🔻دکتری که از مردم پول نمیگرفت
▪️دکتر شیخ از مردم پول نمیگرفت و هرکس هرچه میخواست در صندوقی که کنار میز دکتر بود می انداخت؛ و چون مبلغ ویزیت دکتر ۵ریال تعیین شده بود (بسیار کمتر از حق ویزیت دیگر پزشکان آن زمان)، بیشتر مواقع، سر فلزی نوشابه به جای ۵ریالی داخل صندوق انداخته میشد و صدایی مانند انداختن پول شنیده میشد.
▪️از زبان دختر دکتر شیخ گفتهاند که روزی متوجه شد پدرش مشغول شستن و ضدعفونی کردن انبوه سرنوشابه های فلزی است. دخترش با شگفتی میگوید: «پدر بازی میکنی؟ چرا سر نوشابه ها را میشویی؟» پدر پاسخ داد: «دخترم، بیمارانی که نزد من میآیند، بهتر است از سر نوشابههای تمیز استفاده کنند تا آلودگی را از جاهای دیگر به مطب نیاورند. این سر نوشابههای تمیز را آخر شب در اطراف مطب میریزم تا بیمارانی که پول ندارند و خجالت میکشند که در صندوق چیزی نیندازند، از اینها که تمیز است استفاده کنند.»
▪️روزی مردی از دکتر میپرسد: «شما چرا با این سن و خستگی ناشی از کار، از موتور سیکلت استفاده میکنید؟» دکتر پاسخ میگوید: «خانه بیمارانی که من به دیدن آنها میروم آن قدر پیچ در پیچ است و کوچههای تنگ دارد که هیچ ماشینی از آن نمیتواند عبور کند.»
🔘رونوشت به #پزشکان_مالیات_گریز_امروز