▪️آری! تقصیر خامنهای است...
سلام حضرت آقا،
میخواهم برایتان
قصهای تعریف کنم:
جنگ که شد،
همسایه رو به رویی ما
میگفت: تقصیر خمینی است!
و پدر که پر کشید،
همسایه آنوری هم
همین عقیده را داشت؛
تقصیر خمینی است!
ما اما،
همچنان
خمینی جانمان بود،
و بالکن حسینیه جماران
قبلهگاهمان...
طعنهها،
اثر خود را گذاشته بود،
و ما را
بیش از پیش
مست روحالله کرده بود!
و این هم راستش،
تقصیر خمینی بود!
آری!
#خمینی،
همان امامی بود که حتی ۱۲ بهمن هم،
نتوانست نفسش را قلقلک دهد؛ #هیچ...!
و همان امامی بود که #فتح_خرمشهر را
نسبت داد به خدا،
و اگر
همه مردم هم
میگفتند؛ تقصیر خمینی است!
باز امام، #امام بود؛
مهربان با مردم،
نامهربان با دشمن...
شما هم امامی؛
همان خمینی،
اما با یک آه بیشتر،
عاقبت
«علی» بودن
#جرم کمی نیست!
نه!
ما دعوایی با همسایههای خود نداریم،
حتی اگر بگویند؛
#خمینی هندی بود!
اتفاقا راست میگویند!
#خمینی،
هم هندی بود،
هم ایتالیایی،
هم اهل نیجریه،
هم متعلق به روستای شهیدآباد مازندران...
#ادواردو_آنیلی،
یعنی نسب #خمینی در غرب...
و #شیخ_زکزاکی،
یعنی شاخه شجره طیبه امام، در قاره سیاه...
و #شخص_شما،
یعنی #خود_خمینی...
تنها #تکرار_روحالله
و تنها تداعی آن #بتشکن_بزرگ...
مگر نگفتی؛
در یومالله ۹ دی،
دست قدرت خدا را ببینید!
مگر نگفتی؛
حتی اگر عکس مرا پاره کردند و
آتش زدند،
باز هم شما صبر کنید!
#آقا_جان!
همه همسایههای ما،
که ابراهیم #هادی نیستند!
که ابراهیم #همت نیستند!
مگر در طلائیه،
چند نفر مجنون
خط را نگه داشتند؟!
مگر «الی بیتالمقدس»
حاجاحمد #متوسلیان
چند نفر نیرو داشت؟!
آه!
کجایی سردار؟!
أین عمار؟...
#آقا_جان!
این روزها،
دلمان خون است،
از دست صبر خودمان...
اما چه وقت نبوده؟!
مگر #پدر که پر کشید،
نگفتند؛ تقصیر خود خمینی است؟!
ما اما،
همان همسایه را هم
دعا کردیم،
و هرگز فکر نکردیم
دشمن اصلی ما شده!
پس باز هم،
در شناخت دوست و دشمن،
دچار اشتباه نمیشویم...
#آقا_جان!
شما به ما یاد دادهای
که در #اوج_خشم،
#هنر_در_صبر است؛
و #گوهر_در_بصیرت...
ما وقت دعوا با همسایهها را نداریم!
#دشمن ما کاخ سفید است...
ما نردههای خیابان انقلاب نیستیم،
که با چند تکان
بشکنیم!
ما #بچههای_انقلاب هستیم...
#فرزندان دیگر شما،
یادگاران #خمینی،
وارثان #شهدا...
ما هنوز هم #انقلابی هستیم،
و علیه انقلابیها
نمیتوان انقلاب کرد!
آقاجان!
سوگند به خون فاطمیون!
ما اهل کوفه نیستیم
«علی» تنها بماند!
10.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پدر 💚
محبت کسی رو که بهتون محبت میکنه رو بپذیرید ، حتا اگر یک عیبی داشت...
قابل توجه همه مون ✋
#استوری
@CleanRomance
┗━━🍂💞🍃━━
#پدر یتیمان
◽️به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، به چشم ادب و احترام بنگرید.
💠 خانمها مواظب باشند هیچ وقت یک خانم باسیاست جلوی بچه به #پدر خانه بياحترامی نمیکند.
💠 کمترین #ضرر بیاحترامی به پدر اين است که فرزند به خودش اجازه ميدهد گاهی به پدرش بیاحترامی کند.
💠 ضرر اصلی آن این است که همسر شما آن احساس اقتدار و #قدرتی را که به عنوان پدر خانواده در داخل منزل بايد داشته باشد از دست ميدهد.
💠 هميشه مخصوصاً در حضور بچهها اقتدار شوهرتان را تثبیت کنید مثلاً به همسرتان بگویید: "شما بهترین #بابای دنیایی"
#تکنیهای_همسرداری
#خانم_با_سیاست
#سبک_زندگی
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸حوصلۀ پدر، بچه را با شخصیت می کند🔸
#پدر وقتی خوشاخلاق و با تحمل و #باحوصله باشد، بچه باشخصیت میشود.
حوصلۀ پدر، حوضی است که بچه در آن رشد میکند. بچه، مثل «ماهی» است و «حوصلۀ پدر» مثل حوض. آن پدری که حوصلهاش زیاد است، مثل #دریاچه است و بچه تا حدّ ماهیهای دریاچه رشد میکند و بزرگ میشود. پدری که از این هم باحوصلهتر است، مثل یک دریاست، بچه مثل ماهی در #دریا، به اندازۀ #نهنگ قدرت و جرأت پیدا میکند.
شما ببینید حسین بن علی (علیهالسلام) فرزند دریاست، در دریای حوصله پدرش و جدّش رشد کرده است، از این جهت است که یک شخصیت زنده و بزرگ است.
🌷بسم ربالشهدا🌷
#شهید_تواب
شهید محمدعلی پورعلی، معروف به "مَندلی طلا"
محمدعلیِ پورعلی جوان زیبا و سفیدرویی بود که به خاطر طلائی رنگ بودن موهایش در روستای گُراخک شاندیز، به "مندلیطلا" معروف بود.
مندلیطلا تا قبل از شهادت، در روستا اقدام به تولید و پخش مشروبات الکلی به صورت بشکهای میکرد، تا اینکه توسط کمیته انقلاب اسلامی آن زمان دستگیر و پس از محاکمه به شلاق محکوم شد.
وی را جلوی مسجد روستا آورده و روی چهارپایهای خواباندند و در برابر مردم، حدّ شلاق را بر بدنش جاری کردند.
بعد از اجرای حد، پدر پیرش به او گفت: "خیر نبینی که آبروی منو بردی و از نمازِ تو مسجد محرومم کردی".
بعدها مندلی طلا به یکی از دوستانش گفته بود: "از حرف پدرم خیلی تکون خوردم و دلم خیلی شکست. موقعی که زیر بغلامو گرفته بودن و از روی چهارپایه پایین میاوردن، رو به خونه خدا (مسجد) کردم و از خدا طلب بخشش کردم. بعد از چند روز هم دلم هوای جبهه کرد. متوسل به ابی عبدالله شدم و تصمیم گرفتم به جبهه برم".
اهالی روستا میگویند: "مندلی طلا عزم جبهه کرده بود اما بسیج روستا بهخاطر سابقه خرابش، ثبتنامش نکرد".
از پایگاه بسیج شاندیز و اَبَرده هم اقدام کرد، آنها هم ثبتنامش نکردند.
دوست مندلیطلا که از بسیجیان روستای زُشک میباشد، او را از طریق پایگاه بسیج روستای زشک ثبت نام کرده و او را به آموزش جبهه اعزام کرد.
وی میگوید: "مندلیطلا بعد از طی دوران آموزش و هنگام اعزام به جبهه به من گفت، من بیست و هفت روز دیگه شهید میشم و بدنم بیست روز تو بیابون میمونه. وقتی بعد از چهل و هفت روز جنازمو تو روستا آوردن، تو همون نقطهای که شلاقم زدن، بدنمو رو زمین بذارین و پدرمو بالا سرم بیارین، بگین پدرم کنار سرم وایسه و جلوی مردم حلالم کنه و بگه، مندلیطلا توبه کرد تا هم خودش خدایی بشه و هم مایهٔ آبروی پدرش بشه".
دقیقا چهل و هفت روز پس از اعزام، پیکر مطهر این شهید را به روستا میآورند و تشییع میکنند.🌷🌷
مردم روستا میگویند: "با اینکه پیکر این شهید بیست روز تو بیابون رو زمین مونده بود، تو فضای مسیر تشییع جنازه بوی عطری پیچیده بود که همه به هم میگفتن تو عطر زدی؟"🌷🌷
پدر شهید میگوید: "مندلی زمانی که می خواست به جبهه بره، برای خدافظی پیش من اومد و یکساعت دست و صورتمو میبوسید، اما من حاضر نشدم صورتشو ببوسم و الآن تو حسرت یک بوسهشَم. من هیچوقت فکر نمیکردم که مندلی من یک روزی طلا بشه. جنازه پسرم بوی خیلی خوشی میداد".
تمام اهالی روستای گُراخک در تشییع پیکر این شهید تواب شرکت کرده بودند. مثل آقایان شجاعی، احمدی، رضایی و ....، و گواهی میدهند که تمام کوچهٔ مسیر تشییع را بوی عطر خوشی فرا گرفته بود و تا مدتها این بو را حس میکردند.
تاریخ تولد: ١٣٣٧/٠١/٠٢
تاریخ شهادت: ١٣۶۵/٠۴/١٢
#پدر
راوی: برادرِ راوی و مداح،حاج حسن رضایی🌷
#خبر_دهید_به_لیلا
#جنون_مجنون_را🥀*•┈┈•••|
♻️ آقای شمخانی! حالا چرا با پسر؟!
🔰 حمید رسایی: اینکه فرزندان آقای شمخانی فعالیتهای اقتصادی گستردهای در حمل و نقل دریایی دارند، شاید به ما ربط نداشته باشد اما اینکه #پدر با عنوان پیگیری مسائل کشور به امارات سفر کند و با امیر و ولیعهد آن دیدار داشته باشد و #فرزند در جلسه رسمی حاضر باشد، به ما ربط دارد!
برای همین حق داریم از آقای شمخانی بپرسیم که دلیل حضور فرزند تاجر شما در یک جلسه رسمی چیست؟ آیا این فرصت و رانت برای بقیه تجّار هم فراهم است؟ چرا این شاهین اقبال که قطعا در لابیهای تجاری بعدی کارگشا و راهگشاست، فقط روی شانه آقازاده محترم مینشیند؟ آقازاده آیا فقط در این دیدار حاضر بوده یا در دیدارهای دیگر این ايام (که تصاویر آن منتشر نشده) هم توانسته از فرصت همراهی با شما بهره ببرد؟ آیا روی آن مبل معاونین وزیرخارجه مثل آقای صفری (معاون اقتصادی) نمیتوانستند، بنشینند تا خیرشان به تمام جمعیت کشور برسد؟ شنیدهها حاکی است که در یکی از دیدارهای این سفر، به دلیل محدودیت همراهان طبق پروتکل تشریفات، معاون وزیر اقتصادی شرکت داده نشده! ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#لبیک_یا_امام_خامنه_ای
#جنگ_شناختی_سواد_رسانه
#کانال_نشان_از_بی_نشانها
@CleanRomance