eitaa logo
داستانک
1.7هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
80 ویدیو
4 فایل
داستان های کوتاه حکمت ها حکایات و سخنان گوهربار از بزرگان و نویسندگان اینستاگرام instagram.com/allah_almighty_photo
مشاهده در ایتا
دانلود
کوچ تا چند مگر می شود از خویش گریخت...؟؟ 👤فاضل نظری 🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
ای کاش کسی می آمد و غم ها را از قلب اهالی زمین برمیداشت... 👤 سهراب سپهری 🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
زندگی مثل بازی شطرنجه؛ اگه بلد نباشی همه میخوان یادت بدن وقتی هم یاد گرفتی همه میخوان شکستت بدن! 🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
دروغ ریشه هر چیزی را خشک میکند! یکی تعریف می کرد: کنار سی و سه پل اصفهان نشسته بودم . نگاهم به دختر بچه سه یا چهار ساله خارجی افتاد که از پدر و مادرش اندکی فاصله گرفته بود و داشت مرا نگاه میکرد بقدری چهره زیبا و بانمکی داشت که بی اختیار با دستم اشاره کردم به طرفم بیاید، اما در حالتی از شک و ترس از جایش تکان نخورد. دو سه بار دیگر هم تکرار کردم اما نیامد به عادت همیشگی ، دستم را که خالی بود مشت کردم و به سمتش گرفتم تا احساس کند چیزی برایش دارم !بلافاصله به سویم حـرکت کرد!! در همین لحظه پدرش که گویا دورادور مواظبش بود بسرعت به سمت من آمد و یک شکلات را مخفیانه در مشتم قرار داد ! بچه آمد و شکلات را گرفت! به پدرش که ایتالیایی بود گفتم من قصد اذیت او را نداشتم! او گفت میدانم و مطمئنم که میخواستی با او بازی کنی،اما وقتی مشتت را باز میکردی او متوجه میشد که اعتمادش به تو بیهوده بوده است! کار تو باعث می گردید که بچه ، دروغ را تجربه کند و دیگر به کسی اعتماد نکند. 🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚پذیرش نظر استاد! زنی غمگین و افسرده نزد حکیمی آمد و از همسرش گله کرد و گفت: “همسر من خود را مرید و شاگرد مردی می‌داند که ادعا دارد با دنیاهای دیگر در ارتباط است و از آینده خبر دارد. این مرد که الان استاد شوهر من شده هر هفته سکه‌ای طلا از شوهرم می‌ستاند و به او گفته که هر چه زودتر با یک دختر جوان ازدواج کند و بخش زیادی از اموال خود را به این دختر ببخشد! و شوهرم قید همه سال‌هایی را که با هم بوده‌ایم زده است و می‌گوید نمی‌تواند از حرف استادش سرپیچی کند و مجبور است طبق دستورات استاد سراغ زن دوم و جوان برود.” حکیم تبسمی کرد و به زن گفت: “چاره این کار بسیار ساده است. استاد تقلبی که می‌گویی بنده پول و سکه است. چند سکه طلا بردار و با واسطه به استاد قلابی برسان و به او بگو به شوهرت بگوید اوضاع آسمان قمر در عقرب شده و دیگر ازدواج با آن دختر جوان به صلاح او نیست و بهتر است شوهرت نصف ثروتش را به تو ببخشد تا از نفرین زمین و آسمان جان سالم به در برد! ببین چه اتفاقی می‌افتد!” چند روز بعد زن با خوشحالی نزد حکیم آمد و گفت: “ظاهرا سکه‌های طلا کار خودش را کرد. چون شب گذشته شوهرم با عصبانیت نزد من آمد و شروع کرد به بد گفتن و دشنام دادن به استاد تقلبی و گفت که او عقلش را از دست داده و گفته است که اموالش را باید با من که همسرش هستم نصف کنم. بعد هم با قیافه‌ای حق‌به‌جانب گفت که از این به بعد دیگر حرف استاد تقلبی و بی‌خردش را گوش نمی‌کند!” حکیم تبسمی کرد و گفت: “تا بوده همین بوده است. شوهر تو تا موقعی نصایح استاد تقلبی را اطاعت می‌کرد که به نفعش بود. وقتی فهمید اوضاع برگشته و دستورات جدید استاد تعهدآور و پرهزینه شده، بلافاصله از او رویگردان شد و دیگر به سراغش نرفت. همسرت استادش را به طور مشروط پذیرفته بود. این را باید از همان روز اول می‌فهمیدی!” 🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
همه زیر پایند و بالا حسین است همه قطره اند و دریا حسین است چه رسم خوشی که زمان تولد کلام نخستین ما یا حسین است شاعر:علی اکبر لطیفیان 🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
❁﷽❁ ❤️ 🌺از سوره "والشمس" دلم شد آگاه 💚ڪہ از پے خورشید ز راه آید ماه 🌺یڪ روز پس از حسین عباس آمد 💚لاحول ولا قوه الا باللہ (ع)💖 🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
🌱هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ و خواندن دعای عهد آغاز کنیم🌱 🔹امام صادق(ع): عموی ما عباس، دارای بینشی ژرف و ایمانی راسخ بود؛ همراه با امام حسین(ع) جهاد کرد و نیک آزمایش داد و به شهادت رسید. ⏳امروز یکشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۹ ۴ شعبان ۱۴۴۱ ۲۹ مارس ۲۰۲۰ 🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
از چهاراه قلبم عبور کردی و هیچ به چراغ قلبم توجه نکردی اما بدان پلیس قلبم تورا تعقیب خواهد کرد و برگه ی دوستت دارم مرا زیر برف پاکن های دلت خواهد گذاشت ... 🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
من هر نفسم برنفسِ نازِ تو بند است 🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
فرار از قرنطینه!! پزشکان ما نصف جمعیت رو قانع کردن که خونه بمونن. حالا دیگه نوبت دامپزشکانه که نصف دیگه رو قانع کنن 🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak