eitaa logo
کانال توسل به شهدا 🌹🌼🌹
11.7هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
801 ویدیو
63 فایل
بسمه تعالی 🌺هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندار بلکه زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی داده میشوند🌺 🌷چله صلوات،زیارت عاشورا ، هدیه به۱۴معصوم وشهدای والامقام روزی دو قسمت داستان‌های شهدای📚 ادمین 👇 @R_keshavarz_sh @K_khaleghiBorna
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از تو "دلم" رو به نگاهِ قلم آورد! از درد تو هر لحظه غزل گفت کم آورد... هر بار نوشتم که غزل نیست دوایم! چون قافیه بِنشَست غزل نام غم آورد از داغِ غمت زندگی‌ام رو به فنا رفت انگار جهان، زلزله‌ای همچو بم آورد بعد از تو نپرسید کسی از دل زارم! شادی به خزان رفت برایم اَلَم آورد... از یاد تو در سینه‌ی من وُسعتِ آهیست! با بغضِ نفسگیر به چشمم که نم آورد.. من حسرت دیدار تو اینگونه چشیدم! در هر نَفَسی تلخیِ آهی که دم آورد... 💔 ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @ghazalmakerinrainyweather
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت سی و یکم🎬: میمونه درب اتاق را گشود ، می خواست دمپایی های حصیری را به پا کند ، اما به یکباره چیزی حس کرد ، هوای اطراف را با تمام قوا به داخل سینه اش کشید ... درست است ، بوی زهرا می آمد...بوی علی در فضا پراکنده بود و بوی فاطمی و علوی با عطر محمدی گره خورده بود. ذوقی شدید بر وجودش عارض شد ، بدون اینکه چیزی به پای خود بپوشد ، با شتاب زیاد و پای برهنه، به سمت اتاق پیامبر که بوی بهشت را می داد ، روان شد. آنقدر شتاب زده بود که چند بار دامن بلندش ، زیر پاهایش گیر کرد و می خواست بر زمین سرنگون شود و تلو تلو خوران خود را به درب اتاق رسانید.. همانطور که نفس نفس میزد درب را گشود ، خود را به داخل اتاق انداخت و با دیدن رخسار ملکوتی بهشتیان روی زمین ، آرامشی بر قلب پر از تپشش حاکم شد. زنی که او را به اتاق خوانده بود ، پشت سرش وارد شد و‌گفت : نمی دانم این دخترک را چه شده؟ انگار مجنون شده؟ تا به او گفتم که رسول خدا کارتان دارد ،مانند دیوانه ها ،سراسیمه خود را به اینجا رسانید.. میمونه، نگاهی شرمگین به چهره پیامبر انداخت و سپس چشم به زمین دوخت و از شدت هیجان شروع به جوییدن لبهایش نمود و پیش خود می گفت : براستی که این زن راست می گوید ، من مجنونم ...من دیوانهٔ محمدم....من عاشق فاطمه ام ...من مجنون علی ام... حضرت رسول نگاه پر از مهرش را به میمونه انداخت و سپس رو به علی و زهرا، فرمود : دیروز که آمدید و خدمتکار می خواستید و من از دادن آن امتناع کردم تا دخترم همرده فقیران جامعه زندگی کند و هیچ‌برتری بر آنها نداشته باشد، خداوند به خاطر این عمل، مرا ستود و پس از نزول آیه «فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَيْسُورًا» امر فرمود تا خدمتکاری به دخترم فاطمه ، عطا کنم و سپس با اشاره به میمونه ادامه داد : یا زهرا ، این دختر که نجاشی برای ما فرستاده و‌گویا بزرگی از بزرگان سرزمینش است و نجاشی نام میمونه بر او نهاده ، برای کمک در کار خانه، بهترین گزینه ایست که می توانم به خانه ات بفرستم...این دختر که اعمالش به سفیدی نقره است را فضه می نامم... دخترم با او به عدالت برخورد کن ، کارهای خانه را تقسیم کن ،به طوریکه که نه خودت خسته شوی و نه فضه... فضه که با شنیدن این سخن ،مرغ روحش انگار در آسمان اوج گرفته بود ،اشک ریزان خود را به دامان زهرا انداخت و همانطور که عطر بهشتی این خانم آسمانی را به عمق جان می کشید ، سر بر آستانش می سایید. زهرا مانند مادری مهربان ، دست به زیر شانه های این دخترک که بیش از ده سال نداشت ،برد ،او را بلند کرد و به آغوش کشید و فرمود: به زندگی زهرا خوش آمدی فضه جان.... ادامه دارد .... 🖍به قلم :ط_حسینی 💖 کانال توسل به شهدا 💖 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @Canal_tavasol_be_shohada « »
قسمت سی و دوم🎬: فضه همرا با بالا آمدن دستان مبارک زهرا ، از جا برخواست و همانطور که از شدت شوق ،اشک از چشمانش جاری بود ،نگاهی به فاطمه که حسن و حسین دو طرفش را گرفته بودند انداخت و از چهرهٔ آسمانی او ،نگاهش به رخسار ملکوتی علی کشیده شد و دستانش را بلند کرد و با لحنی پر از هیجان گفت : خدایا...خدای خوبم...تمام عمر را سپاسگزار این نعمت خواهم بود ، ممنونم که تقدیرمرا با تقدیر بهترین بندگانت گره زدی ... در این هنگام ، همان زن قاصد که به دنبال او به درب اتاقش آمده بود با لحنی که از شوخی حکایت می کرد رو به او‌گفت : آهای دخترک قند و عسل که اینچنین خودت را در دل همه جا می کنی، از کجا متوجه شدی که همنشین بهترین بندگان خدا شده ای ؟ تو‌که تازه چند هفته است به مدینه النبی آمدی و در منزل رسول بودی و این مدت کافی نیست برای شناختنی چنین عمقی... فضه نگاهی پر از مهر به جمع پیش رویش انداخت و گفت : برای رسیدن به حقیقت و دانستن این موضوع ، یک لحظه هم در محضر ایشان باشی کفایت می کند ، من ندیده بودم رویشان و درک نکرده بودم محضرشان را اما ندای فطری و‌حقیقت جوی جانم ، از فرسنگها فاصله ،مرا با ایشان پیوند داد و اما در این مدتی که اینجا بودم ، چیزهایی را دیدم که خود بر این موضوع دلالت داشت : براستی که روزی کنار دست ام ایمن مشغول تدارک مرغ بریان بودیم، ام ایمن از علاقهٔ وافری که به رسول داشت ، می خواست این غذای لذیذ را برای دوست داشتنی ترین موجود قلبش هدیه کند. مرغ بریان آماده شد و آن را به محضر پیامبر آوردیم... رسول خدا فرمودند : این را برای چه کسی آوردی؟ ام ایمن عرض کرد: آن را برای شما فراهم کرده ام. در این هنگام رسول خدا فرمود : بارالها! محبوب ترین خلق تو ،نزد خودت و نزد من را برسان تا از این مرغ بریان نوش جان کند. من کاملا آگاه بودم که پیامبر هر حرکتش در پی مصلحتی و هر دعایش برای اندرزی ست ، دانستم که او می خواهد با این دعا که بی شک در کمتر آنی به اجابت می رسید ، محبوب ترین خلق را نزدخداوند به امتش بشناساند ، پس خوب دقت کردم ،ببینم چه کسی شریک غذای پیامبر می شود. در این لحظه درب خانه را زدند...قلبم به تپش افتاد ، می خواستم خود از جا برخیزم و درب را بگشایم که پیامبر به انس بن مالک که آنهم در آنجا خدمتکار بود ،فرمودند درب را بازکند . انس از جا بلند شد و درحالیکه زیر لب زمزمه می کرد : کاش زنندهٔ درب از انصار باشد تا ارجحیت انصار بر همگان برملا شود. تا این را شنیدم فی الفور پشت سر انس راه افتادم ، چون می دانستم اگر زننده درب کسی از مهاجرین باشد ، انس شاید حیله ای بکار برد و از ورودش به خانه و شریک شدنش در غذای پیامبر ،ممانعت کند‌ انس درب را گشود و من که پنهانی او را می پاییدم ، دیدم.... ادامه دارد... 🖍 به قلم :ط_حسینی 💖 کانال توسل به شهدا 💖 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @Canal_tavasol_be_shohada « »
قسمت سی و سوم🎬: فضه به اینجای حرفش که رسید نگاهی پر از مهر و‌ محبت به علی انداخت و ادامه داد: من از بین دو لنگه درب، قامت مردانهٔ مولایم علی را دیدم، اما اَنس با مشاهده علی ، انگار که به مذاقش خوش نیامد عنوان بهترین خلق از آنِ او باشد ، به علی گفت: پیامبر مشغول کاری ست و از ملاقات شما معذور است. این را گفت و درب را بست و دوباره به خدمت رسول خدا آمد. رسول خدا هنوز دست به طعام نبرده بود که بار دیگر درب را زدند و انس شتابان خود را به درب رساند و باز هم زیر لب از خدا می خواست که مردی از انصار پشت درب باشد و باز هم زننده درب کسی جز علی نبود . انس دوباره عذری تراشید و درب را بست و داخل اتاق ، نزد رسول خدا آمد و برای بار سوم درب را کوفتند. در این هنگام رسول خدا رو به انس فرمودند: هرکس بود اورا داخل کن، تو‌نخستین کسی نیستی که به قوم من علاقمند است، این بهترین خلق خدا ،از انصار نیست ، درب را بگشا و او را داخل کن.. در این زمان بود که انس با حالتی شرمگین درب را گشود، باز هم علی بود و داخل شد، بر سر سفره نشست و همراه رسول خدا مشغول تناول آن مرغ بریان شد. آری به خدا قسم ؛که من با پوست و گوشت و خونم به این ایمان رسیدم که محبوب ترین خلق خدا، علی ست و برگزیده ترین خانواده بر روی زمین ، خانواده اوست . فضه باز هم دستانش را به آسمان بلند کرد و باز از خداوند بابت این موهبتی که نصیبش نموده بود ،سپاسگزاری کرد. در این هنگام رسول خدا دوباره سفارش فضه را به زهرا نمود ،آخر او هم بزرگ زاده ای بود که مقدر شده بود در خدمت سرور زنان عالم باشد و خوشا به سعادتش که خدمت زهرا نمود ... در تقدیر فضه مقدر شده بود که شاگرد مکتب عدالت فاطمی و زاهد مجلس علوی باشد و چه خوب او از این فرصت استفاده نمود و در تاریخ اسلام ماندگار شد. فضه ، با شور و شوقی فراوان ، همانطور که دست حسن را در یک دست و دست حسین را در دست دیگرش داشت ، پشت سر علی و زهرا از منزل رسول خدا بیرون آمد تا به سرایی تازه که لانهٔ عشق علی و زهرا بود و عطر بهشت را می داد قدم بگذارد. به محض بیرون آمدن از خانه ، فضه احساس کرد که کسی تعقیبشان می کند، آرام سرش را برگردانید و در کمال تعجب ،همان جوان حبشی را که در کاروان از حبشه تا مدینه ،همسفرش بود را دید... او براستی نمی دانست که آن جوان ، محض خاطر او به دنبالش روان شده یا عشق بهترین بندگان خدا ،او را به دنبال این خانواده آسمانی می کشاند. فضه سرشار از احساسات لطیف دخترانه بود ، حس می کرد نه برای خدمت می رود ،بلکه به آغوش پر مهر خانواده ای دوست داشتنی پناهنده شده ، او تصوری از خانه و زندگی دختر پیامبر نداشت، درست است که روزهایی را در خانهٔ پیامبر بسر برده بود و سادگی آن خانه را درک کرده بود ، اما گمان می کرد ، خانهٔ زهرا با آن منزل ساده، توفیر داشته باشد. آخر زهرا دختر یکی یکدانه رسول الله بود و همسر سردار سپاه پیامبر...حتما خانه و زندگی زهرا ، اندکی پر زرق و برق تر از پدرش خواهد بود. به درب خانه رسیدند و... ادامه دارد... 🖍به قلم :ط_حسینی 💖 کانال توسل به شهدا 💖 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @Canal_tavasol_be_shohada « »
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 حاج قاسم در منطقه اروند کنار با یاد همرزمان شهیدش، دعا کرد: «خدایا به آن نمازها که در کنار این نهرها خوانده شد قسمت میدهیم عاقبت ما را ختم به شهادت کن.»؛ و دعایی که مستجاب شد. 💖 کانال توسل به شهدا 💖 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @Canal_tavasol_be_shohada « »
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ قهرمان ایرانی🥀 ای‌ که اهلِ کرمانی، قاسمِ سلیمانی ای شجاع مردِ زمان، قهرمانِ دورانی پیروِ علی بودی، تو چنان که سَلمانی کشته‌ای تو اهریمن،مالکی به‌دورانی دست‌ِتو جداگشت‌و،راس‌ِتو چه‌نورانی هان عَلَم نَیافتاده، از یدِ سلیمانی جوشش و خروش‌ِما، از دم‌ِسلیمانی خون‌ِاو شودجوشان، در رگ‌ِهرایرانی می‌شود خراب آخر، کاخِ دیوِشیطانی چون شکسته شاخ‌ِاو،قاسمِ سلیمانی می‌شود همی‌ ویران، پایگاهِ شیطانی چشم‌ِشیر ودیو و دَد،سرزمینِ ظُلمانی از عراق و پاکستان تا دلیرِ افغانی سوریه ،یمن ،لبنان، یادِ مردِ ایرانی خونِ پاکِ اودارد جوشش‌ وخروشانی در رگ‌ِوطن گشته‌،همچو رودِجوشانی 💖 کانال توسل به شهدا 💖 🆔@Canal_tavasol_be_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال توسل به شهدا 🌹🌼🌹
💚 بسم الله الرحمن الرحیم 💚 0⃣3⃣ سی امین دوره چله توسل و هدیه صلوات بر شهدا 🕊️🌷🕊 ☀️ امروز پنجشنبه
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 شعری در وصف شهید 🌹 خوش‌ درخشیدی‌ و رفتی ز جهان ای‌خدابخش،زِنیکی شده‌ای وِردِزَبان شدی از کودکی مرد و به جهاد رحمت‌ِ حق به حليمه،که تو زاد وَنَک از نورِ تو رَخشَنده شده به‌شهیدان چو تو زیبَنده شده دل بریدی‌ زِجهان و همه کس نشدی صید به‌ دنیا ،به هوس بوده‌ای شیعه‌ به مولا، چو بلال درس‌ِ ایثار و شجاعت، زِ جلال شدی عازم‌ تو به‌ جبهه،زِ وَنَک زِشهامت تو به‌مردان شده تَک ‌ شدی مجروح و،تو بودی به نبرد ماندی و خسته نبودی تو، زِ درد خونِ پاکَت به شلمچه ،شده رود پَر‌کشیدی به شهادت، تو چه زود روحش‌شاد🥀🥀🥀🥀🥀 💖 کانال توسل به شهدا 💖 🆔@Canal_tavasol_be_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫🍃💫🍃💫🍃💫🍃💫 ❇️ اعمال و فضائل ماه رجب ✍️🏻 شب اول ماه رجب ملکی به‌نام ملک داعی از جانب خدا صدا می‌زند، که خدای متعال می‌‌فرماید: این ماه مهمانی من است، کسی هست استغفار کند من او را ببخشم؟ کسی هست توبه کند من او را برگردانم؟ «انا مطیع من اطاعنی» می‌خواهم حرف گوش کن کسی باشم که حرف گوش کن من باش. ✨سفارش شده ماه رجب لااقل سه روز روزه بگیریم اگر نمی‌توانیم روزه بگیریم، هر روزی که نتونستیم روزه بگیریم صد بار این ذکر را بگوییم: «سُبْحانَ الْإِلٰهِ الْجَلِيلِ، سُبْحانَ مَنْ لَايَنْبَغِى التَّسْبِيحُ إِلّا لَهُ، سُبْحانَ الْأَعَزِّ الْأَكْرَمِ، سُبْحانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَهُوَ لَهُ أَهْلٌ». اگر ذکر هم نتوانستیم بگوییم، هر روز صدقه بدهیم که اجر روزه را به واسطه صدقه به آدم می‌دهند ✨ذکر استغفار را در این ماه زیاد داشته باشیم. یکی از اعمالی که در این ماه سفارش شده مرحوم آیت‌الله‌العظمی بهجت(رحمة‌الله‌علیه) هم خیلی به آن تاکید داشتند، خواندن ۱۰ هزار بار سوره توحید در کل ماه است. که بزرگان فرمودند سوره توحید را به روح انبیا و اولیا و اهل بیت و والدین هدیه بدهید. ✍🏻 مقید باشیم در تمام طول ماه با برکت رجب که خدا فرموده در را باز کردم و سفره کرم را پهن کردم، با اذکار و ادعیه و توسل بهره کافی از این میهمانی ویژه خدا ببریم. 💖 کانال توسل به شهدا 💖 /eitaa.com/joinchat/3605659854C4f0b892d04 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ 🆔@Canal_tavasol_be_shohada «»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙 جایگاه و عظمت «لیلة‌الرغائب» استاد محمدتقی ✨بر اساس روایات ما، ممتازترین شب‏‌ها در همه‏ سال، سه شب است که همگی در این ماه‏‌های سه‏‌گانه واقع شده؛ اولی، شب جمعه‏ اول ماه رجب است به نام «لیلة‌الرغائب»؛ دوم، شب نیمه‏ شعبان که نامش «لیلة‌البرات» است و دیگر، شب‌های قدر در ماه مبارک رمضان که «لیلة‌القدر» است. رغائب جمع «رغیبة» است و رغیبة به معنای عطای کثیر است؛ یعنی در چنین شبی، درهای رحمت الهی بی‌حساب باز است. ... ✨صاحب مراقبات، جمال السالکین، مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، مطلبی به این مضمون می‌فرماید که ماه رجب اول ورود به میهمانی الهی است و تو ببین در این ضیافت الهی با کدامین لباس و زیور بر مولای خود وارد می‌شوی؟! ✨تلطیف عمل مهم‌تر از تکثیر در عمل است؛ لذا در اولین شب جمعه ماه رجب که شب عطای خاصّ الهی است، اولین دعایمان مغفرت و طلب استعداد ورود به ضیافت خاص‌الخاص پروردگار باشد؛ تا در همان شب جمعه اول پاک شویم و اجازه ورود به سرای محبوب را در همه ضیافت سه‌ماهه داشته باشیم. ... ✨پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: غافل از اولین شب جمعه ماه رجب نشوید که ملائکه، آن شب را «لیلة‌الرغائب» نامیدند. این بیان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم که ملائکه چنین نامی بر این شب نهادند، از آن روست که آن‏ها عالم بالا را می‌بینند و مشاهده می‌کنند که چگونه کرور کرور عطای کثیر و نعم و رحمت‌های خاص الهی در آن شب سرازیر است؛ لذا می‌گویند این شب، شب عطای کثیر است. ✨سپس حضرت می‌فرمایند: زمانی که یک سوم از شب گذشت، تمام ملائک آسمان و زمین به عالم دنیا می‌آیند و گرد خانه خدا طواف می‌کنند و خداوند توجه خاص به ملائکه خود می‌کند. ... خداوند به ملائکش می‌فرماید در این شب هر دعایی دارید بخواهید تا من اجابت کنم، و ملائک دعا می‌کنند: خدایا، روزه‌داران ماه رجب را بیامرز. 💖 کانال توسل به شهدا 💖 /eitaa.com/joinchat/3605659854C4f0b892d04 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ 🆔@Canal_tavasol_be_shohada «»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙 اعمال لیله الرغائب و شب آرزوها 🌟از مهمترین اعمالی که می‌توان برای شب «لیلة الرغائب» نام برد خواندن دوازده رکعت نماز است، پنجشنبه اول ماه رجب که همان لیله الرغائب است روزه بگیرید و چنانچه وارد شب جمعه شدید میان نماز مغرب و عشاء نماز دوازده رکعتی را به جا آورید. 💢نماز مخصوص لیله الرغائب ✨نمازی‬ دوازده‬ رکعتی‬ به‬ صوت‬ هر دو رکعت به یک سلام و در هر رکعت از آن یک مرتبه حمد و سه مرتبه «سوره قدر» و دوازده‏ مرتبه «سوره توحید» می‌خوانی و هنگامی که از نماز فارغ شدی هفتاد مرتبه می‌گویی: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ وَ عَلَی آلِهِ [وَ آلِ مُحَمَّدٍ]. خدایا! بر محمّد پیامبر درس ناخوانده و خاندانش درود فرست سپس به سجده می‌روی و هفتاد مرتبه می‌گویی: سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ پاک و منزّه است پروردگار فرشتگان و روح آنگاه سر از سجده بر می‌داری و هفتاد مرتبه می‌گویی: رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجَاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیُّ الْأَعْظَمُ پروردگارا! مرا بیامرز و بر من مهرورز و از آنچه از من می‌دانی بگذر، تو خدای برتر و بزرگ‌تری. دوباره به سجده می‌روی و هفتاد مرتبه می‌گویی: سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ پاک و منزّه است پروردگار فرشتگان و روح سپس حاجت و آرزوی خود را طلب کنید تا به خواست و اراده خدا به آن برسید.(ابن طاووس، الإقبال بالأعمال الحسنة، ۱۳۷۶ ش، ج ۳، ص ۱۸۶) 💖 کانال توسل به شهدا 💖 /eitaa.com/joinchat/3605659854C4f0b892d04 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ 🆔@Canal_tavasol_be_shohada «»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️🦋❤️🦋❤️🦋❤️ در این شب مبارک لیله الرغائب دعا میکنیم جهت: 🤲 سلامتی و فرج آقا امام زمان علیه السلام 💚 🌻حل همه مشکلات شما عزیزان کانال 🦋شفای بیماران سفارش شده 🌻خوشبختی و سلامتی خودتون و عزیزان تون 🦋موفقیت های مالی و معنوی 🌻رهایی همه مظلومان عالم 🦋و هر نیت خیری که در قلب دارین 💐متوسل می‌شویم به پدر و مادر واقعی مان خانم فاطمه زهرا س 💐و آقا امیرالمؤمنین علی ع💐 و شهدای گرانقدر 🦋 ۱۰۰ صلوات هدیه میکنیم و دل می‌بندیم به عنایات حضرت حق تعالی باشد که خواست ما با خواست او یکی شود 🌹 💖کانال توسل به شهدا💖 https://eitaa.com/joinchat/3605659854C4f0b892d04 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫 ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺮّﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮّﺣﯿﻢ 💚 اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج) 💫 السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران یا امامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان 🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿 💚 بـه رســـمِ ادب ســـلام بـه اربـــاب و ســـالارِ شیعیـــان... 💫اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ 🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 💚 به نیت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان علیه السلام و حاجت روایی همه اعضای محترم کانال 💫 ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺮّﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮّﺣﯿﻢ يَا مَنْ‏ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ‏ وَ سَتَرَ الْقَبِيحَ‏ يَا مَنْ لَمْ يُؤَاخِذْ بِالْجَرِيرَةِ وَ لَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ يَا عَظِيمَ الْعَفْوِ يَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ يَا صَاحِبَ كُلِّ نَجْوَى وَ يَا مُنْتَهَى كُلِّ شَكْوَى يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ يَا عَظِيمَ الْمَنِّ يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا يَا رَبَّنَا وَ يَا سَيِّدَنَا وَ يَا مَوْلَانَا وَ يَا غَايَةَ رَغْبَتِنَا أَسْأَلُكَ يَا اللَّهُ أَنْ لَا تُشَوِّهَ خَلْقِي بالنَّار ترجمه دعا⏬ 💚به نام خداوند بخشاینده مهربان ای که زیبایی را آشکار کنی و زشتی را بپوشانی و از من پرده حرمت را پاره نکنی، ای بزرگوار گذشت، ای نیکو درگذرنده، ای فراخ آمرزش، ای گشاده دو دست به رحمت، ای صاحب هر راز، ای نهایت هر شکایت، ای بزرگوار چشم پوش، ای بزرگ احسان، ای آغاز کننده هر نعمت پیش از لیاقت آن، ای پروردگار، ای آقا، ای مولا، ای نهایت، ای فریادرس، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و از تو می‌خواهم که مرا در آتش دوزخ قرار ندهی. 🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿 💖 کانال توسل به شهدا 💖 https://eitaa.com/joinchat/3605659854C4f0b892d04 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ 🆔@Canal_tavasol_be_shohada «»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 بسم الله الرحمن الرحیم 💚 0⃣3⃣ سی امین دوره چله توسل و هدیه صلوات بر شهدا 🕊️🌷🕊 ☀️ امروز جمعه ۱۴ دی۱۴۰۳ 💐 « بیست و پنجمین روز» چله صلوات ،زیارت عاشورا بر شهدا 💐 🌷 شهید والامقام 🌷 💠 لبیک حق: ۲۱ سالگی 💠مزار : گلزار شهدای روستای کردآباد ، شهرستان کبودرآهنگ ، همدان 💠معرف : منتظر المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف 🍃✨🍃✨🍃✨🍃 💖 کانال توسل به شهدا 💖 https://eitaa.com/joinchat/3605659854C4f0b892d04 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ 🆔@Canal_tavasol_be_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻 شهید قربانعلی احمدی هفتم آذرماه سال ۱۳۳۹ در روستای کردآباد از توابع شهرستان کبودرآهنگ در استان همدان و در خانواده‌ای کشاورز و ساده‌زیست به دنیا آمد. پدرش حبیب‌الله کشاورز بود و با کار بر روی زمین کشاورزی و باغداری مخارج زندگی را تامین می‌کرد و فرزندان خود را با روزی حلال پرورش میداد. 🌻سال ۱۳۴۶ وارد دبستان شد و تحصیلات خود را آغاز کرد اما به دلیل کمبود امکانات و مشکلات موجود موفق به ادامه تحصیل نشد و تنها تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. مشغول کار شد و همراه دیگر اعضای خانواده کمک حال پدر بود تا بخشی از مشکلات زندگی را حل کند و کمک خرج خود و خانواده‌اش باشد. 🌻بسیار مهربان و دلسوز بود و علاقه وافری به مجالس سینه زنی و هیئت های حسینی داشت. بر انجام واجبات به خصوص نماز و روزه تأکید فراوان داشت و سعی می‌کرد مستحبات را نیز به نحو احسن انجام دهند. 🌻در سال‌های انقلاب همراه با دیگر جوانان و نوجوانان انقلابی در راه پیروزی قیام بزرگی ملت ایران از هیچ فعالیتی فروگذار نبود و در این راه فداکاری های بسیار از خود برجای گذاشت. سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد. با آغاز جنگ تحمیلی بنابر وظیفه شرعی و قانونی به عنوان سرباز به ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوست و در واحد توپخانه مشغول خدمت شد. 🌻پس از کسب آموزش های لازم به صورت داوطلبانه روانه جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و در عملیات های متعدد شرکت کرد و همراه با دیگر همرزمان خود حماسه ها آفرید. سرانجام در یازدهم تیرماه سال ۱۳۶۰ در منطقه عملیاتی دهلاویه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و به کاروان عظیم شهدا پیوست. پیکر پاکش در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شده است. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد. 💖 کانال توسل به شهدا 💖 /eitaa.com/joinchat/3605659854C4f0b892d04 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ 🆔@Canal_tavasol_be_shohada «»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا