eitaa logo
『 در محضر شهدا 🇵🇸』
1.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
139 فایل
بسم‌رب‌الشهدا‌‌♥! 🌸 کپی با ذکر یک صلوات بھ نیت تعجیل در فرج امام‌ زمان (عـج) انجام‌ شود🌸 •خادم‌کانال‌🌷️‌‌⇩ @Shohada3136 @unknown_Soldier_3_13 •خط‌ناشناس📬⇩ @N_darmahzarshohada313 •بایگانی‌محفل‌های‌کانال📁⇩ @B_darMahzarSHohada313
مشاهده در ایتا
دانلود
الهم ارزقنا شھادت را بہ قلبت بچسبان نہ بہ پشت موبایل ❤️
همہ رفتنی اند چقدر خوبہ ڪہ زیبا بریم ❀شهید رسول خلیلی❀
🌺گويند حضرت عيسى بن مريم (ع) نشسته بود و نگاه مى كرد به مرد زارعى كه بيل در دست داشت و مشغول كندن زمين بود. حضرت عرض كرد: خدايا آرزو و اميد را از زارع دور گردان . ناگهان زارع بيل را به يك سو انداخت و در گوشه اى نشست . عيسى عليه السلام عرض كرد: خدايا آرزو را به او بازگردان . زارع حركت كرد و مشغول زارع شد. عيسى عليه السلام از زارع سؤ ال نمود: چرا چنين كردى ؟ گفت: با خود گفتم تو مردى هستى كه عمرت به پايان رسيده ، تا به كى بكار كردن مشغولى ، بيل را به يك طرف انداخته و در گوشه اى نشستم . بعد از لحظاتى با خود گفتم : چرا كار نمى كنى و حال آنكه هنوز جان دارى و به معاش نيازمندى ، پس بكار مشغول شدم. 🥀 @DarMahzarSHohada313
روزی سید بحرالعلوم (ره) برای زیارت در سامرا تنها به راه افتاد؛ در بین راه به این مسئله فكر ميكرد که چگونه گریه بر امام حسین گناهان را می‌آمرزد؟! همان وقت متوجه شخص سوار بر اسبی شد که به او رسید و سلام کرد و پرسید: جناب سید! درباره چه چیز به فکر فرو رفته‌ای؟ اگر مسئله علمی است بفرمایید شاید من هم اهل باشم؟ سید بحرالعلوم فرمود: در این باره فکر می‌کنم که چطور میشود خداوند متعال این همه ثواب به زائرین و گریه کنندگان حضرت سید الشهدا می‌دهد؟! مثلاً در هر قدمی که در راه زیارت بر میدارد ثواب یک حج و یک عمره در نامه عملش نوشته میشود و برای یک قطره اشک تمام گناهان صغیره و کبیره اش آمرزیده میشود! آن سوار عرب فرمود: تعجّب نکن! برای شما مثالی می‌آورم تا مشکل حل شود: سلطانی به همراه درباریان خود به شکار رفت در شکارگاه از بین او و همراهیانش فاصله افتاد و گم شد؛ او از دور خیمه‌ای را دید که در آن پیرزنی با پسرش بودند، آنان در گوشه خیمه بزی شیرده داشتند و از راه مصرف شیرِ این بز، زندگی خود را میگذراندند. وقتی سلطان وارد آنجا شد او را نشناختند، ولی به خاطر پذیرایی از مهمان، تنها داراييشان يعنی بز را سربریده و کباب کردند. سلطان شب را همانجا خوابید و روز بعد از آنان جدا شد و هر طوری بود خود را به درباریان رسانید و جریان را برای آنان نقل کرد و پرسید: اگر بخواهم پاداش مهمان نوازی پیرزن و فرزندش را بدهم، چه عملی باید انجام بدهم؟ یکی از حضّار گفت: صد گوسفند به او بدهید. دیگری گفت: صد گوسفند و صد اشرفی بدهید. یکی از وزرا گفت: فلان مزرعه را به ایشان بدهید. . سلطان گفت: هر چه بدهم کم است! حتی اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم باز در نهایت مقابله به مثل کرده‌ام، زیرا آنها هر چه را که داشتند به من دادند من هم باید هر چه را که دارم به آنان بدهم تا سر به سر شود! بعد سوار به سیّد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم حضرت سیدالشهدا هر چه از مال و منال و اهل و عیال و پسر و برادر و دختر، خواهر و سر و پیکر داشت همه را در راه خدا داد، پس اگر خداوند به زائرین و گریه کنندگان آن همه اجر و ثواب بدهد، نباید تعجب نمود چون خدا که خداییش را نمی‌تواند به سید الشهداء بدهد پس هر کاری که می‌تواند انجام می‌دهد یعنی با صرفنظر از مقام عالی خودش به زوار و گریه کنندگان آن حضرت عنایت می‌کند، در عین حال اینها را جزای کامل برای فداکاران حضرت نمیداند. شخص عرب این مطالب به سید بحرالعلوم فرمود و از نظر غایب شد. 🥀 @DarMahzarSHohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شھید شدن اتفاقے نیست اینطور نیست ڪہ بگویے:گلولہ اے خورد و مُرد.. شهــــید... رضایت نامہ دارد... و رضایت نامہ اش را اول حسین(ع) و علمدارش امضا میڪنند... بعد مُھر حضرت زهـــــرا(س)میخورد... شهـــید... قبل از همہ چیز دنیایش را بہ قربانگاه برده... او زیر نگاه مستقیم خدا زندگے ڪرده... شھادت اتفاقے نیست... سعادتے ست ڪہ نصیب هرڪسے نمیشود.. باید شهیدانہ زندگے ڪنے تا شهیدانہ بمیری...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نام : شهید جواد الله کرم تولد : 2 / تیر / 1360 محل تولد : تهران _ مهرآباد شهادت : 19 / اردیبهشت / 1395 محل شهادت : سوریه _ حلب سن : 35 مزار : تهران _ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) _ قطعه 50
『 در محضر شهدا 🇵🇸』
نام : شهید جواد الله کرم تولد : 2 / تیر / 1360 محل تولد : تهران _ مهرآباد شهادت : 19 / اردیبهشت / 1
خلاصه ای از زندگی : سلام به همگی من جواد الله کرم هستم . خداروشکر از همون اول مادرم خیلی مراعات می کرد که بدون وضو به من شیر ندهد و همین امر و تربیت درست والدینم ، باعث شد که سرگرمی روزهای کودکی و نوجوانی من مسجد باشد . اخلاق برای من خیلی مهم بود حتی در جلسه خواستگاری هم به همسرم گفتم که اخلاق برای من مهمترین چیزه و کسی که اخلاق نداره ایمان نداره . یادمه شب عروسیم پا به مجلس خانم ها نذاشتم ، از قبل قرارمان همین بود . به نظرم خیلی اشتباه است داماد به مجلس خانم ها بیاید ، هم مهمان ها به سختی می افتند ، هم داماد موذب می شود . قاب عکسی ازم را که همان روز در آتلیه گرفته بودیم آماده کردند و در مجلس گرداندند . فرزندانم ، زهرا و علی اکبر حاصل این ازدواج هستند . من لیسانس و کار و زندگی خودم را داشتم اما با آغاز جنگ سوریه از سال 1390 داوطلبانه راهی این کشور شدم و از جمله مستشاران و نظامیان زبده ی ایرانی به حساب می آمدم . یکی از مهمترین دلایلم برای رفتن به سوریه این بود که اگر به سوریه نرویم باید در ایران با دشمن رو به رو شویم . اعتقاد داشتم که حتی اگر حرم حضرت زینب (س) هم در سوریه نبود باید می رفتم و چیزی از اهمیت رفتنم کم نمی شد چه برسد به اینکه بحث حرم هم پیش آمده بود . سوریه محور مقاومت ما است اگر از دست برود خطر بزرگی برای انقلاب اسلامی است و از طرف دیگر غرور و غیرتم اجازه نمی داد که زنان و کودکان مسلمان در این کشور بی دفاع و بی سرپناه بمانند . در سال های 93 و 94 در سوریه سه بار مجروح شدم ولی دوباره به جبهه ها بازگشتم و در نهایت در 19 اردیبهشت سال 95 و در زمان آتش بس ، با گلوله ی تکفیری ها در جنوب غربی حلب به دیدار یار رفتم و پیکرم نیز در منطقه ماند و در زمره شهدای جاویدالاثر قرار داشتم تا اینکه بعد از چهارسال پیکرم شناسایی شد و به وطن و آغوش خانواده ام بازگشت . همسر شهید : برایمان جا افتاده بود که آقا جواد خانواده‌ اش را دوست دارد اما تکلیف را مهمتر از خانواده می‌ داند برای همین هرگز مانع رفتنش به ماموریت نشدیم . خیلی به بالا بردن سطح سواد خانواده اهمیت می داد ، معتقد بود که حزب اللهی باید با سواد باشه وگرنه عرصه های علمی در مملکت شیعه دست آدم های ناصالح می افتد . به فضل خدا ایشان به من در زمینه تحصیل خیلی کمک کرد . در حقیقت مشوق اصلی برای درس خواندنم خودش بود . زمانی که خانه بود سر بچه ها را گرم می کرد و به امور خانه می رسید تا بتوانم درسم را بخوانم . وقتی در مقطع دکتری در دانشگاه تربیت مدرس پذیرفته شدم خیلی خوشحال شد . همرزم شهید : شب بود ، همه جمع نشسته بودیم و داشتیم شوخی می‌کردیم ، جواد گفت : بچه‌ ها امشب کمتر شوخی کنید . تعجب کردم ، به شوخی گفتم : جواد نکنه داری شهید می‌شی . گفت : آره نزدیکه ... هاج و واج مانده بودیم چه بگوییم . همه لحظه ‌ای سکوت کردند . یکی از بچه‌ ها دوربین آورد و گفت : بگذار چند تا عکس بگیریم . قبول کرد ، نشستیم چند تا عکس مجلسی انداختیم و فرداش جواد شهید شد ... همرزم شهید : با اینکه فرمانده بود و همه گوش به فرمانش ولی در عملیات های سخت بعد از تشریح دقیق منطقه و دشمن ، راه می افتاد می گفت دارم می روم هر کس می خواهد بیایید ، کسی را صدا نمی زد ، نگاه نمی کرد چند نفر دنبالش می آیدند . در چشم جواد هیچ ترسی وجود نداشت . سخن شهید : مهم نیست چه مسیولیتی داریم و کجا هستیم هرجا که هستیم باید درست انجام وظیفه کنیم . 🥀 @DarMahzarSHohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نام کتاب : اسیر کوچک نویسنده : آقای حسین نیری انتشارات : سوره مهر تعداد صفحات : 134 خلاصه ای از کتاب : اسیر کوچک روایتی تازه از جنگ تحمیلی از زبان کوچکترین اسیر آن است . این راوی همراه خانواده‌ اش اسیر دشمن می‌شود . این اسیر کوچک از جابه‌ جایی‌هایشان در اردوگاه‌های مختلف ، از خانواده‌های اسیر دیگر و از شرایط خانواده‌ها در اردوگاه‌های دشمن صحبت می‌کند . غلامرضا رضازاده درباره اتفاقاتی چون دیدار با نمایندگان صلیب سرخ و اتفاقاتی که پس از آن می‌افتد و دیدار با شهید تندگویان توضیحاتی می‌دهد . از اتفاقات جالب دیگری که در این کتاب روایت شده موضوع دیدار معاون نخست ‌وزیر عراق ، طه یاسین رمضان از اردوگاه و گفت‌‌و‌گو با او است . 🥀 @DarMahzarSHohada313
خدایا ڪلام آخر ما را یا مھدی و یا زهرا قرار بده
مس قرآن(بخش دوم) تماس موی انسان با خط قرآن بدون وضو اشکال ندارد. (مطابق با فتاوای آیت الله خامنه ای (مدضله))
باسمه تعالی چله ی حدیث علوی امیرالمومنین: هرکس در دارایی اش دو شریک دارد : وارث و حوادث.
زندگی سراسر آزمونــ استــ و شھادت مھر قبولی ‌‌♥ #شھادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهدا سنگ نشانند که ره گم نشود 🥀 @DarMahzarSHohada313
خمیده راه رفتند تا امروز بتوانیم راست راست راه برویم «برای شادی روح شهدا صلوات» 🥀 @DarMahzarSHohada313
شهید گمنام خوشنام تویی گمنام منم 🥀 @DarMahzarSHohada313
شهید احمد علی نیری: تا میتوانی دقت کن که گناه نکنی تا میتوانی مراقب اعمالت باش آن وقت خواهی دید که همه ی زمان و مکان در خدمت تو خواهند بود. 🥀 @DarMahzarSHohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_507584178.mp3
3.62M
☀️ بسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم ☀️ ❇️ الَهِي عَظُمَ البَلاءُ وَ بَرِحَ الخَفَاءُ 🔶 و انكَشَفَ الغِطَاءُ وَ انقَطَعَ الرَّجَاءُ ❇️ و ضَاقَتِ الأَرضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ 🔶 و أَنتَ المُستَعَانُ وَ إِلَيكَ المُشتَكَى ❇️ و عَلَيكَ المُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ 🔶 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ❇️ أولِي‌الأَمرِالَّذِينَ‌فَرَضتَ‌عَلَينَا طَاعَتَهُم 🔶 و عَرَّفتَنَا بِذَلِكَ مَنزِلَتَهُم ❇️ ففَرِّج عَنَّا بِحَقِّهِم فَرَجا عَاجِلا 🔶 قرِيبا كَلَمحِ البَصَرِ أَو هُوَ أَقرَبُ ❇️ يا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ 🔶 اكفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ ❇️ و انصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ 🔶 يا مَولانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ ❇️ الغَوثَ الغَوثَ الغَوثَ 🔶 أدرِكنِي أَدرِكنِي أَدرِكنِي ❇️ السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ 🔶 العَجَلَ العَجَلَ العَجَلَ ❇️ يا أَرحَمَ الرَّاحِمِينَ بحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ التماس دعا 😊🙏 🥀 @DarMahzarSHohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا