eitaa logo
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
4.6هزار ویدیو
30 فایل
«پایگاه خبری دامغان نما» دارای پروانهٔ انتشار (به شماره ثبت ۸۸۱۸۴) از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و هیأت نظارت بر مطبوعات آدرس سایت: http://Damqannama.ir آدرس دفتر: پاساژ الماس شهر _ طبقه دوم صاحب امتیاز و مدیر مسئول: علی قریب بلوک 🆔 @A_GharibBolouk
مشاهده در ایتا
دانلود
3.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‍ برای " مسیح شهرمان " " حاج سیّد مسیح شاهچراغی " *** سحر سیما یل آتش به دستان نقیب شهچراغی ، میر مستان پری رویی که در روحش سفر بود به مهر از روشنی صاحب نظر بود رُخش از باغ گُل مستی فزاتر ز جم با ماه و اختر آشناتر فتوّت نامه ها برگی ز باغش سیاوشنامه ها شرحی ز داغش می و افیون افلاطون به جامش هزاران لولی سرخوش غلامش صبوحی خورده ای خورشید دستش جهان با این بلندی بود پستش سحر اندیشه و صاحب کرامت همه شب فکر فردای قیامت بلند اندیش و کوته آرزو ، مرد به صبر و زندگانی از همه فرد مسلمان بود و چون زرتشت روشن کویری بود و چون فردوس گلشن سلیمانی به دیوان بند بسته نمک بر زخم با لبخند بسته همه شب تا سحر دل بود و داغش حضور خطّ هفتم در ایاغش به صبر و حکمت و پاکی و تقوا زمین روشن ز نامش تا ثریّا ز زهرا (س) با محمّد (ص) نسبتش بود به صبر از شوکرانش قسمتش بود یلی کوثر سرشت از می فروشان دعایش حرز جان خرقه پوشان مسیح شهر صددروازه ی ما صحف اندیشه و شیرازه ی ما جهان و هر چه در او بود هیچش تمام کاخها پست از کُریچش فروغ مهر و پاکی در سرشتش به دل چون عارفان نقد بهشتش صبوحی نوش این دیر شب آلود نشیدش ذکر و گنجش عشق معبود بلا را او بلی گو بود و کوچید درخشان تا ابد نامش چو خورشید بخوان حمدی به صدق از جان برایش که روشن دامغان بود از دعایش @Damghan_nama_ir
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
" دامغان شهر عرفا و شعراست " مقام معظم رهبری سلام... با تشکر از لطف و بزرگواری شما و همکاران ارجمند
( تقدیم به پیشگاه "مقام معظّم رهبری" به مناسبت سفرشان به شهرستان دامغان-جمعه 19- آبان ماه-1385) که توفیق دیدارشان نصیبم نبود و نشد. و در همان سفر بود که ایشان فرمودند: "دامغان شهر عرفاء و شعراست."                             ***   ( افسوس ) به فروغی نرسیدیم در این شهر افسوس شور شیرینم از این غم شده چون زهر افسوس بعد آن پیرِ دل آگاه * که یادش خوش باد سخت بی یار و غریبیم در این شهر افسوس کو "معلّم" * که ز مهرش به کنارش باشم زیر خورشید خزان چهره ی آذر افسوس از سر صدق چنان پشت کویر افتادم که صدایم نرسد گوش " ابوذر" افسوس چه کنم گر ننویسم ز غم دل ، غزلی غم همصحبت و این هم غم دیگر افسوس آنچنان تنگ گرفتند حسودان که نشد نفسی عیش کنم با رُخ " رهبر" افسوس بودم امّید که بوسم رُخ همچون قمرش زور بازوی من و سدّ سکندر افسوس گوشه گیریم و تهیدست و به زانوی خیال چون" رضا "رند و نظرباز و سخنور ، افسوس !! شهر عرفاء و شعراء - دوشنبه 22- آبانماه - 1385 پ ن: هر دو * مرحوم : حاج میرزا علی اکبر معلم     @Damghan_nama_ir