📚 داستان های آموزنده 📚
مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آن را برای روز عید قربانی کند . گوسفند ازدست مرد جد
#نظرات_دوستان
در مورد داستان ذکر شده، یکی از دوستان بزرگوار، مطلب قابل تاملی را بیان فرمودند که ضمن تشکر از ایشان، عین نوشته شان را جهت مطالعه شما منعکس می کنم
👇👇👇
سلام علیکم
داستان هدیه ناخواسته گوسفند به خانه یتیمان را که فردای آن روز خداوند گوسفندی به بخشنده هدیه می دهد را خواندم.
یک انتقاد بزرگ به چنین داستان هایی که پیامش این است: "تو نیکی می کن و در دجله انداز* که ایزد در بیابانت دهد باز" وارد است و آن اینکه به مردم یاد می دهد که اگر صدقه می دهند حتما باید منتظر نظیر مادی فربه تری باشند.
در حالی که صدقه و کل اعمال خیر هم پادش فوری دارد و آن نشاط روحی و بزرگ شدن روح انسان است و هم پاداش آتی این جهانی دارد که حرکت بر مدار خیر و برکت الهی است که می تواند هم در چهره معنوی و هم مادی ظاهر شود و یا اینکه فقط در چهره معنوی ادامه یابد،
القای نگاه تاجر مسلکانه برای اعمال خیر به جامعه یک پیامد مهم دارد و آن اینکه اگر من یکبار عمل خیر انجام دادم و ما به ازای مادی آن را دریافت نکردم دلسرد خواهم شد و دیگر دنبال کار خیر نخواهم رفت. ضمنا اگر چنین حسابی در کار بود که دیگر کسی بخل نمی ورزید چرا که اگر امروز بدهم فردا دو چندان خواهم گرفت!!!
در دو کلمه ی این آیات معروف سوره انسان دقت فرمایید یکی "حبه" یکی "لوجه الله" ... " و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا * انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاءً و لا شکورا"
این معنا را خواجه ی شیراز به خوبی در این شاه بیت آورده است:
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که خواجه خود روش بنده پروری داند.
موفق و مؤید باشید
🆔 @Dastan