『 در محضر شهدا 🇵🇸』
بسم ﷲ الرحمان الرحیم با سلام ✋🏻 دوستان در روز عید #غدیر مسابقہ داریم😎 مسابقہ چند سؤال ساده از ڪتا
⇩💠سؤلات مسابقہ عید غدیر💠⇩
1⃣ در حدیث ثقلین دو چیز گرانبهایی کہ پیامبر نزد مردم گذاشتہ بود ، چہ نام داشتند ؟
¹ اسلام_قرآن
² قرآن_امام علی ؏
³ قرآن_عترت
⁴ عترت_اسلام
2⃣ عمامہ کہ پیامبر (ص) بہ عنوان تاج افتخار در غدیر بر سر امیر المؤمنین قرار داد چہ نام داشت ؟
¹ تاج
² قبعة
³ صحاب
⁴ سحاب
3⃣ مراسم غدیر پس از چند روز بہ پایان رسید
¹ چهار روز
² سہ روز
³ پنج روز
⁴ دو روز
4⃣ مردی زیبا صورت و خوشبویی کہ پس از خطبہ غدیر در کنار مردم ایستاده بود کہ بود
¹ میکائیل
² جبرائیل
³ یکی از اصحاب پیامبر
⁴ اسرافیل
5⃣ اولین کسانی کہ با امیر المؤمنین بیعت کردند چہ کسانی بودند
¹ کسانی کہ زودتر از همہ بیعت خود را شکستند
² یاران واقعی امام
³ دوست داران امام
⁴ مردم عادی
پاسخ سؤلات را ارسال کنید بہ ⇩
@Yarauf6
🕛مهلت : تا پایان امروز 🕛
🎁بہ نفرات برتر هدیہ تعلق می گیرد 🎁
#نشر_دهید
#تبلیغ_غدیر_واجب
#غدیر
● مَن ڪُنت مولاه فھٰذا علیٌ مَولاه ●
💚عید غدیر بࢪ همہ شیعیان جھان مباࢪڪـــ باد 💚
#من_غدیری_ام
#غدیر
#یاعلی
13.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویژه برنامه عید تا عید :)
8⃣ بخش هشتم خطبه غدیر:
🌹پیامبر ص و آیات فضائل شیعه و محبان امام علی علیه السلام و آیات منکران و دشمنان امامت حضرت در خطبه غدیر
✅ دهه امامت و ولایت ١۴۰۰
(عید سعید قربان تا عید سعید غدیر خم)
👆 با سخنرانی حجت الاسلام مهدی عطایی
#درمحضرشهدا🥀
@DarMahzarSHohada313
🌺سلام و وقت بخیر خدمت همه شیعیان مولا علی علیه السلام این عید ولایت بر همگی مبارک باشد. 🌺
🤲انشاءالله روزی بیاد که همه با هم گروه گروه بریم ...🌅
... کجا؟
بریم کوفه !
کجا؟
مسجد کوفه!
چرا؟
بریم مثل غدیر بیعت کنیم!
با کی؟
با وارث ذوالفقار خاتم الاوصیاء و الائمه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف !!!
😌 دست آقا را ببوسیم و بنشینیم یه دل سیر فقط نگاهش کنیم و پشت سرش نماز بخونیم و بعدش بریم کجا؟
🕌 ایوون طلای نجف حرم مولا علی علیه السلام
و بعد چند روز زیارت پدر ، بریم کجا؟
...
🚎 بریم کربلااااااا ☀️
ای خدا یعنی میشه تا از دنیا نرفتیم این روزهای قشنگ را ببینیم؟ 🤲🌷 که دیگه نه کرونا باشه ، نه بیماری های مختلف ، نه فقر و فساد و نه ظلم و جور و بی مهری!
متی ترانا و نراک ...😢
🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹
#درمحضرشهدا🥀
@DarMahzarSHohada313
🔸 حکایت شنیدنی علامه جعفری از جشن غدیر
🔹 مرحوم علامه محمد تقی جعفری نقل می کرد:
🔸یکی از نوه های مرحوم مورخ الدوله سپهر نویسنده کتاب ناسخ التواریخ به منزل ما آمد و اظهار داشت در شب عید غدیر در منزلی در شمال تهران، جشنی برقرار است و علاقه مندم شما هم در آن شرکت کنید. گفت: در این جشن تعداد زیادی از رجال لشکری و کشوری هستند. من تصور می کنم که اگر شما تشریف بیاورید و در آن محفل، مطالبی نیز بفرمایید مؤثر واقع شود.
🔹 محل برگزاری جشن،منزلی بزرگ و تقریبا جنگل مانند بود و بخش هایی از آن،به صورت آب نماهای بسیار بزرگ بود و به هرحال،باغی بود که کمتر نمونه آن را دیده بودم. وارد جلسه شدیم. دیدم سالنی بسیار بزرگ است که انواع و اقسام میوه ها و شیرینی ها جهت پذیرایی از حضار در آن چیده شده است. در ادامه برنامه برخی از اینها آمدند و در وصف امیرالمؤمنین (ع) اشعاری خواندند.برخی از شعرها خوب بود و برخی نیز سطحی نداشت...
🔸 من دیگر خسته شده بودم و بنا داشتم که بلند شوم که از در مجلس سیّدی با ظاهری بسیار ساده وارد شد و حتی کفش خود را برداشت و به داخل آورد که البته در آنجا این کار، خلاف عادت بود و پیدابود که صاحب مجلس و تعدادی دیگر ناراحت شده اند.
🔹عموم حضار به سید نگاهی تحقیر آمیز داشتند. کسی به او احترامی نگذاشت، ولی من در مقابلش به احترام برخاستم و او نیز سری تکان داد. سید،جوان بود و با یک طمأنینه و اطمینان خاصی بر روی زمین نشست و کسی هم تعارف نکرد که روی صندلی بنشیند.
🔸بالاخره نوبت به اشعرالشعرا رسید و از او دعوت کردند که بیاید و اشعارش را بخواند. این شاعر با یک طمطراقی آمد و شروع به قرائت اشعار نمود.
🔹 وقتی بیت اول را خواند هر چند بد نبود ولی سید یک اشکال جدی به آن وارد کرد. اشعرالشعرا محل نگذاشت و بیت دوم را خواند. دوباره سید ایراد گرفت. شاعر همچنان توجه نمی کرد. وقتی بیت سوم را خواند،سید گفت: این هم اشکال دارد. شاعر عصبانی شد و گفت: چرا؟ سید گفت: خوب،این را اول می پرسیدی. الان برایت توضیح می دهم.
🔸 سید بحثی از معانی بیان و صنایع ادبی را به صورت خیلی خلاصه بیان کرد... دیدم که دریایی است بیکران... چند نفر از حضار آمدند و احترام کردند و به زور سید را به بالای مجلس بردند.
🔹 در این هنگام یکی از حضار به سید گفت: اولا خوش آمدید، هر چند که نمیدانیم چطور آمدید. دوم این که آیا خودتان هم شعر می گویید؟ سید گفت: گاهی اوقات. گفتند: می شود یکی از سروده های خود را بخوانید؟ گفت: آری و حتی میتوانم همین الان شعر تازه بگویم. گفتند: پس بفرمایید. گفت: نه، چرا که ممکن است بگویید این اشعار را قبلا گفته ای. شما بگویید که چه بسرایم؟
🔸 اینها با حالت اعجاب آمیز نگاهی به یکدیگر کردند و گفتند: غزلی بگویید در مدح امیرالمؤمنین که دو بیت اول عاشقانه باشد و بیت سوم این باشد که اگر علی به خاری نگاه کند،گلستان می شود و بیت چهارم این باشد که اگر معصیت کاران عالم حتی فرعون توسل به علی پیدا کنند بهره مند می شوند. خلاصه، محدوده را برای او خیلی تنگ کردند.
🔹 سید قبل از شروع نگاهی به حضار کرد که کسی اشعار او را ننویسد. من زیر عبا خودکار و کاغذ را آماده کردم تا اشعار را یادداشت کنم. فهمید اما اعتراضی به من نکرد. سید شعر را این گونه آغاز کرد:
گر شمیمی ز سر طرّه جانان خیزد
تا قیامت ز صبا رایحه جان خیزد
واله ام من که چو ازخواب تو بیدار شوی
زچه رو از سر چشمان تو مژگان خیزد؟
علی عالی اعلا که ز بیم نهلش
روح از کالبد عالم امکان خیزد
گر به خاری کند از قاعده لطف نظر
از بن خار، دو صد روضه رضوان خیزد
گر زند دست به دامان ولایش فرعون
از لحد با دو کف موسی عمران خیزد
داورا! دادگرا! جانب "جدّا" نظری
کز پی مدح تو چون بحر به طوفان خیزد
...
🔸 معلوم شد که اسمش جدّا و قمی است.
🔹 پس از خواندن شعر، سید خطاب به حاضران گفت: آقایان! علی(ع) ازاین جلسات که دور هم بنشینید و انواع غذاها را بخورید و چند بیت هم شعر بخوانید راضی نیست. علی مرد است و مردان را دوست دارد. اگر مرد هستید و مردانگی دارید بروید سراغ محرومان، دردمندان و فقرا. یعنی همان کسانی که مورد عنایت علی بودند. اینجا نشسته اید و غذاها، شیرینی ها و شربت های خوشمزه می خورید بعد می روید خانه و فکر می کنید که در مدح علی شعر گفته اید. صریح بگویم که باید وضعتان را عوض کنید و بروید سراغ محرومان جامعه.
🔸این را گفت و کفش خود را برداشت و از مجلس بیرون رفت.
پس از رفتن او تا مدتی همه بهت زده بودند... آن شب شاهد بودم که تعدادی از آنها بسیار گریه می کردند. آقای سپهر،بعدها می گفت: تعدادی از آنها زندگی شان را تغییر دادند و رفتند و به رسیدگی به محرومان پرداختند.
ابن سینای زمان ص 102 - 97. به نقل از مرحوم سید علی اکبر پرورش.
#درمحضرشهدا🥀
@DarMahzarSHohada313
#خاطرات_جبهه
خيلی شوخ بود . هر وقت بود خنده هم بود . هر جايي بود در هر حالتی دست
بردار نبود . خمپاره كه منفجرشد تركش خورد گفت: «بچه ها ناراحت نباشيد ،
من مي روم عقب،امام تنهانباشد!! »امدادگرها كه می گذاشتندش روی برانكارد
از خنده روده بر شده بودند.
『 در محضر شهدا 🇵🇸』
بسم اللّہ الرحمن الرحیم عرض سلام خدمت اعضای محترم کانال✋🏻 🤩دوستان در آمار ۲۶۰ نفر سورپرایز داری
دوستان فقط ² نفࢪ 🚶🏻♂✨
دوستانتان را بھ کانال خودتان دعوت کنید 😌
#نشر_دهید
لینک دانلود برنامه
کاربردی در مورد
شهدا و علما
برای نصب برنامہ روی متن بالا کلیک کنید
344-fa-hokomate-jahaniye-mahdi.pdf
1.88M
📗 نسخه pdf کتاب «حکومت جهانی مهدی عج»
『 در محضر شهدا 🇵🇸』
بسم اللّہ الرحمن الرحیم عرض سلام خدمت اعضای محترم کانال✋🏻 🤩دوستان در آمار ۲۶۰ نفر سورپرایز داری
عمل بھ قول ⇧😊
منتظر سورپرایز هاے بعدی باشید 🌷
با تشکـــــ🙏🏻ـــــر
بسم اللّہ الرحمن الرحیم
عرض سلام خدمت اعضای محترم کانال✋🏻
🤩دوستان در آمار ۳۰۰ نفر سورپرایز داریم🤩
پی دی اف کتاب او خواهد آمد + پی دی اف کتاب علائم ظهور + فیلم کمتر دیده شده از سخنان شهید صدرزاده 😊
پس زودتر ما را به ۳۰۰ نفر برسونید😌
با تشکـــــ🙏🏼ــــر
پی دی اف کتاب او خواهد آمد
پی دی اف کتاب علائم ظهور
فیلم در مورد شهید صدرزاده
همہ اینها در آمار ۳۰۰ نفر 😊
کانال خودتان را بہ دوستانتان معرفی کنید ☺️
خمپاره که آمد يکي داد مي زد : ساکت شو ! ساکت شو !
تو نمی تونی اشک منو در بياری!!؟؟
رفتم سمت صدا.
ديدم يک نفر انگشت هايش قطع شده . اين حرف را به دست خونی اش می گويد : ساکت شو! ساکت شو! تو ...