eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
66.8هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3.4هزار ویدیو
75 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 ✨بذر گل روزهای بسیار دور ؛ پیرزنی بود که ؛ هر روز با قطار از روستا برای خرید مایحتاج خود به شهر می آمد ... کنار پنجره می نشست ؛ وبیرون را تماشا می نمود.. گاهی؛ چیزهائی از کیف خود در می آورد و از پنجره قطار به بیرون پرتاب می نمود یکی از مسئولین قطار کنار ایشان آمد و با تحکم پرسید که: پیرزن چکار میکنی؟! پیرزن؛ نگاهی به ایشان انداخت و لبخندی مهربان گفت : من بذر گل در مسیر می افشانم آن مرد با تمسخر و استهزا ، گفت : درست شنیدم ؛ تخم گل در مسیر می افشانی؟! پیرزن جواب داد ؛ بله تخم گل ... مرد خنده ای کرد و گفت : اینرا که باد می برد ؛ بنده خدا ؟ پیرزن جواب داد ؛ من هم می دانم که باد می برد... ولی مقداری از این تخمها به زمین می رسند و خاک آنها را می پوشاند مرد که خیال میکرد پیرزن خرفت شده است گفت: با این فرض هم آب می خواهند . پیرزن گفت : افشاندن دانه با من .. آبیاری با خدا.. روزی خواهد رسید که گل و گیاه تمام مسیر را پر خواهد کرد؛ و رنگ راه تغییر خواهد نمود و بوی گلها مشام تمام ساکنین و مسافرین نوازش خواهد داد و من و تو و دیگران از رنگی شدن مسیر لذت خواهیم برد ... مرد از صحبت خود با پیرزن جواب نگرفت با تمسخر و خندیدن به عقل آن پیرزن ؛ سرجای خود برگشت ... مدتها گذشته بود که ؛ آن مرد دوباره سوار قطار شد و کنار پنجره نشسته و بیرون را نگاه می کرد که یک دفعه متوجه بوی خاصی شد.. کنجکاو که شد؛ دیدکه رنگ مسیر هم عوض شده است و از کنار رنگها و رایحه های نشاط آور رد می شدند و مسافرین با شوق و ذوق گلها را به همدیگر نشان می دادند آن مرد ؛ نگاهی به صندلی همیشگی پیرزن انداخت ؛ ولی..... جایش خالی بود سراغش را از دیگران گرفت ؛ گفتند : چند ماه است که ؛ از دنیا رفته است اشک از دیدگان آن مرد سرازیر شد و به نشانه احترام به آن همه احساس بلند شد و تعظیم نمود *** آن پیرزن رنگ و بوی گلها را ندید و استشمام نکرد ؛ ولی هدیه ای زیبا به دیگران تقدیم کرد همیشه عشق و محبت و مهربانی به دیگران هدیه بده ؛ روزی خواهد رسید که آنکس که به او محبت میکنی با انگشت اشاره از شما به نیکی یاد خواهد کرد... ——— *بیا تا جهان را به بَد نَسپَریم* *به کوشش همه دستِ نیکی بریم* *نباشد همی نیک و بَد پایدار* *همان بِهْ که نیکی بُوَد یادگار*
📌 پدر زبان فارسی، حکیم ابوالقاسم فردوسی 🔸ابوالقاسم فردوسی شاعر ملی و بزرگ‌ترین حماسه‌سرای ایرانی است. شاهنامه وی عظیم ترین اثر حماسی ایران و یکی از مهم‌ترین آثار ادبیات جهان است. این کتاب مجموعه داستان‌های حماسی و وقایع تاریخی ایران در زمان ساسانیان است که به نظم درآمده است. 🔹مقام معظم رهبری فردوسی را دلباخته و مجذوب مفاهیم حکمت اسلامی و حکمت او را حکمت الهیِ اسلامی می‌دانند. آیت‌الله جوادی آملی نیز بر این باور است که نظامی و امثال او در کنار سفره فردوسی نشسته‌اند و اوست که مسأله توحید و ولایت و امامت و تشیع را حماسه‌ای کرده است. 🔸فردوسی در شاهنامه چندبار ارادت خود را به امام علی (ع) و خاندان پاکش ابراز داشته و بر آن تأکید ورزیده است. او در دیباچه کتاب و آغاز و انجام داستان‌ها، به شیوه یک مسلمان شیعه به توصیف و ستایش خداوند، پیامبر(ص) و طرفداری از تشیع و مدح مولا علی(ع) پرداخته است. فردوسی، محبت و اعتقاد خود به خاندان علی(ع) را آشکارا به زبان می‌آورد. 🔹یکتاپرستی، خداترسی، دین داری، میهن دوستی، دستگیری از درماندگان، خردمندی و دادخواهی را از آرمان‌های معنوی شاهنامه دانسته‌اند. فردوسی در شاهنامه بارها سخن از فرهنگ آورده و به‌دنبال پیوند فرهنگ ایران پیش و پس از اسلام با یکدیگر بوده است. 🔸او درسال ۳۱۹ هجری شمسی به دنیا آمد و در سال ۳۹۹ یا ۴۰۵ درگذشت و در باغ خود واقع در شهر تابران طوس، به خاک سپرده شد . بنای مقبره فردوسی در آذر ۱۳۵۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. ✾📚 @Dastan 📚✾