eitaa logo
داستان و پند. ........ اخبار فوری اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.7هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
از شنیدن شرط سومم جا خورد برای همین تا چند دقیقه چیزی نگفت من منتظر جوابش بودم معلوم بود که عمیقا داره رو شروط من فکر میکنه -من باشرط اول شما مشکلی ندارم تا هرکجاکه خواستید میتونید به تحصیلاتون ادامه بدین خوشحال میشم همسرم تحصیلات عالیه داشته باشه در مورد شرط دومم با اینکه بیشتر دوست دارم همسرم تو خونه بمونه ومدیریت خونه رو بر عهده بگیره بهتر به من بچه های آینده مون برسه ولی اگه شما نظرتون اینکه ومیخواین کار کنید من حرفی ندارم ولی شرط سوم .. راستشو بخوای با اینکه میدونم شما دختر عاقلی هستید وهیچ وقت زندگی مشترکتونو سر هیچ وپوچ خراب نمیکنید ولی میخوام ازتون خواهش کنم بذارین من بیشتر روش فکرکنم وجوابتون تو چند روز آینده بدم -از نظر من ایرادی نداری شما میتونید خوب روش فکرکنید -برای من مهریه زیاد امر مهمی نیست نظر شما راجع به مهریه چیه؟ هرچی که پدرو مادرهامون تعیین کنن قبول دارم نه دوست دارم مهریه ام زیاد باشه ونه کم درحد عرف جامعه وقتی این حرف ها رو میزدم یادحرفم در مورد مهریه تو خواستگاری دانیال افتادم ناخوداگاه لبخندی لبم نشست بعد یه کم امیرحسین در موردانتظارات خودش از همسر اینده اش صحبت کرد وکمی هم من در مورد مرد ایده آلم گفتم وقتی داشتم در مورد ویژگی های مرد ایده آلم صحبت میکردم توی ذهنم دانیال و با شرایطم مقایسه کردم همه شو داشت با این تفاوت که یه حس نفرت پشت همه ی اونا بود ونمیذاشت من دانیال و دوست داشته باشم دانیال میتونست همه ی اون عشقی رو من ازشوهرم انتظار دارم رو بهم بده وشایم بیشتر ازاون و بهم میدادولی من هیچ عشقی رو نسبت به اون نمیتونستم داشته باشم بعد از پایان صحبت هامون برگشتیم پیش بقیه قرار شد تا۳روز دیگه امیرحسین نظرشو درمورد شرط من بهم اطلاع بده ومنم جوابمو یه هفته دیگه بگم بعد از رفتن اونا من یه احساس مبهمی داشتم اما اینو میدونستم که دید خوبی نسبت به امیر حسین دارم شب موقع خواب امیر حسین رو با دانیال مقایسه کردم از همه ی جهات دانیال نسبت به امیر حسین سر بود ولی مهم این بود که من افکار بدی نسبت به امیرحسین نداشتم میدونستم اگه من با امیرحسین ازدواج کنم خیلی ها مسخره ام میکنن . قیمت ماشین دانیال دوبرابر قیمت ماشین امیرحسین بود خونه ی دانیال کجا وخونه ی امیرحسین کجا .تیپ وقیافه ی دانیال کجا وتیپ وقیافه ی امیرحسین کجا.دانیال وارث کلی ثروت بود این یعنی اینکه همسرش تا آخرین لحظه ی عمر یک لحظه هم غصه ی پول نخواد خورد ولی همسر امیر حسین باید حداقل اوایل زندگیشون کمی قناعت کنه همسر دانیال میتونست ملکه باشه ولی همسر امیرحسین نهایتا یک اشرافزاده میشد و الی اخر اما برای من اینا مهم نبودن مهم احساسات من به هر دوی اونا بود نمیگم شیفته ی امیرحسین شده بودم نه اصلا اما لاقل این امکان در آینده وجود داشت که دوستش داشته باشم ولی درمورد دانیال اصلا وابدا. صبح زودبود کلاس داشتم از خونه زدم بیرون به سر خیابون نرسیده یهو یه ماشین با سرعت گرفت جلوم بدجور ترسیدم نزدیک بود بخوره بهم دقت که کردم دیدم ماشینه دانیال خواستم هرچی فحش بلدم بهش بدم ولی جلو خودمو نگه داشتم شیشه ماشینو داد پایین قیافشو که دیدم وحشت کردم از عصبانیت داشت صورتش کبودشده بود خم شد در وباز کردوگفت -سوارشو _واسه چی؟ داد زد گفتم سوار شو یعنی سوار شو -اصلا حالا که اینطور شد سوار نمیشم راهمو کشیدم ورفتم از صدای کوبیده شد در ماشین فهمیدم که پیاده شد به سرعت قدم هام اضافه کردم که از پشت دوید وبازومو گرفت ومنو دنبال خودش کشید اینقدر محکم منو میکشید که احساس کردم الان بازوم از جاش کنده میشه پام گیرکرد به لبه ی پیاده رو محکم خوردم زمین سر زانوی شلوارم پاره شد وازش خون اومدولی دانیال حتی برنگشت نگام کنه بازم منو بلندکردودنبال خودش کشید وپرتم کرد تو ماشین وخودشم نشست وپاشو از عصبانیت گذاشت رو پدال گاز.من حتی نتونستم مقابلش ایستادگی کنم از دست خودم عصبانی بودم ادامه دارد..... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌