✅ مرحومه مرضیه حدیده چی (دباغ) در زندان ساواک 👆👆👆 ➯@bshmk33

📚 خاطرات مرضیه حدیدچی" 🖋نویسنده: محسن کاظمی 📋 انتشارات: سوره مهر 📙 تعداد صفحات: ۳۴۲ سراسیمه به مسجد شتافتم. از در که وارد شدم، جمعیت زیادی را دیدم. با وجود انبوه مردم امکان حرکت نبود. همان جا ایستادم، در حالی که پوشیه به صورت داشتم امام را در صدر مسجد دیدم. چهره ایشان همان چهره نورانی و الهی ای بود که در خواب دیده بودم. حاج آقا مصطفی در مجاورت آقا نشسته بود. به حاج آقا دباغ گفتم : من آقا را قبلا دیده ام! گفت: اشتباه میکنی. در همان حال ایستاده و بی اختیار دست به سینه گذاشتم و تعظیم کرده، سلام گفتم. گویا آقا متوجه احترام ما شدند. دستشان را بالا بردند و حرکت دادند. دیگر در پوست خودم نمی گنجیدم و سر از پا نمی شناختم. گویی که از چشمه حیات بخش کوثر نوشیده ام. روح و جانی دوباره گرفته، برایم یقین حاصل شد که آن مولا و آقایی را که مدتها پیش در خواب دیده بودم و از شدت درد شانه ناله میکرد، خود حضرت امام است. #معرفی_کتاب ➯@bshmk33

✅ مرحومه مرضیه حدیده چی در سمت فرماندهی سپاه غرب کشور و سپاه همدان ➯@bshmk33

این رمز پیروزی است.. ➯@bshmk33

اگر مماشات را تمام کردید و خواستید با سلبریتیها و خواص خائن برخورد کنید ، لطفا به هیچ عنوان این برخورد در هنگام دستگیری مودبانه نباشد و همراه با تحقیر فراوان انجام گیرد ، همانگونه که آنها فرزندان وطن را به خاک و خون کشیدند و عقل جامعه را تحقیر کردند ، تحقیرشان کنید. ➯@bshmk33