eitaa logo
داستانک
1.6هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
80 ویدیو
4 فایل
داستان های کوتاه حکمت ها حکایات و سخنان گوهربار از بزرگان و نویسندگان اینستاگرام instagram.com/allah_almighty_photo
مشاهده در ایتا
دانلود
يارب! چه فرخ طالعند، آنانکه در بازار عشق دردی خريدند و غم دنيای دون بفروختند 🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
گویند شیخ ابو سعید ابوالخیر چند درهم اندوخته بود تا به زیارت كعبه رود. با كاروانی همراه شد و چون توانایی پرداخت برای مركبی نداشت، پیاده سفر كرده و خدمت دیگران می كرد. تا در منزلی فرود آمدند و شیخ برای جمع آوری هیزم به اطراف رفت. زیر درختی، مرد ژنده پوشی با حالی پریشان دید و از احوال وی جویا شد. دریافت كه از خجالت اهل و عیال در عدم كسب روزی به اینجا پناه آورده است و هفته ای است كه خود و خانواده اش در گرسنگی به سر برده اند. شیخ چند درهم اندوخته خود را به وی داد و گفت برو . مرد بینوا گفت: مرا رضایت نیست تو در سفر حج در خرج باشی تا من برای فرزندانم توشه ای ببرم؛ شیخ گفت : حج من تو بودی و اگر هفت بار گرد تو طواف كنم به ز آنكه هفتاد بار زیارت آن بنا كنم ... 🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
يارب! چه فرخ طالعند، آنانکه در بازار عشق دردی خريدند و غم دنيای دون بفروختند 🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
يارب! چه فرخ طالعند، آنانکه در بازار عشق دردی خريدند و غم دنيای دون بفروختند 🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
پادشاهی روزی به وزیر خویش گفت: چه خوب است اگر پادشاهی جاودانه باشد ! وزیر گفت: اگر جاودانه بود ، نوبت به تو نمی‌رسید..! 📕 کشکول 🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
يارب! چه فرخ طالعند، آنانکه در بازار عشق دردی خريدند و غم دنيای دون بفروختند 🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak