🔴 ۱۰۰ توحید در جمعه های ماه رجب
🔵 روایت شده هر کس در روز جمعه ماه رجب ۱۰۰مرتبه سوره قل هو الله احد بخواند برای او نوری باشد در قیامت که او را به بهشت بکشاند.
🌕 تذکر: حدود ۱۵ دقیقه زمان می برد.
📚 مفاتیح الجنان /اعمال ماه رجب
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن
🌺نکته تفسیری صفحه ۱:🌺
ای نام تو بهترین سرآغاز:
همه ی ما كارها و تلاش هایمان را با استفاده از وسایل و نیروهای گوناگونی آغاز می كنیم.
مثلاً هر روز، پیش از اینكه به مدرسه برویم، صبحانه می خوریم و با امید به نیروی جسمی و فكری خود راهی مدرسه می شویم؛ یا اینکه در هنگام سفر، از سلامت وسیله ی نقلیه ی خود مطمئن می شویم و با توجّه به وضعیّت مناسب جسمی و روحی خود، مسافرتمان را آغاز می کنیم.
آری، هر کاری با کمک اسباب و وسایلی آغاز می شود؛ امّا همه ی این اسباب و وسایل، پدیده هایی هستند که خدای جهان آفرین به وجود آورده و تنها با اجازه ی او انجام وظیفه می کنند. به همین سبب، آن خدای مهربان به بندگانش آموخته است که در آغاز هر کاری، پیش از توجّه به اسباب و علل ظاهری آن کار، به سبب آفرین اصلی توجّه کنند و از قدرت بی نهایت او کمک بخواهند؛ قدرتی که هیچ نیرویی در برابرش طاقت ایستادن ندارد و هر کاری را که بخواهد، انجام می دهد؛ خدایی که ما را بیشتر از هر كسی دوست دارد و می خواهد ما روز به روز موفّق تر شویم. پس چه خوب است كه همه ی ما در هر كاری، پیش از توجّه به نیروها و وسایل ناپایدار دنیا، كارمان را با یاد و نام خدای فناناپذیر و مهربان آغاز کنیم و همان طور كه بر چیزهای محبوب خود نامه ایی زیبا می گذاریم، امور مهم و دوست داشتنی مان را هم با نام «الله» كه تمام زیبایی ها و خوبی ها از اوست، زینت بخشیم؛ خدایی كه «رَحمّْن» یعنی بسیار مهربان است؛ بسیار مهربان تر از پدر و مادر عزیزمان که از سر مهربانی و بی آنکه به ما نیازی داشته باشد، به وجودمان آورد و مورد احترام خود قرار داد و نعمت هایش را از آسمان و زمین بر ما ارزانی كرد؛ نعمت دیدن، شنیدن، فكر كردن، راه رفتن؛ نعمت پیامبران و امامانی كه راه خوشبخت شدن را به ما نشان می دهند؛ نعمت پدر و مادری مهربان كه ما را از جان خود عزیزتر می شمرند؛ و هزاران نعمت دیگر كه اگر لحظه ای به آنها فكر كنیم، شگفت زده می شویم و زبانمان ناخودآگاه به شكر آن خدای مهربان باز می شود. خدایی كه «رَحیم» یعنی همیشه مهربان است و بهشت جاودان كه با آنهمه نعمت های زیبایش برای نیكوكاران آماده شده، نشانه ای از رحیم بودن اوست. آری، چه زیباست كه پیش از هر كاری، دهان خود را به نام مبارك او خوشبو كرده، این آیه ی زیبای كتاب خدا را تلاوت کنیم: «بِسمِ اللهِ الرَّحمّْن الرَّحیمِ». یعنی من كارهایم را با نام خدایی شروع می كنم كه بسیار مهربان است و بندگان خویش را همیشه دوست دارد؛ در زندگی ام از او كمك می خواهم و تمام پشتكار و نیرویم را به كار میگیرم تا كارهایم را به بهترین شكل به انجام رسانم.
حضرت محمّصلوات الله علیه فرموده است:
«هر كار مهمّی كه با نام خدا آغاز نشود، ناتمام و بی نتیجه خواهد ماند.» همچنین امامان ما در باره ی شروع كارها با نام خدا سفارش های زیادی كرده و فرموده اند كه پیش از غذا خوردن، وارد شدن به منزل، وضو گرفتن و سوار شدن بر وسیله ی نقلیه و هر کار دیگری حتماً «بِسمِ اللهِ الرَّحمّْن الرَّحیمِ» بگوییم تا خدا ما را در کارهایمان یاری کند.[1] همچنین پیشوایان ما توصیه كرده اند كه «بِسمِ الله» را بلند و شمرده بگوییم؛ نه آهسته و در دل. باید بدانیم كه «بِسمِ اللهِ الرَّحمّْن الرَّحیمِ» در ابتدای همه ی سوره های قرآن آمده و از آیات آن سوره است؛ مگر سوره ی توبه كه «بِسمِ الله» ندارد.[2]
[1] . اطیب البیان، ج 10، ص 133
[2] . زيرا سورة توبه با اعلام بيزاري و قطع رابطة مسلمانان با كافران پيمان شكن آغاز شده و بدين خاطر خداوند از شروع اين سوره با بسم الله الرحمن الرحيم خود كه نشان دهندة لطف و مهرباني اش مي باشد سخني به ميان نياورده است.
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن کریم#
🌺نکته تفسیری صفحه ۳۵:🌺
لحظه ای برتر از یک سال:
شاید هیچ مکتب و آیینی مانند اسلام، انسانها را به «تفکّر» دعوت نکرده باشد. قرآن 17 بار از تفکّر، و بارها از عقل و فهم و ... سخن به میان آورده و احادیث پیشوایان ما لبریز از دعوت به تفکّر است. خداوند در آیات وحی، زیانهای شراب و قمار را برشمرده و توصیه می کند که در حد میانه ـ و نه با افراط و تفریط ـ انفاق کنیم. سپس می فرماید: این چنین خداوند آیاتش را برای شما توضیح میدهد و علّت پاره ای از دستورهایش را روشن می کند تا در مورد زندگیتان در دنیا و آخرت اندیشه کنید. یعنی اگرچه خدا به شما فرمان می دهد که از دستورهایش اطاعت کنید، از شما می خواهد که در باره ی آنها فکر کنید و آنها را با چشم باز بپذیرید؛ نه اجباری و کورکورانه.[1] هر یک از این دستورها، برنامه ای برای تکامل انسان است که اگر به درستی و با فهم و درک صحیح انجام شود، تأثیر فوقالعاده ای در رشد انسان می گذارد.
شناخت صحیح گناهان و اندیشه در باره ی زیان آنها نیز باعث میشود که انسان با میل و رغبت از آنها دوری کند و پرهیز از آنها را نوعی محرومیت و رنج نپندارد. امام رضا علیه السلام در این باره فرموده است: «عبادت راستین، نماز و روزه ی فراوان و بی فکر و اندیشه نیست؛ بلکه عبادت حقیقی، تفکّر در آفرینش خدا و دستورهای اوست.»[2] تاریخ، سرگذشت های فراوانی را از عبادت های خشک و بی مغز روایت کرده که هیچ فایده ای برای انجام دهنده ی آن نداشته است. داستان خوارج نهروان، نمونه ی روشنی از آنهاست. آنان، افراد خشک مغز و به ظاهر دینداری بودند که اعتقادات جاهلانه و پوچی داشتند و بر سر دشمنی با بزرگترین عبادت کننده ی زمانشان، علی علیه السلام ، سر دوستدار او را بریدند و همسر باردارش را کشتند و شکمش را دریدند و سر فرزندش را بریده، بر سر نیزه گذاشتند؛ در حالی که بسیاری از آنان، حافظان قرآن بودند و پیشانی هایشان از سجده ی فراوان پینه بسته بود! امیر مؤمنان علی علیه السلام در سرزمین نهروان به آنان نصیحت فراوانی کرد و پس از اتمام حجت، با آنان پیکار کرد و بیشتر آنان را به جهنّم فرستاد. به راستی چه می شود که چنین بلایی بر سر انسان میآید؟ در روایتی می خوانیم که شخصی نزد امام صادق علیه السلام از عبادت فراوان همسایه اش سخن به میان آورد. امام از او پرسید: «عقلش چگونه است؟» او گفت: «عقل درستی ندارد.» امام فرمود: «مقام او با آن عبادت ها بالا نمی رود.»[3] در مقابل، تاریخ از سعادت انسانهایی سخن میگوید که با لحظه ای فکر و اندیشه، از هلاکت ابدی نجات یافتند.
ماجرای «حُرّ بن یزید ریاحی»، یکی از نمونه های روشن این مطلب است. او نخستین کسی بود که مأمور شد حرکت امام حسین علیه السلام را مهار کند و اجازه ندهد آن حضرت تغییر مسیر دهد؛ امّا در روز عاشورا به فکر فرو رفت. شخصی به نام مهاجر بن اوس می گوید: «در روز عاشورا، بدن حر به لرزه افتاده بود. با تعجّب به او گفتم: آیا ترسیده ای؟ اگر از من می پرسیدند که شجاعت رین شخص کوفه کیست، تو را معرفی می کردم. حر گفت: من خود را بین بهشت و دوزخ میبینم. به خدا سوگند، اگر قطعه قطعه و سوخته شوم ، هیچ چیز را به جای بهشت انتخاب نمی کنم.» حر، این را گفت و به سپاه امام حسین‰ پیوست[4] و اکنون بیش از هزاروسیصد سال است که درود و سلام خدا و خوبان عالم به او میرسد. آری، بدینگونه انسان میفهمد که چرا امام صادق علیه السلام یک لحظه تفکّر را از یک سال عبادت برتر شمرده است. [5]
[1] . اقتباس از المیزان فی تفسیر القران ، ج2 ، ص197
[2] . کافی ، ج2 ، ص55
[3] . کافی ، ج1 ، ص24
[4] . زندگی امام حسین(ع)، تألیف محمد جواد نجفی، ص18
[5] . تفسیر عیاشی، ج2، ص208
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن کریم
🌷نکته تفسیری صفحه ۱۸۴🌷
درد و درمان:
تاریخ همچون آموزگار دلسوزی است که سخاوتمندانه، عوامل پیروزی و شکست ملّت ها را برای آیندگان توضیح می دهد و سرگذشت اقوامی را بازگو می کند که از قلّه ی سعادت به دره های تباهی و بدبختی سقوط کردند، و به عکس، اقوامی که از هیچ به همه چیز رسیدند. برای ما این مهم است که از علّت این فراز و نشیب ها آگاه شویم و با چشمانی باز، به سوی کمال پیش رویم و تلاش کنیم به سرنوشت اقوام هلاک شده مبتلا نشویم؛ چراکه بسیاری از مردم، بدون اندیشه از کنار صحنه های تاریخ می گذرند و علّت نابودی گذشتگان را عوامل بیاساسی مانند گردش افلاک و شانس و اقبال آنان برمی شمرند. برخی، دشمن درونی را رها می کنند و فقط به دشمن بیرونی توجه دارند، و عدّه ای دیگر نیز دست به دامان قضا و قدر البته به معنای نادرست آن می شوند.
قرآن امّا در این آیه بر عامل اصلی سعادت یا بدبختی ملّت ها انگشت می گذارد و می گوید: لازم نیست برای یافتن آن، آسمان و زمین را بجویید؛ بلکه کافی است وجود، فکر، روحیه و اخلاق خود را بکاوید و جامعه ی خویش را زیر نظر بگیرید. آری، هر چه هست، در اینجاست! ملّت هایی که فکر و اندیشه ی خود را به کار اندازند، با هم متّحد شوند، با عزمی راسخ سعی و تلاش کنند و در صورت لزوم، با تمام وجود بایستند و برای سعادت خود قربان دهند، بی شک پیروز می شوند؛ امّا هنگامی که سستی و تنبلی به جای سعی و کوشش، غفلت و بی خبری به جای علم و آگاهی، ترس و دودلی به جای شهامت و پایداری، نفاق و تفرقه به جای اتّحاد و یکپارچگی، تن پروری و خودخواهی به جای فداکاری، و تظاهر و ریاکاری به جای اخلاص و ایمان بنشیند، سقوط به درّه ی هلاک و بدبختی آغاز می شود. این آیه، برترین قانون حیات انسان ها را بیان می کند و به آنان می فهماند که عامل اصلی سعادت یا بدبختی ملّت ها، خود مردم هستند . در روزگار ما نیز این حقیقت، آشکارا در برابر دیدگان جهانیان قرار گرفت؛ آن زمان که ملّت مسلمان ایران برای برپایی احکام اسلام به پا خاستند و با ایثار جان و مال خود، برای حفظ دین کوشیدند، و خداوند نیز بر اساس همین قانون، آنان را از بند ظلم و تباهی و بی دینی نجات بخشید و در سایه ی امن اسلام قرار داد. اکنون امّا باید هوشیار بود؛ چرا که طبق همین سنّت الهی، اگر دست از تلاش برداریم و به آنچه خداوند بر ما نمی پسندد، روی آوریم، خدا نیز نعمت هایش را به بلا و گرفتاری و دوری از رحمت تبدیل خواهد کرد. پس به یاد داشته باشیم که این ما هستیم که خوشبختی یا بدبختی مان را رقم می زنیم؛ نه شانس و اقبال.
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
🌷نکته تفسیری صفحه ۱۸۶🌷
چند نشانه ی دیگر از مؤمنان واقعی:
در آیات ابتدایی این سوره، با چند ویژگی از ویژگی های مؤمنان واقعی آشنا شدیم. این آیه نیز چهار ویژگی دیگر از صفات مؤمنان حقیقی را بیان کرده است:
1ـ ایمان: مؤمنان راستین، افراد متعصّب و لجبازی نیستند که بر عقاید نادرست پافشاری کنند؛ بلکه انسان های آزاده ای هستند که براحتی در برابر حقیقت تسلیم می شوند، و از سوی دیگر چنان حقیقت را باور می کنند که هیچ¬چیز و هیچکسی نمی تواند آنان را از حقیقت بازگرداند.
2ـ جهاد در راه خدا: واژه ی «جهاد» به معنای «تلاش و کوشش» است و چون جنگ با دشمن، به تلاش و زحمت فراوانی نیاز دارد، به جهاد معروف شده است. به هر حال، مؤمنان راستین، تمام تلاش و کوشش خود را در راه خدا و دین او به کار می گیرند؛ خواه این تلاش، در صحنه ی نبرد با دشمنان خدا و با دل کندن از جان یا مال باشد، یا در پیکار با شیطان رجیم، یا تلاش و کوشش برای انجام دستورهای خدا در زندگی و پرهیز از نافرمانی او.
3ـ هجرت در راه خدا: اگرچه افراد باایمان، مانند همه ی مردم، به وطن خویش علاقه دارند، این علاقه آنان را اسیر خود نمی کند و اگر ماندن آنان در یک سرزمین، ایمانشان را به خطر بیندازد، از آنجا دل می کنند و به سرزمینی هجرت می کنند که بتوانند با آسودگی به وظایف دینی خود عمل کنند.
4ـ پناه دادن به افراد باایمان و یاری آنان: مؤمنان راستین، در قبال مشکلات و گرفتاری های مسلمانان دیگر بی تفاوت نیستند؛ بویژه اگر گروهی از مسلمانان به علت دینداری شان از سوی دشمنان خدا آزار و اذیت ببینند و به سرزمین آنان مهاجرت کنند، ایشان با تمام وجود از آنان پذیرایی کرده، به آنان پناه می دهند و یاریشان می کنند. داستان مهاجرت مهاجران مکّه و یاری و حمایت انصار مدینه در صدر اسلام، سرمشقی برای تمام مسلمانان تاریخ بوده که در راه دین خدا از تمام علاقه های مادّی خود گذشتند و با تمام وجود به برادران دینی خود یاری رساندند.
براستی اگر ما جای آنان بودیم، حاضر می شدیم از وطن خود مهاجرت کنیم، یا خانه و کاشانه و داراییمان را با یکی از مهاجران تقسیم کنیم؟ آری، ایمان و دینداری، تنها با ادّعا و سخن به دست نمی آید؛ بلکه حقیقتی است که در وجود انسان پدیدار می شود و نشانه هایی دارد که باید همه ی ما آن ها را بشناسیم و خود را بسنجیم که تا چه اندازه به مؤمنان حقیقی نزدیک شده ایم.
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛