انگاری قراره دوباره شهرامون عطر و بوی شهدای مدافع حرم رو بگیره... -به یاد شهدای مدافع حرم... از طریق لینک زیر در معبر باشید .👇 🌷@DRMABAR

میشه من رو پسرم صدا کنی؟ #یازهراس از طریق لینک زیر در معبر باشید .👇 🌷@DRMABAR

حسین به خوابم اومد؛ تا دیدمش شروع کردم سؤال کردن؛ گفتم: کجایی گفت: در محضر سید الشهدا یه کم ساکت شد گفت: جز شهادت هیچی به دردم نخورد. پرسیدم: نماز شب ؟ گفت: برای رضای خدا نبود... میدونی فقط چیزی پذیرفته میشه که فقط و فقط برای رضای خدا باشه گفتم: هیئت رفتن هات؟ گفت: کامل برای رضای خدا نبود. دیگه نگذاشت چیزی بپرسم، خودش ادامه داد که: شهادت من رو برد بالا اگه شهید نمیشدم، دست خالی بودم خیلی کار دارم، اگه میمردم بدبخت میشدم نفس کشیدن هم باید برای رضای خدا باشه به سختی صحبت میکرد، انگار اجازہ صحبت کردن نداشت . دوبارہ تأکید کرد: جز شهادتم هیچی به دردم نخورد، اعمال دیگم برای دل خودم بود آخرش هم گفت: خیلی زود دیر میشه بهش گفتم حسین جان سفارش منم بکن. خندید؛ هیچی نگفت ؛رفت راوی: همسر شهید 🍃به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_حسین_محرابی 🔷تاریخ تولد : ۳۰ شهریور ۱۳۵۶ 🔷تاریخ شهادت : ۱۰ آذر ۱۳۹۵ 🔷مزار : بهشت رضا 🔷محل شهادت : حلب_سوریه #ایام_شهادت.....🕊🌸 از طریق لینک زیر در معبر باشید .👇 🌷@DRMABAR

"امام زمان(عجل لولیک الفرج) چنین یاران شجاعی میخواد🤝 انسانهای مقاومی که از مرگ نمی‌ترسند چقدر در راه ظهور تلاش کردیم؟ " صحبت‌های شهید حسن باقری: برادرا عقب بایستیم، ترسو بار میایم!🤭 #شهید_حسن_باقری از طریق لینک زیر در معبر باشید .👇 🌷@DRMABAR

- حاضـر جواب نباشیم .✨ از طریق لینک زیر در معبر باشید .👇 🌷@DRMABAR

تو این اوضاع مملکت ؛ درس میخونی که چی بشه؟!/ ـــــــ ــــ ـ + بشنویم از آقامون🤍: )) از طریق لینک زیر در معبر باشید .👇 🌷@DRMABAR

🌷به قدری به حضرت آقا ارادت داشت و ولایی بود که یک تابلو درست کرده و جلوی ورودی منزل نصب کرده بود که روی آن نوشته شده بود: هر که دارد بر ولایت بدگمان حق ندارد پا گذارد در این مکان 🌷می‌گفت: کسی که آقا را قبول ندارد، مدیون است که نان من را بخورد. آقا یعنی علی و علی یعنی اهل بیت(ع) و همه این‌ها به هم وصل هستند. 🌷"شهید #احمد_اعطایی" از طریق لینک زیر در معبر باشید .👇 🌷@DRMABAR

این دستبند و پلاک رو یه پسر بچه چهارم دبستانی از نسیم شهر بهارستان بسته بندی کرده و بدون این که مامانش بدونه توی بسته چیه داده به مامانش که تو جلسات همدلی که شرکت میکنه برای کمک به بچه های غزه و لبنان هدیه بده. به مامانش هم حسابی تأکید کرده که بسته رو باز نکنی ها. مادرش بعد از این که تو جلسه بسته رو باز میکنه انقدر شوکه و احساساتی میشه که گریه میکنه و میگه وقتی می‌خواستیم خونه بخریم چون پولمون کم بود ناچار شدیم این دو قطعه طلا رو هم به همراه بقیه بفروشیم ولی وقتی پسرم فهمید مجبورمون کرد بریم پسش بگیریم ما هم ناچار شدیم از کسی پول قرض کنیم تا بتونیم دستبند و پلاک پسرم رو که از نوزادیش مونده بود و خیلی دوستش داشت پسشون بگیریم. از طریق لینک زیر در معبر باشید .👇 🌷@DRMABAR

ببخشیدمون مجبور شدیم یکی از مجروحانمون رو‌ به خونه‌ شما بیاریم خونی که روی زمینه، خون اون مجروحه مجروح ما در منزل مبارک شما به شهادت رسید. از نامه رزمندگان حزب‌الله به صاحب خانه لبنانی که در جنگ به اون وارد شدن. از طریق لینک زیر در معبر باشید .👇 🌷@DRMABAR