*

آرامشی که از مداحیایِ حدادیان می‌گیرم >>>>>

علی که دید ، ولی کاش بعد از این دیگر ؛ میانِ شعله نبیند کسی نگارش را ..

*

+ تو حق نداری شهید بشی ! لبخندش تلخ شد .. - اگه شهید نشم ، می‌میرم :)

- میشه دعا کنید برام ؟ :)

نصفه شب نشسته‌ بود گوشه حجره ؛ آروم بود ساکت بود تاریک بود .. آروم وارد حجره شد صدا زد ؛ پسرم چرا با من حرف نمیزنی ؟ تو که میدونی چرا حالم بده .. حسنم تو که میدونی چی شد به کسی نگو .. هی حرف زد دید جواب نمیاد گفت؛ مادر بمیره حسنم چرا جواب نمیدی ؟ تا اینو گفت یهو صدای گریه بلند شد ؛ گفت مادر من حسن نیستم ، حسینم💔! (:

- اللهم عجل لولیک الفرج [ 💚 ] .

https://eitaa.com/yaralli/1023 - دمِ شما گرم 🤝 ! *

ولی ما با روضه میخ و پهلویِ‌شکسته از بچگی تو روضه‌ها بزرگ شدیم . قد کشیدیم ، گریه کردیم و اشکامونو با گوشهِ چادر سیاه مامانمون پاک کردیم . بعد شما بین حرفاتون به راحتی بیانش میکنید و از تکرارش حرف میزنید؟ چطور میتونید انقدر "وقیح" باشید؟ .

ببین می‌توانی بمانی ، بمان .. عزیزم تو خیلی جوانی ، بمان :)