بانو ..
ب چ اندازه
مهمانِ تو باشم ...!!!؟
جانم ب فدایت ..
بده همسایگی ات را ...
ارسالی از #n_s
#ویژه_روزدختـــ😍ــــر
#دلنوشته
#دلنوشته
همیشه حرف هایے بوده
ڪه آمده ام فقط ِ فقط روبروی "بابـــُـ الجواد" ....
ڪلمه ها را دانه ڪرده ام ، دانه هاے اشڪ را
ڪشاندمشان دنبالِ هم ، شبیه یڪ تسبیح ،
چرخاندمشان توے صورتم
ذڪـر گرفته ام ...
بعد ،
انگار ڪه تسبیح پاره بشود ، دانه ها آمده اند و چڪیده اند روے
سنگـــ هاے حرَمت ....
من نه" ڪربلا "دیده ام نه "حرمِ پسرت" را ...
اما با آغوشِ ضریحِ تو حرف ها زده ام ...
امروز حریمت درد دارد از داغِ پسرت ...
امروز زائرینِ باب الجواد با بغض میخوانند اأدخل یا ......
امروز جوادت را مَحرمے که نامحرم بود به جفا میڪُشد ...
امروز جوادت جگرش میسوزد از تشنگے ...
امروز ضریحِ تو اشڪ میریزد
و من تمامِ حسرت هایم را میڪشانم تا ضریحت ...
و دستانم را گره میزنم به خیالم
تا شاید این بار به حق "جوادت" ، جوانے ام را گره بزنے به ضریحِ شش گوشه اش ...
میدانم
لیاقتش را ندارم
اما
شما ڪرامتش را دارید ...
#شهادت_امام_جواد(ع)
🍃 @rahiyanqom 🍃
#دلنوشته
#یلدا_نوشت
برای تک تک کسایی که تو جمع بودن فال گرفته شد، همه ی ذهن ها درگیر نیت و فالی که براشون دراومده بود...حواس ها همه پرت بود!
یهو یکی گفت: به نیت امام زمان هم یه فال بگیرید...
امثالِ من ِ غافل خنده کردند!!
اما خیلی سریع به نیت امام زمان هم دیوان حضرت حافظ باز شد :
✨ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ی ما را انیس و مونس شد✨
پ.ن: ما چله نشینِ شبِ یلدای ظهوریم...
🍃 @Bkh_Qom 🍃
لحظه های آخرِ سال ۹۷،
تو شلوغی های آخر سالی دنبال یه فرصت ام بشینم به سالی که گذشت فکر کنم
به کارهایی که کردم و نکردم...
به توفیق هایی که به دعای مادرم نصیبم شد و توفیق هایی که با گناهام از دست دادم...
ولی خدا همیشه حواسش بهم بوده...
حواسش بهم بود که بعد از یه سال زدن به جاده خاکی ، بازم به #راهیان_نور دعوت شدم...
بازم آخر سالی قسمت شد گرد و غبار و زنگاری که به دلم گرفته رو با یه نگاه شهدا پاک کنن ...
حالا منم که یک سال گذشته جلو چشامه و یه سال آینده جلو رومه ...
منم که باید فکر کنم به اینکه پارسال کجا بودم و امسال کجام...
منم که باید حساب کتاب کنم...
فقط تو این حساب کتاب یه چیزی کم دارم!
اونم دلمِ...
دلمِ که جا گذاشتم بین موج های اروند ...
#دلنوشته
🍃 @Bkh_Qom 🍃