eitaa logo
『 در محضر شهدا 🇵🇸』
1.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
139 فایل
بسم‌رب‌الشهدا‌‌♥! 🌸 کپی با ذکر یک صلوات بھ نیت تعجیل در فرج امام‌ زمان (عـج) انجام‌ شود🌸 •خادم‌کانال‌🌷️‌‌⇩ @Shohada3136 @unknown_Soldier_3_13 •خط‌ناشناس📬⇩ @N_darmahzarshohada313 •بایگانی‌محفل‌های‌کانال📁⇩ @B_darMahzarSHohada313
مشاهده در ایتا
دانلود
💚دُوْشَنْبِهْ هٰایِ اِمٰامْ حَسَنْیٓ💚 بساط گریه ی هیئت ز برکت حسن💚 است تمام ماه محرم روایت حسن💚 است
سلام علیکم بله حتماً😊 رفقا اعضاشون رو زیاد کنید😊☟ @siahkali1368
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_507584178.mp3
3.62M
☀️ بسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم ☀️ ❇️ الَهِي عَظُمَ البَلاءُ وَ بَرِحَ الخَفَاءُ 🔶 و انكَشَفَ الغِطَاءُ وَ انقَطَعَ الرَّجَاءُ ❇️ و ضَاقَتِ الأَرضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ 🔶 و أَنتَ المُستَعَانُ وَ إِلَيكَ المُشتَكَى ❇️ و عَلَيكَ المُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ 🔶 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ❇️ أولِي‌الأَمرِالَّذِينَ‌فَرَضتَ‌عَلَينَا طَاعَتَهُم 🔶 و عَرَّفتَنَا بِذَلِكَ مَنزِلَتَهُم ❇️ ففَرِّج عَنَّا بِحَقِّهِم فَرَجا عَاجِلا 🔶 قرِيبا كَلَمحِ البَصَرِ أَو هُوَ أَقرَبُ ❇️ يا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ 🔶 اكفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ ❇️ و انصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ 🔶 يا مَولانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ ❇️ الغَوثَ الغَوثَ الغَوثَ 🔶 أدرِكنِي أَدرِكنِي أَدرِكنِي ❇️ السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ 🔶 العَجَلَ العَجَلَ العَجَلَ ❇️ يا أَرحَمَ الرَّاحِمِينَ بحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ التماس دعا 😊🙏 🥀 @DarMahzarSHohada313
💕 -🖤✨- -میگفت‌شب‌قبل‌ازخواب..؛ باامام‌زمان‌حرف‌بـزنیدتـااگھ‌توخواب حضرتِ‌عزرائیل‌اومدسراغتـون..؛😥 آخرین‌اعمـالتون‌حرف‌زدن‌بـاامام‌زمان باشه (: -الحق‌کھ‌زيباگفت (: ─━━ ❲⇝🌸⇜❳ ━━─ @DarMahzarSHohada313
•°🌱 حسین جان✨ لب باز می‌کنم، سخنم گریه می کند با ما چه کرده دوری‌ات ای بهتر از بهشت... شبتون حسینی 🌙 🦋 @DarMahzarSHohada313 🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『 در محضر شهدا 🇵🇸』
من حسینی ❤️ شده دست امام حسنم💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Dua Ahd.mp3
21.06M
بسم رب الشهداء💚🌷 به وقت قرار مهدوی💔 خواندن 💚دعای عهد💚 با صدای استاد علی فانی💛 هر روز صبح فقط و فقط ۸ دقیقه از وقت خود را برای امام زمان (عج) اختصاص دهید.🌷💚🌸 همه گویند به امید ظهورش صلوات😔💔 کاش این جمعه بگویند به تبریک ظهورش صلوات💚😊 التماس دعا🙏🤲 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 💚در مـحـضــر شـهـــدا💚 @DarMahzarSHohada313
💠دعای عهد💠 اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْکرْسِىِّ الرَّفيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْأِنْجيلِ وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِکةِ الْمُقَرَّبينَ وَالْأَنْبِيآءِ وَالْمُرْسَلينَ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک بِوَجْهِک الْکريمِ، وَبِنُورِ وَجْهِک‏ الْمُنيرِ، وَمُلْکک الْقَديمِ، يا حَىُّ يا قَيومُ، اَسْئَلُک بِاسْمِک الَّذى‏ اَشْرَقَتْ‏ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَبِاسْمِک الَّذى‏ يصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ‏ وَالْأخِرُونَ، يا حَياً قَبْلَ کلِّ حَىٍّ وَيا حَياً بَعْدَ کلِّ حَىٍّ، وَيا حَياً حينَ لا حَىَّ ،يا مُحْيىَ الْمَوْتى‏ وَمُميتَ الْأَحْيآءِ، يا حَىُّ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، 1 اَللّهُمَ‏ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقآئِمَ بِاَمْرِک، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيهِ و عَلى‏ ابآئِهِ الطَّاهِرينَ، عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ فى‏ مَشارِقِ‏ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها، سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّى‏ وَعَنْ‏ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَمِدادَ کلِماتِهِ، وَما اَحْصاهُ‏ عِلْمُهُ وَاَحاطَ بِهِ کتابُهُ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اُجَدِّدُ لَهُ فى‏ صَبيحَةِ يوْمى‏ هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيامى‏، عَهْداً وَعَقْداً وَبَيعَةً لَهُ فى‏ عُنُقى‏، لا اَحُولُ‏ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً، 2 اَللّهُمَّ اجْعَلْنى‏ مِنْ اَنْصارِهِ وَاَعْوانِهِ، وَالذَّابّينَ‏ عَنْهُ، وَالْمُسارِعينَ اِلَيهِ فى‏ قَضآءِ حَوآئِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلينَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامينَ عَنْهُ، وَالسَّابِقينَ اِلى‏ اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَينَ يدَيهِ، اَللّهُمَّ اِنْ حالَ بَينى‏ وَبَينَهُ الْمَوْتُ الَّذى‏ جَعَلْتَهُ عَلى‏ عِبادِک حَتْماً مَقْضِياً، فَاَخْرِجْنى‏ مِنْ قَبْرى‏ مُؤْتَزِراً کفَنى‏، شاهِراً سَيفى‏، مُجَرِّداً قَناتى‏، مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدَّاعى‏ فِى الْحاضِرِ وَالْبادى‏، اَللّهُمَّ اَرِنىِ‏ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ، وَاکحَلْ ناظِرى‏ بِنَظْرَةٍ منِّى‏ اِلَيهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ، وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَاَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُک بى‏ مَحَجَّتَهُ‏ وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ، وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، 3 وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَک، وَاَحْىِ بِهِ عِبادَک، فَاِنَّک قُلْتَ وَقَوْلُک الْحَقُّ، ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کسَبَتْ‏ اَيدِى النَّاسِ، فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِيک وَابْنَ بِنْتِ نَبِيک الْمُسَمّى‏ بِاسْمِ‏ رَسُولِک، حَتّى‏ لا يظْفَرَ بِشَىْ‏ءٍ مِنَ الْباطِلِ اِلاَّ مَزَّقَهُ، وَيحِقَّ الْحَقَ‏ وَيحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اَللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِک، وَناصِراً لِمَنْ لا يجِدُ لَهُ ناصِراً غَيرَک، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْکامِ کتابِک، وَمُشَيداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِک، وَسُنَنِ نَبِيک صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ‏ اَللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَاْسِ الْمُعْتَدينَ 4 اَللّهُمَّ وَسُرَّ نَبِيک مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَآلِهِ بِرُؤْيتِهِ، وَمَنْ تَبِعَهُ عَلى‏ دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ، اَللّهُمَّ اکشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ يرَوْنَهُ بَعيداً وَنَريهُ قَريباً بِرَحْمَتِک يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ. 5 پس سه مرتبه دست بر ران راست خود بزنید و در هر مرتبه‏ بگویید: «اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يا مَوْلاىَ يا صــاحِبَ الزَّمــانِ» 6
♥ ² شھریور شھادت شھید سید علی اندرزگو گرامی باد ♥ ✨ شادے ࢪوح شھدا صلوات ✨
منــ آشوبم... آرامشــ تو هستی 💚
آقا مھدے زرنگ بود در هر زمانی ڪہ وقت دعا بود برای شھادتش دعا می ڪرد •••﴿همسر شهید ﴾‌‌••• ♥ ‌♥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آنچه کہ بہ خاطرش به کانال ما دعوت شده اید😊⇩ + مصاحبہ هاے کانال با خانواده شھدا ⇩ لیست مصاحبہ هاے ڪانال در محضر شھدا با خانواده محترم شھدا🌱‌‌⇩ ¹- مصاحبہ بـا پدر شھید محمود شفیعی♥⇩ https://eitaa.com/DarMahzarSHohada313/10064 ²- مصاحبہ با همسر شھید نوید صفرے♥⇩ https://eitaa.com/DarMahzarSHohada313/11162 ³- مصاحبہ با پدر شھید عبدالرحیم فیروز آبادے♥⇩ https://eitaa.com/DarMahzarSHohada313/12404 ⁴- مصاحبہ با پدر شھید محمد هادے امینی♥⇩ https://eitaa.com/DarMahzarSHohada313/12993 ⁵- مصاحبہ با پدر شھید علی آقا عبداللهی♥‌⇩ https://eitaa.com/DarMahzarSHohada313/15883 ⁶-مصاحبہ با برادر شھید حسین ولایتی فر ♥⇩ https://eitaa.com/DarMahzarSHohada313/17890 ⁷- مصاحبہ با همسر شھید مصطفی نبی لو♥⇩ https://eitaa.com/DarMahzarSHohada313/19193 ⁸- مصاحبہ با مادر شھید امیر سلیمانی♥⇩ https://eitaa.com/DarMahzarSHohada313/20321 ⁹- مصاحبه با پدر شھید حسین هریرے♥⇩ https://eitaa.com/DarMahzarSHohada313/21293 ¹⁰- مصاحبه با مادر شھید عارف کاید خورده ♥⇩ https://eitaa.com/DarMahzarSHohada313/22993 ¹¹-مصاحبہ با پدر شهید حامد جوانی ♥‌⇩ https://eitaa.com/DarMahzarSHohada313/25702 ¹²- مصاحبہ با مادر شهید حسین اجاقی♥⇩ https://eitaa.com/DarMahzarSHohada313/27143 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ آنچه که به خاطرش به کانال ما دعوت شده اید 😊👇 شھیدے که برنامه فرزندش را امضا کرد😍⇩ https://eitaa.com/DarMahzarSHohada313/24215 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ شھیدے کہ پس از زنده شدن اعدام شد😱⇩ https://eitaa.com/DarMahzarSHohada313/17111 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ شهیدی کہ در قبر خندید 😍⇩ https://eitaa.com/DarMahzarSHohada313/9190 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ شھیدی کہ نحوه شھادت اش را نقاشی کرده بود ♥⇩ https://eitaa.com/DarMahzarSHohada313/9305 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ ماجرای خواب رهبر انقلاب در مورد ظهور امام زمان (عج)‌⇩😍 https://eitaa.com/DarMahzarSHohada313/10555 🥀 @DarMahzarSHohada313
🍃چرا_یاعلی_هنگام_خداحافظی ✍🏻...از پيغمبر سئوال شد:يارسول الله،ما وقتي صحبتمون،حرفمون با يکي تموم ميشه، پايان کلاممون، او را به خدا مي سپاريم، به بيان پارسي مي گوييم:خداحافظ و به زبان عربي مي گوييم:في امان الله اگر بدون خداحافظي کردن، در وسط سخن گفتن از او جدا بشيم،نوعي بي ادبي مي پنداريم... ✍🏻...شما وقتي در معراج با خدا هم صحبت شديد ، پايان جمله که نمي توانستيد به ذات خدا عرضه بداريد:تو را به خدا مي سپارم!آخرين جمله ي رد و بدل شده ، بين شما و خدا چه بود؟ ✍🏻...حضرت فرمودند:پايان صحبت،خداوند سبحان به من "ياعلي" گفت،من نيز به خداي خود "يا علي" گفتم.اين آخرين جمله بين من و ذات مقدس خدا بود. 📚منبع: ٧١ 🥀 @DarMahzarSHohada313
ماجرای اشنایی امام علی(ع) وقنبرغلام امام علی(ع) 💠 جوان کافری عاشق دختر عمویش شد، عمویش پادشاه حبشه بود. جوان رفت پیش عمو و گفت: عمو جان من عاشق دخترت شده‌ام، آمدم برای خواستگاری. پادشاه گفت حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است. گفت عمو هر چه باشد من می‌پذیرم شاه گفت: در شهر بدی‌ها (مدینه) دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری آنوقت دختر از آن تو، جوان گفت عمو جان این دشمن تو اسمش چیست، گفت اسم زیاد دارد ولی بیشتر او را به نام علی بن ابیطالب می‌شناسند جوان فوراً اسب را زین کرد با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر بدی‌ها شد. به بالای تپه‌ی شهر که رسید دید در نخلستان، جوان عربی در حال باغبانی و بیل زدن است. به نزدیک جوان رفت. گفت: ای مرد عرب تو علی را می‌شناسی؟ گفت: تو را با علی چه کار است؟ گفت: آمده‌ام سرش را برای عمویم که پادشاه حبشه است ببرم چون مهر دخترش کرده است. گفت: تو حریف علی نمی‌شوی. گفت: مگر علی را می‌شناسی؟ گفت: بله من هر روز با او هستم و هر روز او را می‌بینم. گفت: مگر علی چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او را از تن جدا کنم؟! گفت قدی دارد به اندازه‌ی قد من، هیکلی هم‌هیکل من. گفت: خب اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست. مرد عرب گفت: اول باید بتوانی مرا شکست بدهی تا علی را به تو نشان بدهم. خب چه برای شکست علی داری؟ گفت: شمشیر و تیر و کمان و سنان. گفت: پس آماده باش، جوان خنده‌ی بلندی کرد و گفت: تو با این بیل می‌خواهی مرا شکست دهی؟ پس آماده باش. شمشیر را از نیام کشید. گفت: اسمت چیست؟ مرد عرب جواب داد: عبدالله. پرسید: نام تو چیست؟ گفت: فتاح، و با شمشیر به عبدالله حمله کرد. عبدالله در یک چشم به هم زدن، کتف و بازوی جوان کافر را گرفت و به آسمان بلند کرد و به زمین زد و با خنجر خود جوان خواست تا او را بکشد که دید جوان از چشم‌هایش اشک می‌آید. گفت: چرا گریه می‌کنی؟ جوان گفت: من عاشق دختر عمویم بودم آمده بودم تا سر علی را ببرم برای عمویم تا دخترش را به من بدهد، حالا دارم به دست تو کشته می‌شوم. مرد عرب، جوان را بلند کرد، گفت: بیا این شمشیر، سر مرا برای عمویت ببر. گفت: مگر تو کی هستی؟ گفت: منم اسدالله الغالب علی بن ابیطالب، که اگر من بتوانم دل بنده‌ای از بندگان خدا را شاد کنم، حاضرم سر من مهر دختر عمویت شود. جوان، بلند بلند زد زیر گریه و به پای مولای دو عالم افتاد و گفت من می‌خواهم از امروز، غلام تو شوم یا علی. پس فتاح شد قنبر غلام علی بن ابیطالب 📚بحارالانوار ج3 ص 211 امالی شیخ صدوق ‌🥀 @DarMahzarSHohada313
📝داستان علامه امینی و عذاب شمر: علامه امینی ارادت خالصانه ای به اهل بیت عصمت و طهارت داشت. آقازاده محترم ایشان آقای شیخ رضا امینی نقل می کرد: پدرم در آخرین بیماری روی تخت در تهران خوابیده بود؛ به من فرمود: رضا، من این داغ و عقده دلم را از کربلا نگشوده ام؛ من برای سید الشهداء علیه السلام در عمرم، گریه سیری نکرده ام؛ با خداوند برای سید الشهداء (ع) در عمرم، گریه سیری نکرده ام؛ با خداوند عهد کرده ام که اگر خوب شدم؛ پنج سال در کربلا ساکن شوم؛ شاید گریه سیری بکنم و این عقده دلم را به پایان برم. ولی رحلت ایشان، مجال نداد؛ گویا امام حسین علیه السلام به خاطر محبتی که به او داشت. راضی به این همه سوز و گذاز و سوختگی و گریه سوزان او نبود. در اینجا یکی از رویاهای عجیب علامه امینی را که حاکی از رابطه مخصوص او با خاندان نقل می کنیم. او می گوید: مدتها فکر می کنم که خداوند چگونه شمر را عذاب می کند و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت الشهداء، امام حسین علیه السلام را چگونه به او می دهد؟ شب هنگام در عالم دیدم، آقا امیر المؤمنین علیه السلام در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستاده ام. دو کوزه نزد ایشان بود. فرمود: این کوزه ها را بردار و برو از آنجا بیاور. اشاره به محلی فرمود که بسیار با صفا و طراوت بود؛ استخری پر آب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود، و صفا و شادابی محیط و گیاهان، قابل بیان و وصف نیست. کوزه ها را بر داشته، رو به آن محل نهادم؛ آنها را پر آب نمودم و حرکت کردم تا به خدمت آقا امیر المؤمنین باز گردم. ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده است و هر الحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر می شود. دیدم از دور کسی رو به من می آید. هر چه او به من نزدیکتر می شود هوا گرمتر می گردد؛ گویی همه این حرارت از آتش اوست. در خواب به من الهام شد. که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهداء علیه السلام است. وقتی به من رسید. دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست. آن ملعون هم از شدت تشنگی، به هلاکت نزدیک شده بود رو به من نمود که از من آب را بگیرد. مانع شدم و گفتم، اگر هلاک هم شوم نمی گذارم از این آب قطره ای بنوشد. حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می نمودم .دیدم اکنون کوزه ها را از دست من می گیرد؛ آنهارا به هم کوبیدم. کوزه ها شکست و آب آنها به زمین ریخت. چنان آب کوزه ها بخار شد که گویی قطره آبی در آنها نبوده است. او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد. من بی اندازه غمگین و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آن استخر بیاشامد و سیراب گردد. به مجرد رسیدن او به استخر، چنان آب استخر ناپدید شد که گویی سالها است یک قطره آب در آن نبوده است؛ درختان هم خشکیده بودند. او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت هر چه دورتر می شد، هوا رو به صافی و شادابی رفت و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند. به حضور حضرت علی علیه السلام شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب می دهد. اگر یک قطره آب آن استخر را می نوشید از هر زهری تلختر، و از هر عذابی برای او درد ناک تر بود. بعد از این فرمایش، از خواب بیدار شدم. 🥀 @DarMahzarSHohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نام کتاب : ابوعلی کجاست؟ نویسنده : آقای محمدمهدی رحیمی انتشارات : معارف تعداد صفحات : 144 خلاصه ای از کتاب : در مقدمه این کتاب می‌خوانیم : ابوعلی کجاست ؟ این سؤال را سه دسته می‌پرسند : دستۀ اول داعشی‌ها و فتنه‌ گران تکفیری هستند که در عملیات بصر‌الحریر، عکس شاخص فاطمیون دستشان بود و دربه ‌در دنبال ابوعلی می‌گشتند . آنها مدام با ترس از اسرا می‌پرسیدند ابوعلی کجاست ؟ دستۀ دوم دلبستگان به مذاکره و لبخند دشمن‌ اند که از رزم ابوعلی و امثال او متعجب ‌اند و در‌حال تمسخر . به اینها باشد ، کل توان دفاعی کشور را تعطیل می‌کنند و ابوعلی‌ها را تنها می‌گذارند . دستۀ سوم با افسوس و آرزو می‌گویند : « وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ » و افسوس می‌خورند و آرزو می‌کنند که مانند ابوعلی، روزی‌خور آستان الهی شوند و جاودانه بمانند . کتاب ابوعلی کجاست؟ حاصل ده‌ ساعت گفت‌وگو با مرتضی عطایی (ابوعلی) از رزمندگان لشکر فاطمیون است . این مصاحبه‌ها در مرداد‌95 در شهر مشهد ضبط شد تا در کتاب خاطرات شهید مصطفی صدرزاده استفاده شود ، اما با شهادت ایشان فرصتی برای چاپ خاطرات ابوعلی پیش آمد تا دستۀ اول و دوم و سوم ، سؤالشان را دوباره بپرسند که ابوعلی کجاست ؟ 🥀 @DarMahzarSHohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نام : شهید محمدصادق امانی تولد : 1309 محل تولد : تهران شهادت : 26 / خرداد / 1344 محل شهادت : اعدام توسط دادگاه نظامی رژیم پهلوی سن : 35 مزار : تهران _ شهرری _ قبرستان ابن بابویه خلاصه ای از زندگی : بسم الله الرحمن الرحیم من محمد صادق امانی متولد تهران و از کسبه بازار تهران بودم . در روزهای جمعه به بچه های زیادی درس اخلاق می دادم . در جوانی با سید مجتبی نواب صفوی آشنا شدم و به گروه فدائیان اسلام پیوستم . من در گروه شیعیان فعالیت داشتم و پس از آن با نظر سید روح‌ الله خمینی به همراه جمعی اقدام به تأسیس موتلفه اسلامی کردم و پس از مدتی رهبری شاخه نظامی موتلفه را عهده ‌دار شدم و طراح عملیات ترور حسنعلی منصور بودم . پس از واقعه کشته شدن منصور، تحت پیگرد قرار گرفتم و پس از ده روز یعنی روز یازدهم بهمن ماه 1343 در منزل ابوالقاسم رضوی فرد دستگیر و به دنبال آن در دادگاه نظامی شاه به همراه محمد بخارایی ، مرتضی نیک نژاد و رضا صفار هرندی به اعدام محکوم شدیم .
『 در محضر شهدا 🇵🇸』
نام : شهید محمدصادق امانی تولد : 1309 محل تولد : تهران شهادت : 26 / خرداد / 1344 محل شهادت : اعدام
برادر شهید : لحظات قبل از شهادت در پاسخ به درخواست من براي نجات وي از زندان گفت : اكنون فرصتي به دست آمده است كه ممكن است در آينده به دست نيايد موقعيت خاصي است كه مي خواهم از آن استفاده كنم وشهيد بشوم وتاكيد كرد كه هيچ اقدامي براي من انجام ندهيد . برادرزاده شهید : بعد از شهادت شهدای ۲۷ مرداد ، پیکر چهار شهید بزرگوار را به مسگرآباد دوم بردند و در جایی دفن کردند که جدای از همدیگر بود و اجازه هم ندادند سنگ قبر بگذاریم . با تمام این‌ها هر شب جمعه که به مسگرآباد دوم می‌رفتیم ، دوستان این شهدا می‌ آمدند و آنجا را به صورت گنبدی سنگ می‌گذاشتند ، هفته بعد که می‌ آمدیم گنبد را خراب کرده بودند و دو مرتبه این‌ها سنگ می‌گذاشتند! تا سال 1355 که اخویِ شهید محمد بخارایی و عمویم حاج‌ آقا هادی امانی رفتند و شرعا اجازه گرفتند و پیکر‌ها را به مسجد حاج ماشاءالله در قبرستان ابن بابویه بردیم و الان پیکر‌ها در ایوان این مسجد دفن هستند . رژیم می‌ خواست به خاطر این چهار شهید و شهدای ۱۵ خرداد که همه را آنجا دفن کرده بود ، این منطقه را کلا از بین ببرد و پارک درست کند . من و حاج‌ آقا هادی و قاسم آقای بخارایی به مسگرآباد دوم رفتیم . جنازه‌ها را آخر مسگرآباد دوم دفن کرده بودند . نزدیک غروب بود . به‌ قدری هم سریع کار را انجام دادیم که وقتی به مسجد سید ماشاءالله در ابن ‌بابویه رفتیم ، یکی دو ساعت از شب بیشتر نگذشته بود . تاجایی که یادم هست ، خیلی سریع کار را انجام دادیم . هر کدام ‌مان چهار بیل و چهار کلنگ برده و کفن‌ها را آماده کرده بودیم و سریع این کار را انجام دادیم . اگر اشتباه نکنم یک ساعت بیشتر طول نکشید و آن‌ها را بردیم به مسجد سید ماشاءالله و صبح زود برگشتیم . قبر‌ها را کنده بودند و سریع جنازه‌ها را دفن کردیم و چهار سنگ هم گذاشتیم که فقط مشخص باشند . بخشی از وصیت نامه : سرلوحه وظائف بشری معرفت بخدا و آشنایی با فرستادگان او و آموختن وظیفه بندگی از مکتب پیغمبران و جانشینان ایشان است و سپس باخلاص عمل کردن و اعبد ربک حتی یاتیک الیقین و این روش تا لحظه مرگ ادامه دادن و بسی و مقصود از حب و دوستی اهلبیت مطهر پیغمبر صلی اله علیه و علیهم اجمعین همان اطاعت و فرمانبرداری ایشانست که «مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مَغْفُوراً لَهُ» هرکه براین دوستی و اطاعت بمیرد آمرزیده از دنیا رفته . کلید سعادتهای جهان فانی و باقی در همین چند خط مستور است «الثقه بالله علم و حلم مال و سخاء فقر و صبر» شعار زندگی تو باشد خدای سرانجام نیکت دهد و مجمع انس ما را در بهشت جاوید خود برقرار کند الله یحافظک و یهدیک الی صراط مستقیم الی یوم الدین انشاءالله . 🥀 @DarMahzarSHohada313
بچہ ای کہ از کودکی با آرزوی شھادت بزرگ نشہ با ترس از مرگ بزرگ میشہ ‌(: