eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
68.8هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
9.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ ما بندگی‌مون رو بکنیم، خدا خداییش رو بلده ... 👤 روایتی شنیدنی از #استاد_عالی •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
Joze20.mp3
3.95M
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• #تلاوت_قرآن جزء بیستم 🎵 تند خوانی قرآن (تحدیر) 📌 استاد معتز آقایی •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
#شب_قدر گاه رویش جوانه‌های الغوث الغوث بر عرصه لب‌های تائب است. التماس دعا @Dastan
Joze21.mp3
4.04M
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• #تلاوت_قرآن جزء بیستم 🎵 تند خوانی قرآن (تحدیر) 📌 استاد معتز آقایی •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
Joze22.mp3
4.06M
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• #تلاوت_قرآن جزء بیست و دوم 🎵 تند خوانی قرآن (تحدیر) 📌 استاد معتز آقایی •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
هر قدر این درک حضور تقویت شود... به حکم « الحکمة ضآلة المؤ من، فلیاخذها ولو من الکافر» (حکمت گمشده ی مؤ من است، لذا مؤ من باید آن را ولو از کافر فرا گیرد.) با تامل در احوال دیگران حتی کافران برای انسان تنبه حاصل می شود. نقل شده که دو نفر مرد و زن از کفار محض، با یکدیگر مواعده ی خلاف دین و شرع می گذارند و جای خلوتی پیدا می کنند که هیچ مانعی وجود نداشته است، با این وجود یکی از آن ها (مرد یا زن) مطلع می شود که روی صورت بت آن ها باز است و مثلا ما را نگاه می کند. لذا بلند می شود و جامه ای بر صورت بت می اندازد تا به اصطلاح آن ها را نبیند. این داستان چه قدر عبرت است برای مؤ من! آن کافر صورت بتی را که هیچ نمی داند می پوشاند. بنابراین، ما اگر خدا را همه جا حاضر و ناظر ببینیم چگونه باید باشیم؟! از نگاه ی ک انسان عادی هراس داریم، و به خاطر عدم اطلاع افراد معمولی در را می بندیم، بلکه از طفل حیا می کنیم چه رسد به نظر خدا. با توجه به «فلیاخذها و لو من الکافر» از این ماجرا باید عبرت بگیریم که در برابر ذاتی که حیلولت و جدایی او از ما محال است و در همه جا حاضر و بر ما ناظر است، چگونه باید باشیم و مرتکب معاصی نشویم؟! هر قدر این درک حضور تقویت شود، انسان محفوظتر و مامون تر است؛ و هر قدر تضعیف شود، مصونیت و مامونیت او کمتر است. «در محضر بهجت» #در_محضر_بزرگان •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
🔮سخنرانی بهلول🔮 ✍️ﺍﻫﺎﻟﯽ يک ﺭﻭﺳﺘﺎ از بهلول براي سخنراني ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. بهلول قبول مي کند اما در ازاي آن صد سکه از آنها طلب مي کند. مردم کنجکاو سکه ها را تهيه کرده و در ميدان جمع مي شوند تا ببينند بهلول چه مطلب باارزشي دارد؟ در رﻭﺯ ﻣﻮﻋﻮﺩ بهلول ﺑﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣردم مي ﮔﻮﯾﺪ: ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ و ﭘﻮﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ. ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻫﺎﺝ ﻭ ﻭﺍﺝ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮔﻨﮓ ﻭ ﮔﯿﺞ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ : ﺁﻥ ﭘﻮﻝ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﺮﺩﻧﺖ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ بهلول ﻟﺒﺨﻨﺪي ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: 💥ﺩﻭ ﻧﮑﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ، ﺁﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎﺑﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﭘﻮﻝ ﻣﯽ ﭘﺮﺩﺍﺯﺩ ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﻪ ﻧﺤﻮ ﺍﺣﺴﻦ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﺪ. ﺩﻭﻡ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺁﺩﻡ ﭘﻮﻝ ﺗﻮﯼ ﺟﯿﺒﻬﺎﺵ ﺑﺎﺷﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺸﻨﮓ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽ ﮐﻨد 📚 مجموعه شهرحکایات •✾📚 @Dastan 📚✾•
14.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#عرق_خور_هم_که‌‌‌_باشی_میشه #عاقبت_بخیر_شد 🔴👈عاقبت بخیری یک «عرق خور»‼️ ✨هر آنچه هستی بازآ✨ 🎤استاد پناهیان JOiN➣ 🌺 👇 🔰 👇 http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
امام رضا (علیه السلام) فرمودند: بر شما باد به نماز شب، هیچ بنده ای نیست که آخر شب بیدار شود هشت رکعت نماز شب ، دو رکعت شفع، یک رکعت نماز وتر بخواند و در قنوت آن هفتاد بار استغفار کند مگر اینکه خداوند او را از عذاب قبر و آتش پناه داده و عمر او را طولانی میکند و به زندگی او گشایش خواهد داد. سپس فرمود: خانه هایی در آنها نماز شب خوانده میشود، نورش برای اهل آسمان می‌درخشد، همانطور که نور ستارگان برای اهل زمین می‌درخشد . بحار الانوار،ج ۸۷،ص۱۶۱ باز هم نیمه های شب و عطر عاشقی و #شب_قدر از دعای خیر فراموشمان نکنید اللّهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» و دعای همیشگی «اللّهم عجل لولیک الفرج» •✾📚 @Dastan 📚✾•
💎 امام صادق علیه السلام: ‌ 💠 مقدّرات در شب نوزدهم تعيين ، در شب بيست و يكم تأييد و در شب بيست و سوم (ماه رمضان) امضا مى‌شود. ‌ 📚 الكافى ، ج ۴ ، ص ۱۵۹ التماس دعا 🙏
Joze23.mp3
4.04M
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• جزء بیست و سوم 🎵 تند خوانی قرآن (تحدیر) 📌 استاد معتز آقایی •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
👈 مقدس اردبیلی در محضر امام زمان عج 🌴عالم فاضل و پرهیزگار میر علام(که از شاگردان مقدس اردبیلی بوده است) می گوید: در یکی از شبها در صحن مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام بودم مقدار زیادی از شب گذاشته بود که ناگاه دیدم شخصی به طرف حرم امیرالمؤمنین می رود. وقتی نزدیک او رفتم، دیدم استاد بزرگ و پرهیزگارم مولانا مقدس اردبیلی (قدس سره) است. 🌴من خود را از او پنهان کردم، مقدس به درب حرم رسید. در بسته بود، ولی به محض رسیدن او، در باز شد و وارد حرم گردید. در کنار قبر مطهر امام قرار گرفت. صدای مقدس را شنیدم مثل این که آهسته با کسی حرف می زند. سپس از حرم بیرون آمد در بسته شد. 🌴من به دنبال او رفتم، از شهر نجف خارج شد و به طرف کوفه رهسپار گشت. من هم پشت سر او بودم به طوری که او مرا نمی دید. تا این که داخل مسجد کوفه شد و به سمت محرابی که امیرالمؤمنین علیه السلام آنجا شهید شد، رفت و مدتی آنجا توقف کرد، آن گاه برگشت از مسجد بیرون آمد و به سوی نجف حرکت کرد. 🌴من همچنان دنبال او بودم تا به دروازه نجف رسیدیم، در آنجا سرفه ام گرفت، نتوانستم خود داری کنم، چون صدای سرفه مرا شنید برگشت و نگاهی به من کرد و مرا شناخت، گفت: تو میر علام هستی؟ گفتم: آری! گفت: اینجا چه می کنی؟ گفتم: از لحظه ای که شما وارد صحن مطهر شدید تاکنون همه جا با شما بوده ام. شما را به صاحب این قبر سوگند می دهم! آنچه در این شب بر تو گذشت از اول تا به آخر برایم بیان فرمایید. 🌴گفت: می گویم، به شرط این که تا زنده ام به کسی نگویی! وقتی اطمینان پیدا کرد به کسی نخواهم گفت، فرمود: فرزندم! بعضی اوقات مسائل علمی بر من مشکل می شود، به حضور آقا امیرالمؤمنین رسیده و حل مشکل را از او می خواهم و پاسخ پرسشها را از مقام آن حضرت می شنوم، امشب نیز برای حل مشکلی به حضورش رفتم و از خداوند خواستم که مولا علی علیه السلام جواب پرسشهایم را بدهد. 🌴ناگاه صدایی از قبر شریف شنیدم که فرمود: برو به مسجد کوفه و از فرزندم قائم سؤال کن! زیرا او امام زمان تو است. من هم به مسجد کوفه آمدم و به خدمت حضرت رسیدم و مسأله را پرسیدم و حضرت پاسخ داد و اینک برگشته به منزل خود می روم. 📚 بحار ج 52، ص 174 •✾📚 @Dastan 📚✾•