🗯 #خاطرات یک معلم 😍
❤️اولین خاطره سال ۱۴۰۲ با "اجازه عمو" شروع شد 😄
جشن شکوفه ها با حضور اولیا و دانش آموزان در مدرسه برگزار شد.
در طی مراسم، بچه های کلاس اولی در مراسم هی میگفتن عمو اجازه، عمو اجازه، براشون چند دقیقه توضیح دادم که باید به آقایون معلم بگید آقا اجازه و خانم های معلم بگید خانم اجازه 😊
صحبت هام که تموم شد همه گفتن بله یادگرفتیم.
یکی اومد گفت: عمو اجازه بادکنکم خراب شده 😵💫🤦♂
همه ی اولیا زدن زیر خنده ما هم که دیگه فهمیدیم "سالی که نکوست از بهارش پیداست" 🤭🤭
@Dabestananimation