خدای خوبم
در این شب زیبا
درهای رحمتت را به روی ما بگشای
بهترین احوال و روحیه
و بهترین مؤفقیتها و بهترین لبخندها
و بهترین نعمتها و بهترین فرصتها
و بهترین عاقبت را نصیبمان بگردان
خير و بركات خودت را در زندگی
من و مردم سرزمینم جاری بفرما
و آرامش را در ذكر خودت بر ما ارزانی بدار
و دل ما را به نور خودت روشن و گرم كن
شبتـ🌙ـون پر از یاد خدا
در آغوش پر از مهر خدا باشید🌟
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆مقام معلم
شخصى در مدينه مدرسه اى تاسيس كرد و به آموزش كودكان مشغول بود.
روزى يكى از فرزندان امام حسين (علیه السلام ) به مدرسه وى رفت و آيه شريفه الحمدللّه رب العالمين را آموخت .
وقتى به منزل برگشت ,آيه را تلاوت كرد و معلوم شد آن را در مدرسه اى از معلم آموخته است .
امـام حسين (علیه السلام ) هداياى زيادى براى معلم فرستاد به طورى كه موجب شگفتى عده اى از ياران آن حضرت گرديد.
آنـها نزد امام آمدند و عرض كردند: آيا آن همه پاداش به معلم رواست كه شما در برابر آموزش يك آيه , اين همه هديه براى معلم فرستاده اى ؟! حضرت فرمود: آنچه كه دادم چگونه برابرى مى كند با ارزش آنچه كه او به پسرم آموخته است .
ايشان با اين كار ارزش والاى معلم را به تمامى ياران و پيروان خودگوشزد نمود.
📚تفسير برهان , ج 1, ص 43 , داستان دوستان , ج 1, ص 71
✾📚 @Dastan 📚✾
9.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚حقوق معلم و استاد
🗓 به مناسبت روز معلم و استاد
📖 امام سجاد علیه السلام درباب حقوق معلم و استاد میفرمایند :
➖ اَلتَّعْظیمُ لَهُ وَ التَّوْقیرُ لِمَجْلِسِهِ؛
1⃣ او را احترام کنی و بزرگش بداری.
➖ وَ حُسْنُ الاِْسْتِماعِ لَهُ وَالاِْقْبالُ عَلَیْهِ؛
2⃣ به سمت او رو کنی و خوب گوش کنی.
➖ وَ لَا تُجِیبَ أَحَداً یَسْأَلُهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی یَکُونَ هُوَ الَّذِی یُجِیبُ
3⃣ کسی از استاد چیزی می پرسد تو جواب نده، تا اینکه استاد خودش جواب بدهد.
➖ وَ لَا تُحَدِّثَ فِی مَجْلِسِهِ أَحَداً
4⃣ و در نزد استاد با کسی صحبت نکن.
➖ وَ لَا تَغْتَابَ عِنْدَهُ أَحَداً
5⃣ در حضور استاد غیبت کسی را نکن.
➖ وَ أَنْ تَدْفَعَ عَنْهُ إِذَا ذُکِرَ عِنْدَکَ بِسُوءٍ
6⃣ اگر کسی غیبت استاد را کرد، شما از او دفاع کن.
➖ وَ أَنْ تَسْتُرَ عُیُوبَهُ
7⃣ در استاد عیبی مشاهده کردی افشا مکن
وَ تُظْهِرَ مَنَاقِبَهُ
8⃣ و فضایل استاد را اظهار کن،
وَ لَا تُجَالِسَ لَهُ عَدُوّاً
9⃣ و با دشمن استادت مجالست نکن
وَ لَا تُعَادِیَ لَهُ وَلِیّاً
🔟 و با دوستانش دشمنی نکن.
فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ شَهِدَتْ لَکَ مَلَائِکَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِأَنَّکَ قَصَدْتَهُ وَ تَعَلَّمْتَ عِلْمَهُ لِلَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ اسْمُه؛
آن وقت که این کارها را انجام دادی، ملائکه شهادت می دهند که تو برای خدا قصد او کرده و از او علم آموختی.»
❤️❤️❤️
داستان واقعی و بسیار آموزنده
خدمت مربیان و معلمان عزیز 👌
💎 در مراسم عروسی، پیرمردی در گوشه سالن تنها نشسته بود که داماد جلو آمد و گفت: سلام استاد آیا منو میشناسید؟
🔹معلم بازنشسته جواب داد: خیر عزیزم فقط میدانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم.
🔸داماد ضمن معرفی خود گفت: چطور آخه مگه میشه منو فراموش کرده باشید؟!
🔹یادتان هست سالها قبل ساعت گران قیمت یکی از بچهها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه دانشآموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم و من که ساعت را دزدیده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم که آبرویم را میبرید، ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید ولی تفتیش جیب بقیهی دانشآموزان را تا آخر انجام دادید و تا پایان آن سال و سالهای بعد در اون مدرسه هیچ کس موضوع دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد.
🔸استاد گفت: باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست.
👈 چون من موقع تفتیش جیب دانشآموزان چشمهایم را بسته بودم.
🔻تربیت و حکمت معلمان، دانشآموزان را بزرگ مینماید!
🔺درود بفرستیم به همه معلم هایی كه با روش درست و آموزش صحيح هم بذر علم و دانش را در دل و جان شاگردان می كارند و هم تخم پاكی و انسانيت و جوانمردی را🙏
💐💐 #روز_معلم و استاد مبارک 💐
یاد و خاطره همه اساتید و معلمان شهید از جمله حضرت امام و شهید مطهری را گرامی می داریم.
یادشان گرامی و راهشان مستدام و پر رهرو باد.🌺🏝️🌷🌼
✾📚 @Dastan 📚✾
°•°•°
ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦﺩﺷﻤﻦﺁﺭﺍﻣﺶِﺍﻧﺴﺎﻥ
ﻣﻘﺎیسہﺧﻮﺩﺑﺎﺩﯾﮕﺮﺍﻥﺍست☹️
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍینڪہﻫﺮڪسۍ
ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮۍڪﺎﻣﻼﻣﺘﻔﺎﻭﺕﺍﺯﺩﯾﮕﺮۍ
ﺩﺭﺣﺎﻝﺳﻔﺮﻭﯾﺎﺩﮔﯿﺮﺳﺖ🚗
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#لعنت_به_دشمن
🌷گاهی صبحانه ما میشد یک بیسکویت تا شب که میرفتیم خانه. ماه رمضان سحری میخوردیم و میرفتیم رختشویی. بعد از افطار برمیگشتم خانه. شبها هم تا دیروقت کارهای خانه را انجام میدادم. غذای روز بعد بچهها را آماده میکردم. غلامعباس مدام جبهه بود و شوهر و بچههایم هم خانه. مست رختشویخانه بودم و اصلاً خستگی و گرسنگی را نمیفهمیدم. رسیدم خانه. برگهای مچالهشده جلوی در بود. آن را برداشتم و بازش کردم. نفهمیدم چی نوشته، ولی دلم آشوب شد. سریع در را باز کردم. برگه را دادم دست بچهها و گفتم: «ببینید چی نوشته؟» نگاهش کردند و گفتند: «هیچی نیست.» از رنگ و رویشان فهمیدم الکی میگویند.
🌷بلند شدم و رفتم پیش خانمهای توی باغ کنار خانهمان. برگه را دادم به یکی از دخترها که سواد داشت. گفتم: «ببین چی نوشته؟» بازش کرد و گفت: «نوشته غلامعباس شیرزادی شهید شده.» گفتم: «بچه من چند روزه از جبهه برگشته. الان توی بسیجه. چطور شد؟» گفت: «پسرته؟ ای وای! کاش بهت نمیگفتم.» بدنم سست شد. نشستم روی زمین. چنگ میزدم به زمین و مشت مشت خاک میریختم روی سرم و گریه میکردم. خانمها دورم جمع شدند. ولی نشستن بیفایده بود. بلند شدم. ذهنم کار نمیکرد.
🌷تنها جایی که بلد بودم بسیج بود. فقط میدویدم. آنقدر تند میرفتم که باد میافتاد زیر چادرم و میبردش هوا. نیمساعت راه را کمتر از ۱۰ دقیقه رفتم. در را باز کردم، نفسزنان خودم را انداختمم توی اتاق و با بغض گفتم: «غلام... غلامعباس رو میخوام.» پسر جوان از پشت میزش بلند شد، آمد پیشم و گفت: «مادر چی شده؟ آروم باش تا بیدارش کنیم.» گفتم: «نه، شهید شده. نامه دارم که شهید شده. پس این نامه چیه؟» گفت: «مادر، بشین ببینم چی شده؟» نامه را خواند و گفت: «خیالت راحت، پسرت دیشب کشیک داشته. الان بالا خوابه، این برگه هم کار دشمنه.»
منبع: سایت باشگاه خبرنگاران جوان
✾📚 @Dastan 📚✾
11.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍داستانی تکان دهنده
از عاقبت فردی که توله سگی را کشت...
✾📚 @Dastan 📚✾
9.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کیا و چرا شهید مطهری رو ترور کردن؟🙄
ماجرای کمک ایشون به نیازمندان🌷
روز معلم مبارک🍃💐
شادی روح شهید عزیز، صلوات🌺
#شهید_مطهری
#روز_معلم
#شهید
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆آثار حاج شيخ پس از مرگ
نوادگان مرحوم حاج شيخ كه فرزندان مرحوم برادر من هستند با آنكه هيچ كدام زمان حاج شيخ را درك نكرده اند، چنان به پدربزرگ خود معتقدند كه با توسّل به او بيشتر بوسيله خواب او را زيارت مى كنند و از او كمك مى گيرند و در اين باره قضاياى بسيارى است كه براى نمونه يك داستان را نقل مى كنم :
برادرم يعنى داماد مرحوم حاج شيخ اواخر عمر چون پا به سن گذاشته بود و فشار بار زندگى هم بر دوش او سنگينى مى كرد عصبانى مزاج شده بود. شبى از سفر رسيده بود و همسرش يعنى صبيه مرحوم حاج شيخ غذا براى او آورده بود در حاليكه رنگ غذا كه آبگوشت بوده خيلى تيره و بد رؤ يت بوده ، مى پرسد كه چرا رنگ اين كاسه اين جور است ، مثل اينكه چيزى از خارج به داخل آن ريخته شده ، چرا موقع پخت غذا رسيدگى نمى كنيد؟
بر اثر اين پيش آمد عصبانى شده و كاسه آبگوشت را به داخل حياط مى اندازد؛ طبعاً همسرش ناراحت مى شود. صبح قبل از آفتاب كه براى نماز صبح از خواب بر مى خيزد شوهرش را صدا مى زند و مى گويد: ملاحظه كنيد! فورى زردچوبه را در استكان آب جوش مى ريزد، همان رنگ نامطبوع غذا پيدا مى شود و مى گويد ديديد تقصير من نبوده .
همسرش مى گويد: شما كه مى دانستيد چرا از اين زردچوبه استعمال كرديد؟
مى گويد: ديشب حاج آقا مرحوم حاج شيخ را به خواب ديدم فرمودند كه چرا نگرانى ؟ قضيه آبگوشت و عصبانيت شما را گفتم .
فرمودند: آن رنگ بد و تيره از زردچوبه است ، از آن زردچوبه استعمال مكن !
واقعاً عجيب است ، آنقدر روح آن بزرگوار محيط و مسلط و آزاد است كه از زردچوبه خانه فرزندش آگاه است و در اين پيش آمد كوچك به او كمك مى نمايد.
📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده
✾📚 @Dastan 📚✾
از بهترین کارهای ما این است که قرآنی، دعایی بخوانیم، ثوابش را به #امام_زمان عجلاللهفرجه هدیه دهیم.
شما هدیه کوچکی برای آدم عادی بفرستید، بالاخره چیزی در مقابل به شما میدهد! مگر میشود ایشان هدیه ما را ندیده بگیرد؟ میشود او برای ما دعا نکند!
📚آیت الله مصباح یزدی رحمت الله علیه
✾📚 @Dastan 📚✾