eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
68.1هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2.8هزار ویدیو
70 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از قاصدک
دوست داری توهرمجلسی بدرخشی؟ ✅یه مزون باانواع مدل های عربی که ازسوریه وعراق میارن ✅پارچه فروشی که فقط فروش حضوری دارن ✅انواع پیراهن وشومیزوکت شلوار وکت ودامن مجلسی شیک👌 ✅ارسال به سراسرکشور ✅با۲۲سال سابقه فروش شماارزش دارین💫👌 اگه میخوایین خاص باشین بفرمایید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1787822842C29b5a06d7c
محاصره منزل "امام خمينی" ره در نجف 🔻 امضای موافقتنامه ۱۹۷۵ الجزایر بین شاه و عراق، موقتاً به خصومتهای بغداد و تهران پایان داد. این رابطه، شرایطی دشوارتر از گذشته در مسیر مبارزات امام خمینی ره پدید آورد. سید احمد خمینی در خاطراتش نوشته: « اوایل مهرماه ۵۷ مقامات امنیتی و سعدون شاکر رئیس سازمان امنیت عراق در چند مرحله ملاقات، با تهدید سعی می کنند امام را از ادامۀ فعالیتهای سیاسی باز دارند. ▫️امام در یکی از سخنرانی های خود می فرمایند: عراقی ها به طور رسمی به ما گفتند که ما چون یک معاهداتی، تعهداتی، با دولت ایران داریم، نمی توانیم تحمل کنیم که شما اینجا فعالیت بکنید؛ این مخالف تعهدات ماست. من گفتم این تکلیف شرعی من است. شما هم هر تکلیفی دارید عمل کنید. 🔹 بعد از ملاقاتهای بدون نتیجۀ مسئولین سازمان امنیت عراق با امام، در دوم مهر 1357 منزل امام در نجف توسط نیروهای بعثی محاصره می شود. امام از مواضع خود عقب نشینی نمی کنند، سرانجام تصمیم حزب بعث عراق مبنی بر اخراج امام از عراق ابلاغ می گردد. امام تصمیم می گیرند به کویت عزیمت کنند. 🔸 امام از این تصمیم چنین یاد می کنند: بنا گذاشتیم به کویت برویم. و از کویت به سوریه برویم. ما بنا نداشتیم که به پاریس برویم. مسائلی بود که هیچ ارادۀ ما در آن دخالت نداشت. هر چه بود، و تا حالا هرچه هست و از اول هرچه بود با ارادۀ خدا بود. ✾📚 @Dastan 📚✾
"نسیه و وجه دستی داده میشود ٬ به قدر قوه" در ضلع شرقی مسجد جامع بازار تهران، دکان غذاخوری بود که بالای پیشخوان دکانش نوشته بود : نسیه و پول نقد داده میشود، بقدر قوه... هر وقت کودکانی که برای بردن غذا برای صاحبکارشان می آمدند لقمه ای چرب و لذیذ از گوشت و کباب و ته دیگ زعفرانی درست میکرد و خود با دستانش بر دهان آنها میگذاشت و میگفت مبادا صاحبکارش به او از این غذا ندهد و او چشمش به این غذا بماند و من شرمنده خدا بشم... این کاسب نمونه حاج میرزا عابد نهاوندی بود معروف به "مرشدچلویی" پیر مردی بلند قامت با چهره ای بسیار نورانی و خوشرو و با محاسنی سفید... خدا رحمتش کنه... 🔺این روزها چقدر جای خالی این مرشدها حس می شه.. ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فاجعه منا 🔻 در جریان انجام مناسک حج ، دوم مهرماه ۱۳۹۴ همزمان با عید قربان، حاجیان از منا به سوی جمرات حرکت کردند. ۵ گذرگاه طریق المشاه، شارع الجوهره، سوق العرب، ۲۰۴ و ۲۰۶، زائران را از منا به جمرات وصل می‌کند. فاجعه منا، در میانه گذرگاه ۲۰۴ رخ داد. 🔹 زائران در صورت باز بودن گذرگاه فرعی ۲۱۵ می‌ توانستند به راحتی از محل فاجعه خارج شوند. علاوه بر این، خروجی گذرگاه ۲۰۴ به سوی جمرات هم با خودرو های پلیس عربستان بسته شد. در این حال، زائرانی که در گذرگاه ۲۰۴ بودند، نه راهی به جلو داشتند و نه راهی به گذرگاه سوق العرب. 🔸 در این حادثه ۲۹۴۷ تن کشته یا مفقود شدند. بیشترین تعداد کشته و مفقود از میان کشورهای ایران، مالی، نیجریه، مصر، بنگلادش، اندونزی، اتیوپی، هند، پاکستان، نیجر و بنین بود. ایران، با مجموع ۴۶۴ کشته و مفقود و ۱۵۹ مجروح، بیشترین آسیب را دید. ▫️ آیت الله خامنه‌ ای در پیامی حادثه منا را هراس‌آور خواندند و حکام سعودی را مقصر آن دانستند. ایشان در این پیام، مسئولان عربستان سعودی را حاکمان بی‌ دین و بی‌ وجدانی دانستند که «حریم حرم امن الهی را شکسته و میهمانان خدای رحمان را در روز عید در منا و پیش از آن در مسجد الحرام قربانی کردند.» ✾📚 @Dastan 📚✾
🔻چونان مار و عقرب ✍️ شادروان علی حجتی کرمانی 🔸در تمامی عمرم و با همۀ ارتباطی که با مجامع و حوزه های علمی و بزرگان علم و دین داشتم، مشاهده کردم که او (آیة الله سید رضا صدر) با بیت المال و وجوهات شرعیه چونان مار و عقرب رفتار می کرد. 🔹 خدایش او را مورد غفران و کرم واسعه اش قرار دهد که در چه مستوای پرشکوهی و در چه درجۀ متعالی و بلندی همانند دودمان با کرامتش به «دنیا و مال و مقام»! پشت پا زده بود و عزّت نفس، ایمان و و شرافتش را بر در ارباب بی وفا و بی مروّت دنیا، حتی یک «آن» قربانی نکرد، تا آنجا که در شکلی شگفت انگیز و بهت آور تا آخرین روزهای عمر با برکت، پربار و باثمرش، در سطحی پایین تر از زندگی یک «طلبۀ معمولی» می زیست و در مقاطع فراوانی از حیات انسانی ـ اسلامی پرشکوه و پر از فراز و نشیبش، حتی با عسرت روزگار می گذراند، و من در این متجاوز از ربع قرن که از نزدیک شاهد تمامی ابعاد و جوانب زندگی او بودم، کمتر دوره ای را سراغ داشتم که مقروض نباشد. ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆👆 👈 خاطره تکان دهنده آیت الله مصباح‌ یزدی از عارف الهی میرزا عبدالعلی تهرانی 👈 امتحانات سخت دوران آخر الزمان ✾📚 @Dastan 📚✾
30.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: 🔹حضرت [ علی(علیه السلام)] میفرماید وقتی که آیه‌ی «اَحَسِبَ النّاسُ اَن یُترَکوُا اَن یَقولوُا ءامَنّا وَ هُم لا یُفتَنون» وارد شد و بحث فتنه مطرح شد، من فهمیدم که تا پیغمبر در میان ما هست، این فتنه رخ نخواهد داد، این فتنه مال بعد از پیغمبر است؛ ♦️با پیغمبر صحبت کردم، از ایشان سؤال کردم، وقتی که رسول اکرم (ص) این مطالب را برای امیرالمؤمنین، شاگرد برگزیده‌ی خود، بیان میکنند، ظاهراً آن شور و شوق احساس تکلیف و احساس مسئولیّت در حضرت به هیجان می‌آید، یک جمله‌ای را با پیغمبر صحبت میکنند. 🔻 میگوید من به پیغمبر عرض کردم -حالا با زبان ما- که یا رسول الله! یادتان هست در روز اُحُد وقتی که حمزه به شهادت رسید، دوستانمان عدّه‌ای به شهادت رسیدند و من با آن همه جراحتی که بر من وارد شده بود شهید نشدم، خیلی این بر من سخت آمد که من عقب ماندم و شهید نشدم. 🔺 شما توجّه کردید، به من فرمودید که علی جان! مژده، تو هم شهید خواهی شد؛ یادتان هست؟آن روز شما به من فرمودید که بشارت باد بر تو علی جان! شهادت در پی تو است و تو شهید خواهی شد. ♦️ بعد فرمود: حالا که سرنوشت تو شهادت است، صبر تو بر شهادتچگونه خواهد بود؟خب شهادت در میدان جنگ چیز دشواری نیست. 🔶 شهادت در میدانهای مبارزات بزرگ بعدی که انسان سختی‌هایی را تحمّل میکند، خیلی مهم است. امیرالمؤمنین بعد از یک دوران دشوار به شهادت رسیدند، آن هم در محراب و با آن کیفیّت دشوار. این طلب شهادت خصوصیّت امیرالمؤمنین است. ۱۴۰۰/۰۲/۱۲ ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆مسلمان بيگانه از مسجد شخصى در ظاهر مسلمان بود، ولى به اصطلاح ، مسلمان شناسنامه اى ، او در امور و احكام اسلام كاملا بى تفاوت بود، مثلا اصلا با مسجد ميانه نداشت ، مسجد رفتن براى او بسيار سخت بود و اگر احيانا از كنار آن رد مى شد، با كمال بى اعتنائى عبور مى كرد. روزى با يكى از پسرانش كه كودك بود، بر سر موضوعى نزاع كرد و بلند شد تا پسرش را كتك بزند، پسر از دست او فرار كرد، و پسرش را دنبال نمود، تا اينكه پسر به طرف مسجد آمد و مى دانست كه پدرش با مسجد ميانه ندارد، رفت داخل مسجد، آن پدر تا نزديك در مسجد آمد، ولى وارد مسجد نشد و در همانجا فرياد زد بيا بيرون ، بيا بيرون ، من در تمام عمر به مسجد نيامده ام ، نگذار اكنون وارد مسجد شوم بيا بيرون !! آرى افرادى هستند كه رابطه آنها با مسجد اين گونه است ، و بعضى تنها هنگام مجلس ترحيم بستگانشان به مسجد مى روند، گوئى مسجد را براى مردگان ساخته اند. 📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
بخونید قشنگه😎📩 🌸بانوی محجبه ای در یکی از  سوپر مارکت های  زنجیره ای فرانسه خرید می کرد. خرید که تموم شد برای پرداخت پول به سمت صندوق رفت🛒💶💵 صندوق دار یک خانم بی حجاب و اصالتا ایرانی بود... (از اون عده افرادی که فکر می کرد روشن فکره بود) صندوق دار نگاهی از روی تمسخر به او انداخت و همانطور که داشت بارکد اجناس رو با تکبر به گوشه ی میز می انداخت... اما خانم محجبه که رو بند به چهره داشت خونسرد بودو چیزی نمیگفت صندوق دار هم بیشتر عصبانی شد و گفت : اینجا توی فرانسه خودمون هزار تا مشکل داریم😖 این نقابی که تو زدی خودش یه مشکله که تو و امثال تو عاملش هستید😡 ما اینجا اومدیم برای زندگیو کار نه برای به نمایش گذاشتن دین و تاریخ😐 اگه می خوای دینت رو به نمایش بگذاری برو کشور خودت🤭👊🏻 🌸خانم محجبه اجناسی که خریده بود رو داخل نایلون گذاشت و نگاهی به صندوق دار کرد😇🙃 رو بند رو از چهره برداشت و در پاسخ به خانم صندوقدار ( که از دیدن چهره اروپایی و چشمان سبز او جا خورده بود) گفت: خانم عزیز من فرانسوی هستم😲 اسلام دین من است...🌹 اینجا هم وطنم تو دینت را فروختی و من خریدم ✾📚 @Dastan 📚✾