📌 تسخیر سفارت آمریکا _ روز ملی مبارزه با استکبار جهانی
🔹 تسخیر سفارت آمریکا در تهران، در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ نقطهعطفی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران است. امام اقدام دانشجویان در تسخیر سفارت آمریکا را، انقلاب دوم و انقلابی فراتر از انقلاب اول نامید. این روز در تقویم به روز مبارزه با استکبار نیز یاد میشود.
🔻 پذیرش سفر شاه به آمریکا در ۳۰ مهر ۱۳۵۸، یکی از دلائل مهم تسخیر سفارت آمریکا در تهران بود. امام در اعتراض به پناه دادن آمریکا به شاه از دانشجویان، دانش آموزان و طلاب خواسته بود که با قدرت به مبارزه با آمریکا ادامه دهند. تبدیل سفارت آمریکا به مرکز جاسوسی نیز از عوامل تصرف سفارت بود.
🔸 دانشجویان با تشکیل جلسهای به برنامهریزی برای تصرف سفارت پرداختند. صبح ۱۳ آبان، گروهی از دانشجویان به سمت سفارتخانه امریکا در خیابان طالقانی به راه افتادند. ورود دانشجویان به داخل سفارت با مقاومت سه ساعته تفنگداران آمریکایی روبرو شد. پیش از رسیدن دانشجویان به داخل سفارت، قسمت زیادی از اسناد توسط آمریکائیها در دستگاه خردکن ریخته شد. اما آنان با گروگان گیری ۱۵ماهه کارکنان ، و نیز چسباندن کاغذهای خرد شده، از جاسوسی های آمریکا در ایران پرده برداشتند.
▫️ امام پس از تسخیر سفارت، آمریکا را شیطان بزرگ و سفارت آمریکا را لانه جاسوسی نامید. پس از تسخیر سفارت، شورای انقلاب اداره کشور را برعهده گرفت و در اولین اقدام، صدور نفت به آمریکا را قطع کرد. آمریکا در اردیبهشت ۱۳۵۹ جهت آزادسازی گروگانها به اقدام نظامی و پیاده کردن نیرو در صحرای طبس نیز متوسل شد که شکست خورد.
#آبان_۱۳
#تسخیر_لانه_جاسوسی
✾📚 @Dastan 📚✾
📌 صدور حکم تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی
🔹 در سال ۱۳۰۹قمری ، ناصرالدین شاه در سفر خود به اروپا در اثر ولخرجیهای زیاد پولهایش تمام شد. لذا امتیازی را در مورد توتون و تنباکو به مشاور نخست وزیر انگلیس «ماژور تالبوت» واگذار، و در مقابل ۲۵ هزار لیره دریافت کرد. طبق قرارداد، کمپانی «رژی» باید سالانه ۱۵ هزار لیره به صندوق دولت ایران واریز میکرد و در مقابل، کشت و فروش توتون و تنباکو را در انحصار خود میگرفت.
🔻 با عقد این قرارداد، مردم شهرهای مختلف به رهبری روحانیت، به مخالفت با آن پرداختند. مردم در شیراز، به رهبری «فال اسیری»؛ در تبریز به رهبری «آقامجتهد»؛ در اصفهان، به رهبری «آقانجفی» و در تهران به رهبری «میرزای آشتیانی» اعتراضاتی برپا کردند که با سرکوب دولت مواجه شد و عدهای از علما تبعید شدند.
🔸 میرزای شیرازی تلگرافی به نزد شاه فرستاده و از او خواست کسانی را که تبعید کرده بازگرداند. در مورد قرارداد نیز مخالفت خود را ابراز کرد. اما شاه اعتنایی نکرد. لذا میرزا فتوای تاریخی خود را در ۱ جمادی الاول صادر کرد: «الیَوم استعمال توتون و تنباکو باَیّ نَحوٍکان، در حکم محاربه با امام زمان (عج) است».
▫️ با صدور این فتوا جنبش عظیمی به راه افتاد تا آنجا که حتی در حرمسرای ناصرالدین شاه قلیانها را شکستند. این جریان ادامه یافت تا در ۲۳ جمادی الاولی ۱۳۰۹ اعلانی در کوچه و بازار زده شد که: «بر حسب حکم جناب میرزای شیرازی، اگر تا ۴۸ ساعت دیگر امتیاز دخانیات لغو نشود یوم آتیه جهاد است، مردم مهیا شوید». لذا شاه مجبور شد امتیاز را لغو کند.
#جمادیالاول_۱
#فتوای_میرزای_شیرازی
✾📚 @Dastan 📚✾
📌 تبعید امام خمینی از ایران به ترکیه
🔹 ۲۱ مهر ۱۳۴۳ حسنعلی منصور نخستوزیر وقت حکومت پهلوی، طرحی در مجلس شورای ملی به نام کاپیتولاسیون یا قضاوت کنسولی تصویب کرد. با تصویب این قانون، حکومت پهلوی به مستشاران آمریکایی ساکن در ایران مصونیت قضایی میداد که هیچ دادگاهی در ایران حق رسیدگی به جرمهای آنها را ندارد.
🔻 امام خمینی پس از اطلاع از تصویب این طرح، در ۴ آبان ۱۳۴۳ در منزل خود سخنرانی کرد. وی سخنرانی خود را با آیه استرجاع آغاز کرد که نشان از رسیدن مصیبت بزرگی بود. او سپس با تشریح پیامدهای قانونی شدن این طرح، به مردم، ارتش، علما و ... هشدار داد و سکوت در مقابل چنین طرحی را گناهی کبیره و مملکت را در اشغال آمریکایی ها دانست که تمام گرفتاریهای مردم ایران به آن میرسد.
🔸 پس از سخنرانی، نوار آن در سراسر ایران پخش شد. پس از این سخنرانی، اعلامیه دیگری که سخنان امام خمینی در آن چاپ شده بود، در ۹ آبان ۱۳۴۳ ش نیز منتشر گردید. در این اعلامیه امام رأی مجلس را ننگین دانسته و آن را مخالف اسلام و قرآن ذکر کرد و کاپیتولاسیون را سند بردگی و اقرار به مستعمره بودن ایران دانست.
▫️نیمه شب ۱۳ آبان سال ۱۳۴۳، مأموران حکومت پهلوی به دلیل سخنرانی و اعلامیه امام در مخالفت با قانونی شدن کاپیتولاسیون در ایران، به منزل او در قم یورش بردند و پس از دستگیری، امام را به تهران و سپس با هواپیمای نظامی به ترکیه تبعید کردند. پس از ۱۱ ماه زندگی، ترکیه تمایلی به ادامه حضور امام خمینی در آنجا نداشت؛ لذا وی در ۱۳ مهر ۱۳۴۴ ترکیه را ترک و به عراق منتقل شد.
#تقویمتاریخ
#آبان_۱۳
#تبعیدامام
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆اعتماد مردم، گنجینه گرانبهای روحانیت
دیروز سری به گلزار شهدای علی بن جعفر (علیه السلام) در قم، زدم. غروب بود و اذان مغرب نزدیک. در حال وضو گرفتن بودم که جوانی با ظاهری نه چندان مذهبی، دو ساک نسبتاً بزرگ و سنگین را به من سپرد و با لحنی ملتمسانه گفت: "حاج آقا میشه چند دقیقه مراقب اینها باشید تا من به دستشویی بروم و برگردم؟"
گفتم: باشه!
او که رفت در ذهنم پرسیدم: "چرا از بین این همه آدم، مرا انتخاب کرد؟"
هیچ آشنایی با او نداشتم و حتی ظاهر مذهبی من هم دلیلی برای این اعتماد نبود. افراد دیگری هم با ظاهری مذهبی در حال وضو گرفتن بودند. بیشک، اعتماد او به لباس روحانیت بود که او را به سوی من رهنمون کرد.
متأسفانه، عملکرد نادرست برخی از روحانیون در کنار تبلیغات مغرضانه دشمنان، باعث خدشهدار شدن اعتماد بخشی از مردم به روحانیت شده است.
با این وجود، کماکان بخش زیادی از مردم به روحانیت اعتماد دارند و آنها را امین خود میدانند. این اعتماد، گنجینهای گرانبهاست که روحانیت باید با تمام توان در حفظ و افزایش آن بکوشد.
همچنین باید تلاش مضاعفی برای ترمیم اعتماد آسیبدیده در میان بخشهایی از جامعه به کار گیرد.
مردم ایران، بیتردید مردمی نجیب، فهمیده و دوستداشتنی هستند. همانطور که امام خمینی (ره) فرمودند، مردم ایران از مردم زمان پیامبر و صدر اسلام نیز برترند.
روحانیت با حفظ تقوا، صداقت، مردمداری، سادهزیستی و دوری از تجملگرایی، قدرت طلبی و با همدلی و همراهی با مردم، میتواند بار دیگر اعتماد کامل آنان را جلب و در مسیر ساختن جامعهای آرمانی، نقشی شایسته ایفا کند.
✾📚 @Dastan 📚✾
🍂پاییز زیباست
🍁چــوڹ دفــتــرِ
🍂نقاشی خداست
🍂بـــرگ بـــرگ
🍁روزهای رنگ رنگیش
🍂را به خـاطـر بـسـپــار
🍂زیرا عشق، محبت
🍁و دوستی، در لابلای
🍂همین رنگهای زیباست!
صبحتون قشنگ
✾📚 @Dastan 📚✾
🔆 پرهیز از جدل بیهوده، عیبجویی و طعنهزنی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما
بقیّة الله فی الارضین.
یا اَبا ذَرٍّ! لا تَکُن عَیّاباً وَ لا مَدّاحاً وَ لا طَعّاناً وَ لا مُماریاً.(۱)
یا اَبا ذَرٍّ لا تَکُن عَیّاباً
[پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) به اباذر فرمود:] ای اباذر! عیبجوی این و آن نباش! عیّاب یعنی کثیر التّعییب؛ که مدام انسان این و آن را تعییب کند، عیب این را بگیرد، عیب آن را بگیرد، عیب آن [دیگری] را بگیرد. بعضیها این جور هستند دیگر؛ مرتّباً در فکر این هستند که یک عیبی از کسی پیدا کنند و آن را ذکر کنند؛ گاهی واقعی، گاهی هم عیبجوییهای غیر واقعی. پس «عیّاب» یعنی عیبجو.
وَ لا مَدّاحاً
نقطهی مقابلش هم این است: مدّاحِ این و آن نباش! همین طور مدام تعریفهای زیادی، بیش از حد؛ این هم مَنهی است در این روایت. مدح زیادی هم همین جور است، حالا یک وقت انسان منصفانه در مقامی که لازم است تمجیدی از کسی میکند، امّا اینکه همین طور مدام مدح یکی را بکند یا مدح همه را بکند یا مبالغهآمیز دربارهی کسی حرف بزند و مدح بکند، ممنوع است؛ بخصوص مدح صاحبان قدرت و ثروت که عیب آن و زشتی آن خیلی بیشتر هم هست.
وَ لا طَعّاناً
طعنهزن به این و آن [نباش]. طعنهزنی غیر از عیبجویی است. کارهای افراد را طعنه میزند، یک چیزی را در یک کسی مستمسک قرار میدهد. میبینیم دیگر این روزها طعنه زدن به این و آن متأسّفانه رایج است بخصوص در این مطبوعات و روزنامهها و مانند اینها. یک کسی یک حرفی زده که مثلاً یک خردهای به نظر مبالغهآمیز میآید؛ این را به یک شکلی، [مثلاً] مسخرهآمیز تیتر کنند در روزنامه و بزرگ کنند. «طعّان» این است.
وَ لَا مُمَارِیا
و اهل جدل هم نباش. «ممارات» یعنی مجادله کردن، مباحثههای بیخودی؛ سر یک چیزی کوچکی یا بحث علمی یا بحث غیر علمی مدام سر و کله زدن و مدام بحث کردن و مدام استدلال کردن و مانند اینها. خب همهی حرفهای دنیا را میشود یک دلیلی برایش ذکر کرد، و بر همهی دلیلهای دنیا هم میشود یک اشکالی ــ وارد یا ناوارد ــ وارد کرد؛ این [یکی] به آن اشکال کند، آن به این اشکال کند؛ تمامشدنی نیست. ۱۳۸۵/۰۸/۱۵
شرح حدیث اخلاقی در ابتدای درس خارج فقه مقام معظم رهبری
...........................................
۱ ) مكارم الأخلاق، ص: ۴۶۷؛ أعلام الدين في صفات المؤمنين، ص: ۱۹۸؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۷۴، ص: ۸۵؛
ُ✾📚 @Dastan 📚✾
14.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖌 سی تفسیر کوتاه قرآن کریم در بیان رهبر انقلاب
📍قسمت هفدهم
📚 موضوع: استقامت در راه خدا
📖تفسیر آیه ۱۵ سوره مبارکه شوری
🗓۱۳۹۶/۰۸/۱۸
#آیتالله_خامنهای
#تفسیر
#سی_تفسیر
✾📚 @Dastan 📚✾
📌 درگذشت جرج جرداق نویسنده و شاعر مسیحی لبنانی
🔸 جورج سَمْعان جُرْداق (۱۹۲۶-۲۰۱۴م)، نویسنده و شاعر مسیحی لبنانی و نویسنده کتاب مشهور «امام علی صدای عدالت انسانی» بود. این کتاب مورد استقبال گسترده اندیشمندان مسلمان و غیرمسلمان قرار گرفت. او در یک خانواده مسیحی ارتودکس قحطانیتبار در شهرک «الجدیدة» منطقه مرجعیون در جنوب لبنان زاده شد.
🔹 آشنایی وی با نهج البلاغه به واسطه برادرش بود که وی را در این کار تشویق کرد. جورج در ۱۳ سالگی بیشتر مطالب نهجالبلاغه را حفظ کرده بود. این دانشمند بزرگ در مورد مقتدای شیعیان جمله ای دارد که گفته «علی علیهالسّلام همچون آفتاب نیمروز میدرخشد».
🔸 او تحصیلات دانشگاهی خود را در در بیروت به پایان رساند. وی پس از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه، تا سالها به تدریس ادبیات عرب و فلسفه عربی در تعدادی از مدارس و دانشگاههای بیروت اشتغال داشت و همزمان به کار ترجمه و نیز نگارش مقالاتی در روزنامهها و مجلات لبنان میپرداخت.
🔸 او در سال ۱۹۹۷م با دعوت برخی از مقامات به ایران، مسافرت کرد و با برخی از شخصیتهای علمی و فرهنگی دیدار کرد. وی بار دیگر در سالهای ۱۹۹۸ و ۲۰۰۰م برای شرکت در کنگره سعدی به ایران سفر کرد. وی سرانجام در ۱۴ آبان ۱۳۹۳ درگذشت. و در مقبره خانوادگی مرجعیون در بیروت دفن شد.
#تقویم_تاریخ
#آبان_۱۴
#جرج_جرداق
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسکن عریان
+ سند ساواک برای تغییر سبک زندگی اصیل ما
🚫آشپزخانه باز
✾📚 @Dastan 📚✾
مریم مقدس و خواستگارش!
در یکی از کلاسهای دانشگاه، بحثی داغ در مورد انتخاب همسر توسط پسران در جریان بود. موضوع بحث این بود که چرا برخی پسران با وجود داشتن روابط متعدد با دختران مختلف، در نهایت به دنبال دختری پاک و بیتجربه در زمینه ارتباط با پسرات برای ازدواج میگردند. این موضوع برای بسیاری از دانشجویان، از جمله من، غیرقابل درک بود.
در حین بحث، استادمان خاطرهای جالب تعریف کرد:
ایشان که در گذشته مشاور دانشجویان در دانشگاهی دیگر بودند، روزی دختری به نام سارا که قبلاً نیز در یکی از کلاسهایش حضور داشت، به اتاقش مراجعه می کند. سارا که از نظر حجاب و رفتار چندان پایبند به عرف جامعه نبود، در کلاس نیز با پسران شوخی میکرد و به اصطلاح عامیانه، "تیپ دختران امروزی" را داشت.
سارا با سلام و احوالپرسی از استاد، تقاضای صحبت خصوصی کرد و پس از اجازه استاد، شروع به صحبت کرد:
"حاج آقا، من قصد دارم در مورد موضوعی با شما صحبت کنم. راستش توی کلاس ما پسری هست که خیلی بهش علاقهمند شدم، اما خجالت میکشم که خودم به او بگویم. میخواستم شما به عنوان واسطه این موضوع را به او بگویید.
ما توی کلاس خیلی راحت با هم صحبت و شوخی میکنیم. احساس میکنم روحیاتمان به هم میخورد و از بقیه دختران دانشکده راحتتر با من حرف میزند. از نگاهش هم مشخصه که به من علاقهمنده، ولی من خجالت میکشم که بهش بگم. میشه شما این کار رو برای من انجام بدین؟"
سارا پس از گفتن این حرفها، به بهانهای از اتاق خارج شد.
هنوز چند دقیقهای نگذشته بود که همان پسری که سارا به خاطر او به اتاق استاد آمده بود، وارد شد. استاد با خود فکر کرد که حتماً این پسر هم به خاطر سارا آمده و چه خوب که خودش پیشقدم شده و نیازی به واسطهگری او نیست.
پسر با لحنی خجالتزده گفت: "حاج آقا، من توی یکی از کلاسها دختری رو دیدم که خیلی بهش علاقهمند شدم و میخوام ازش خواستگاری کنم، ولی خجالت میکشم و نمیدونم چطور بهش بگم."
استاد پرسید: "اون دختر کیه؟" و پسر در جواب گفت: "خانم مریم ...."
استاد با شنیدن اسم مریم، تعجب کرد. مریم دختری بود که در دانشکده به "مریم مقدس" معروف بود. او دختری بسیار باحجاب، متین و باوقار بود که به ندرت با پسران صحبت میکرد و بیشتر حواسش به درس و کتابش بود.
استاد به پسر گفت: "تو که به این دختر نمیخوری! من چندتا کلاس باهاش داشتم. مریم خیلی سرسنگین و باوقاره. من تا به حال توی هیچکدوم از دختران این دانشکده به اندازه او حجب و حیا ندیدم. در ضمن، تو که روابط عمومیت خیلی خوبه! فکر میکنم خانم سارا (همان دختری که قبل از تو به اتاقم اومد و از من خواست واسطه بشم) بیشتر به دردت میخوره!"
پسر قبل از اینکه استاد حرفش را تمام کند، با لحنی قاطع گفت: "من از دخترانی که خیلی راحت با نامحرم ارتباط برقرار میکنن و پوشش و حجاب درست و درمانی ندارند، بدم میاد. من میخوام همسر آیندهام فقط مال خودم باشه. میخوام خندهها، شوخی ها و زیباییهایش فقط برای من باشه و همه درددلهایش را با من در میان بگذارد. حالا شما به من بگید چطور میتونم با دختری که قبل از ازدواج هیچ چیز برای همسر آیندهاش نگه نداشته زندگی کنم؟!
من همون دختر سرسنگین و باوقار رو میخوام که لبخندش رو تا به حال هیچ مردی ندیده. همون دختری که توی ته کلاس میشینه و حواسش به جای اینکه به حرفهای پسران باشد، فقط به درسش فکر میکنه و نمرات عالی داره.
همون دختری که حجب و حیا و وقارش باعث شده که هیچ مردی جرات نکنه باهاش شوخی کنه. و من هم به همین خاطر مزاحم شما شدم، چون اونقدر باوقاره که من خودم خجالت میکشم که بهش بگم!
✾📚 @Dastan 📚✾
16.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆مجموعه #موشن_گرافیک راه نصرالله
قسمت 1: رهبری جامع نگر
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆 زندگی پاک: در جستجوی حیات طیبه
از منبر که پایین آمدم، با لبخندی بر لب، سلام داد و دستش را به سویم دراز کرد. پاسخ سلامش را دادم و دستش را به گرمی فشردم. جوانی حدوداً سی ساله بود. میگفت: مهندسی مکانیک دارد و در یک شرکت خودروسازی کار میکند.
پرسید: "حاج آقا! میتوانم چند دقیقه طولانی! وقت شما را بگیرم؟!"لبخندی زدم و گفتم: چند «دقیقه طولانی» مثل «کچلِ مو فرفری» است!؟ خندید و گفت: "یه سوال دارم. یک پاسخ کوتاه، ساده و کاربردی هم میخواهم!" سری تکان دادم و با لبخند گفتم: "خدا به داد ما برسد! حالا سوالت چیه؟" گفت: "حاج آقا میخواهم یک زندگی پاکِ پاکیزه داشته باشم. چکار کنم؟"
گفتم: "پاسخ و راهکار خلاصه اش در قرآن است. «ایمان» و «عمل صالح»، راه رسیدن به یک زندگی سرشار از پاکی و پاکیزگی است که قرآن از آن به عنوان «حیات طیّبه» یاد میکند: مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ. (نحل/97)"
گفت: "حاج آقا! جسارتاً این را که خودم هم میدانم. توضیح بیشتری میخواهم." گفتم: "«چند دقیقه» ای که گفتی تمام شد، اما برای «طولانی» اش باید گوشهای بنشینیم. ایستاده نمیشود." با خنده گفت: "حاج آقا! مگر شما جزو راست قامتان جاودانه تاریخ نیستید؟!؟" گفتم: "نه! ما دیگر به سبب کمر درد، شدیم جزو راست قامتان خوابیده تاریخ!"
رفتیم در گوشهای از مسجد نشستیم. چند نفر از حاضران هم که شاهد گفتگوی ما بودند، گفتند، اگر اشکالی ندارد، میخواهند در گفتگوی ما شرکت کنند. آنها نیز آمدند.
گفتم: "امیرالمومنین علی(ع) درباره موضوع زندگی پاک، تشبیه بسیار زیبا و گویایی دارد که خیلی خلاصه و کلی توضیح میدهم. آن حضرت میفرماید: كُن كالنَّحلَةِ إِن أَكَلَت أَكَلَت طَيِّبَاً وإِن وَضَعَت وَضَعَت طَيِّبَاً وإِن وَقَعَت عَلى عُودٍ لَم تَكسِرهُ؛
مانند زنبور عسل باش! فقط چیزهای پاک (شهد گلها و گیاهان) را میخورد. فرآوردهاش (عسل) هم پاک است و هنگامی که روی گل و گیاه مینشیند، هرگز آن را نمیشکند! (عیون الحکم و المواعظ، ص 392)"
زنبور بر خلاف مگس هرگز روی چیزهای آلوده نمینشیند و از آنها تغذیه نمیکند. گاه در جستجوی گل و گیاه کیلومترها پرواز میکند. اگر انسان هم خوردنیها، نوشیدنی ها، خواندنیها، دیدنیها، گفتنی ها و شنیدنیهایش پاک و حلال باشد، قطعاً زندگیاش پاک و دارای «حیات طیبه» خواهد شد. ادیان الهی آمدهاند تا پاکیها و پلیدیها را در قالب مفاهیمی چون «ایمان» و «عمل صالح» شناسانده و انسان را برای ساختن یک زندگی پاک رهنمون شوند.
عسلِ زنبور هم، پاکِ پاک و به تصریح قرآن کریم، شفابخش است: ِفيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ. (نحل/69) عسل اگر کاملاً طبیعی باشد بسیاری از بیماریها را شفا میبخشد. چنین اثر شفابخشی ریشه در نوع غذای زنبور عسل و برگرفته از هزاران خاصیت دارویی و درمانی گلها و گیاهان گوناگون است. خوراک جسم و جان انسان هم اگر پاک و حلال باشد، اندیشهها، گفتار، کردار، احساسات و عواطف او نیز پاک و شفابخش خواهد شد و با اثرگذاری در جان و دل انسانهای آماده و حقپذیر، آنها را احیا خواهد کرد.
تاثیر تربیتی انبیا و اولیا از همین جا ناشی میشود. شفابخشی آنان نسبت به بیماریهای جسمی، حتی شفابخشی پیراهن یوسف(ع) نیز ارتباط تنگاتنگی با پاکی خوراکیها، دیدنیها، شنیدنیها، اندیشهها، رفتارها و گفتارهای آنان دارد.
نکته آخر اینکه فرمود: زنبور عسل روی هر چوب و گل و گیاهی که مینشیند و از آن استفاده میکند، آن را نمیشکند و تباه نمیسازد. انسان مؤمن نیز همینگونه است. هنگامی که از خانه و کاشانه، اماکن عمومی، کوه، جنگل، دریا، طبیعت، فضای سبز، ماشین، وسایل نقلیه عمومی و دولتی و هزاران چیز دیگر استفاده میکند، هرگز نباید در آن تخریب و تباهی ایجاد کند. انسان مؤمن هرگز اسراف نمیکند و نعمتهای الهی را هدر نمیدهد.
✾📚 @Dastan 📚✾