eitaa logo
سـیـــTⓥــــنـما
34.6هزار دنبال‌کننده
38.9هزار عکس
10.1هزار ویدیو
3 فایل
𝓼💫﷽💫 {وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1898250367C031c8faa73
مشاهده در ایتا
دانلود
پارت اول رمــان جـــذاب تموم بدنم بخاطر کتک هایی ک دیشب خورده بودم کوفته و زخمی بود بخاطر اینکه نتونسته بودم تن فروشی کنم و پولی ک میخواست رو براش ببرم تا میتونست کتکم زد! از این مرد ک اسم پدر رو یدک میکشید متنفر بودم از پدری ک برام اصلا پدر نبود صدای منفورش بلند شد _کدوم گوری هستی دخترپاشو برو دنبال کارت! لباس هام رو عوض کردم و قفل در و باز کردم همیشه قفل میکردم چون به آدم معتاد اعتمادی نبود و بعید نبود از سر نئشگی به دختر خودش تجاوز کنه اونم همچین پدری ک بخاطر پول مواد دیشب میخواست فاحشه بشم تا براش پول دربیارم! از اتاق بیرون رفتم نگاهی بهش انداختم ک مثل همیشه پای منقل و بساطش بود و داشت خودش رو میساخت به سمت آشپزخونه رفتم در یخچال درب و داغون رو باز کردم هیچی برای خوردن نبود دلم ضعف میکرد و همه ی پولام رو دیروز بابام ازم گرفته بود نمیتونستم چیزی بخرم و شکمم رو سیر کنم آهی کشیدم و از خونه خارج شدم کاش میتونستم برم از این خونه برای همیشه یه جای دور و بهتر اما اصلا این کار شدنی نبود! در کوچه رو باز کردم ک با دیدن آدمای جلوی در خشکم زد! لرز بدی به جونم افتاد یاد روزی افتادم ک بابام میخواست من رو همخواب دوستای معتادش کنه با دیدن پسر روبروم تموم صحنه های اون شب مثل یه فیلم از جلوی چشمهام رد شد اما این مرد کجا و اون مرد معتاد کجا!.....👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/318963779C640a5f2297