همو که قرار بود امید ایشان برای تحقق عدالت علوی باشد، همراه با یاران عدالت خواهش، تمام ارکان حکومت علی زمانه را زیر سوال برده و آنها را عامل همه مشکلات می دانند!
تا آنجا که امام امت مجبور شدند از یار سابق خود که شعارش عدالت خواهی بود و پای بندی اش به دین و اسلام شهره عام و خاص، عبور کنند!
بی شک فتنه ها هیچ وقت تمام شدنی نیستند اما هوشیار باشیم که در این فتنه ها کدام طرف ایستاده ایم!
به این کلام بسیار تا بسیار هدایتگر امیرالمومنین ع عنایت کنید.
امیر المومنین ع در حکمت 93 نهج البلاغه می فرمایند:
لَا یَقُولَنَّ أَحَدُکُمْ: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْفِتْنَهِ» لِأَنَّهُ لَیْسَ أَحَدٌ إِلَّا وَهُوَ مُشْتَمِلٌ عَلَى فِتْنَهٍ، وَلَکِنْ مَنِ اسْتَعَاذَ فَلْیَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَنِ. فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یَقُولُ: «وَاعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُکُمْ وَأَوْلَادُکُمْ فِتْنَهٌ»، وَمَعْنَى ذَلِکَ أَنَّهُ یَخْتَبِرُهُمْ بِالْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ لِیَتَبَیَّنَ السَّاخِطَ لِرِزْقِهِ، وَالرَّاضِیَ بِقِسْمِهِ، وَإِنْ کَانَ سُبْحَانَهُ أَعْلَمَ بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ، وَلَکِنْ لِتَظْهَرَ الْأَفْعَالُ الَّتِی بِهَا یُسْتَحَقُّ الثَّوَابُ وَالْعِقَابُ؛ لِأَنَّ بَعْضَهُمْ یُحِبُّ الذُّکُورَ وَیَکْرَهُ الْإِنَاثَ، وَبَعْضَهُمْ یُحِبُّ تَثْمِیرَ الْمَالِ، وَیَکْرَهُ انْثِلَامَ الْحَالِ.
امام علیه السلام فرمود:
هیچ کس از شما نگوید خداوندا! به تو پناه مىبرم از اینکه مرا امتحان کنى، زیرا هیچ کس نیست مگر اینکه امتحانى دارد. ولى اگر کسى مىخواهد به خدا پناه برد و دعا کند، از آزمونهاى گمراهکننده به خدا پناه برد، خداوند سبحان مىفرماید: «بدانید اموال و اولاد شما وسیله آزمایش شماست».
معناى این سخن آن است که خداوند مردم را با اموال و اولادشان آزمایش مىکند تا آن کس که از روزىاش خشمگین است از آن که شاکر و راضى است شناخته شود، هرچند خداوند سبحان به مردم از خودشان آگاهتر است، ولى این به دلیل آن است که کارهایى که موجب استحقاق ثواب و عقاب مىشود ظاهر گردد، زیرا بعضى از مردم (مثلًا) پسر را دوست دارند و از فرزندان دختر ناخشنودند و بعضى افزایش مال را مىخواهند و از نقصان آن ناراحتند (هیچ یک از این نیات سبب پاداش و کیفر نمىشود مگر زمانى که در میدان عمل آشکار گردد)
@Mohammad_Ali_Ranjbar