🌺🌿🌺🌿🌺
اگر خدا بخواهد...
#اگر خدا #بخواهد اشرف مخلوقات، پیامبر(ص) را در #غار با سست ترین خانه «أوهن البیوت» که همان تار عنکبوت است حفظ میکند!
#اگر خدا #بخواهد فرعون صاحب قدرت را؛ «وَفِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ»، به وسیله ی #آب که به آن مینازید؛ «وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِن تَحْتِی»، غرق میکند.
#اگر خدا #بخواهد درخت خشک، #میوهدار میشود؛ «وَهُزِّی إِلَیْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْكِ رُطَبًا جَنِیًّا»
#اگر خدا #بخواهد برادران یوسف او را به ته چاه می اندازند، اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا اما او #عزیز و #حاکم مصر میشود.
#اگر خدا #بخواهد ابراهیم را از آتش سخت نمرود #نجات میدهد،
قُلْنا يا نارُ کُوني بَرْداً وَ سَلاماً عَلي إِبْراهيمَ ما خطاب كرديم كه اي #آتش سرد و #سالم براي ابراهيم باش.
#پس_با_خدا_باش
📚آیات سوره انبیا، عنکبوت، توبه
🌺🌿
آدرس کانال در پیام رسان #ایتا
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
💓💓💓💓💓💓💓💓💓#شاید_معجزه ❤
#قسمت_بیست_و_پنجم 5⃣2⃣
نویسنده: #سیین_باا😎
بسته رو از دستش گرفتم..
پارچه بود؛ فهمیدم باید #چادر باشهـ
بازش کردم..
گوشه چادر رو گرفتم توی مشتم..
با استرس نگاهمو دوختم به چهره ی آروم امیر؛
+امیییر؟!
_جان؟!
سکوتمو که دید خودش ادامه داد؛
_من فقط برات هدیه گرفتم، دوست داشتم امشب بسپارم بهت امانت حضرت زهرا رو
دلم میخواد خانومیت بیشتربشه!!
دوباره زیر لب زمزمه کردم؛
+امیییر؟!
لبخند زد..
_جان؟!
شما تا فردا صبح صدا بزن منو ولی آروم باش..
دید واکنشی ندارم بسته رو از توی دستم گرفت و چادر رو بیرون آوورد..
بوی عطر اتاق خودشو میداد :)
چادر رو باز کرد و انداخت روی سرم، خودش مرتبش کرد..
گوشیش رو در آورد، گذاشت روی دوربین جلو..
خودشم کنارم وایساد،
-نظرتون چیه ریحانه خانوم؟!
چه ناز بود برام این پارچه مشکی و آروم..
میگم آروم چون قلب بیقرارم رو پر از آرامش کرد..
+قشنگهـ
امیر از حرف به وجد اومد انگاری که گفت؛
-قشنگ برای یه لحظشه ، شما ماه شدی🌙
+وااااایییییییی ریحوووون؟! عشق که بودی تو؟؟؟؟
تند تند صورتمو بوسید زهرایِ شیطون!
لبخند زدم به این مهربونیش! 💗
+اولا اینکه اسمو نشکون خوشمنمیاد👊
دوما معلوم نیست عشق کی بودن ایشون😄
سه تاییمون خندیدیم..
راه افتادیم سمت حسینیه..
تمرین کرده بودم چادر پوشیدن رو ، برام سخت نبود نگهداشتنش..
چقدر خوب که قسمت شد با هدیه ی امیر شروع کنم؛ حضرت زهرایی بودن رو تمرین کردن..
من چقدر با امیر هر لحظه خدایی تر میشدم..
امیر برام هدیه بود هدیه ای از طرف شهدا..
و چقدر راضی بودم از مردی که هنوز خودم رو لایقش نمیبینم..
دست امیر که کنارم راه میرفت رو گرفتم!
انگشتامو توی مشتش فشار داد؛
به معنای دلگرمی، اطمینان، حتی به معنای ما بد و خوب شمارو قبول داریم!
منو زهرا رفتیم پیش خاله ، امیر هم رفت قسمت مردونه..
بعد از روضه، سینه زنی که شروع شد؛ بین جمعیت دنبال #عزیزِ خودم گشتم!
چقدر بهترین بود #مرد من !!
+امیر؟!
_جان؟!
حلقه ای که روز بعد از جاری شدن اون صیغه ی شب اول، امیر بهم داده بود رو در آووردم دادم دستش؛
+میشه اینو تو نذر حضرت ابالفضل کنی؟!
یه حسی افتاد تو قلبم که باید این انگشتر و پیشکشی میکردم به #قمر خیمه ها..
حلقه رو گرفت گذاشت جیبش!
-چشم!
+امیر؟!
-جانم؟!
میدونست الان آرامش میخوام همیشه اینجوری بودم هروقت قلبم #بیقرار یه حرفی بود، آشوب بودم، دوست داشتم صداش بزنم و اون فقط بگه جانم..
_جان امیر؟!
_جان دل امیر؟!
_چی داره اذیتت میکنه؟!
+امیر من خیلی ممنونم که تورو دارم!
نمیدونم چرا اما همش احساس میکنم من شانس این آرامشو ندارم قراره ازم بگیرنش!
امیر؟!
_جان؟!
+نذر کن برام بمونی نذر کن برای هم بمونیم نذر کن زندگیمونو برای #سیدالشهدامون..
اشکم ریخت.. نمیدونم چرا بیقرار بودم..
چرا فکر میکردم قراره که اتفاقی بیوفته..
رسوندم خونه!
لحظه ی خداحافظی گفت؛ تو خانومِ منی :)
همفسرمی برای بهشت :)
غم به دلت راه نده :)
تو نگاهش پر از اطمینان و اعتماد بود..
″رنجِ تو
بر جانِ ما بادا مبادا بر تنت..
#همه_ی_سقف_و_ستون_و_همه_ی_آبادی_من″
پیام قشنگش قبل از خواب قلبمو آروم کرد..
#همراهمون_باشید 😉
#ادامه_دارد 😎
💓💓💓💓💓💓💓💓💓
-
-—--------------------------------
✅#کانال_داستان_و_رمان_مذهبی 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼
وقتی چیزی در حال تمام شدن باشد،
#عزیز میشود ...
یک لحظه آفتاب در هوای سرد ،
#غنیمت میشود ...
خدا در مواقع سختی ها ،
#تنها_پناه میشود ...
یک قطره نور در دریای تاریکی ،
#همۀ_دنیا میشود …
یک عزیز وقتی که از دست رفت ،
#همه_کس میشود …
پاییز وقتی که تمام شد ،
به نظر قشنگ و قشنگتر میشود...
و ما همیشه #دیر متوجه میشویم!☝️
قدر داشتههایمان را بدانیم…
چرا که خیلی زود، دیر میشود ...🌹
📚❦┅┅ @dastanvpand
✵━━┅═🌸‿🌸═┅━✵
.
☆بسم رب الزهرا☆
#عشق !
🍃واژه ایی که این روز ها، آدمیان به سادگی از آن بهره برده و کم اَرج، نشانش می دهند. این حس، #پاک است و کنون، به بازیچه گرفته شده😪
🍃میدانی چرا میگویم پاک؟
چون ویژگی هایش، ارمغانی است برای روح تشنه ی ما. مثلا انسان عاشق، آرام است چرا که عشق، آرامش می دهد و آدمی را مهربان می کند.
عشق، آدمی را صبور می کند و این ویژگی هایش، می ماند برایت تا اخر عمر.
🍃چرا که عشق، جاوید است البته نه از نوع زمینی اش چرا که آدمیان، فانی اند و آمال دنیایی نافرجام. این جاست که باید عاشق یک چیز والا و جاوید شوی و چه چیزی متعالی تر از پروردگار🙃
🍃یکی از این ویژگی های این عشق این است که این انسان عاشق پیشه، که در کنار عشقش به همه چیز رسیده است، به جای پرداختن به #عیوب دیگران، تنها غرق در لذت بردن از معشوقش به حسن او می اندیشد و دوری از او باعث بی حوصلگی اش میشود🌹
🍃اگر عاشق خدا شوی، هرگز از او دور نخواهی شد. برای همین همیشه با نشاط و انرژی هستی، اما اگر این #آدمیان را برای عاشقی کردن انتخاب کنی، اشتباه بزرگی مرتکب شده ای، چرا که بشر، بالاخره روزی می رود و عاشق هم می ماند با یک عالم کمبود😓
🍃حال، چگونه می شود #عاشق_خدا شد؟ می دانی، هر چیزی آدابی دارد وبدون مقدمات، نمی شود یک شبه عاشق خدا شوی.
🍃راه عشق این است عزیز من، اول «عَظُمَ الْخالِقُ فى اَنْفُسِهِمْ»، بعد «فَصَغُرَ ما دُونَهُ فى اَعْیُنِهِمْ»،و بعد، عشق میآید. عظمت خدا که نزدمان بالا رفت، اندک اندک، #عزیز هم میشود.
🍃حال، چهکنیم تا عظمت خدا در دلمان بالا برود؟ هر که میخواهد خدا در دلش عظمت پیدا کند، بایستی #امر_خدا را انجام دهد. با اطاعت، خدا در دل عظمت پیدا میکند. بعد عشق میآید، خوشی میآید. خیلی ساده!
🍃گویی از همین رو است که پسرکی که هنوز، کودک می نمایاند، پایش باز میشود به #میدان_جنگ. شاید او راه تقرب به خدا را بهتر از من و تو آموخته. شاید او عاشقی کردن را زیباتر از من و تو بلد است. شاید او با آن سن کمش، بصیرتی پیدا کرده از #جنس_نور.
🍃خلاصه بخواهم بگویم، می شود عاشق باش اما نه عاشق هر کسی. عاشق کسی باش که ارزشش را داشته باشد و تا آخرین لحظات این عمر، در قلبت جاودانه.
🍃عاشق خدا باش، چرا که
عشق رازیست که تنها به #خدا باید گفت♡
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج❤️
پ.ن : گذری بر سخنان حاج اقا پناهیان
✍️نویسنده : #مونا_زارع
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_علیرضا_محمودی_پارسا
📅تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۴۸
📅تاریخ شهادت : ۲۹ بهمن ۱۳۶۱
🥀مزار شهید
@Dastan1224