گر مرا ترک کنی
من زِ غمت می سوزم ،
آسمان را به زمين
جان خودت می دوزم،
گر مرا ترک کنی
ترک نفس خواهم کرد،
بی وجود تو بدان
خانه قفس خواهم کرد...
#شهریار
#داستاندستها
|چکامھ- @ChekamehSara|
#شهریار شبی در مجلسی شعری سرودند با مطلع زیر :
امشب از دولت می دفع ملالی کردیم
این هم از عمر شبی بود که حالی کردیم
خانم جوانی در مجلس حضور داشت و گفت استاد شعر بسیار زیبایی بود و من مبهوت شدم ولی در عجبم چگونه فی البداهه همچین شعری سرودید؟ مطمئن هستید این شعر را از قبل آماده نکرده بودید؟
شهریار پرسید : اسم شما چیست؟
گفت : اسمم غزال است و شیفته شعرهایتان
شهریار مکثی کرد و گفت :
امشب از دولت می دفع ملالی کردیم
این هم از عمر شبی بود که حالی کردیم
شهریارا غزلت خوانده غزالی زیبا
بد نشد با غزلی صید غزالی کردیم
گریه هم بر غم این فاصله مرهم نشود
مثل یک قهوه که از تلخیِ آن کم نشود
روز و شب پیشِ همه روی لبم لبخند است
تا حواس احدی جمع به بُغضَم نشود
آرزو میکنم ای کاش دلش چون مویش
پیش چشم کسی آشفته و درهم نشود
منکه بیچاره شدم کاش ولی هیچ دلی
گیرِ لحنِ بمِ مردانهٔ محکم نشود
شده حتی به دعا دست برآرم که خدا
برود مشهد و برگردد و آدم نشود
خونِ دل خوردم و حرفی نزدم تا شاید
مهربان تر بشود تازه اگر هم نشود
با من ساده همین بس که مدارا بکند
عاشقم هم که نشد خب به جهنم نشود:)
|چکامھ- @ChekamehSara|
همه شب سجده بر آرم که بیایی تو به خوابم
و در آن خواب بمیرم که تو آیی و بمانی ..!
#شهریار
|چکامھ- @ChekamehSara|
- عشق بازی !
ﮐﺎﺭ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺲ
ﺩﻝ ﺑﻪ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺩﺍﺩ ﻭ
ﺩﯾﮕﺮ ﻫﯿﭽﮑﺲ....
ﻣﻬﺮ اﻣﺮﻭﺯﯼ ...
ﻓﺮﯾﺒﯽ ﺑﯿﺶ ﻧﯿﺴﺖ
ﻣﺎﻧﺪﻩﺍﻡ ﺣﯿﺮﺍﻥ
ﮐﻪ ﺍﺻﻞ ﻋﺸﻖ چیست!
#شهریار💌
|چکامھ- @ChekamehSara|
با صدهزار زخمِزبان زندهام هنوز
گردون گمان نداشت به این سختجانیام
#شهریار
|چکامھ- @ChekamehSara|
کجا رواست که از دستِ دوست هم بِکشد؟
دلی که این همه از دستِ روزگار کشید
#شهریار
|چکامھ- @ChekamehSara|
کمتر ای مونس جان بر منِ دیوانه بخند
که در این دشتِ جنون، عاقل و دیوانه یکیست
#شهریار
#شهریار
یادت نرود ، به مردم این دنیا
دریا بدهی ، کویر پس می گیرى
|چکامھ- @ChekamehSara|