| مَعْبــَـــــــ🌴ــــــرْ |
❣ #شهیدی_که : نماز نمی خواند... داخل گردان شایـعه شــده بـود کـه نمــاز نمیخــواند! ╭┅──===──┅
❣
#شهیدی_که :
نماز نمی خواند...
داخل گردان شایـعه شــده بـود کـه نمــاز نمیخــواند! مرتـضی رو کــرد به مــن و گفت: «پسره انگار نه انگار که خدایی هســت، پیغمبری هســت، قیامتی …، نماز نمیخـــونه…» باور نکردم و گفتم : «تهمت نزن مرتضی. از کجا معلـــوم که نمیخــونه، شاید شما ندیدیش. شایدم پنهونی میخونه که ریا نشه.» اسمش کیارش بود و با کسی ارتباط برقرار نمیکرد، داوطلب اومده بود و سرش توی لاک خودش بود.
حاجی فرستاده بود دنبالم. رفتم سمت سنگر عملیات. کیارش هم توی سنگر نشسته. سلام کردم و وارد شدم. حاجی گفت: «خوش اومدی آقاجواد، بشین داداش.»
به سمت کیارش رفته و دستم را به سوی او دراز کردم و گفتم: «مخلص بچههای بالا هم هستیم، داداش یه ده تومنی بگیر به قاعده دو تومن ما رو تحویل بگیر.» این رزمنده دستم را با محبت فشار داد، در حالی که سرخ شده بود، گفت: «اختیار دارید آقاجواد! ما خاک پای شماییم.» رو کردم به حاج اکبر و گفتم: «جانم حاجی، امری داشتید؟»
حاجآقا در جوابم بیان کرد: «عرض شود خدمت آقاجواد گل که فردا کمین با شما و آقاکیارش، انشاءالله توی سنگر حبیباللهی. گفتم در جریان باشید و آماده. امشب خوب استراحت کنید، ساعت سه صبح جابجایی نیرو داریم. انشاءالله به سلامت برید و برگردید.»
توی دلم قند آب شد که بیستوچهار ساعت با کیارش، تنها توی یک قایق هستیم؛ فرصت خوبی بود تا سر از کارش در بیارم. این پسر که نه بهش میآمد بد و شرور باشه و نه نفوذی، پس چرا نماز نمیخونه؟ چرا حفاظت تأییدش کرده که بیاد گردان عملیات؟ خلاصه فرصت مناسبی بود تا بتوانم برای سؤالهایی که چهار، پنج روزی ذهنم را سخت به خودش مشغول کرده بود پیدا کنم. بیستوچهار ساعت مأمور شدیم؛ با چشم خودم دیدم که نماز نمیخواند. توی سنگر کمین، در کمینش بودم تا سر حرف را باز کنم. هر چه تقلا کردم تا بتوانم حرفم رو شروع کنم، نشد. هوا تاریک شده بود و تقریباً هجده ساعت بدون حرف خاصی با هم بودیم. کمکم داشتم ناامید میشدم که بالاخره دلم را به دریا زدم. و گفتم: «تو که واسه خاطر خدا میجنگی، حیف نیس نماز نمیخونی؟! اشک توی چشمهای قشنگش جمع شد، ولی با لبخند گفت: «میتونی نماز خوندن رو یادم بدی؟» گفتم: «یعنی بلد نیستی نماز بخونی؟» در جوابم گفت: «نه تا حالا نخوندم…»
طوری این حرف را رُک و صریح زد که خجالت کشیدم ازش بپرسم برای چی؟ همان وقت داخل سنگر کمین، زیر آتش خمپاره دشمن، تا جایی که خستگی اجازه داد، نماز خواندن را یادش دادم. توی تاریک روشنای صبح، اولین نمازش را با من خواند. دو نفر بعدی با قایق پارویی آمدند و جای ما را گرفتند. سوار قایق شدیم تا برگردیم. پارو زدیم و هور را شکافتیم. هنوز مسافتی دور نشده بودیم که خمپارهای توی آب خورد و پارو از دستش افتاد.
ترکش به قفسه سینه و زیر گردنش خورده بود، سرش را توی بغلم گرفتم. با هر نفسی که میکشید خون گرم از کنار زخم سینهاش بیرون میزد. گردنش را روی دستم نگه داشته بودم، ولی دیدم فایدهای نداشت. با هر نفس ناقصی که میکشید، هقهقی میکرد و خون از زخم گردنش بیرون میجهید. تنش مثل یک ماهی تکان میخورد. کاری از دستم ساخته نبود و فقط داشتم اسم خانم حضرت زهرا(س) را صدا میزدم.
چشمهای زاغش را نگاه میکردم که حالا حلقهای خون تویشان جا گرفته بود. خِرخِر میکرد و راه نفسش بسته شده بود. قلبم پارهپاره شده بود. لبخند کمرنگی روی لبانش مانده بود. در مقابل نگاه مطمئن، مصمم و زیبایش، هیچ دفاعی نداشتم. کم آورده بودم، تحمل نداشتم. آرام کف قایق خواباندمش و پارو را به دست گرفتم که دیدم به سختی انگشتش را حرکت داد و روی سینهاش صلیبی کشید و چشمش به آسمان خیره ماند.
╭┅──===──┅╮
🌷@deldadeghann
╰┅──===──┅╯
Majid Banifateme - Man Chi Boodam (128).mp3
3.43M
- مٰـادرجـٰآنم💔
چه خوبه حاله من کنارت :)
.
╭┅──===──┅╮
🌷@deldadeghann
╰┅──===──┅╯
31.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 خبــــر فـــوری
کشف پیکرهای مطهر ۵ شهید دوران دفاع مقدس در مناطق عملیاتی شلمچه و جزیره مجنون
گروههای تفحص شهدا موفق شدند امروز پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰ پیکرهای مطهر ۵ شهید دفاع مقدس را در مناطق عملیاتی شلمچه و جزیره مجنون تفحص نمایند
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌷
╭┅──===──┅╮
🌷@deldadeghann
╰┅──===──┅╯
سرّ عاشق شدنم لطف طبیبانه توست
ورنه عشق تو کجا این دل بیمار کجا! :)
اَلسَلامُ عَلَیک یا اَباعَبدِالله
اَلسَلامُ عَلَیک وَ رَحمهُ اللهِ وَ بَرَکاتُه
#قرار
#شبجمعهشبزیارتیاباعبداللهعلیهالسلام
╭┅──===──┅╮
🌷@deldadeghann
╰┅──===──┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_وقت_پرواز 🕊⚘
۱:۲۰ بامداد جمعه...
منظور زِ عین و شین و قافی، سردار...
۱۷ روز مانده تا دومین سالگرد شهادت فرمانده دلیر و رشید پهنهء مقاومت، #حاج_قاسم عزیز...
#انتقامت_را_میگیریم
╭┅──===──┅╮
🌷@deldadeghann
╰┅──===──┅╯
🔸 ﷽ | يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ
🔸 ای کسانی که ایمان آورده اید! از خدا پروا کنید و با صادقان باشید [صادقانی که کامل ترینشان پیامبران و اهل بیت رسول بزرگوار اسلام هستند.]
«آیه ۱۱۹ سوره توبه»
╭┅──===──┅╮
🌷@deldadeghann
╰┅──===──┅╯
009119.mp3
42.6K
«آیه ۱۱۹ سوره توبه»
╭┅──===──┅╮
🌷@deldadeghann
╰┅──===──┅╯
وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ (آیه ۱۱۹ سوره توبه)؛ خب این «با صادقان بودن» چطور باید باشه؟ فرمودند: «مِن جهادِ عدوّه» یعنی با دشمنان خدا باید پیکار کنید! آقا من منتظر #امام_زمان هستم! خب چیکار میکنید؟ هیچی، نشستیم دعا میکنیم انشاءالله آقا بیاد دشمنان رو نابود کنه! خب او بیاد دشمنان رو نابود کنه، او نابود کرده پس تو چی؟ تو کجا با امام زمان بودی؟ میگه آقا وقتی ظهور کرد با او خواهیم بود! خیر، اگر الان با امام زمان نباشی وقتی ظهور کرد در برابر او خواهی بود!؟
مردم کوفه رو فراموش کردیم؟ [...] همونهایی که پشت مسلم رو خالی کردند و گفتند صبر میکنیم تا آقا خودش بیاد، همونا در کربلا در برابر امام ایستادند!
#استاد_عینیزاده_موحد
برگرفته از کتاب «دکترین انتظار و مبانی قرآنی آن» ع صفحات ۶۰ و ۶۱
منبع: #حرف_حساب
╭┅──===──┅╮
🌷@deldadeghann
╰┅──===──┅╯
| مَعْبــَـــــــ🌴ــــــرْ |
وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ (آیه ۱۱۹ سوره توبه)؛ خب این «با صادقان بودن» چطور باید باشه؟ فرمودند:
راستی آور که شوی رستگار
راستی از تو، ظفر از کردگار
#نظامی
╭┅──===──┅╮
🌷@deldadeghann
╰┅──===──┅╯
13.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°•|🖤🌿🕊|•°
حضرتزهـــۜــرافرمودن:
•
دلے شکستہتر از مَن
در آنزمانہ نبـود...
•
در اینزمــان دلِ فرزند مَن
شکستہتر استـــ/:💔
•
#ڪلیپ ویژه📿📲
#الهیبحقحضرتزهـــۜــراعجللولیکالفرج
•
╭┅──===──┅╮
🌷@deldadeghann
╰┅──===──┅╯
@nasimintezar_نسیم_انتظار_سید_محمد_رضا_نوشه_ور_۲۰۲۱_۱۲_۰۳_۱۲_۳۹_۴۰_۸۱۳.mp3
7.77M
دوری میده آزارم
بد خورده گره کارم
سید محمد رضا نوشه ور
جمعه مهدوی
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع
╭┅──===──┅╮
🌷@deldadeghann
╰┅──===──┅╯