eitaa logo
🕊چکاوک
7.9هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
3 فایل
استفاده از پست ها برای تولید محتوا کانالها جایز نیست ولی استفاده خصوصی نوش جانتان🥰 💥من اینجام 👇(تنها آیدی جهت رزرو تبلیغات) https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
💞ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 کاش می‌شد انگشت را تا ته حلق فرو کرد و بعضی دلبستگی‌ها را یکجا بالا آورد، وفاداری آدم‌ها را زمان اثبات میکند نه زبان! زندگی به من آموخت هیچ چیز از هیچ کس بعید نیست... 💞🍃@lovely_lifee💞
*ـ ↶📗🌱↷ * یک شکارچی، پرنده‌ای را به دام انداخت. پرنده گفت:«ای مرد بزرگوار! تو در طول زندگی خود گوشت گاو و گوسفند بسیار خورده‌ای و هیچ وقت سیر نشده‌ای. از خوردن بدن کوچک و ریز من هم سیر نمی‌شوی. اگر مرا آزاد کنی، سه پند ارزشمند به تو می‌دهم تا به سعادت و خوشبختی برسی. پند اول را در دستان تو می‌دهم. اگر آزادم کنی پند دوم را وقتی که روی بام خانه‌ات بنشینم به تو می‌دهم. پند سوم را وقتی که بر درخت بنشینم.» مرد قبول کرد. پرنده گفت: «پند اول اینکه سخن محال را از کسی باور مکن.»مرد بلافاصله او را آزاد کرد و پرنده بر سر بام نشست.   گفت پند دوم اینکه: «هرگز غم گذشته را مخور، برچیزی که از دست دادی حسرت مخور.»  پرنده روی شاخ درخت پرید و گفت : «ای بزرگوار! در شکم من یک مروارید گرانبها به وزن ده درم هست. ولی متاسفانه روزی و قسمت تو و فرزندانت نبود. و گرنه با آن ثروتمند و خوشبخت می‌شدی. »   مرد شکارچی از شنیدن این سخن بسیار ناراحت شد و آه و ناله‌اش بلند شد.   پرنده با خنده به او گفت: «مگر تو را نصیحت نکردم که بر گذشته افسوس نخور؟ آیا پند مرا نفهمیدی یا ناشنوا هستی؟ پند دوم این بود که سخن ناممکن را باور نکنی. ای ساده لوح ! همه ی وزن من سه درم بیشتر نیست، چگونه ممکن است که یک مروارید ده درمی در شکم من باشد؟»   مرد به خود آمد و گفت:«ای پرنده دانا پندهای تو بسیار گرانبهاست. پند سوم را هم به من بگو.» پرنده گفت : «آیا تو به آن دو پند قبلی عمل کردی که پند سوم را هم بگویم.» پند گفتن به فرد نادان خواب‌آلود مانند بذر پاشیدن در شوره‌زار است. مثنوی معنوی 🍃🍃🍃🌸🍃
💞ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 محمد الماغوظ میگه: احساس می‌کنم در ژرفایم چیزی غیر از دنده‌هایم شکست، چیزی مهم‌تر از استخوان‌ها که هرگز نمی‌توان آن را ترمیم کرد. 💞🍃@lovely_lifee💞
♥️ℒℴνℯ♥️ هر روز نفرینم کن اما خاطرت باشد پشت سر عاشق دعای مادری هم هست! 💞🍃@lovely_lifee💞
♥️ℒℴνℯ♥️ هر روز نفرینم کن اما خاطرت باشد پشت سر عاشق دعای مادری هم هست! 💞🍃@lovely_lifee💞
♥️ℒℴνℯ♥️ هر روز نفرینم کن اما خاطرت باشد پشت سر عاشق دعای مادری هم هست! 💞🍃@lovely_lifee💞
♥️ℒℴνℯ♥️ - اگر هزاران نفر دوستت داشتند من یکی از آنها بودم اگر یك نفر دوستت داشت من او بودم و اگر هیچ‌کس دوستت نداشت من مُرده‌ام.. 💞🍃@lovely_lifee💞
💞🍃ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 - الذي يحب هل يعود ؟! + الذي يحب لا يرحل ياعزيزي :)! - كسی كه عاشق باشه برمی‌گرده ؟! + كسی كه «عاشق» باشه نميره عزيزم.. 💞🍃@lovely_lifee💞
6.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔅 إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۱۰﴾ 🔸 به حقیقت مؤمنان همه برادر یکدیگرند پس همیشه بین برادران ایمانی خود صلح دهید و خداترس و پرهیزکار باشید، باشد که مورد لطف و رحمت الهی گردید. 🔅 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَىٰ أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَىٰ أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ ﴿۱۱﴾ 🔸 ای اهل ایمان، مؤمنان هرگز نباید قومی قوم دیگر را مسخره و استهزا کنند، شاید آن قوم که مسخره می‌کنند از خود آنان بهتر باشند. و نیز بین زنان با ایمان قومی دیگری را سخریّه نکنند که بسا آن قوم از خود آن زنان بهتر باشند... 💭 سوره: حجرات 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 شروع داستان زیبا و هیجان انگیزه 🥀وقتی یازده سالم بود منو به مردی هفتاد ساله که زنش مرده بود شوهر دادن به همین سادگی …. نه کسی نظر منو پرسید نه صلاحم رو در نظر گرفت آقام کارگری ساده بودو در آمد کمی داشت پس وقتی زن های محلی منو برای اون پیر مرد پولدار در نظر گرفتند نه نگفت.... 🍃🌸
🕊چکاوک
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #برشی_از_یک_زندگی #رویای_زندگی 🍃🍃🌸🍃 من خودم ترجیح میدم رو پای خودم وایسم ودر آمد
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ 🍃🌸🍃 باید هر طوری شده خودم برسونم به خونه ی عزیز خانم …این بود که به راهم ادامه دادم راهی که آینده ی من توی اون بود و نمی دونستم.به زحمت تا سر کوچه رفتم هیچ درشکه ای نبود …. ولی یک کالسکه از راه رسید با اینکه برای من گرون بود چاره نداشتم و سوار شدم.در خونه ی عزیز خانم که رسیدم ، فکر کردم خوب حالا تو این هوا من با چی برگردم؟ به کالسکه چی گفتم: صبر کن تا برگردم.در زدم کارگرشون در باز کرد و عزیز خانم اومد به استقبالم و با اعتراض گفت آخه دختر تو این هوا برای چی اومدی بیرون ؟ هیچ کس نیومده.نمی دونی چه حالی شدم مثل یخ وا رفتم…خودمو جمع و جور کردم و گفتم والله منم نمی خواستم بیام از بس شما از خوش قولی من تعریف کردین ترسیدم نیام اونا معطل بشن و شما بد قول.چه می دونستم …خوب حالام کاری نشده می زارم پیش شما.آخه من چقدر بی عقل بودم، باید حدس می زدم که تو این برف کسی از خونه اش به خاطر لباس بیرون نمیاد… حالا با این بی پولی کالسکه هم گرفته بودم.دیگه جونی تو تنم نمونده بود.نه کسی برای سفارش اومده بود ، نه اونایی که لباسهاشونُ دوخته بود.دیگه چاره ای نبود لباسها رو دادم به عزیز خانم…و گفتم باشه اینجا اگه اومدن بهشون بدین جمعه میام. عزیز خانم در حالیکه که داشت از اتاق میرفت بیرون ، گفت :نرگس جون یه کم صبر کن کارت دارم گفتم ببخشید میشه زود تر بیان؟سرشو تکون داد و رفت طولی نکشید که برگشت و یه پاکت داد به من و گفت اینم دستمزدت من از اونا میگیرم… آخه دختر چرا تو این هوا اومدی بیرون خیلی سرد برفم میادگفتم نه بابا عجله ندارم فکر کردم نکنه ، بد قولی کنم (و پولو نگرفتم )کالسکه دم در، با اون اومدم و برمی گردم (اینو گفتم تا نگران نشه ) گفت پس با کالسکه اومدی؟ تو رو خدا اینو بگیر حقته.زحمت کشیدی منم از اونا میگیرم کارِ دیگه ممکنه جمعه هم نتونی بیای اقلاً پولتُ گرفته باشی، اونا میان و به من می دن پیش من بمونه ناراحت میشم. یه خواهش ازت داشتم .میشه سر راهت یه بسته رو ببری یه جایی که بهت میگم و بدی؟ کار خیره سیسمونی برای یه نفره می ترسم بزاد و اینا پیش من باشه خیلی وضعش خرابه گفتم البته که میبرم.گفت خونه اش سر راهت نزدیک شماس یک دقیقه بده و برو.یه بقچه ی بزرگ داد به من و پول منم توی پاکت روش بود…خداحافظی کردم و برگشتم تو کالسکه و گفتم اول برو به این آدرس. من اینو بدم بعد میرم خونه … گفت آبجی چقدر کارت طول میکشه ؟  ┅┄ ❥❥@Chakavak110🕊
هدایت شده از دورهمی2💞
💞🍃ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 درماندگی یعنی تو اینجایی، من هم همین جایم ولی دورم تو اختیار زندگی داری، من زندگی را سخت مجبورم - علیرضا آذر 💞🍃@lovely_lifee💞