♨️مقام یاری امام زمان عجل‌الله؛ 🔸مقام یاری #امام_زمان (علیه السلام) در وهم انسان ها نخواهد گنجید. اگر انسان بداند #مقام و #جایگاه یاری امام زمان(عجل الله) چه میزان است، هر روز برای رسیدن به آن در قنوت نمازهایش، دعا می کند. 🔸 امام صادق(علیه السلام) فرمودند: لو أدرکته لخدمته أیام حیاتی؛ اگر من دوران او(مهدی) را درک می کردم تمام عمرم را در خدمت به او می‌گذراندم. 🖋حجت‌ الاسلام عالی

#زمینه 📝بگو که برام گریه کنن توی منا 🎤حاج میثم مطیعی ◾️ #شهادت_امام_محمد_باقر

#واحد 📝 دلی شکسته و چشمی ز گریه تر دارم... 🎤 حاج‌سیدمهدی میرداماد ◼️ ویژهٔ شهادت #امام_باقر

🔆 #پندانه ✍ اصل و فرع اعمالت را بشناس 🔹روزی کشتی بزرگی در نزدیکی جزیره‌ای به صخره‌ای اصابت کرد و غرق شد. 🔸مسافران کشتی مدت یک ماه مجبور شدند در آن جزیره زندگی کنند تا یک کشتی گذری آنان را دید و نجاتشان داد‌. 🔹در آن جزیره، آنان میوه‌های سرخ‌رنگی را می‌خوردند که هسته‌های بزرگی داشت. 🔸زمان سوارشدن به کشتی، برخی از آن‌ها قدری از میوه‌ها را همراه خود به کشتی بردند و چون به وطن رسیدند، متوجه شدند هستۀ آن میوه‌ها بسیار خوردنی‌تر از خود میوه‌ها بود و در اصل میوۀ اصلی، هسته‌ بود که آن را دور می‌ریختند. 🔹گاهی ما هم در اعمال صالح خود، اصل آن را تباه می‌سازیم و از دنیا آنچه را که باید برداریم، می‌گذاریم و آنچه را که باید بگذاریم، برمی‌داریم.

باقر یعنی شکافنده علوم 🔹 آقا امام باقر علیه السلام همان سنت‌های نبوی را جلوی چشم آورد، مردم هم حاکم جُور را با نوۀ پیغمبر صلی الله علیه و آله قیاس می‌کردند؛ علم حضرت را می‌دیدند و می‌دانستند که حکومت فقط حق ایشان است. 🔸 حضرت الزاماً هم حرف سیاسی نزده اما در عمل همین نتیجه‌ را داده است. حضرت حضور اجتماعی پر‌رنگی داشت و شعائر را تعظیم می‌کرد. با کارگرها بیل می‌زد و چاه می‌کند و نخلستان درست می‌کرد سپس در برابر چشم همان‌ها وقف می‌کرد. این سیرۀ اهل‌بیت علیهم السلام است. 🔹 این فعالیت علمی جوشان و خروشان، اسم آقا را بر سر زبان‌ها انداخته بود، صفت "باقر" از اینجا می‌آید. می‌گفتند: «او شکافندۀ علوم است.» 🔸 آنقدر مهربان و خوشرو بود که توهین به او می‌کردند، اما ایشان با لبخند پاسخ می‌دادند. این رفتار حضرت بود. 🔺️سبک زندگی امام محمد باقر علیه‌السلام

به تمنای طلوع تو جهان چشم به راه/ به امید قدمت، کون و مکان چشم به راه/ رخ زیبای تو را یاسمن آیینه به دست/ قد رعنای تو را سرو جوان چشم به راه/ در شبستان شهود اشک فشان دوخته اند/ همه شب تا به سحر خلوتیان چشم به راه/ دیدمش فرشی از ابریشم خون می گسترد/ در سراپرده ی چشمان خود آن چشم به راه/ نازنینا نفسی اسب تجلی زین کن/ که زمین گوش به زنگ است و زمان چشم به راه/ آفتابا دمی از ابر برون آ، که بوَد/ بی تو منظومه ی امکان، نگران، چشم به راه/ اللهم عجل لولیک الفرج وهب لنا رافته ورحمته ودعائه وخیره