🌊
نگاه، لب به سخن دیدن از زبان دل است
لطیف تر ز غزلهای ناب و پُر سِلِه است
نگاه، حُسن شروعش وسیع چون دریا
وداع پر ز امیدش، غروب زلزله است
نگاه، مِهر شکیبا، محبتی یکتا
نگاه، شهر پر از خاطرات و زمزمه است
نگاه، آتش آشفته در نهان دارد
که دانه دانهی اشکش، شرار و هِقهِقه است
نگاه، باب محبت به خانه دلها
که هرچه دیده پسندد، رفیق غارِ دل است
امان ز خواب پریشان, امان ز دلتنگی
که هر بلا که برآید بدان که کار دل(وی) است
#سیدمحمدعلی_مطهری
@Dariche1
❤️🐠👤
«همین دو خط نوشته برای ما کافیست»
زبان دیده، پر از گفته های پنهانیست
«همیشه فاصله را درد پر نخواهد کرد»
دلم ز شوق نگاهت اسیر بیداریست
«غریب بودن اگر راز عاشقی باشد»
دلیلش آن نبود جز که عشق، هجرانی ست
غم نبودن عشقم، غم جدا شدن از آن
غمی به این قد و بالا، غمی که شیرینی ست
«میان مرگ منو ماهی سراپا آب»
تفاوت است که عشق از ازل پریشانی ست
«هزار قصه سرانجام روشنی دارد»
بجز کتاب "من و آنچه دائما باقی ست"
«سکوت فرصت خوبی برای ما میشد»
ولی حضور و غیابت مدام ویرانی ست
تمام ثانیه ها را ورق بزن تک تک
کتاب پاره شد اما تمام ناشدنی ست
#سیدمحمدعلی_مطهری
*در پاسخ به شعر برادر خود
@Dariche1
*وقتی طبیب اهل شعر و هنر باشه
ارسالی از یکی از اعضا و شاعران کانال
#سیدمحمدعلی_مطهری
@Dariche1