eitaa logo
داستان و پند اخبار فوری طب سنتی اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.9هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
👌 سختی های زندگی خود را برای دیگران تشریح نکنیم! ☘ مفضل با فشار سخت زندگی روبرو شده بود و فقر و تنگدستی، داشتن قرض و مخارج سنگین زندگی او را آزار می داد. در محضر امام صادق علیه السلام لب به شکایت گشود و بیچارگی های خود را مو به ‌مو تشریح کرد. "فلان مبلغ قرض دارم. فلان مشکل را دارم.. متحیرم چه کنم؟ و..." خلاصه در آخر کلام از امام صادق علیه السلام درخواست دعا کرد. امام به کنیزش دستور داد یک کیسه اشرفی که منصور برای وی فرستاده بود بیاورند بعد این کیسه را در افطار مفضل قرارداد. مفضل به امام عرض کرد: آقا..! مقصود ما از آنچه در حضور شما گفتم دعا بود! حضرت امام فرمودند: بسیار خوب! دعا هم می کنم اما این را بدان هرگز سختی های خود را برای مردم تشریح نکن. اولین اثرش این است که وانمود می‌شود تو در میدان زندگی زمین خورده ای و از روزگار شکست یافته ای، در نظرها کوچک می شوی و شخصیت و احترامت از میان می رود. 📖 کافی ، ج۴ ، ص۲۱ کمی تا @Dastan1224
✨﷽✨ ✍پیر سالکی روزی دو شاگرد برای تربیت گرفت. یکی را اصول معرفت می‌گفت و دیگری را همیشه خطایش تذکر می‌داد. شاگرد روزی از کثرت ایراد و خطا گرفتن استاد خسته شد و بر استاد خود شکوه کرد که در تعلیم خود فرق می‌گذارد. پیر مرشد شاگرد را جلوی آینه برد و گفت: به آینه نگاه کن و روبروی خود بنگر. شاگرد گفت: جز دیدن خود و پشت سر خود چیزی در آینه نمی‌شود ببینم. استاد گفت: برای تو که بسیار خطای نفس داری، استادت باید همچون آینه باشد و حال و پشت سر تو را نشان‌ات دهد که رفع و ترک خطا کنی. آن گاه که چنین شدی استادت سیماب (جیوه) از پشت آینه بر خواهد داشت که شیشه‌ای در مقابل خود بینی و از آن شیشه امام و راه مقابل‌ات برای پیمودن نشان‌ات خواهد داد. این مَثَل بدان ذکر کردم تا بدانی بسیاری از ما به جای تلاش برای رفع عیوب و خطاهای خود می‌خواهیم راهی نشان‌مان دهند که فقط جلو برویم، آن گاه به خیال خود جلو می‌رویم. درحالی که در حال و گذشته خود کلی خطا و اشتباه داریم که نیاز به اصلاح آن است. امام سجاد علیه السَّلام می‌فرمایند: خداوند کسی را که به آنچه می‌داند عمل نمی‌کند ولی در جستجوی دانستن بسیار است را دوست ندارد. ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ @Dastan1224
✨﷽✨ 🏴درسی از مکتب حضرت اباالفضل العباس(ع) ✍ماجرای داش علی مست و روضه حضرت عباس(ع) .... یکى از جاهل‌هاى محل ما «داش على» بود که چند سال پیش فوت شد، در زمان حیاتش یک روز من از توى بازار رد مى‌شدم، دیدم داش على بازار را قُرقُ کرده و چاقویش را هم دستش گرفته و یک نفس کش جرأت نطق نداشت، آن روزها هنوز ماشین و اتومبیل نبود، من با قاطر به مجالس سوگواری حضرت سیدالشهدا(ع ) مى‌رفتم، از سرگذر که رد شدم متوجه شدم که مرا دید و تا چشمش به من افتاد، گفت: از قاطر پیاده شو، پیاده شدم، گفت: کجا مى‌روى؟ دیدم مست مست است و باید با او راه رفت، گفتم: به مجلس روضه مى‌روم! گفت: یک روضه ابوالفضل همین جا برایم بخوان، چون چاره‌اى نداشتم، یک روضه اباالفضل(ع ) برایش خواندم، داش على بنا کرد گریه کردن، اشک‌ها روى گونه‌اش مى‌غلتید و روى زمین مى‌ریخت، چاقویش را غلاف کرد و قرق تمام شد، بعد فهمیدم همان روضه کارش را درست کرده و باعث توبه‌اش شده بود. چند سال بعد داش على مرد، چند شب بعد از فوتش او را در خواب دیدم، حال او را پرسیدم ، مثل اینکه مى‌دانست مى‌خواهم وضع شب اول قبرش را بپرسم، گفت: راستش این است که تا آمدند از من سؤال‌هایی بکنند، سقائى آمد، مقصودش حضرت ابوالفضل(ع) بود و فرمود: داش على غلام ما است، کارى به کارش نداشته باشید ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ @Dastan1224
شاهِ نفس و عابد سلطانی بر عابدی وارسته وارد شد. حکیم سرگرم مطالعه بود، سر بر نداشت و به ملکشاه تواضع نکرد، بدان سان که سلطان به خشم اندر شد و به او گفت: آیا تو نمی‌دانی من کیستم؟ من آن سلطان مقتدری هستم که فلان گردن‌کش را به خواری کشتم و فلان یاغی را به غل و زنجیر کشیدم و کشوری را به تصرف در آوردم. حکیم خندید و گفت: من نیرومندتر از تو هستم زیرا من کسی را کشته‌ام که تو اسیر چنگال بی‌رحم او هستی. شاه با تحیر پرسید: او کیست؟ حکیم گفت: آن نفس است. من نفس خود را کشته‌ام و تو هنوز اسیر نفس اماره خود هستی و اگر اسیر نبودی از من نمی‌خواستی که پیش پای تو به خاک افتم، عبادت خدا بشکنم و ستایش کسی را کنم که چون من انسان است. شاه از شنیدن این سخن شرمنده شد و عذر خطای گذشته خود @Dastan1224
💠آیت الله بهجت(ره): از عالمي پرسیدند بالاترین وزنه چند کیلو است که یه نفر بزنه و بهش بگن پهلوان . گفت بالاترین وزنه یه پتوی یک کیلویی است که هنگام نمازصبح بتواند از روی خودبلند @Dastan1224
✍انتظار داری کارت هم پیچ نخورد؟! محقق عالی قدر استاد فاطمی نیا فرمودند: یکی از علما - که از دنیا رفته است. از یکی از صلحا برایم تعریف می‌کرد که یک نفر گفته بود: من در قسمت بایگانی اداره ای کار می‌کردم و پرونده‌های متعدد و بعضا بسیار مهم می‌آمد و ما در قسمت بایگانی قرار می‌دادیم. یک روز پرونده ی بسیار مهمی به دستم رسید. چند روزی که گذشت متوجه شدم آن پرونده گم شده است. هر چه گشتم پیدا نشد. در آن گیر و دار که کاملا نا امید شده بودم، به بنده خبر دادند: چون شما مسئول پرونده‌ها هستید اگر تا چند روز دیگر پیدا نشود، حکمی که در مورد شما اجرا می‌شود یا اعدام است یا حبس ابد؛ از این رو نزد یک نفر اهل دل رفتم، ایشان دستور ختمی فرمودند که انجام بده. همان توسل را انجام دادم. روزی که قرار بود نتیجه بگیریم از پرونده خبری نبود با ناراحتی از منزل بیرون آمدم تا نزدیکی خیابان «مولوی» رفتم. دیدم پیرمردی جلو آمد و گفت: آقا؛ مشکل تو به دست آن شخص - که عرق چین به سر دارد و در حال رفتن است - حل می‌شود. بدون توجه به این شخص با شنیدن این کلمات دویدم و دامن آقا را گرفتم و گفتم: آقا جان! به دادم برس، گفته اند مشکلم به دست شما حل می‌شود. پیرمرد نگاهی به من کرد و گفت: خجالت نمی کشی؟ حالتی بهت زده و متعجب داشتم. ایشان فرمودند: چهار سال است شوهر خواهرت از دنیا رفته، یک مرتبه هم به خواهرت و بچه هایش سر نزده ای، انتظار داری کارت هم پیچ نخورد؟! تا نروی و رضایت آنها را جلب نکنی، مشکلت حل نمی شود. بعد از شنیدن صحبت پیرمرد بلافاصله به منزل خواهرم رفتم. وقتی در زدم و خواهرم متوجه شد من هستم، گفت: چطور است بعد از چهار سال آمده ای؟! گفتم: خواهر! از من راضی شو. بچه هایت را از من راضی کن. بعدا برایت تعریف میکنم، غلط کردم. آن گاه رفتم مقداری هدیه گرفتم و آوردم و آنها را راضی کردم. فردا که به اداره برگشتم، به من خبر دادند که ص: 122 پرونده پیدا شده است. این پیرمرد عرق چین به سر، عارف بزرگ مرحوم شیخ رجبعلی خیاط بود! [1] ---------- [1]: کرامات معنوی / @Dastan1224
🌟امام حسین علیه السلام 💎«انفاق و احسان کنيد، سوگند به خدايي که دانه را شکافت و انسان را آفريد، روزي فرا خواهد رسيد که ديگر براي انفاق يک درهم و يا يک دينار محلي پيدا نشود (اشاره به بي نيازي مردم در دوران حضرت صاحب الامر)». 📚عقد الدرر/ ص171 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کمی تا بهجت🌷 @Dastan1224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻کارنامه شگفت‌آور رئیسی در کمتر از ۱ سال!() 🔹خطاب به تمام کسایی که میگفتن اینا همش وعده وعیده و باید دید دولت در آینده چه میکنه تا بشه حق داد و اعتماد کرد! @fateme_madarm
🔴 اوضاع و شرایط قبل از ظهور، در منطقهٔ خاورمیانه... 🌕 يکی از حوادث قبل از ظهور، افزايش و تداوم قتل و غارت در ميان مردم، به خصوص در منطقه خاور ميانه است. اين مسئله، باعث ترس همگانی، سلب آسايش و سختی برای همه می‌شود. 🔹 عبدالله بن سنان روايت كرده است كه امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: «يَشْمَلُ اَلنَّاسَ مَوْتٌ وَ قَتْلٌ حَتَّى يَلْجَأَ اَلنَّاسُ عِنْدَ ذَلِكَ إِلَى اَلْحَرَمِ فَيُنَادِي مُنَادٍ صَادِقٌ مِنْ شِدَّةِ اَلْقِتَالِ فِيمَ اَلْقَتْلُ وَ اَلْقِتَالُ صَاحِبُكُمْ فُلاَنٌ.» مرگ و کشتار، مردم را فرا می‌گيرد تا اينکه مردم درآن وقت به حرم الهی پناه می‌برند. در آن هنگام خبر دهنده راستگويی به دليل شدت کشتار، ندا می‌دهد: برای چه قتل و کشتار؟! امامتان فلانی است» 🔹 در حديثي ديگر، امام رضا علیه السلام فرمودند: «قُدَّامَ هَذَا اَلْأَمْرِ قَتْلٌ بُيُوحٌ قُلْتُ وَ مَا اَلْبُيُوحُ قَالَ دَائِمٌ لاَ يَفْتُرُ.» پيش از اين امر، کشتار بيوح است». پرسيدم: بيوح چيست؟ فرمود: «دائم لا يفتر دائمی است و قطع نمی‌شود». يعنی قبل از ظهور، کشتار و غارتی دامن‌گير مردم می‌شود که تمامی ندارد. 🔹 امام باقر علیه‌السلام فرمودند: «الباقر علیه السلام: وَ یُذِیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ وَ هُوَ أَنْ یَقْتُلَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً وَ کُلُّ هَذَا فِی أَهْلِ الْقِبْلَهًِْ.» شما یکدیگر را خواهید کشت و تمام این اعمال در میان اهل قبله (مسلمانان) صورت می‌گیرد. 📗بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۹۶ 📗الغيبة (للنعمانی) ج ۱، ص ۲۶۷ 📗بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۲ 📗قرب الإسناد ج ۱، ص ۳۸۴ 📗تفسیر اهل بیت(ع)، ج۴، ص۴۲۲ 📗بحارالأنوار، ج۹، ص۲۰۵ 📗القمی، ج۱، ص۲۰۴ ➥ | شیخ احمد ڪـافی ‎‎‌‌‎ @Dastan1224
🔸 گاهی تقوا خود حربه سقوط می‌شود 🔻آیةالله‌العظمی مظاهری 🔹مطلب عمده‌ای که بزرگان هم می‌گویند این است که در حالت عادی صفت رذیله کاری با انسان ندارد و از طرفی ممکن است انسان برسد به آن‌جا که به‌راستی متقی بشود و به واجبات اهمیت بدهد و از گناه واقعاً اجتناب داشته باشد، اما ناگهان همان تقوا حربه بشود. 🔹در روایت هم آمده که گاهی انسان صدیق و متقی وارد مسجد می‌شود و شیطان گولش می‌زند و از عبادت‌هایش مغرور می‌شود و لذا فاسق برمی‌گردد و برعکس انسان فاسق در مسجد دلش می‌شکند، حال خجالت‌زدگی پیدا می‌کند و به‌صورت صدیق از مسجد بیرون می‌آید. 🔹گاهی اوقات آدم متقی است، اما حسادت یا ریاست‌طلبی او را زمین می‌زند و بد هم زمین می‌زند مثل مالک‌بن صور که خیلی متقی بود تا موقعی که حضرت امیرالمؤمنین‌ علیه السلام به بصره و کوفه مشرف نشده بودند آدم وارسته‌ای بود، اما وقتی با ورود حضرت، ریاستش را در معرض خطر دید، زمینه پیدا شد و طلحه و زبیر آمدند و او را گول زدند و او را از راه مستقیم خارج کردند. 🔹انسان از حوادث تاریخی درس می‌گیرد که نباید تقوا و دینداری را به خودمان نسبت دهیم بلکه آن‌را یک توفیق الهی و عنایت او بدانیم تا ان‌شاءالله به رستگاری واقعی برسیم. کمی @Dastan1224
🌷 گناهانی که انسان را در زنجیر می کنند : کسی که گناه می کند . موفق به خواندن نماز شب نمی شود. شخصی خدمت امام صادق علیه السلام رسید و عرض کرد : " من هر شب تصمیم می گیرم که نماز شب بخوانم. اما موفق نمی شوم. چرا؟ خیلی دلم می خواهد، اما نمی شود. " به قول بعضی ها ساعت هم کوک می کنم. اما بلند می شوم و ساعت را خاموش می کنم و دوباره می خوابم. حضرت علیه السلام یک عبارتی فرمودند که خیلی موعظه دارد. فرمودند : " قیَّدتک ذنوبک . " ❄️" گناهان تو را در قید و زنجیر کرده اند. تو مرتکب گناه شده ای. به همین خاطر هم موفق به نماز شب نمی شوی. " دیده اید پای آدم را که زنجیر کنند. دیگر نمی تواند راه برود. یکی از اولیای خدا می گفت : " یک مکروه از من سر زد. 💠شش ماه. موفق به نماز شب نشدم. " یک مکروه انسان انجام دهد. توفیق نماز شب از او سلب می شود. یزید هم موفق به نماز غفیله نشد. " 📗🖍( آیت الله مجتهدی تهرانی. ) @Dastan1224
📚 روزی بهلول از مسجد «ابوحنیفه» می‌گذشت، دید خطیب مردم را موعظه می‌کند. ایستاد و به سخنانش گوش داد. او می‌گفت: جعفربن محمد عقیده دارد که کارها با اختیار از بندگان انجام نمی شود در صورتی که آنچه که بندگان انجام می‌دهند خواست خداست و انسان از خود اختیاری ندارد. دیگر این که در روز قیامت شیطان در آتش می‌سوزد و حال آن که شیطان از آتش آفریده شده است و آتش هم جنس خود را عذاب نمی‌کند. دیگر این که خداوند موجود است؛ ولی نمی‌شود او را دید، در صورتی که این دروغ است و هر موجودی دیدنی است. آنگاه بهلول کلوخی از زمین برداشت و سر خطیب را هدف گرفت و آن را شکست و خون جاری شد، سپس فرار کرد. خطیب نزد خلیفه آمد و از بهلول شکایت کرد. خلیفه دستور داد بهلول را بیاورند و چون بهلول حاضر شد به او گفت: چرا چنین کردی؟ بهلول گفت: علت را از خود وی سوال کنید. او می‌گوید: بندگان اختیاری ندارند و همه کارها به دست خداست. اگر اعتقاد او چنین است پس سر او را خداوند شکسته و من تقصیری ندارم. او می‌گوید: جنس از هم جنس خود متاثر نمی‌شود و عذاب نمی‌بیند وقتی انسان از خاک است چرا باید از همجنس خود متاثر و ناراحت شود؟ او معتقد است که هر موجودی باید دیده شود. خلیفه از وی سوال کند که آیا این درد که او از این زخم احساس می‌کند دیده می‌شود؟! این را گفت و از نزد خلیفه رفت. @Dastan1224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻کارنامه شگفت‌آور رئیسی در کمتر از ۱ سال!() 🔹این کلیپ تنها چند مورد از صدها اقدامِ به بارنشسته‌ی رئیسی تنها در کمتر از یک سال هست؛ باشیم @Dastan1224
💠آیت الله خوشوقت رحمة الله؛ 🔸در آب یک مشت کاه ریخته‌­اند، این خالص نیست. آبِ خالص نیست. اگر کاه‌­ها را جدا کردی و بیرون ریختی آب خالص تهیه می ­شود. این عمل را می‌گویند إخلاص. 🔸شما چه کار کردی؟ آب را خالص کردی بعد از آنکه آب مخلوط داشت. عبادت هم همینجور است، اگر برای خاطر خدا انجام بدهی خالص است. اگر برای غیرخدا انجام بدهی ناخالصی دارد. مُخلِص هم به کسی می­‌گویند که آن ناخالصی‌ها را بیرون بریزد و عبادت را فقط برای خدا انجام دهد. این را إخلاص می‌­گویند. امیرالمؤمنین علیه الصلاة و السلام فرمودند: « وَ بِالْإِخْلَاصِ‏ یَکُونُ‏ الْخَلَاصُ‏»، اگر بخواهی خلاص شوی باید با إخلاص عبادت کنی و الا بخواهی توجه‌ات دیگر هم در آن باشد انسان از شرّ نفس اماره و ضعف ایمان هیچ‌وقت خلاص نمی‌شود. کمی @Dastan1224
✅محبت و زیارت اهلبیت (ع) 🔰امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «از مواردی که به زیارت زائرم می‌آیم شب اول قبرست. » 💬پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «محبت به من و اهلبیتم در هفت موقف بسیار هولناک، نجات بخش است: 1⃣هنگام مرگ و حضور فرشته مامور قبض روح. 2⃣هنگام بازجویی در برابر فرشتگان مسئول برزخ در شب اول قبر. 3⃣هنگام زنده شدن مردگان در قیامت. 4⃣هنگام باز شدن پرونده عمل در برابر انسان در قیامت و یا زمانی که پرونده عمل هر شخصی را به دستش می‌دهند. 5⃣هنگام حساب و حضور در دادگاه عدل الهی. 6⃣هنگام سنجش افکار و اعمال انسان با معیارهای حق و الگوهایی که در آن روز است. 7⃣هنگام عبور از صراط و پلی که بر روی دوزخ نهاده شده است. » 📗بحار، ج 7، ص 247. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @Dastan1224
💠آیت الله خوشوقت رحمة الله؛ 🔸در آب یک مشت کاه ریخته‌­اند، این خالص نیست. آبِ خالص نیست. اگر کاه‌­ها را جدا کردی و بیرون ریختی آب خالص تهیه می ­شود. این عمل را می‌گویند إخلاص. 🔸شما چه کار کردی؟ آب را خالص کردی بعد از آنکه آب مخلوط داشت. عبادت هم همینجور است، اگر برای خاطر خدا انجام بدهی خالص است. اگر برای غیرخدا انجام بدهی ناخالصی دارد. مُخلِص هم به کسی می­‌گویند که آن ناخالصی‌ها را بیرون بریزد و عبادت را فقط برای خدا انجام دهد. این را إخلاص می‌­گویند. امیرالمؤمنین علیه الصلاة و السلام فرمودند: « وَ بِالْإِخْلَاصِ‏ یَکُونُ‏ الْخَلَاصُ‏»، اگر بخواهی خلاص شوی باید با إخلاص عبادت کنی و الا بخواهی توجه‌ات دیگر هم در آن باشد انسان از شرّ نفس اماره و ضعف ایمان هیچ‌وقت خلاص نمی‌شود. کمی @Dastan1224
📚ارزش يك قطره اشك براى اباعبدالله عليه السلام چون روز قیامت شود و بنده را در موقف حساب و کتاب بیاورند، وقتی نامه عملش را از حسنات تهی می بیند، با یأس راه جهنم را در پیش می‌گیرد. خطاب می رسد ای بنده به کجا می روی!؟ می‌گوید خود را مستحق آتش می دانم. در این هنگام خطاب می رسد که صبر کن، زیرا نزد ما امانتی داری. پس دانه‌ای از درّ می آورند که شعاع نورش همه عرصات را روشن می‌نماید. می پرسد من چنین دانه گرانبهایی نداشتم! ندا می‌رسد: این دانه، قطره اشکی است که در فلان مجلس در مصیبت حسین بن علی (عليه السلام) از دیدگانت جاری شد و ما آن را برای این روز که یوم الحسرة است، ذخیره کردیم تا به کارت آید. حالا این درّ را از تو خریداریم. آن را نزد انبیاء ببر تا قیمت گذاری کنند. نزد آدم صفی الله (عليه السلام) می برد و آن حضرت می فرماید من سررشته قیمت این درّ را ندارم. نزد نوح (عليه السلام) و سایر انبیاء هم می آورد و همه به دیگری حواله می‌نمایند تا نزد خاتم الانبیاء (صلى الله عليه وآله) می آورد. حضرت می‌فرماید نزد علی مرتضی (عليه السلام) ببر. امیرالمؤمنین نیز او را نزد فرزندش حسین ‌(عليه السلام) می فرستد. وقتی درّ را به حضرت اباعبدالله (عليه السلام) می دهد آن حضرت، درّ را نزد خداوند می آورد و عرض می‌کند خدایا قیمت دانه این است که این بنده را به همراه پدر و مادرش به من ببخشی و ایشان را با من محشور کنی. خطاب می رسد که او را با پدر و مادرش به تو بخشیدیم و همسایه‌ات در بهشت خواهند بود. 📚 از کتاب ارزشمند حسینیه نوشته ملا حبیب الله شریف کاشانی (ره)، ص34و35 ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ @Dastan1224
📚 می گویند کشاورزی آفریقایی در مزرعه اش زندگی خوب و خوشی را با همسر و فرزندانش داشت. یک روز شنید که در بخشی از آفریقا، معادن الماسی کشف شده اند و مردمی که به آنجا رفته اند با کشف الماس به ثروتی افسانه ای دست یافته اند. او که از شنیدن این خبر هیجان زده شده بود، تصمیم گرفت برای کشف معدنی الماس به آنجا برود. بنابراین زن و فرزندانش را به دوستی سپرد و مزرعه اش را فروخت و عازم سفر شد. او به مدت ده سال آفریقا را زیر پا می گذارد و عاقبت به دنبال بی پولی، تنهایی و یأس و نومیدی، خود را در دریا غرق می کند. اما زارع جدیدی که مزرعه را خریده بود روزی در کنار رودخانه ای که از وسط مزرعه می گذشت، چشمش به تکه سنگی افتاد که درخشش عجیبی داشت. او سنگ را برداشت و به نزد جواهر سازی برد. مرد جواهر ساز با دیدن سنگ گفت که آن سنگ الماسی است که نمی توان قیمتی بر آن نهاد. مرد زارع به محلی که سنگ را پیدا کرده بود رفت و متوجه شد سرتاسر مزرعه پر از سنگهای الماسی است که برای درخشیدن نیاز به تراش و صیقل داشتند. مرد زارع پیشین بدون آنکه زیر پای خود را نگاه کند، برای کشف الماس تمام آفریقا را زیر پا گذاشته بود حال آنکه در معدنی از الماس زندگی می کرد! : همیشه برای یافتن فرصت ها و موفقیت درزندگی ابتدا به داشته های خود نگاهی بیندازیم. @Dastan1224
‌ 📚متنى بسيار زيبا و خواندنى دیشب خواب دیدم که مرده بودم ... روز اول یه فرشته اومد بم گفت: چی میخوای؟ بهش گفتم:آب گفت برو بالای اون تپه آب بخور ... وقتی رفتم دیدم یه چشمه بزرگی بود، دل سیر آب خوردم روزسوم همون فرشته گفت : امروز چی میخوای؟ بازم گفتم: آب ... گفت برو بالا اون تپه آب بخور ... درحالی ک چشمه کوچکترشده بود،دل سیر آب خوردم ..... روز هفتم، همون فرشته گفت:امروز چی میخوای؟؟ بازم گفتم آب .. گفت برو بالا اون تپه ... درحالی که چشمه کوچک وکوچکتر شده بود..آب خوردم.... بعد چهلم همون فرشته گفت : امروز چی میخوای؟ ... با عطش فراوان گفتم : آب ... گفت برو بالا اون تپه ... درکمال تعجب دیدم قطراتی مدام در حال ریزش هستند ...برگشتم و به فرشته گفتم : چرا اینطوری شده؟؟؟... گفت : روز اول ، همه دوستات ، فامیلات ، عشقت و مادرت برات اشک ریختند ، روز سوم فقط عشقت ، رفیقات و مادرت برات اشک ریختن ... روزهفتم فقط عشقت و مادرت برات اشک ریختن ولی روز چهلم فقط این مادرت بود که برات اشک میریخت و همین قطرات همیشه پاپرجاست... وقتی بیدار شدم پای مادرمو بوسیدم وفهمیدم عشق فقط مادر است وبس سلامتی همه مادرا🌹 @Dastan1224
⚫️معجزه امام حسین(ع) 📚سخن گفتن شیرخوار و سنگسار مادرش صفوان به نقل از امام جعفر صادق علیه السّلام حکایت کند:در زمان حضرت ابا عبداللّه الحسین علیه السّلام دو نفر مرد بر سر بچّه ای شیرخوار نزاع و اختلاف داشتند؛ و هر یک مدّعی بود که بچّه برای او است.در این میان، امام حسین علیه السّلام عبورش بر ایشان افتاد و چون متوّجه نزاع آن ها شد، آن ها را مخاطب قرار داد و فرمود: برای چه سر و صدا می کنید؛ و داد و فریاد راه انداخته اید؟یکی از آن دو نفر گفت: یاابن رسول اللّه! این همسر من است.و دیگری اظهار داشت: این بچّه مال من است.امام حسین علیه السّلام به آن شخصی که مدّعی بود زن همسر اوست، خطاب کرد و فرمود: بنشین؛ و سپس خطاب به زن نمود و از او سؤال کرد که قضیّه و جریان چیست؟ پیش از آن که رسوا شوی حقیقت را صادقانه بیان کن.زن گفت: ای پسر رسول خدا! این مرد شوهر من است و این بچّه مال اوست؛ و آن مرد را نمی شناسیم.در این لحظه امام حسین علیه السّلام به بچّه اشاره کرد و فرمود: به إذن خداوند متعال سخن بگو و حقیقت را برای همگان آشکار گردان، که تو فرزند کدام یک از این دو مرد هستی.پس طفل شیرخوار به اعجاز امام حسین علیه السّلام به زبان آمد و گفت: من مربوط به هیچ یک از این دو مرد نیستم؛ بلکه پدر من چوپان فلان ارباب است.سپس حضرت ابا عبداللّه الحسین صلوات اللّه علیه دستور داد تا زن را طبق دستور قرآن سنگسار نمایند.امام صادق علیه السّلام در ادامه فرمایش افزود: آن طفل، بعد از آن جریان، دیگر سخنی نگفت و کسی از او کلامی نشنید." 📚چهل داستان و چهل حدیث از امام حسین نویسنده : عبدالله صالحي @Dastan1224
🍃 آیت الله بهجت رحمه الله علیه: ✍🏼 ، حاصل نمی شود به طوری که ملکه شخص بشود، مگر با دوام و در هر حال و زمان و مکان و در میان مردم و در . کمی تا @Dastan1224
🔻 حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔸[رسیدن به] مقامِ الله و [قرار گرفتن] در مسیر تقرّب الی‌الله برای هر کسی که متوجه خودسازی می‌شود [راهش] این است که باید کاری کند که مسافت و فاصله‌ای که با مولای خود دارد دورتر نشود. حالا نزدیک‌تر نشد عیبی ندارد، [اما] سعی کند خود را در این موقعیّتی که هست حفظ کند. یعنی اول سعی کند دور نشود تا کم کم به جلو حرکت و خود را به مولا نزدیک کند. 📚 برگی از دفتر آفتاب، ص١۴٢ کمی @Dastan1224
🔸 خاطره‌ای کوتاه از سبک زندگی آیت‌الله بهجت (ره) : ✍ از کانادا آمده بود آقا را ببیند، از پدر و مادری لبنانی و کانادایی بود. چیزهایی شنیده بود و کنجکاو بود. دلهره و شک در چهره‌اش پیدا بود. وارد اتاق شد، دید آقا دارد تسبیح می‌چرخاند. به لب‌های آقا خیره شد، دید تکان نمی‌خورند. با خود گفت: «این چه عالمی است که تسبیح می‌گرداند و ذکر نمی‌گوید؟!» هنوز ننشسته بود که آقا فرمود: «بله! ذکری از امام سجاد علیه‌السلام روایت شده است که هر کس آن ذکر را بعد از نماز صبح بخواند، تا غروب هر چه تسبیح بگرداند، برای او ذکر می‌نویسند.» رنگش پرید. فقط سکوت کرد. آن‌هایی که نشسته بودند، چیزی نفهمیدند؛ نمی‌دانستند چه خبر است؟! (بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت) 📚این بهشت، آن بهشت، ص۵۶ کمی تا بهجت🌷 @Dastan1224
در زمان امام هادی (علیه السلام) شخصى نامه‌ ای از يکی از شهرهای دور نوشت. نامه‌ ای نوشت که آقا من دور از شما هستم. گاهی حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم،به هر حال چه کنم؟ حضرت در جواب ايشان نوشتند لبت را حرکت بده، حرف بزن، بگو، ما دور نيستيم. 💔 بحارالانوار، جلد 53، صفحه @Dastan1224
«لا يَزيدُ السَّيرُ فیه إلّا الابتعاد». «چنين‌ كسى هرچه تندتر رَود، از راه دورتر مى‌افتد»♥️ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ @Dastan1224