eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
68.3هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
69 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ 🔅یک سخنران معروف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند، یک صد دلاری را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ دست همه حاضرین بالا رفت. 🔅سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن می خواهم کاری بکنم. و سپس در برابر نگاه های متعجب، اسکناس را مچاله کرد و پرسید: 🔅چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ و باز هم دست های حاضرین بالا رفت. 🔅این بار مرد، اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آن را روی زمین کشید. بعد اسکناس را برداشت و پرسید: خوب، حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟ 🔅و باز دست همه بالا رفت. سخنران گفت: دوستان، با این بلاهایی که من سر اسکناس در آوردم، از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید. 🔅و ادامه داد: در زندگی واقعی هم همین طور است، ما در بسیاری موارد با تصمیمــاتی که می گیریم یا با مشکلاتی که روبرو می شویم، خم می شویم، مچالــه می شویم، خاک آلود می شویم و احساس می کنیم که دیگر پشیزی ارزش نداریم، ولی این گونه نیست و صرف نظر از این که چه بلایی سرمان آمده است هرگز ارزش خود را از دست نمی دهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند، آدم با ارزشی هستیم. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆حکایت زیبا و پند آموز پنجره و آینه 🦋جوان ثروتمندی نزد یک روحانی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. روحانی او را به کنار پنجره برد و پرسید: پشت پنجره چه می بینی؟ جواب داد: آدم‌هایی که می‌آیند و می‌روند و گدای کوری که در خیابان صدقه می‌گیرد. 🦋بعد آینه‌ی بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در این آینه نگاه کن و بعد بگو چه می‌بینی؟ جواب داد: خودم را می‌بینم. 🦋دیگر دیگران را نمی‌بینی! آینه و پنجره هر دو از یک ماده‌ی اولیه ساخته شده‌اند، شیشه. اما در آینه لایه‌ی نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمی‌بینی. این دو شی‌ شیشه‌ای را با هم مقایسه کن. 👌وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را می‌بیند و به آنها احساس محبت می‌کند. اما وقتی از نقره (یعنی ثروت) پوشیده می‌شود، تنها خودش را می بیند. تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش نقره‌ای را از جلو چشم‌هایت برداری تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوست‌شان بداری. ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅روایتی زیبا از ارتباط امام حسین علیه‌السلام با یک چوپان 🔹▫️استاد 🔷🔸💠🔸🔷 ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
مهارتهای زندگی....m4a
8.14M
💜 اگه می خوای آداب معاشرت و ارتباطات عالی بشه 💜 هم نظم منزل هم جذابیت و اعتماد به نفست عالی بشه 💜 این بهترین دوره در تمام ایتاست ❌ فقط همین امروز فرصت باقیه ✅ کافیه خودت وارد این کانال ۲۰۰ هزار نفری بشی و نتایج حیرت انگیز خانمای زیادی رو ببینی👇 https://eitaa.com/joinchat/1634271298C2b479acc30
🔆شیخ کتک خور 🌾مرحوم شیخ_جعفر_کاشف_الغطاء از بزرگ‏ترین فقیهان عالَم تشیّع بوده است، در حدّى که علماى بزرگ شیعه از قول او نقل کرده ‏اند که فرموده بود: اگر تمام کتاب‏هاى فقهى شیعه را در رودخانه بریزند و به دریا برود و شیعه دیگر یک ورق فقه دستش نباشد، من از اول تا آخر فقه شیعه را در سینه ‏ام دارم، همه ی را بیرون مى‏ دهم تا دوباره بنویسند. مرجع هم شده بود. 🌾اهل علم و اصحاب سرّش فهمیدند که همسرش در منزل بداخلاقى مى ‏کند، ولى خیلى هم خبر از حکايت نداشتند. این قدر در مقام جست‏وجو برآمدند تا به این نتیجه رسیدند که این مرد بزرگ الهى، این فقیه عالى ‏قدر گاهى که به داخل منزل مى ‏رود، همسرش حسابى وی را کتک مى ‏زند. 🌾یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند گفتند: آقا ما داستانى شنیده ‏ایم از خودتان باید بپرسیم، آیا همسر شما گاهى شما را مى ‏زند؟! 🌾فرمود : بله، عرب است، نیرومند هم هست، قوى البنیه هم هست، گاهى که عصبانى مى ‏شود، حسابى مرا مى ‏زند. من هم زورم به او نمى‏ رسد. 🌾گفتند: وی را طلاق بدهید.گفت: نمى ‏دهم.گفتند: اجازه بدهید ما زن‏هایمان را بفرستیم، ادبش کنند.گفت: اینکار را هم اجازه نمى ‏دهم.گفتند: چرا؟ 🌾گفت: این زن دراین منزل براى من از اعظم نعمت‏هاى خداست، چون وقتى بیرون مى‏ آیم ودر صحن امیر المومنین مى ‏ایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز مى‏ خوانند، مردم در مقابل من تعظیم مى‏ کنند؛ 🌾گاهى در مقابل این مقاماتى که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمى ‏دارد، همان وقت مى ‏آیم در منزل کتک مى‏ خورم، هوایم بیرون مى ‏رود! این چوب_الهى است، این باید باشد. ✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 🌷 .... 🌷در عملیات و الفجر ٨ یکی از نیروهای اطلاعات عملیات از شهر بابل به نام سید علی امامی‌‌ از من تقاضا کرد در عملیات شرکت کند، پیش از آن سید به‌عنوان امین اطلاعات و فرماندهی مأموریت داشت به‌عنوان راننده کامیون در مسیرهای مشخصی تردد کند. من چون به همکاری او در عملیات نیاز داشتم، گفتم: «کارت در این‌جا مثل نیرویی است که در خط مقدم می‌جنگد و الآن مقدور نیست که برای خط‌شکنی به خط مقدم اعزام شوید.» 🌷هرچه آن سید اصرار ورزید من امتناع کردم. تا این که یک روز گفت: «آقای قربانی! اطاعت از فرماندهی را واجب می‌دانم، اما فردای قیامت پیش مادرم زهرا (س) از شما شکایت می‌کنم که اجازه ندادید به خط مقدم بروم.» با این حرف دلم سوخت و با آن‌که دوست نداشتم او را از دست بدهم ولی به ناچار قبول کردم. 🌷این سید در دست خود سرنیزه داشت و گفته بود که با این سرنیزه باید از مادرم حضرت زهرا (س) دفاع کنم، سید با شور و شعف خاصی به همراه خط‌شکنان عملیات به خط زد، بعد از عملیات وقتی فاو را فتح کردیم و پیروز شدیم، دیدم این سید عزیز با همان سرنیزه که در دست او بود قهرمانانه به شهادت رسید. 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز سید علی امامی‌‌ : سردار حاج مرتضی قربانی فرمانده لشکر ویژه ۲۵ کربلا در دوران دفاع مقدس ♥️اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌ لِوَلیــِـــڪَ الفَـرَجــــ ✾📚 @Dastan 📚✾
💠 مرحوم حاج اسماعیل دولابی: ☘در دنیا آنچه نیست که نیست، آنچه را هم هست نیست فرض کن. دندان طمع دنیا را یکجا بکن. 🍀 در مسافرت اگر دندان طمع را بکنی، سفر خوش می گذرد. در دنیا ما مسافریم. دندان طمع دنیا را بکن. [به هیچ نفع و بهره ای از دنیا امید نداشته باش] 🍀 حتی اگر دیدی هر چه سعی می‌کنی نماز و عباداتت هم درست نمی شود، دندان طمع آخرت را هم بکن. طمع فقط به خدا خوب است. 🍀 [یعنی به خودت بگو فرض می کنم پاداش و بهشتی هم نیست، من فقط می خواهم این نماز را برای خدا بخوانم] 📚 کشکول فرحزاد ، جلد ۲ ، صفحه ۹۲. 🍃🍃🍃🍃🍃 ✾📚 @Dastan 📚✾
✨﷽✨ 🔴مهارت لذت حلال‌بردن رو به‌دست بیار ✍درسم تموم بشه، راحت بشم. نماز بخونم، راحت بشم. غذام رو بپزم، راحت بشم. اتاقم رو تميز کنم، راحت بشم. الهی بزرگ بشی، راحت بشم. اوه چه پروژه‌ای، تموم بشه راحت بشم. 🔷تموم بشه که چی بشه؟ تا زنده هستيم و زندگی می‌کنیم، هيچ کاری تموم‌شدنی نيست. 🔸پس چه بهتر که موقع انجام‌دادن هر کاری، لذت‌بردن رو فراموش نکنيم. نه مثل يک ربات فقط به انجام‌دادن و تموم‌شدن و فارغ‌شدن فکر کنیم. 🔹لذت حلال باعث قدرتمندشدن می‌شه و به‌طرز باورنکردنی‌ای باعث بالارفتن اعتمادبه‌نفس می‌شه. 🔺توانایی لذت حلال‌بردن، یک مهارت و یکی از اهداف مهم زندگیه که راه رسیدن به اون اهل فکرشدن و بالابردن سطح فکریه. ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
🎁 ١٠ هدیه کربلا و مشهد و ده میلیون هدیه نقدی بمناسبت اعیاد شعبانیه کافیه به چندتا سوال تاریخی _ دینی درباره امام حسین(ع) و حضرت عباس و امام سجاد پاسخ بدی حسین دارابی تو کانالش ۳ تا مسابقه دینی طراحی کرده، برید خانوادگی جواب بدید، بین برنده ها قرعه کشی میکنه و هدیه کربلا و مشهد و چند میلیون هدیه نقدی میده. خیلی جذابه، هم هیجان مسابقه داره، هم هیجان برنده شدن،شاید توهم طلبیده شده باشی. هم کلی چیزم یاد میگیری تقلب هم آزاده😁 الانم مسابقه اولش رو گذاشته برید جواب بدید،👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0 مشاهده مسابقه اول
🔆سفارش ميت 🌼نقل مى كنند: شخصى از دنيا رفت ، بستگان او، يك نفر قارى قرآن را اجير كردند، كه مدتى ، سر قبر او قرآن بخواند، قارى مشغول قرائت قرآن بر سر قبر او گرديد. 🌼تا اينكه بعد از چند روز يكى از وارستگان آن شخص را در عالم خواب ديد و از او احوال پرسى كرد، او در جواب گفت : 🌼 تقاضا دارم بگوئيد اين قارى قرآن بر سر قبر من ، ديگر قرآن نخواند، زى را وقتى كه قرآن مى خواند، به هر آيه اى (مثلاً آيه خمس ، زكات ، حج ، امر به معروف و نهى از منكر و...) مى رسد كه من به دستور آن آيه عمل نكرده ام ، مرا عذاب مى نمايند!! 🌼نگارنده گويد: در احاديث آمده كه امامان فرمودند: 🌼رب تالى القرآن و القرآن يلعنه چه بسيار افرادى هستند كه تلاوت قرآن مى كنند، ولى قرآن آنها را لعنت مى كند. 📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆 کورحقیقی 🌱✨« فقیری به در خانه بخیلی آمد، گفت: شنیده ام که تو قدری از مال خود را نذر نیازمندان کرده ای و من در نهایت فقرم، به من چیزی بده 🔅بخیل گفت: من نذر کوران کرده ام. 🔅فقیر گفت: من هم کور واقعی هستم، زیرا اگر بینا می بودم، از در خانه خداوند به در خانه کسی مثل تو نمی آمدم.» ✾📚 @Dastan 📚✾
📖 تفسیر قرآن کریم با داستان 📖 ✳️ روش دعوت به حق 🍃ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ🍃 (نحل : ۱۲۵) 🍂با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسی بهتر می‌داند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایت‌یافتگان داناتر است🍂 ✅ مناظره نیکو ✍ روزی بین ملا خلیل قزوینی و ملا محسن فیض کاشانی مناظره‌ای طولانی پیرامون مسأله‌ای علمی رخ داد، امّا او سخن حق ملامحسن را نپذیرفت و بر نظر خود اصرار ورزید تا این که پس از مدتی در قزوین به اشتباه خود پی برد و فهمید که حق با ملامحسن فیض بوده است. در همان وقت از قزوین به سوی کاشان حرکت کرد تا نزد او به حقانیت کلام ملامحسن اعتراف کند و در ضمن از او عذرخواهی نماید. وقتی به درب منزل وی رسید با صدای بلند گفت: یا محسن قد اتاک المسیئی (ای درستکار خطاکار به سوی تو آمد) مرحوم فیض صدای او را شناخت، بیرون آمد و وی را در آغوش گرفت و با یکدیگر مهربانی و صمیمیت نمودند. پس از ساعتی ملاخلیل به سوی قزوین حرکت کرد. هر چه ملامحسن فیض اصرار کرد که قدری توقف نماید قبول نکرد تا مبادا در اخلاص او شائبه‌ای پیش آید. 📚 قصه‌های تربیتی ✾📚 @Dastan 📚✾