💫🗯💫🗯💫🗯💫🗯💫
#داستان_آموزنده
🔆شیخ ما؟
✨از بزرگان عرفا ابوالقاسم جنید بغدادی (م 297) بود که لباس علمایی میپوشیده و از خرقه پوشیدن احتراز میکرد و طریقش صحو بود. جنید گفت:
✨شیخ ما (قطب ما) در اصول و فروع و بلا کشیدن، امیرالمؤمنین علی مرتضی علیهالسلام است. مرتضی را در گزاردن حربها، از او چیزها حکایت کردند که کس طاقت شنیدن آن ندارد که او امیری بود که خداوند او را چندان علم و حکمت کرامت کرده بود. اگر مرتضی یکسخن به کرامت نگفتی، اصحاب طریقت چه کردندی؟
✨ و آن سخن آن است که از مرتضی سؤال کردند که خدای را به چه شناختی؟ فرمود: بدان که شناسا گردانید مرا به خود که او خداوندی است که:
1. او را شبیه نیست؛
2. او را در نتوان یافت به هیچ وجهی؛
3. او را قیاس نتوان کرد به هیچ خلق؛
4. او نزدیک است در دوری خویش؛
5. دور است در نزدیکی خویش؛
6. بالای همهچیزهاست؛
7. نتوان گفت که تحت او چیزی است؛
8. او نیست از چیزی و نیست چون چیزی؛
9؛ و نیست در چیزی (و نیست به چیزی)؛
10. سبحان آن خدایی که او چنین است و چنین نیست هیچچیز غیر از او؛
✨اگر او شرح این سخن دهد به مجلدها برآید. (فَهِمَ مَن فَهِمَ)
📚(تذکره الاولیاء، ص 420)
توحید افعالی
✾📚 @Dastan 📚✾
🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼🍁🌼
#داستان_آموزنده
🔆بلال حبشی
💥«بلال حبشی» از مسلمانانی بود که ازنظر معنوی ترّقی کرده بود تا جایی که اذان گوی پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم شد و حضرتش میفرمود: «ای بلال! به روح ما (بهوسیلهی اذان) نشاط ببخش.»
💥پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم او را امین بر بیتالمال نمود و همچون برادر تنی با او رفتار میکرد و به او میفرمود: «وقتی وارد بهشت میشوم، صدای کفش تو را جلوتر از خود میشنوم، آنوقت که در سرزمین سرسبز بهشت راه میروی…»
💥بر این اساس مسلمانان نزد بلال میآمدند امتیازات و افتخاراتی را که کسب کرده بود، به او تبریک میگفتند.
💥بلال هرگز با تعریفات آنها مغرور نمیشد و ستایش مردم، او را عوض نمیکرد، باکمال تواضع، در پاسخ آنها میگفت: «من از اهالی حبشه هستم، دیروز عبد و غلام بودم.»
📚(حکایتهای شنیدنی، ج 4، ص 173 -طبقات ابن سعد، ج 3، ص 238)
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#تهدید_فرمانده_جواب_داد!
🌷آذرماه ۱۳۶۶ آموزش ما به اتمام رسید و از بین سربازان، داوطلب اعزام به کردستان خواستند که من هم به اتفاق تعدادی به شهر سردشت، مقر اصلی یگان هوابرد اعزام شدم. فردای آن روز به پایگاه «الله اکبر» نزدیک روستای واوان برای ادامه خدمت رفتیم. مسؤولیت این پایگاه که در نزدیکی مرز ایران و عراق قرار داشت، جلوگیری از نفوذ نیروهای ضدانقلاب بود. پنج ماهی را با ۶۰ نفر از همرزمان در این پایگاه بودیم. ضدانقلاب در این منطقه بهشدت فعال بود و ضربات زیادی را به نیروهای خودی وارد کرده بود و ضرورت داشت که با آنها مقابله جدی شود.
🌷فرمانده پایگاه در بدو ورود همه ما را جمع کرد و گفت هر کس موظف است از جان خود محافظت کند و در رفتوآمد به روستا، نهایت دقت را داشته باشد. ضدانقلاب بین مردم نفوذ کرده بود و با لباس محلی بهصورت ناشناس دنبال ضربه زدن به نیروهای ما بود. حتی افراد موافق با نظام جمهوری اسلامی هم میترسیدند و جرأت گزارش کردن مسائل را نداشتند یا دنبال گرفتاری و آزار و اذیت از طرف ضدانقلاب نبودند؛ از اینرو، فرمانده ما یک روز به روستا رفت و در جمع مردم، بعد از توضیحات لازم گفت کسانی که با ضدانقلاب همکاری میکنند، حسابشان از مردم روستا جداست و در صورت تکرار دستگیر میشوند. این تهدید جواب داد و توطئه دشمن خنثی شد.
#راوی: رزمنده دلاور و مهندس بسیجی علی آلبویه
منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ماجرای احترام ادیسون به مادرش
سخنران استاد دارستانی
✾📚 @Dastan 📚✾
حواستان باشد !
اینجا خیلی زود ، دیر می شود !
جایی که همه چیز تاریخ مصرف دارد ...
حتی آدم ها ،
حتی رابطه ها ...
این روز ها ...
کسی حال و حوصله ای برایِ غرور ...
و قهرهایِ طولانی ندارد !
باید مراعات کرد...
باید مراقب بود ...
قبل از این که دیر شود !
آدم هایِ خوبِ زندگی تان را ...
سنجاق کنید به دایره ی اولویت و حواستان...
و روابط عاطفی و شخصی تان را...
لحظه ای به حالِ خود رها نکنید !
به خاطرِ خودتان می گویم ...
زمانه ی خوبی نیست !
مبادا چشم باز کنید و ببینید ...
همان کسی که تا دیروز برایتان جان می داد ؛
غریبه ترین آدمِ دنیایتان شده !
آدم هایِ امروز ، راحت عوض می شوند
راحت تغییر مسیر می دهند...
و خیلی راحت ، فراموش می کنند !
به آدم هایی که هنوز خوب مانده اند ...
نه بهانه ای برایِ تغییر بدهید...
نه فرصتی برایِ بد شدن !
مراقبِ دلبستگی هایتان باشید ...
✾📚 @Dastan 📚✾
🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷
#داستان_آموزنده
🔆محمد بن مسلم
🌾«محمد بن مسلم» مردی ثروتمند از اشراف کوفه و از اصحاب امام باقر علیهالسلام و صادق علیهالسلام بود. روزی امام باقر علیهالسلام به او فرمود: «ای محمد! باید تواضع و فروتنی کنی.»
🌾وقتی محمد بن مسلم از مدینه به کوفه برگشت، ظرف خرما و ترازویی برداشت و درب مسجد جامع کوفه نشست و صدا میزد: هر کس خرما میخواهد بیاید از من بخرد (تا هیچ تکبّری به او سرایت نکند).
🌾بستگانش آمدند و گفتند: «ما را با این کار رسوا کردی.»
🌾 فرمود: «امامم مرا امر به چیزی کرد که مخالفتش نخواهم کرد؛ از این محل حرکت نمیکنم تا تمام خرمایی را که در این ظرف است بفروشم.» بستگانش گفتند: «حال که چنین است پس کار آسیابانی را پیشه خود کن.»
🌾وی قبول کرد و شتر و سنگ آسیابی خرید و مشغول آرد کردن گندم شد و با این عمل خواست از بزرگبینی نجات یابد.
📚(روایتها و حکایتهای، ص 103-داستانهای پراکنده، ج 3، ص 18)
#تواضع
✾📚 @Dastan 📚✾
🌻🌳🌻🌳🌻🌳🌻🌳
#داستان_آموزنده
🔆پیاده یا سواره
🌺ابراهیم ادهم به حج میرفت، ناگاه عربی شترسوار به وی رسید و گفت: ای شیخ! به کجا میروی؟
🌺فرمود: به زیارت خدا! با تعجّب عرض کرد: پیاده این راه دور و دراز را چطور خواهی رفت؟
🌺 فرمود: مرا مرکبها هست. عرب پرسید: کجاست؟ فرمود:
🌺 وقت نزول بلا بر مرکب صبر سوار میشوم و وقت نعمت بر مرکب شکر. در وقت نزول قضا بر مرکب رضا سوار میشوم؛ و هر وقت نفس من مرا بر چیزی ترغیب نماید من یقین میکنم بقیه عمرم خیلی کم مانده پس، از وی اعراض میکنم. عرب گفت: در این صورت تو سواره و من پیاده سیر میکنم.
📚رنگارنگ، ج 2، ص 152
✾📚 @Dastan 📚✾
راه خروج از افکار و خیلات بد
علامه حسن زاده آملی
بدان که خیالات تو
تنها کاری که برای تو کرده اند، این است که تو را از سیر به دیار ملکوت یعنی از
طیران و عروج باز داشته اند
پس خیالات را برای حیوانات بگذار
زیرا
تو انسانی
✾📚 @Dastan 📚✾
🌸🔅🌸🔅🌸🔅🌸🔅🌸
#داستان_آموزنده
🔆نتیجهی خوار شمردن
🍂شخصی در بنیاسرائیل فاسد بود بهطوریکه بنیاسرائیل او را از خود راندند. روزی آن شخص به راهی میرفت، به عابدی برخورد کرد که کبوتری بالای سر او پرواز میکند و سایه بر او انداخته است.
🍂پیش خود گفت: «من رانده شده هستم و او عابد است اگر من نزد او بنشینم، امید میرود که خدا به برکت او به من رحم کند.»
🍂این بگفت و نزد آن عارف رفت و همانجا نشست. عابد وقتی او را دید با خود گفت: من عابد این ملّت هستم و این شخص، فاسد است او بسیار مطرود و حقیر و خوار است چگونه کنار من بنشیند، از او روی گردانید و گفت: از نزد من برخیز!
🍂خداوند به پیامبر آن زمان وحی فرستاد که نزد آن دو نفر برو و بگو اعمال خود را از سر گیرند زیرا من تمام گناهان آن فاسد را بخشیدم و اعمال آن عابد را (به خاطر خودبینی و تحقیر آن شخص) محو کردم.
📚(شنیدنیهای تاریخ، ص 373 -محجه البیضاء، ج 6، ص 239)
✾📚 @Dastan 📚✾
#پندانه
فرصت زندگی کوتاه است...
بزرگوارتر از آن باش که بـرنجی؛
و نجیب تر از آن باش که برنجانی!
زنـــدگی زیبــاست!
بـا این باور زندگی کن کـه تمام جهان،
طرف تــو است؛ چرا که دقیقا"
همینطور است؛
اگر باورت اینگونه باشد.
مادامی که به آن بهترینی که در
وجودت است، وفـادار بمانی،
موفق خواهی بود...!
✾📚 @Dastan 📚✾