ایتا - داستانک #حسین

از بچگی بهمون میگفتن 
از کسی نترس 
فقط از خدا بترس
درحالی که باید میگفتن :
از همه بترس 
فقط از خدا نترس...
#حسین_پناهی

🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak

1 مشاهده04:50

داستانک

مشکلات راه مدرسه 
در روزهای بارانی مجبورم کرد 
بخاطر پاها و کفشهایم، 
به باران 
با همه عظمتش بدبین شوم... 
#حسین_پناهی

🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak

1 مشاهده04:30

داستانک

دندانم شکست برای سنگ ریزه ای که در غذایم بود…
درد کشیدم و گریستم 
نه برای دندانم…
برای کم شدن سو چشمان مادرم 

 #حسین_پناهی
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak

309 مشاهده04:47

داستانک

می کوشم غم هایم را غرق کنم
اما بی شرف ها یاد گرفته اند شنا کنند

#حسین_پناهی
🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak

264 مشاهده06:05

داستانک

با عجله راه می رفتم،
که محکم به چیزی خوردم!
"آدم" بود...
منتظر بودم پرخاش کند،
لبخندی زد و رفت!
به گمانم "انسان بود"...    

#حسین_پناهی

🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak

273 مشاهده05:57

داستانک

جالب است 
ثبت احوال همه چیز را 
در شناسنامه ام نوشته است
جز احوالم را ...!!

#حسین_پناهی
 🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak

242 مشاهده05:26

داستانک

خدا پرسید : میخوری یا میبَری؟
من گرسنه گفتم:میخورم...
چه میدانستم 
لذت ها را میبرند ...!
حسرتها را میخورند ...!

#حسین_پناهی
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak

197 مشاهده05:21

داستانک

ماندن به پای کسی که دوستش داری 

قشنگ‌ترین اسارت زندگی است ...!

#حسین_پناهی
🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak

174 مشاهده05:44

داستانک

آدم است دیگر،
یک روز حوصله‌ی هیچ‌چیز را ندارد 
دوست دارد خودش را بردارد بریزد دور .

👤 #حسین_پناهی

🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak

159 مشاهده05:40

داستانک

ساده لباس بپوش ؛ ساده راه برو ! 
ولی در برخورد با دیگران ساده نباش !
زیرا سادگی‌ات را نشانه می‌گیرند ،
برای در هم شکستن غرورت ...!

#حسین_پناهی
🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak

170 مشاهده04:53

داستانک

ماندن به پای کسی که دوستش داری 

قشنگ‌ترین اسارت زندگی است ...!

#حسین_پناهی
🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak

177 مشاهده05:26

داستانک

خدا پرسید : میخوری یا میبَری؟
من گرسنه گفتم:میخورم...
چه میدانستم 
لذت ها را میبرند ...!
حسرتها را میخورند ...!

#حسین_پناهی
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak

169 مشاهده04:52

پرسش‌ها

قوانین

داغ‌ترین‌ها

چندسکویی