eitaa logo
" دلاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
2.3هزار دنبال‌کننده
893 عکس
240 ویدیو
13 فایل
Live for ourselves not for showing that to others!😌🌗👀 'تنها‌خُداست‌کهِ‌می‌مانَد؛🕊️🍃 تبلیغـاتمــون🌾: @Tablighat_Deli گپ‌ناشناس‌: @Nashenas_Deli [دلــاࢪامــ]؟آرامــش‌دهنده‌ی‌قلب💗✨. تولــدمــــون:6مهر1402🎂 -----------------~-----------------
مشاهده در ایتا
دانلود
" دلاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
•{#قشاع🖤🤍}•• ‌#قلم_N #part_191 +امام رضا؟ نمیشد من و یارم رو یدفه میطلبیدی؟ من تنها بیام؟ تنها؟ بش
•{🖤🤍}•• ‌ میلاد: پاشو...پاشو خبر خوبی دارم برات! پتورو کشیدم رو سرم و گفتم؛ +برو بیرون میلاد...حوصلتو ندارم! _حتی اگه درمورد آرام باشه؟ بلند شدم نشستم و خیره شدم بهش... _داره میره مشهد! لبخندی رولبم اومد ک گفت: _هان چیه ؟ میخندی؟ +هماهنگ کن صبح راه بیوفتم سمت مشهد! _اوکی. شب خوش. سری تکون دادم و خودمو انداختم رو تخت! زل زدم به سقف و چشمامو آروم بستم که خوابم برد... _______________________ ساعت ۷ صبح بود و هنوز پشت فرمون بودم... چشمام ازشدت خستگی جاده رو نمیدید... جلوی هتل نگه داشتم و ماشینو پارک کردم.. "هتــــل نســــیم " کیف کوله و چمدونمو برداشتم و ماشینو قفل کردم... +سلام یه اتاق میخاستم! قیمت ها رو لطف میکنید؟ _سلام بانو. درخدمتم... هر یک ساعت ۵۵۰ . سری تکون دادم .. +اوکیه! _کارت ملی و شناسنامتونو بدید! تموم مدارک و هرچی ک خواست رو دادم دستش... دیگه نمیتونستم ... خیلی خسته بودم! متوجه هیچی نبودم تا اینکه کارت اتاقو داد دستم... تشکری کردم و سمت اتاقم پرواز کردم! وارد اتاق شدم و بدون نگاه کردن به اجزای اتاق گرفتم خوابیدم...:) _______________________ (ارسلان) _ارسلان بجنب ! الان پروازت میپره! +اومدم دیگه... چمدون آخرو از صندوق درآوردم و سمت میلاد رفتم... +چقد غر میزنی ! سمت فرودگاه حرکت کردیم و بعدازخدافظی و سفارش های من سوار هواپیما شدم .. گوشیمو خاموش کردم که بعدازچنددیقه هواپیما بلند شد... نگاهمو دوختم به آسمون..! هرباری که میخواستم برم مشهد مامانمم میومد ! مامان کجایی؟ دلم برات خیلی تنگ شده ! برات سوغاتی چی بیارم سر خاکت؟ ازهمون تسبیح هایی که دوست داشتی؟ یا سوهان دوست داری؟ همون سوهان هایی که ظرفاشو به عنوان جای نخ وسوزن استفاده میکردی!