eitaa logo
دورهمی2💞
1.1هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
6هزار ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبلیغات دلدار
تازه عروس بودم تا حالا قیمه نپخته بودم یه روز مهمون داشتیم گفتم قیمه درست کنم انقد آب ریختم تو خورشت که اصلا خورشت آبش کم نمیشد چقد با ملاقه آبشو برداشتم ریختم دور بازم درست نشدقیمه تبدیل به حلیم شد دیدم دخترمهمونمون سرزده اومدتو آشپزخونه فهمیدگندزدم گفت فدای سرت یجارو بهت معرفی می‌کنم سر یک هفته قیمه که هیچی هر چی بخوای میتونی درست کنی تبدیل به یه آشپز حرفه ای میشی درعجبم چطور یه کانال میتونه انقدر زیادتاثیرگذار باشه آدرسش و میزارم حتما ببینید آموزشاش رو 😍👇 https://eitaa.com/joinchat/1883635760C6a5de32ff3
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 حکایت علامه جعفری(ره) از جشن غدیر *مرحوم علامه محمد تقی جعفری نقل می کرد*: یکی از نوه های مرحوم مورخ الدوله سپهر نویسنده کتاب ناسخ التواریخ به منزل ما آمد و اظهار داشت در شب عید غدیر در منزلی در شمال تهران، جشنی برقرار است و علاقه مندم شما هم در آن شرکت کنید. گفت: در این جشن تعداد زیادی از رجال لشکری و کشوری هستند. من تصور می کنم که اگر شما تشریف بیاورید و در آن محفل، مطالبی نیز بفرمایید مؤثر واقع شود. محل برگزاری جشن،منزلی بزرگ و تقریبا جنگل مانند بود و بخش هایی از آن،به صورت آب نماهای بسیار بزرگ بود و به هرحال،باغی بود که کمتر نمونه آن را دیده بودم. وارد جلسه شدیم. دیدم سالنی بسیار بزرگ است که انواع و اقسام میوه ها و شیرینی ها جهت پذیرایی از حضار در آن چیده شده است. در ادامه برنامه برخی از اینها آمدند و در وصف امیرالمؤمنین (ع) اشعاری خواندند.برخی از شعرها خوب بود و برخی نیز سطحی نداشت... من دیگر خسته شده بودم و بنا داشتم که بلند شوم که از در مجلس سیّدی با ظاهری بسیار ساده وارد شد و حتی کفش خود را برداشت و به داخل آورد که البته در آنجا این کار، خلاف عادت بود و پیدابود که صاحب مجلس و تعدادی دیگر ناراحت شده اند. عموم حضار به سید نگاهی تحقیر آمیز داشتند. کسی به او احترامی نگذاشت، ولی من در مقابلش به احترام برخاستم و او نیز سری تکان داد. سید،جوان بود و با یک طمأنینه و اطمینان خاصی بر روی زمین نشست و کسی هم تعارف نکرد که روی صندلی بنشیند. بالاخره نوبت به اشعرالشعرا رسید و از او دعوت کردند که بیاید و اشعارش را بخواند. این شاعر با یک طمطراقی آمد و شروع به قرائت اشعار نمود. وقتی بیت اول را خواند هر چند بد نبود ولی سید یک اشکال جدی به آن وارد کرد. اشعرالشعرا محل نگذاشت و بیت دوم را خواند. دوباره سید ایراد گرفت. شاعر همچنان توجه نمی کرد. وقتی بیت سوم را خواند،سید گفت: این هم اشکال دارد. شاعر عصبانی شد و گفت: چرا؟ سید گفت: خوب،این را اول می پرسیدی. الان برایت توضیح می دهم. سید بحثی از معانی بیان و صنایع ادبی را به صورت خیلی خلاصه بیان کرد... دیدم که دریایی است بیکران... چند نفر از حضار آمدند و احترام کردند و به زور سید را به بالای مجلس بردند. در این هنگام یکی از حضار به سید گفت: اولا خوش آمدید، هر چند که نمیدانیم چطور آمدید. دوم این که آیا خودتان هم شعر می گویید؟ سید گفت: گاهی اوقات. گفتند: می شود یکی از سروده های خود را بخوانید؟ گفت: آری و حتی میتوانم همین الان شعر تازه بگویم. گفتند: پس بفرمایید. گفت: نه، چرا که ممکن است بگویید این اشعار را قبلا گفته ای. شما بگویید که چه بسرایم؟ اینها با حالت اعجاب آمیز نگاهی به یکدیگر کردند و گفتند: غزلی بگویید در مدح امیرالمؤمنین که دو بیت اول عاشقانه باشد و بیت سوم این باشد که اگر علی به خاری نگاه کند،گلستان می شود و بیت چهارم این باشد که اگر معصیت کاران عالم حتی فرعون توسل به علی پیدا کنند بهره مند می شوند. خلاصه، محدوده را برای او خیلی تنگ کردند. سید قبل از شروع نگاهی به حضار کرد که کسی اشعار او را ننویسد. من زیر عبا خودکار و کاغذ را آماده کردم تا اشعار را یادداشت کنم. فهمید اما اعتراضی به من نکرد. سید شعر را این گونه آغاز کرد: گر شمیمی ز سر طرّه جانان خیزد تا قیامت ز صبا رایحه جان خیزد واله‌ام من که چو ازخواب تو بیدار شوی زچه رو از سر چشمان تو مژگان خیزد؟ علی عالی اعلا که ز بیم نهلش روح از کالبد عالم امکان خیزد گر به خاری کند از قاعده لطف نظر از بن خار، دو صد روضه رضوان خیزد گر زند دست به دامان ولایش فرعون از لحد با دو کف موسی عمران خیزد داورا! دادگرا! جانب "جدّا" نظری کز پی مدح تو چون بحر به طوفان خیزد ... معلوم شد که اسمش جدّا و قمی است. پس از خواندن شعر، سید خطاب به حاضران گفت: آقایان! علی(ع) از این جلسات که دور هم بنشینید و انواع غذاها را بخورید و چند بیت هم شعر بخوانید راضی نیست. علی مرد است و مردان را دوست دارد. اگر مرد هستید و مردانگی دارید بروید سراغ محرومان، دردمندان و فقرا. یعنی همان کسانی که مورد عنایت علی بودند. اینجا نشسته‌اید و غذاها، شیرینی‌ها و شربت‌های خوشمزه می‌خورید بعد می‌روید خانه و فکر می‌کنید که در مدح علی شعر گفته‌اید. صریح بگویم که باید وضعتان را عوض کنید و بروید سراغ محرومان جامعه. این را گفت و کفش خود را برداشت و از مجلس بیرون رفت. پس از رفتن او تا مدتی همه بهت زده بودند... آن شب شاهد بودم که تعدادی از آنها بسیار گریه می‌کردند. آقای سپهر، بعدها می‌گفت: تعدادی از آنها زندگی‌شان را تغییر دادند و رفتند و به رسیدگی به محرومان پرداختند. ابن سینای زمان ص ۹۷-۱۰۲. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃 آرامبخش ترین کلیپ ها دنیا😍 بیا اینجا یه کلیپایی داریم که عاشق کانالش میشی بیا 1دقیقه ببین❤️👇 https://eitaa.com/joinchat/1179058760C364c8c8a8e https://eitaa.com/joinchat/1179058760C364c8c8a8e
هدایت شده از تبلیغات دلدار
4_5836756423781912858.ogg
542.1K
زنگ خور گوشی شیک ، باکلاس رسید 💜👇         •••  @zang ‌   ‌‌    •••  @zang همه از اینجا زنگ گوشی شون برمیدارن😛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. الحمدالله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیر المومنین علی ابن ابیطالب (علیه السلام) و الائمه المعصومین علیهم‌السلام 🌸عید همگی مبارک 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
هدایت شده از گسترده فانوس🔰
کدام خانم حامله است؟؟😳😂💔 💯طبق نظرسنجی فقط پنج درصد جهان جواب درست رو پاسخ دادن❗️ 1⃣ : گزینه A 2⃣ : گزینه B 3⃣ : گزینه C بیا اینجا جواب معمارو ببین🤓🧠 https://eitaa.com/joinchat/3581870312C9e831b6709 فقط افراد آی کیو بالا بیان😉🔥☝️
هدایت شده از تبلیغات دلدار
🧠 پسرعموی برادرزاده رضا ، با پدر رضا چه نسبتی دارد⁉️ 🙎‍♂ برادر 👶 نوه 🙆‍♂ برادرزاده 🙋‍♂ پسر مشاهده پاسخ معما مشاهده پاسخ معما
💞🍃ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 تــــــو🤏 قشنگ ترین دلیل واسه نشون دادنِ عظمت ⦗خـدا⦘ رویِ زمینی عشقم... 💌🔐• ‌ ‌ 💞🍃@lovely_lifee💞
Ata Shahriyar - Be Moohat Ghasam.mp3
7.63M
♬ـ٨ـﮩـ۸ـﮩღ        🎧به‌موت‌قسم🎧                 ❤️