eitaa logo
بُکٰاء |🇵🇸Bokaa
1.1هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.3هزار ویدیو
72 فایل
البکاء علی الحسین علیه السلام هر نالیدن و گریه ای مکروه است مگر ناله و گریه بر حسین علیه السلام...🥀 _کپی؟راحت‌باشید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🙃💔 ____🍃✨ نام: موسی‌جمشیدیان🧔🏻 محل‌تولد: نجف‌آباد🏰 تاریخ‌تولد: ۱۳۶۲/۰۸/۲۸🦋 تاریخ‌شهادت: ۱۳۹۴/۰۸/۱۴🥀 محل‌شهادت: حلب‌سوریه💔 وضعیت‌تاهل: متاهل‌با‌یک‌فرزند😢 آدرس‌مزار: گلزارشهدای‌نجف‌آباد💛 _🍃✨ نگاهی‌گذرا‌به‌زندگی‌شهید:👇🏻💚 شهید موسی جمشیدیان متولد بیست و هشت آبان سال شصت و دو است و در چهاردهم آبان سال نود و چهار در دفاع از حرم حضرت زینب به شهادت رسید، شهید نیروی لشگر زرهی هشت نجف اشرف به عنوان فرمانده تانک فعالیت می کرد. همچنین شهید چند جزیی از قرآن را حفظ بود. و دانشجوی رشته ی جغرافیا دانشگاه پیام نور اصفهان بود. که مدرک حقیقی را از حضرت زینب (س) گرفت. از شهید یک دختر به نام فاطمه زینب به یادگار مانده است. همسر شهید خانم جمشیدیان حافظ کل قرآن و معلم است، امروز گذری کوتاه از زندگی مشترکشان را برای ما داشته اند. بیت‌المال:👇🏻😍 روی بیت المال خیلی حساس بود یک مرتبه مجبورشده بود ماشین سپاه را به خانه بیاورد. دیر وقت از ماموریت برگشت، مدام میرفت بیرون و به ماشین سر میزد و برمیگشت که مبادا اتفاقی بیفتد. همیشه لباس های کارش  را که می آورد خانه جیب هایش پر ماژیک وایتبرد و.. بود که دخترم خیلی دوست داشت آنها را بردارد. ولی همیشه با نظم و ترتیب خاصی آنها  را یک جای مخصوص می گذاشت که کسی دست نزند. مسائل‌سیاسی:👇🏻🌿 درمسائل سیاسی بسیار اهل تحقیق و بررسی و بصیرت بود. زیاد مسائل روز را دنبال میکرد وقتی از سرکار بر می گشت اولین کارشان این بود که تلویزیون را روشن میکرد و میزد اخبار همیشه این حدیث را با لحن خاصی میخوند که . " الا و لایحمل هذا العلما لا اهلا لبصر و الصبر و العلم بمواضع الحق" این پرچم را تنها کسانی می‌توانند بر دوش بگیرند که اهل بینش، پایداری و آگاه به مواضع حق باشند. شهادت‌و‌دخترشهید:👇🏻💔 فاطمه زینب اوایل خیلی سراغ پدرش را می گرفت. من حرفی از شهادت به اونزده بودم، اما یک بار که از خانه بیرون آمدیم خودش گفت : که می دانم بابای من شهید شده است. به هرحال هنوز بچه است. شب وداع خیلی دوست داشتم که یک گل از گل های تابوت را بردارم. اما ازدحام جمعیت اجازه نداد. آخر شب که رسیدیم خانه، صدای زنگ در آمد. یکی از همسایه ها یک شاخه از گل های تابوت را برایم آورده بود. خیلی عجیب بود، چون من به کسی نگفته بودم که گل می خواهم. یکی از نزدیکان خواب آقا موسی را دیده بود که در یک دستش فاطمه زینب بوده و در دست دیگرش دختری که خیلی پریشان به نظر می آمده و می گفته که نگران فاطمه زینب نباشید،او را سپردم به حضرت رقیه(س). این را هم گفته بود اگر به سراغ من می آیید فقط با وضو باشید، نیازی به آوردن گل نیست. _🍃✨ 💔
۶ مرداد ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۶ مرداد ۱۴۰۰
من چادرم را دوست دارم چرا ڪه سیاهیش نشانهـ رفتهـ📷 و بر زمین نشاندهـ است🦋 هر چهـ سیاهی و ظلمت را هر چهـ نگاه زهرآلود را🖤
۶ مرداد ۱۴۰۰
فـ‌قط حـ‌یدر امـ‌رالمونیـ‌ن اسـ‌ت👑
۶ مرداد ۱۴۰۰
۶ مرداد ۱۴۰۰
💖 ࢪفیق تو حڪم قند رو برام داࢪی 🥞😻 نباشـے فشاࢪم میفتھ بـۍتوو 🙁🍭
۶ مرداد ۱۴۰۰
بچه هاااااا عید تونننن مبارکککککککککککککککککککک😍😍😍💜❤️❤️❤️❤️😘😘😘😋💜💜💜
۷ مرداد ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۷ مرداد ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۷ مرداد ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۷ مرداد ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۷ مرداد ۱۴۰۰