eitaa logo
مسیحیت شناسی
1.9هزار دنبال‌کننده
470 عکس
655 ویدیو
85 فایل
پیام ناشناس: https://daigo.ir/secret/386681661 نشر محتویات کانال با ذکر منبع بلامانع است. زیر نظر استاد اسماعیل همتی ادمین @Entezaremahdi1400 کانال در تلگرام: @ChristianityandBible
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ قیام امام حسین علیه‌السلام برای بیدارسازی وجدان امت 🔻 در مکتب حسین علیه‌السلام (۴) ▪️ امام حسین(ع) تصمیم گرفت برای رویارویی با دسیسه‌های علیه شخصیت امت خروج کند. ایشان در این راه نمی‌کوشید تا سلطنت سیاسی بنی‌امیه را از بین ببرد. امام حسین(ع) احتمال می‌داد که موفق شود سلطنت سیاسی بنی‌امیه را از بین ببرد ـ براساس آنچه از روایات برمی‌آید ـ اما فقط به‌عنوان یک احتمال و نه بیشتر. اخبار عمومی برای ایشان آشکار می‌ساخت که کشته خواهد شد. همه شرایط عینی برای ایشان آشکار می‌ساخت که کشته می‌شود. چگونه ممکن بود ایشان بر سلطنت سیاسی بنی‌امیه غلبه کند حال آنکه میان امتی مرده می‌زیست؟ ▫️ باید از میان این مردم آن‌ کس که بیش از همه از ستم و دست‌درازی به منافع شخصی‌اش به کنار بود، انتقام ستمدیدگان را می‌گرفت تا آن ستمدیدگان احساس کنند هدفی بزرگ‌تر از این حدود کوچک وجود دارد. ▪️ حسین(ع) در آن ستم فردی که هر مرد و زن مسلمان می‌دید، به‌سر نمی‌بُرد؛ زیرا حسین(ع) والاترین مقام را در میان مردم داشت و کسی را یارای تعدی به ایشان نبود و از ثروتمندترین و توانگرترینِ مردم بود. همۀ دنیا نزد حسین(ع) فراهم بود. همۀ مسلمانان با تمام تجلیل و تقدیس و تکریم حسین(ع) را در میان می‌گرفتند. ایشان نیازی به مقام و مال و تکریم نداشت. در هیچ‌یک از ستم‌های بنی‌امیه زندگی نمی‌کرد. خلفای بنی‌امیه با ایشان با مدارا و نرمی رفتار می‌کردند و از ایشان می‌ترسیدند و هراس داشتند. ▫️ اما با وجود همۀ اینها حسین(ع) به‌پا خاست و هیچ‌یک از آنانی که پشتشان از تازیانه سرخ بود، به‌پا نخاستند. ایشان به‌پا خاست تا آنانی که پشتشان از تازیانه سرخ بود، احساس کنند که باید به‌پا خیزند. 📚 امامان اهل‌بیت، ص۴۵٨ ❇️ کانال تخصصی مسیحیت شناسی ایتا | تلگرام
⚫️ امام حسین علیه‌السلام و درمان چهارگروه 🔻 در مکتب حسین علیه‌السلام (۵) ▪️امام حسین علیه‌السلام باید موضعی می‌گرفت که با آن، چند دسته از افراد امت را درمان کند: دسته نخست، همان‌ها بودند که فرزدق در سخن خود به امام حسین(ع) درباره آنان گفت: «شمشیرهایشان علیه تو و دل هایشان با توست»؛ گرچه ایمان داشتند که اسلام در دستان بنی‌امیه نابود می‌شود، اما نمی‌توانستند به‌پا خیزند. آنان در کنار بنی‌امیه حرکت می‌کردند و شمشیر علیه امام حسین(ع) برمی‌گرفتند. دسته دوم کسانی بودند که جان خود برایشان عزیز و اسلام برایشان خوار شده بود. این دسته یک تفاوت با دستۀ نخست داشت: دستۀ نخست بدبختی را احساس می‌کرد اما نمی‌توانست راه‌حلی بیندیشد؛ همچون انسانِ سیگاری که احساس می‌کند سیگار به او آسیب می‌رساند، اما نمی‌تواند آن را کنار بگذارد؛ اما دسته دوم همچون انسانی سیگاری بودند که نمی‌فهمد سیگار به او آسیب می رساند. دسته سوم، ساده لوحانی بودند که فریب نقشه‌های اموی را می‌خوردند؛ افراد ناآگاه امت که اگر صحابه رسول خدا خاموش می‌ماندند و همگی در برابر تبدیل شدن خلافت به حکومت کسرایی و قیصری سکوت می‌کردند، نیرنگ بنی‌امیه می‌توانست آنان را فریب دهد. دسته چهارم، کسانی بودند که از صحنۀ رویدادها در قلب دولت اسلامی دور بودند. درمان این دسته به مسئله کناره‌گیری امام حسن(ع) مربوط می‌شود. این انسان به طور آشکار چیزی مشخص درباره این کناره‌گیری نمی‌دانست: آیا اعترافی به شرعی بودن برنامه معاویه است؟ یا رفتاری است که ضرورت‌ها و شرایط عینی در زندگی امام حسن(ع) اقتضا می کند؟ 📚 امامان اهل‌بیت، ص۴٧٠_۴٧٢ ❇️ کانال تخصصی مسیحیت شناسی ایتا | تلگرام
⚫️ راه‌های پیش روی امام حسین علیه‌السلام 🔻
در مکتب حسین علیه‌السلام (۶)

▪️ امام حسین(ع) چند موضع عملی پیش رو داشت که می‌توانست هر یک از آن‌ها را اتخاذ کند؛ پس از این که معاویه به هلاکت رسید و با یزید بیعت شد و از ایشان خواسته شد تا با یزیدبن‌معاویه بیعت کند: موضع نخست: با یزیدبن‌معاویه بیعت کند، همچنان که امیرمؤمنان(ع) با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کرد. موضع دوم: بیعت یزیدبن‌معاویه را رد کند، اما در مکه یا مدینه بماند؛ در یکی از دو حریم: در حریم رسول خدا ـ یعنی در خانه و شهر ایشان ـ یا به مکه نقل مکان کند و آنجا در حریم خداوند متعال پناه گیرد تا قضای نافذ الهی سر رسد. موضع سوم: به گوشه‌ای از جهان اسلام پناه برد. به یکی از سرزمین‌های جهان اسلام پناه برد، هم چنان که برادر ایشان محمدبن‌حنفیه به ایشان پیشنهاد داد و عرض کرد: به یمن بروید، یا به یکی دیگر از سرزمین‌های مسلمین. و در آن جا جمعیت و جامعه ای برای خود بسازد و از جامعه بزرگ‌تری که سرزمین‌های دیگر مسلمین را در بر می‌گرفت، جدا شود. تا وقتی توانست امارت خود را استوار سازد، بکوشد تا پیش رود و سرزمین‌های دیگر را به سرزمین خود پیوند دهد. موضع چهارم: بیعت را رد کند و به‌پا خیزد و سوی کوفه رود تا نامه‌هایی را که از کوفیان رسیده بود، اجابت کند. سپس کشته شود و به شهادت برسد؛ به همان شیوه‌ای که روی داد. ▫️ امام حسین(ع) باید موضعی را برمی‌گزید که با آن این چهار دسته از امت اسلام را [که پیش‌تر گذشت] درمان کند. هیچ موضعی نمی توانست این‌همه را برآورده سازد جز موضع آخر. 📚 امامان اهل‌بیت، ص۴۶٩ ☦️ کانال تخصصی مسیحیت شناسی ایتا| تلگرام
⚫️ امام حسین علیه السلام و تکان دادن وجدان انسان مسلمان 🔻
در مکتب حسین علیه‌السلام (٧)

▪️ امام حسین(ع) می‌خواست همه مصیبت‌ها و ازخودگذشتگی‌ها و دردهایی را که ممکن است یکجا بر سر کسی فرود آید، یکجا بر خود جمع آورد؛ زیرا هر چقدر هم که منش شکست در مشروعیت این کار شک کند که کسی برای کشته شدن خروج کرده است، هرگز شک نخواهد کرد که این کار نفرت‌انگیزی که سپاهیان بنی‌امیه و سپاهیان کژرو با باقیماندگان نبوت کردند، براساس هیچ معیار و اعتباری کار درستی نبوده است. ▫️ امام حسین(ع) ناگزیر بود خون خود را، فرزندان و کودکان و زنان و ناموس خود را و همۀ اعتبارهای عاطفی و تمام اعتبارهای تاریخی را وارد کارزار کند، حتی آثاری را که از دورۀ رسول خدا(ص) به‌جا مانده بود، حتی عمامه را، حتی شمشیر را و ... . ایشان عمامۀ رسول خدا(ص) را برگرفت و شمشیر رسول خدا(ص) را بربست. همه این انگیزش‌های تاریخی و عاطفی را وارد کارزار کرد؛ چنین کرد تا هر راه و روزنی را بر منش شکست ببندد تا مبادا این منش به صحنه آید و به گونه‌ای بر این کار نیز اعتراضی بگذارد. چنین کرد تا وجدان انسان مسلمان شکست خورده‌ای را که اراده اش نابود شده، تکان دهد. 📚 امامان اهل‌بیت، ص۵٣٨ ☦️ کانال تخصصی مسیحیت شناسی ایتا| تلگرام
⚫️ کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا 🔻
در مکتب حسین علیه‌السلام (٨) 

حسین(ع) انقلاب کرد تا برای امت، پنهان شدن حاکمان پشت اسم دین را آشکار سازد و حقیقت طاغوت هایی را که به اسم خلافت حضرت رسول(ص) بر مردم حکم می‌راندند، رسوا کند. واقعه طفّ سوگنامه‌ای گذرا نیست که فقط در مرحله‌ای مشخص از تاریخ روی داده باشد؛ بلکه صورتی کامل از پیکره یافتن نبرد حق و باطل است. صحنه‌ای واقعی و زنده است که نقش های آن را همۀ طبقات بشر با سن ها و جنس های گوناگون ایفا می‌کنند؛ معصومی که کوتاهی و خطا نمی‌کند، مجرمی که از پست‌ترین و فجیع‌ترین کارها ابایی ندارد؛ زن و کودک شیرخوار و پیرمرد سالمند و توبه‌کار و گنه‌کار، همه در آن هستند. هم والایی و بلندمرتبگی در آن هست و هم پستی و فرومایگی. این واقعه تعبیری از یک مرحله تاریخی نیست، تعبیری از حال یک امت است که حاکمانش آن را از جاده صحیح به کج برده‌اند و آن را از رسالت و عقیده‌اش دور کرده‌اند، تا جایی که امتی مرده شد که به هیچ‌چیز نمی‌اندیشد جز به این اندک نفسی که بالا و پایین می شود ... ترس به‌اندازه‌ای توصیف‌ناپذیر این امت را فراگرفت، آن چنان که می‌دانست به حق عمل نمی‌شود و از منکر جلوگیری نمی‌شود؛ اما ایستاده بود و تکان نمی‌خورد. این امت اجلش فرارسیده بود و مرده بود؛ گرچه بدن‌هایشان متحرک بود. 📚 امامان اهل‌بیت، ص۵٣٨ ✔️ کانال تخصصی مسیحیت شناسی ایتا | تلگرام
⚫️ ساخت و رهبری امت تا روز قیامت
  در مکتب حسین علیه‌السلام (۹)

ای مؤمنان! ای شیعیان حسین علیه‌السلام! 🔹 امام والای شما وقتی خونش جاری می‌شد، وقتی محرومیت را حتی از آب فرات به جان می‌خرید، وقتی با هر قربانی جدیدی که از فرزندان و خاندان خود می‌داد شادی و شادمانی در چهره‌اش فزونی می‌یافت، وقی حتی فرزند شیرخوارش را فدا کرد، وقتی زمین می‌خورد و سپس برمی‌خاست تا نبرد را پی گیرد، وقتی واپسین نفَس‌های پاکش را بر زمین کربلای می‌کشید... 🔸 حسین علیه‌السلام در همه این لحظه‌ها فقط به عملیاتی جانبازانه نمی‌پرداخت؛ بلکه داشت امتی را می‌ساخت و اراده‌ای را حفظ می‌کرد و با تاریخ رسالت به پیش می‌رفت و جهادگران راه اسلام در هر زمان و مکان را رهبری می‌کرد. 📚 امامان اهل‌بیت، ص۵۴۵ ✔️ کانال تخصصی مسیحیت شناسی ایتا| تلگرام
⚫️ قاتلان گریان حسین علیه‌السلام نباشیم
در مکتب حسین علیه‌السلام (۱۰)

🔸 امام حسین علیه‌السلام انسانی محدود نیست که از فلان سال زیست و در فلان سال جان سپرد. امام حسین علیه‌السلام، کلیت اسلام است. امام حسین علیه‌السلام کل اهدافی است که این امام والا به‌خاطرش از خود گذشت. این اهداف، امام حسین علیه‌السلام است؛ چراکه اینها روح ایشان است و اندیشه ایشان و دل ایشان و عواطف ایشان . کلّ محتوای امام حسین علیه‌السلام این اهداف است، این ارزش هاست که در اسلام نمود یافته است. 🔹 همچنان که کوفیان حسین علیه‌السلام را می‌کشتند و گریه می‌کردند، این خطر بزرگ هست که ما هم به همان بدبختی دچار شویم که حسین علیه‌السلام را بکشیم درحالی‌که می‌گرییم. باید مطمئن شویم که دست‌کم قاتل گریان حسین علیه‌السلام نباشیم. گریستن به این معنا نیست که ما از قاتلان حسین علیه‌السلام نیستیم؛ زیرا اگر گریه به‌تنهایی به این معنا باشد که کسی از قاتلان حسین علیه‌السلام نیست، بنابراین عمربن‌سعد هم قاتل حسین علیه‌السلام نبود، چون عمربن‌سعد خودش هم گریست. 🔸 وقتی زینب ـ که درود و سلام بر او باد ـ آمد و بر کاروان اسیران و قربانیان گذر کرد، وقتی رو سوی برادرش کرد، وقتی رو سوی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله کرد تا از ایشان یاری بخواهد و کمک طلبد، یا که ایشان را از پیکر امام حسین که زیر آسمان بود خبر دهد، از اسیران که به هر سو پراکنده بودند، از کودکان که در زنجیر بودند، وقتی جد خود را از این‌همه خبر داد، غریو گریه همه قاتلان برخاست؛ خون‌خواران گریستند و آنانی که چنان جنایاتی کرده بودند، گریستند. 🔸 بنابراین گریه به‌تنهایی ضامن نیست، عاطفه به‌تنهایی ضامن نیست تا ثابت کند این ـ دارنده عاطفه ـ در موقعیتی قرار ندارد که امام حسین علیه‌السلام را یا اهداف امام حسین علیه‌السلام را بکُشد. 🔹 باید آزمود، باید تأمّل کرد، باید تدبر کرد، باید اندیشید؛ تا بلکه مطمئن شویم که ما از قاتلان حسین علیه‌السلام نیستیم. 🔸 همین که امام حسین علیه‌السلام را دوست بداریم، همین که امام حسین علیه‌السلام را زیارت کنیم، همین که بر امام حسین علیه‌السلام بگرییم، همین که پیاده به زیارت امام حسین علیه‌السلام برویم، همه اینها کارهایی والاست، خوب است، عالی است، ارزشمند است، اما این کار ارزشمند، ضامن و دلیل کافی نیست تا ثابت کند که ما در قتل امام حسین علیه‌السلام هم‌دست نیستیم؛ زیرا امکان دارد انسانی همه این کارها را از روی عاطفه انجام دهد و در همان هنگام در قتل امام حسین(ع) هم‌دست شود. 🔹 باید از خود حساب بکشیم، باید در کردارمان تأمل کنیم، باید در زندگی‌مان با میزان بیشتری از اندیشه و ژرف‌نگری و همه‌جانبگی موضع‌گیری کنیم و برای همه پیامدها و شرایط آماده باشیم؛ تا مطمئن شویم که ما ـ از دور یا نزدیک، به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم ـ در قتل امام حسین علیه‌السلام حضور نداریم. امامان اهل‌بیت، ص۵۴۰ 🌐 کانال مسیحیت شناسی https://t.me/christianityandbible https://eitaa.com/ChristianityandBible
💠 مسئولیت‌های حوزه در امت به مناسبت آغاز سال تحصیلی حوزه‌ها حوزه به‌حکمِ ماهیت وجودی‌اش و میراث‌داری وظایف انبیا و امامان، مسئول بیان و تبلیغ و حفظ دین است؛ یعنی حوزه موظف است که اولاً مفاهیم و معارف اسلام در همۀ عرصه‌ها را بیان کند و ثانیاً این مفاهیم را نشر داده و تبیین نماید و از این مفاهیم دفاع فکری کند و آنها را در عرصۀ نظری صیانت کند و ثالثاً با تبلیغ و دعوتگری، در عمل و واقع از اسلام دفاع و آن را حفظ کند. مجموعۀ این سه محور، مأموریت اصلی حوزه در میان امت است. محور اول: تبیین نظری منظور از تبلیغ مفاهیم اسلام، بیان همۀ معارف و جنبه‌های تشریعی اسلام است که باید براساس فراگیری و شمول اسلام نسبت به همۀ عرصه‌های زندگی تبیین شود و در این راستا تنها به برخی از بخش‌ها اکتفا نگردد؛ بلکه اسلام به‌عنوان نظامی جامع و دربردارندۀ همۀ عرصه‌های زندگی مطرح شود. محور دوم: دفاع نظری هدف از محور دوم این است که ما تنها به بیان این طرح اکتفا نکنیم، بلکه از این احکام و مفاهیم به‌صورت فکری و نظری دفاع کنیم و شبهات موجود درباره آنها را پاسخ دهیم و آنها را با سایر اندیشه‌ها و طرح‌ها مقایسه کرده، به مسلمانان نشان دهیم که اسلام تنها راهی است که در جامعۀ اسلامی زندگی واقعی را برای انسان فراهم می‌کند. محور سوم: دفاع عملی محور سوم، محور دفاع عملی از اسلام در واقعیت است. دو محور پیشین به‌تنهایی کافی نیستند؛ زیرا اگر فرض کنیم که حوزه بتواند اندیشۀ اسلامی را طرح و از آن در ساحت فکر و نظر دفاع کند، باز هم این به‌تنهایی کافی نیست؛ زیرا حفظ اسلام به‌معنای حفظ وجود آن در خارج و حفظ آن به‌عنوان یک سلوک و فکر در عالم واقع است؛ چراکه اسلام دو معنا دارد : یکی صرف اندیشه‌های موجود در قرآن و روایات است که این معنا از اسلام با محور اول و دوم حفظ می‌شود. دیگری همان نمازِ نمازگزار، روزۀ روزه‌دار، معاملۀ پاک بین دو معامله‌کننده، حکومتی پاسدار عدالت و امثال این است که حفظ این اسلام تنها با بیان احکام و دفاع نظری از آنها محقق نمی‌شود، بلکه باید در جهان واقع نیز از آن دفاع کرد. 📚 حوزه و بایسته‌ها، ص۶٩-٧٠ 🌐 کانال مسیحیت شناسی https://t.me/christianityandbible https://eitaa.com/ChristianityandBible
🏴 غریو گریه همه قاتلان وقتی زینب (که درود و سلام بر او باد) آمد و بر کاروان اسیران و قربانیان گذر کرد، وقتی رو سوی برادرش کرد، وقتی رو سوی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله کرد تا از ایشان یاری بخواهد و کمک طلبد، یا که ایشان را از پیکر امام حسین که زیر آسمان بود خبر دهد، از اسیران که به هر سو پراکنده بودند، از کودکان که در زنجیر بودند، وقتی جد خود را از این‌همه خبر داد، غریو گریه همه قاتلان برخاست؛ خون‌خواران گریستند و آنانی که چنان جنایاتی کرده بودند، گریستند. 📚 امامان اهل بیت، ص۵۱۷ ❇️ کانال مسیحیت شناسی https://t.me/christianityandbible https://eitaa.com/ChristianityandBible
🏴 شهادت حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها تسلیت باد 💠 عنصر عاطفی در انقلاب حسینی علیه‌السلام 🔸 عنصر عاطفی یعنی فرایند برانگیختن احساسات در جان مسلمانانی که افکار منطقی تکانشان نمی‌داد. عنصر عاطفی در انقلاب حسینی در دو شیوه دیده می‌شود: 🔹 نخست: مشارکت همسران هاشمی در انقلاب، به‌علاوۀ کودکان؛ تا جایی که کودکی شیرخوار که در همان روز دهم محرم به دنیا آمده بود در کارزار هم‌ دست می‌شود. 🔸 حضور زنان بیت علوی و پرده نشینان هاشمی در پهنای این آزمون دشوار، به حتم در جان‌ها عاطفه برمی‌انگیزد و دل‌ها را می‌شکند؛ هر چقدر هم آن جان‌ها وحشی و آن دل‌ها سنگ بوده باشند. 🔹 اما کودکان، در انقلاب حضور یافتند تا دلیلی باشند بر اینکه آن قوم که از روی ترس و طمع می‌جنگیدند، وقتی خدا را فراموش کردند و خداوند خودشان را از یاد خودشان بُرد، کارشان به‌حدی از پستی و زبونی و فرومایگی رسید که وصف‌ناپذیر است. از همین رو امام حسین(ع) خطاب به آنان فرمود: «اگر گناه، گناه بزرگ‌ ترهاست، گناه این کودکان چیست؟» 🔸 با این مشارکت پشتوانۀ عاطفی هنگفتی به انقلاب افزوده شد که در میان فاجعه‌های درازای تاریخ در اوج می‌نشیند و تا به امروز احساسات و عواطف مسلمانان را به لرزه می‌اندازد... 📚 امامان اهل‌بیت علیهم‌السلام، ص۴٩٠ ❇️ کانال تخصصی مسیحیت شناسی https://t.me/christianityandbible https://eitaa.com/ChristianityandBible
💠 آزاداندیشی و آرمان‌خواهی ویژگی بنیادین کسی که از پرستش طاغوت پرهیز می‌‌‌کند چیست؟ اصلی‌‌‌ترین ویژگی از نظر قرآن کریم این است: 🌸 «فَبَشِّرْ عِبادِ ۞ الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» یعنی کسانی که بر فکر و ذهن خود زنجیر نبسته‌‌‌اند و آن را در چارچوب خاصی محدود نکرده‌‌‌اند که نتوانند از آن عبور کنند؛ آنان حقیقت را محور تلاش و هدف خود قرار داده‌‌‌اند؛ به همین دلیل سخنان را گوش فرا می‌‌‌دهند و از بهترین آن پیروی می‌‌‌کنند؛ یعنی آنها در حالت آرمان‌‌‌خواهی هستند و به آینده می‌‌‌نگرند و در پی واقعیت‌‌‌اند؛ در حالتی هستند که به آنها اجازه می‌‌‌دهد حقیقت را بیابند و از آن پیروی کنند. 📚 سنت‌های تاریخی در قرآن کریم، ص١۴۶. ❇️ کانال مسیحیت شناسی 🆔 t.me/christianityandbible 🆔 eitaa.com/ChristianityandBible
💠 حقیقتی به‌نام اقتصاد اسلامی 🔻 پاسخ دکتر محمدجواد توکلی از اساتید و کارشناسان اقتصادی، به سخنان آیت‌الله علوی بروجردی: در بیانات حاج‌آقای علوی بروجردی به‌شکل ضمنی چند ادعا مطرح شده است: ١. متفکران ما و از جمله متفکران اقتصاد اسلامی تحت‌تأثیر اندیشه‌های چپ و سوسیالیستی بوده‌اند، حتی شهید صدر (مستند به نظریه ایشان در مورد مالکیت عمومی و دولتی زمین)؛ ٢. اقتصاد محصول سیره عقلاست و نباید از دین اسلام انتظار ارائۀ اندیشۀ اقتصادی داشت؛ ٣. نگاه مثبت به بانک و نظام بانکداری متعارف. اقتصاد اسلامی سوسیالیستی نیست؛ مظلومیت شهید صدر سوسیالیستی دانستن اندیشه‌های اقتصاد اسلامی، ادعایی است که از اساس باطل است. شهید صدر(ره) به‌عنوان پدر اقتصاد اسلامی بخش زیادی از کتاب اقتصادنا را به نقد سوسیالیسم و کمونیسم اختصاص داده است. بحث شهید صدر در مورد مالکیت عمومی و دولتی اراضی و حصول حق اولویت بهره‌برداری در اثر احیاء نیز رویکردی است که ایشان استدلال فقهی بر آن دارد. گذشته از اینکه ایشان مالکیت خصوصی زمین را نیز می‎پذیرند. سازگاری اقتصاد اسلامی با سیره عقلا اینکه اقتصاد محصول سیره عقلا یا اندیشۀ عقلایی باشد، نه‌تنها مستلزم فقدان اقتصاد اسلامی نیست؛ بلکه وجود آن را تأیید می‌کند. اقتصاد اسلامی رویکردی واقع‌گرایانه دارد که با یافته‌های عقلی سازگار است؛ ولی نمی‌توان هر گفتمانی که عقلا در زمانی مطرح کردند را الزاماً صحیح دانست. سیرۀ عقلا زمانی قابل‌استناد است که با واقعیات تطبیق کند. اقتصاد اسلامی، سیرۀ عقلا را می‌پذیرد؛ ولی برای تکمیل منبع عقل، از یافته‌های وحیانی هم استفاده می‌کند. تفاوت سودبری در اسلام با ربا ایشان با اشاره به تمایز بین ربا و بهره، این ادعا را مطرح می‌کنند که بهره را عقلا و به‌تبع اسلام می‌پذیرد. منتها ایشان بین دو مفهوم بهره و عایدی یا سود خلط می‌کنند. اسلام هیچ‌گاه سود را نفی نکرده است؛ بلکه عنوان شده که اگر صاحب سرمایه می‌خواهد سود ببرد؛ باید خود را در معرض ریسک‌های بخش واقعی قرار دهد و در سود و زیان شریک شود. مکتب اقتصادی اسلام و علم اقتصاد اسلامی اسلام آن‌گونه که شهید صدر بیان می‌کنند هیچ‌گاه به‌دنبال ارائۀ علم اقتصاد به مفهوم اقتصاد اثباتی نبوده است؛ اسلام نوعی مکتب اقتصادی ارائه می‌دهد که براساس آن ساختارهای اقتصادی جامعه بنا می‌شود و در چارچوب آن رفتارها شکل می‌گیرد. سیاست‌گذاری‌های اقتصادی نیز بخشی از همین مکتب اقتصادی را شکل می‌دهد. مکتب اقتصادی شبیه چیزی است که از آن با عنوان اقتصاد هنجاری یاد می‌شود. تمایز علوم انسانی و تجربی در بیان جناب آقای علوی بروجردی بین علوم انسانی شامل اقتصاد و علوم تجربی خلط شده است. ایشان می‌گویند همان‌طور که فیزیک اسلامی یا شیمی اسلامی نداریم؛ اقتصاد اسلامی هم نداریم. این در حالی است که موضوع مورد مطالعه علوم انسانی متمایز از موضوع مطالعه علوم تجربی است. در علوم تجربی، محققان به‌دنبال کشف قوانین طبیعت به‌عنوان پدیده‌ای بی‌جان می‌باشند؛ ولی موضوع مطالعه علوم انسانی، رفتار انسانی است که دارای اراده و اختیار است. اقتصاد تلفیقی عجیب است که آقای علوی بروجردی به‌صورت ضمنی مکاتب اقتصادی را منحصر در دو مکتب سوسیالیسم و سرمایه‌داری می‌دانند و معتقدند «اگر ما بگوییم اقتصاد اسلامی مکتب متمایزی است، دچار اشتباه شدیم». این در حالی است که هم در فضای اندیشه‌ای و هم در عمل، اندیشه اقتصاد مختلط به‌عنوان ترکیبی از رویکردهای بازاری و غیربازاری مطرح است. گذشته از اینکه اقتصاد اسلامی مکتبی تلفیقی از سرمایه‌داری و سوسیالیسم نیست؛ بلکه این مکتب اقتصادی براساس مبانی فلسفی متمایزی بنا شده و تحلیل‌ها و سیاست‌های اقتصادی خاص خود را دارد. ❇️ کانال تخصصی مسیحیت شناسی ایتا | تلگرام | اینستاگرام