#من ❣
کمترین ❣
حقم ❣
داشتن دستان #تُ ست ❣
کاش بیایی❣
و حقم را کف دستم بگذاری...💕❣💕
┄•●❥ @Cafe_Lave ❣
I found myself in your eyes
#مَن خودمو ❣
توىِ چِشماىِ #تو پِيْدا كردم :)💕❣💕
┄•●❥ @Cafe_Lave ❣
هدایت شده از تبلیغات گسترده پرگاس
من متینام یه #دختر_خوشگل روستایی که مادرم موقع زایمان سرزا رفت نامادریم منو بزرگ کرد
بعد از مرگ پدرم مجبور بودم سر زمینهای مردم کار کنم یروز گفتن برام خواستگار اومده با شنیدن اسم خواستگارم هوش از سرم پرید پسر عظیمی یکی از کله گندههای شهر اومده بود خواستگاریم هنگ کردم. برام جای سوال بود که چرا این خانوادهی معروف به جای اینکه از شهر عروس بگیرن اومدن از روستا دختر انتخاب کردن. اونم کی #من با همچنین خانوادهی بیدرو پیکری با داداشی مثل جلیل که زندون خونهی دومش بود!؟ راضی به این وصلت نبودم و مخالفت کردم ولی اونا پول خیلی زیادی به جلیل و نامادریم دادن و منو ازشون #خریدن. تا به خودم اومدم بدون هیچ سور و ساتی منو فرستادن عمارت عظیمیها#داخل اتاق داشتم گریه میکردم که داماد اومد داخل محو جذابیتش شده بودم که دستمو گرفت پرتم کرد داخل حموم داد زد ......😰😱👇
https://eitaa.com/joinchat/1152254539C1df268d9d3
هدایت شده از تبلیغات گسترده پرگاس
من متینام یه #دختر_خوشگل روستایی که مادرم موقع زایمان سرزا رفت نامادریم منو بزرگ کرد
بعد از مرگ پدرم مجبور بودم سر زمینهای مردم کار کنم یروز گفتن برام خواستگار اومده با شنیدن اسم خواستگارم هوش از سرم پرید پسر عظیمی یکی از کله گندههای شهر اومده بود خواستگاریم هنگ کردم. برام جای سوال بود که چرا این خانوادهی معروف به جای اینکه از شهر عروس بگیرن اومدن از روستا دختر انتخاب کردن. اونم کی #من با همچنین خانوادهی بیدرو پیکری با داداشی مثل جلیل که زندون خونهی دومش بود!؟ راضی به این وصلت نبودم و مخالفت کردم ولی اونا پول خیلی زیادی به جلیل و نامادریم دادن و منو ازشون #خریدن. تا به خودم اومدم بدون هیچ سور و ساتی منو فرستادن عمارت عظیمیها#داخل اتاق داشتم گریه میکردم که داماد اومد داخل محو جذابیتش شده بودم که دستمو گرفت پرتم کرد داخل حموم داد زد ......😰😱👇
https://eitaa.com/joinchat/1152254539C1df268d9d3