#قرآن
#نقش_صرف در #ترجمۀ_قرآن
#اسم_فاعل
#اسم_مفعول (#خلط اسم فاعل و اسم مفعول در #ترجمه)
#نقد_ترجمه_های_مشهور
الف. سوره #آل_عمران آیه 125: «يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمينَ»
به ترجمۀ واژۀ #مُسَوِّمِینَ (به کسر واو؛ اسم فاعل) دقت کنید:
#فولادوند و #مشکینی و #انصاریان : پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته #نشاندار يارى خواهد كرد. (ترجمۀ #مسوَّمین ؛ اسم مفعول = نشاندار)
#آدینه_وند : پروردگارتان شما را به پنجهزار نفر از فرشتگان #نشاندار يارى ( همانند ترجمۀ قبل)
#مکارم : خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان، كه #نشانه_هايى_با_خود_دارند، مدد خواهد داد! (معهم سُوَّمٌ = خروج از مفرد و ترجمۀ یک جمله که این واژه هیچ دلالتی بر آن ندارد.)
#آیتی : خدا با پنج هزار از فرشتگان #صاحب_علامت شما را يارى كند. (خروج از معنای اسم فاعل و استعمال در صفت مشبهه)
#الهی_قمشه : خدا پنجهزار فرشته را با پرچمى كه نشان مخصوص سپاه اسلام است به مدد شما مى فرستد. (#باء در بخمسة آلاف را ترجمه نکرده یا بر سر مسومین در آورده است ؛ #مسومین را به صورت اسمی و به معنای #پرچمِ نشان دانسته است.)
#رضایی : پروردگارتان شما را با پنج هزار (نفر) از فرشتگان، #نشانه_گذار، مدد خواهد كرد (ترجمه صحیح: مسوِّم: نشانه گذار)
کاربرد #مُسَوَّم (#اسم_مفعول ) در #قرآن :
«مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ» آل عمران: 14. به معنای: اسبان داغ نهاده و نشاندار.
#نکته :
اشکال فوق بر مبنای قرائت #عاصم و #ابن_كثير و #ابو_عمرو است که #مُسَوِّمِينَ را به صيغه فاعل خوانده اند و مترجمان فوق بر طبق همین قرائت ترجمه نموده اند و ذیل همین قرائت، ترجمۀ خویش را چاپ نموده اند،
در حالی که سایر قاریان سبعه، این واژه را به صيغه مفعول خوانده اند.
@DUROUS_ALSHABAB
#کنایه
#بلاغت #فرهنگ عامه
#سمبل
سمبل عبارت است از یک اصطلاح، یک نام، یا حتی یک تصویر که نماینده چیز مانوس دیگری باشد. سمبل علاوه بر معنای آشکار و معمول خود، معانی تلویحی و غیر مستقیمی نیز دارد.
#تقسیم سمبل:
سمبل های به دو دسته طبیعی و قراردادی تقسیم می¬ شوند،
توضیح تقسیم فوق در سمبل های حیوانی،
در سمبل های طبیعی حیوانی، حیوان مورد نظر بیانگر مفهوم و نشانه ¬ای هستند که به صورت ذاتی در همان حیوان وجود دارد. مانند قدرت در شیر.
ولی در سمبل های قراردادی، انسانها بر اساس فرهنگ، آموزش و اعتقادات خود حالاتی را به حیوانی نسبت می¬ دهند در حالی که آن حیوان ذاتا فاقد آن حالت یا خصوصیت است. مثلا بسیاری از مردم جغد را شوم می¬ دانند شاید حضور جغد در خرابه ها و صدای مرموز و وحشتناکش باعث شده باشد که او را نشانه شومی و نامبارکی بدانند. در حالی که شومی جغد هیچ ربطی به خود جغد ندارد و زاییده ذهن بشر ماست. مثال دیگرش اشک تمساح است که نماد تظاهر دروغین است.
برخی از سمبل های حیوانی رایج:
خفاش: سمبل خون آشامی، بعضی اوقات قدرتهای استعمارگر را با این سمبل نشان می دهند.
خرگوش: سمبل سرعت، سر به هوایی و بازیگوشی
لاک پشت: سمبل کندی و تأنّی.
خوک: سمبل پلیدی، ناپاکی و لاقیدی.
سگ: سمبل خدمت و باوفایی، اغلب سیاستمداران وابسته به قدرتهای بزرگ را با این سمبل نشان می دهند.
راسو: سمبل بدجنسی و دنائت.
روباه: سمبل تزویر و فریب.
چهارپایان: سمبل بهره کشی.
الاغ: سمبل بهره کشی و نادانی.
گوسفند: سمبل سادگی و استثمار.
مار: سمبل هوشیاری و آسیب رسانی.
کبوتر: سمبل نجابت و پاکی.
میمون: نماد تقلید وارگی در عمل.
طوطی : نماد تقلیدوارگی در سخن.
بوقلمون: چندرنگی و چند گانگی.
عقاب: تسلط و درندگی.
جغد: ناکامی، اندوه، شومی و نامبارکی.
گاو: سمبل چموشی، تنبلی و نادانی.
گربه: نوع خانگی آن نشانه نازپرودگی و گونه وحشی و سیاه آن نشانه مرموزیت و شومی است.
#نکته:
بعضی از سمبل ها در محدوده جغرافیایی خاصی به کار می روند:
در اسکاتلند، بز مظهر بدبویی
و در انگلیس، خرچنگ نماد آدم پست است.
#داستان #فیلم #فرهنگ #فرهنگ_بشری #فرهنگ_قومی
@DUROUS_ALSHABAB