.
❤️ میگما دلبَـــر !
این صَمیمِ « قَلبــــ❤️ » که میگن كجا ميشه؟!
دقیقاً از همونجا میخوامـت :)
💞🍃@lovely_lifee💞
.
توقَلبمنےدلبر𔘓
تودقیقاهمونچیزےٖهستۍڪه،
باعثميشہمناحساسڪنمزندہام
انڪًارتووجودمنفسميڪشۍومن
باهرنَفستبیشترمتوجہحضورتميشم
وقتےميڪًمقلبمنےیعنۍ :
توهمینجازندڪًۍميڪنۍ؛
همینجابینپوستواستخونمن🫂🫀''
💞🍃@lovely_lifee💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
🌺"زندگی را زندگی کن👌👌👌
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
✳️ عکس نوشت
💠 چرا به امام رضا(علیه السلام) سلطان میگویند؟
محمدرضا قمشه ای که از عرفای بی نظیر است میگوید:علت اینکه به امام رضا(ع)، سلطان گفته میشود این است که ایشان سلطنت اسماء و صفات را دارد. اگر اراده کند که یک عبدی مظهر احدیت مطلقه شود، همان میشود. فقط کافی است امام رضا(ع) دستی روی قلب ما بکشد تا قلب ما مظهر"والشمس و ضحاها، والقمر اذا تلاها" شود. امام رضا (علیه السلام) میتواند این کار را بکند. یعنی در واقع کار امام رضا(علیه السلام)است.
آیت الله #تقوایی
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🕊چکاوک
🍃🍃🍃🌸🍃 وارد اتاق شدم .با دیدن امیرخسرو که سرش باند پیچی شده بود یکی از دست هاش تو آتل بود و به
🍃🍃🍃🌸🌸
با عجله جایی پناه گرفتم اما کسی نبود.بعد هم وارد اتاق شدم حالا بماند که کلثوم چقدر از دیدنم شوکه شد، جریان رو براش تعریف کردم یه بقچه وسایل و لباس برداشت و با هم از اتاق اومدیم بیرون غافل از اینکه تمام این مدت امیر بهادر منو میدیده.همون صدایی هم که شنیدم شک ندارم که خودش بوده، با بدبختی از خونه خارج شدیم و سر آبادی سوار همون ماشین شدیم و به سمت شهر حرکت کردیم و امیربهادر هم دنبالمون بوده منو کلثوم ساده هم خوش و خندان داشتیم در مورد اینکه چقدر راحت فر.ار کردیم حرف میزدیم
ایستگاه بین شهری پیاده شدیم همین که میخواستم سوار ماشین بعدی بشیم صدای عربده و بعد هم ج.یغ کلثوم رو شنیدم اصلا متوجه نشدم که چیشد نامردا چهار نفری ریختن رو سرم تا به خودم اومدم چ.اقو رو تو شکمم فرو کردن.بعد هم مردم سر رسیدن و منوسوار ماشین کردن و ماشین حرکت کرد...
اما اونا تا نزدیک این شهر دنبالمون بودن و من انقدر خ.ونریزی داشتم که حتی نمیتونستم با راننده صحبت کنم تا اینکه به زور به کلثوم فهموندم که به راننده بگه هر طور که شده از شر اینا خلاص بشه و اون راننده انقدر کوچه پس کوچه رفت که از یه شهر دیگه سر دراورد ولی امیر بهادر و دارو دسته اش ما رو گم کردن و باز برگشتیم اینجا.نمیدونی که چقدر استرس داشتم من،قسم خوردم که هر طور که شده کلثوم و بهت برسونم خداروشکر میکنم که برگشتم و کلثوم رو هم اوردم گفتم +من خیلی استرس داشتم این دو روزه مردم و زنده شدم وقتی اونطور خو.نی دیدمتون دلم میخواست بمیرم.رو بهم گفت راستی کلثوم کجاست؟
در حالی که چشمامو به هم میمالیدم گفتم: نمیدونم کجاست ؟فکر کنم تو ماشین نشستن_ماشین؟+آره ماشین دوست عنایت،پسر طلعت خانوم
سری تکون داد و گفت _خیلی خوابم میاد تمام دیشب رو بیدار بودم پلکی زد و صورتش از درد جمع شد ولی
نمیخواست غرورش بشکنه و دردش رو به زبون بیاره ...گفتم
+هرچی خواستید بهم بگید من بیرونم
سری به نشونه تایید تکون داد و من ازش دور شدم همین که از اتاق اومدم بیرون عنایت از رو صندلی بلند شد و گفت_خانوم؟
حال آقا چطوره؟+گفتم شما هنوز اینجایی؟؟
من فکر کردم رفتید.معلومه که اینجام ،کجا برم؟آقا خسرو کم در حق ما خوبی نکردن....
┅┄ ❥❥@Chakavak110🕊
جنگ های پارتی-ارمنی یا به عبارتی نبرد اشکانیان و ارمنیان جنگی بود که بین سپاهیان شاهنشاهی ایران و تیگران دوم پادشاه ارمنستان، بین سالهای ۸۷ (پیش از میلاد) تا ۸۵ (پیش از میلاد) و بعد از مرگ مهرداد دوم اشکانی و ضعف داخلی ایران رخ داد و منجر به پیروزی ارمنستان شد. تیگران پس از پیروزی درخشانی که به دست آورد، خود را شاهنشاه نامید، لقبی که مختص شاهان ایرانی بود. او این عنوان را تا زمان مرگش نگه داشت و شاهان اشکانی تا آن زمان به لقب «شاه بزرگ» بسنده کردند.
ایرانیان در سال ۵۳ پیش از میلاد و در زمان اُرد اول (اشک سیزدهم) این شکست را جبران کردند و بار دیگر ارمنستان را در اختیار گرفتند.
(تصویر مربوط به بازسازی سوار نظام اشکانی(سمت چپ) در حال نبرد با یک سواره نظام ارمنی در سمت راست )
🌕 @donyaye_ajayeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این تصاویر از آخرین نسل از باقیمانده قنات های فعال در کشور هست
اینجا کویر ابرکوه در نزدیکی یزد میباشد
جایی که هزاران سال ایرانیان با همین سیستم ساده ولی دقیق و مهندسی از دل کویر اب رو به مناطق مسکونی و باغات انتقال میدادن
🌕 @donyaye_ajayeb
.
شب را از چشم هایم گرفتی
و ستاره ام را از آسمان
امّا...
پنجره ات را از اتاقم نگیر
و ماه را
از کاسهی آب بالای سرم
بگذار با عطش خوابهای تو
در بستر خودم
جاری باشم...!
#شبت_بخیـر_جاناااانم♡ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💜
💞🍃@lovely_lifee💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
آمدن ،صبح به بوسیدن توست خورشید که هر روز خدا می آید
#لیلا_مقربی
💞🍃@lovely_lifee💞