#مطالعات_تکمیلی
واژه #دون
اسم #دائم_الإضافه
*واژه #دون به چه معناست؟
#معنای_وضعی #دون:
اسم برای #مکان_پایین_تر از #مکان_مضاف_إلیه: جلست دون زيد (مکان جلوس متکلم پایین تر از مکان زید بوده است.)
#معنای_مجازی_اول:
#مکانت و #منزلت پایین تر از #منزلت_مضاف_إلیه: زيد دون عمرو فضلا (در این استعمال که زیاد است، #دون از باب #إستعاره است، یعنی مکانت و منزلت که از امور معنوی و معقول است به مکان خارجی محسوس تشبیه شده و سپس از باب استعاره تصریحیه، «مشبّهٌ به» به معنای «مشبّه» به کار رفته است.)
#معنای_مجازی_دوم:
گاهی از معنای مجازی اول هم خارج شده و در معنای #تجاوز و گذشتن از یک شیء و إقبال به چیز دیگر است. «أكرمتُ زيداً دونَ عمروٍ». (در این مثال از إکرام عمرو (مضاف إلیه #دون) چشم پوشی شده و زید إکرام شده است) «فعلت بزيدٍ الإكرامَ دونَ الإهانةِ» (در این مثال نیز از توهین (مضاف إلیه #دون) گذشته و به إکرام زید روی آورده است.)
با ذکر #آدرس #کپی شود.
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#سانسور_علمی در کتاب های درسی #حوزه
قسمت دوم
نمونه هایی از سانسور #صرف
نمونه نخست:
#موضوع_له_وزن
یکی از مباحث صرفی، #معنای_وضعی و اصلی #اوزان است.
کتاب های موجود علاوه بر اینکه معنای برخی اوزان را بیان نمی کند، معنای وضعی و اصلی ابواب و اوزان را هم بیان نمی کند. گویا این بحث در صرف زیادی است.
نمونه دوم:
#قواعد_ترجیح و #رفع_اشتراک
برخی از وزن ها در ابواب و معانی مختلف کاربرد دارد. راههای تشخیص و رفع احتمالات متعدد، چیست؟
نمونه سوم
#اسم_مقصور و #غیر_منصرف
ادبای عرب از کجا فهمیدند که #موسی و #حبلی غیر منصرف اند؟ در حالی که الف حرکت ظاهری نمی گیرد، چه رسد به جر به کسره! (این نظریه، بی حساب و گزاف نیست. فقط برای ما بیان نمی شود.)
نمونه چهارم:
#حرکت_حروف_مضارعه
می دانیم بر اساس برخی لغات (لهجه های عربی)، گاهی حرف مضارعه مکسور می شود. ولی چرا ادبا اختلاف لهجه ها را نقل می کنند؟
@DUROUS_ALSHABAB
#قرآن
#لغت
#لیعلم_الله
#لیعلمن_الله
#معنای_وضعی علم: دانستن. دانش.
قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ (بقره: 60) هر گروه محل آب خوردن خود را دانستند قالُوا سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا إِلَّا ما عَلَّمْتَنا (بقره: 32)
#معنای_مجازی_علم : اظهار و روشن كردن
ثُمَّ بَعَثْناهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصى لِما لَبِثُوا أَمَداً (كهف:12)
دلیل:
بدیهی است كه خدا پيش از بر انگيختن اصحاب كهف مي دانست كدام گروه از آنها مدّت توقّف خود را بهتر مي دانند و بعثت آنها براى اظهار و روشن كردن آن بود.
#طبرسى
ذيل آيه 140 از آل عمران وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا ... فرموده:
خدا قبل از اظهار مي داند كه آنها از حيث ايمان متمايز مي شوند و پس از اظهار مي داند كه متمايزاند پس تغيير در معلوم است نه در علم. و به قولى معنى آنست: تا خدا معلوم را ظاهر سازد.
#علامه_طباطبایی در الميزان
ذيل لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ فرموده: مراد علم فعلى است و آن ظهور شىء و حضورش به وجود خاصّ نزد خداست، علم بدين معنى در قرآن زياد است
مثل وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ حديد: 25. لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ جنّ: 28.
نتیجه:
همه آياتی كه در اين سياقاند مراد از #علم در آنها #اظهار و #متمایز_ساختن است.
@DUROUS_ALSHABAB