ما به دیوار کسی تکیه نکردیم
عمریست که در سایه ی دیوار خداییم ...
شبتون در پناه خدا 🌺✨
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷صبحتون بخیرو شادی
🌱امروزتون زیبا و پراز انرژی
🌷چون همیشه دعایم برایتان
🌱 عاقبت بخیری
🌷 سلامت جسم وجان
🌱 و دلی خالی از
🌷 درد وغم است
🌱روزتون پراز رحمت الهی
🌷زندگیتون پرازخیر وبرکت
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆گريه بر شهيد
حضرت حمزه عموى پيامبر از مكّه به مدينه مهاجرت كرده بود و لذا كسى را نداشت ، جنگ احد فرا رسيد ((حمزه )) در جنگ فعالانه شركت كرد و از ساير رزمندگان بهتر درخشيد تا مظلومانه به فيض شهادت رسيد. و به همين مناسبت لقب سيدالشهداء يعنى سالار شهيدان را به او دادند.
جنگ احد به پايان رسيد خانواره شهدا در سوگ عزيزانشان نشسته بودند و با گريه هايشان خاطره آنان را بزرگ مى داشتند.
پيامبر صلى اللّه عليه و آله از احد بر گشت ، وقتى به مدينه وارد شدند ديدند كه در خانه همه شهداء گريه هست جز خانه حمزه ، حضرت فقط يك جمله فرمود: ((امّا حمزة فلا بواكى له )) يعنى همه شهدا گريه كننده دارند جز حمزه كه گريه كننده ندارد. تا اين جمله را فرمود، صحابه رفتند به خانه هايشان و گفتند: پيامبر فرمود: حمزه گريه كننده ندارد. ناگهان زنانى كه براى فرزندان خودشان يا شوهرانشان يا پدرانشان مى گريستند، به احترام پيامبر و به احترام جناب حمزة بن عبدالمطلب به خانه حمزه آمدند و براى آن جناب گريستند. و تعد از اين ديگر سنت شد هر كس براى هر شهيدى كه مى خواست بگريد اوّل مى رفت خانه جناب حمزه و براى او مى گريست .
اين جريان نشان داد كه اسلام با اينكه با گريه بر ميت (ميت عادى ) چندان روى خوشى نشان نداده است مايل است كه مردم بر شهيد بگريند، زيرا شهيد حماسه آفريده است و گريه بر شهيد شركت در حماسه او و هماهنگى با روح او و موافقت با نشاط او و حركت در موج اوست .
📚قيام و انقلااب مهدى (عج الله تعالی الشریف )، مقاله شهيد، ص 108.
✾📚 @Dastan 📚✾
🍃✨ منبر کوتاه ✨🍃
☀️ثواب زیارت کربلا
حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
⁉️سوال:
✍چرا ثواب حضرت عبدالعظیم برابر با زیارت امام حسین علیه السلام است؟ آیا جایگاه عبدالعظیم مثل امام حسین است؟ حضرت عبدالعظیم چه مقام رفیعی دارد که درباره زیارت هیچ معصومی این ثواب نیامده است؟
🔖در ابتدا باید گفت: باید توجه داشت که آن ثواب ها که برای زیارت عبد العظیم ذکر شده در مقایسه با زیارت ائمه (ع) نیست، زیرا هیچ کسی با آنان قابل مقایسه نیست از این رو امیرمومنان(ع) فرمود: «لا یقاس بال محمد (ص) من هذه الامه احد، و لا یسوی بهم من جرت نعمتهم علیه ابدا؛ (۱) هیچ کس از این امت را با آل محمد نمیتوان مقایسه کرد. آنان که ریزه خوار خوان نعمت آل محمد اند با آن ها برابری نمیتوانند».
🕯از این کلام حضرت به روشنی به دست میآید که مردم و همه بشر نه تنها نمیتوانند به مقام ائمه (ع) دست یابند و به جا و مقامی معنوی برسند که آن ها دارند، بلکه همگان ریزه خوار نعمت معنوی آن ها و با آنان قابل مقایسه نخواهد بود. با توجه به این نکته حال باید گفت:
1⃣ اولا : در مورد دلیل اینکه چرا ثواب زیارت عبدالعظیم حسنی(ع) به مثابه زیارت سیدالشهدا(ع) در کربلا عنوان شده است، باید گفت: حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) حلقه وصل شیعیان در شهرهای مختلف بودند و می توان از ایشان به عنوان سفیر سیار ائمه(ع) یاد کرد.
ایشان از جمله محدثین و علمای برجسته شیعه است که به دلیل مجاهدتهای علمی و تلاش برای رساندن معارف اهل بیت به شیعیان مورد توجه و تأیید ائمه معصوم قرار گرفته است.
امامزاده عبدالعظیم حسنی در بین علما به عنوان محدث مطرح هستند. محدث کسانی هستند که فن جمع آوری احادیث و طبقه بندی روایات را می داند، آن را جمع می کند و یا می نویسد و یا شاگرد تربیت می کند. اما راوی کسی است که در سند حدیث نامش قرار می گیرد ضمن اینکه در محدث اصطلاح ویژه ای است و آن اینکه حدیث را مستقیم می شنود و دیگرانی که از او نقل می کنند راوی می شوند. لذا حضرت عبدالعظیم از محدثین است.
🔶در مورد دلیل اینکه چرا ثواب زیارت حرم عبدالعظیم به مثابه زیارت سیدالشهدا(ع) در کربلاست این نکته نیز قابل توجه است که : ممکن است در مورد سایر امامزادگان بزرگوار نیز روایاتی بوده، اما به دست ما نرسیده است چون ما هر یک از این امامزادگان را به نیت ائمه زیارت می کنیم و ثواب آن محفوظ است. اما روایت ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) به ما رسیده است.
برخی شیعیان نزد امام هادی(ع) رفته و گفتند ما از زیارت کربلا آمدیم - در آن زمان که حاکمیت بنی عباس بود این سفر و زیارت بسیار برای شیعیان مشقت داشت- و حضرت در جواب فرمود که شما در ری زیارت عبدالعظیم را بکنید مثل این است که امام حسین(ع) را زیارت کرده اید.
🔷 البته با اینکه حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) از نظر علمی در میان علمای شیعه برجسته است اما جنبه امامزاده بودن ایشان در بین مردم غلبه دارد. برعکس، سید مرتضی و سید رضی که از امامزادگان هستند جنبه علمی آنها در بین مردم غلبه دارد.
🔰جنبه دیگر در حق حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) می تواند بحث مأموریتهای ایشان باشد. چرا که حضرت بین شیعیان که در جای جای خطه اسلامی نمی توانستند با هم ارتباط داشته باشند، حلقه اتصال بود. چون ائمه ایشان را قبول داشتند و ممکن است این ثواب ناظر به همین مجاهدتهایی باشد که در راه ارتباط بین شیعیان و رساندن پیام ائمه باشد که از ایشان می توان به عنوان سفیر سیار ائمه یاد کرد.
2⃣ ثانیا _ ممکن است شرائط خاص زمانى و مکانى، سبب گردیده باشد، که آن همه فضیلت برای زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) ذکر شده آن را مانند فضیلت زیارت سیدالشهداء (ع) محسوب داشته و این درک فضیلت را مخصوص آن زمان قرار داده باشد؛ زیرا متوکل عباسى و برخى دیگر از حکام جور، پس از تخریب بارگاه امام حسین (ع)، براى جلوگیرى از زیارت آن بزرگوار، مأموران دژخیم و جلادى را، به مراقبت و نگهبانى گماشته بودند، که به صغیر و کبیر رحم نمى کردند و جان افراد در خطر کشته شدن قرار می گرفت و حتى زائرین زیادى را، بی رحمانه به خاک و خون کشیده بودند.
چه این که مسئله لزوم پایگاه سازى و تشکیل مراکز تجمع نیروها و اجتماعات، موضوعى است، که به طور کلى از اخبار و احادیث به دست مى آید، روشن مى شود که ائمه اطهار (ع) دوست می داشتند، شیعیان با هم باشند، گرد هم جمع شوند، مذاکره کنند، و براى حفظ کیان تشیع و نشر معارف و گسترش مکتب، فعالیت هاى دینى و تبلیغى و اجتماعى داشته باشند.
📚پی نوشتها:
۱. نهج البلاغه، نشر موسسه امیر المومنین قم ۱۳۷۵ ش، خطبه
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈
✾📚 @Dastan 📚✾
◼️ آیت الله بهجت :
اهل تهران اگر هفته ایی یک بار به زیارتشان نروند ، جفا کرده اند
▪️شهادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام تسلیت
✾📚 @Dastan 📚✾
••♥️••
خودش گفته:«یَداللَهِ فَوقَ أَیْدِیهِم»
یعنی بندهی من
نگران فردایت نباش
از اَفعال آدمها دلگیر نشو
کاری از آنها برنمیآید
دستت را به من بده.
تا من نخواهم
برگی از درخت نمیافتد!!!
✾📚 @Dastan 📚✾
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄
سلام_بر_ابراهیم
🏃♂همیشه در کار خیر پیش قدم بود.
دوست داشت از صبح تا شب مشغول کار برای رضای خدا باشد.
📔دفترچه ای داشت که برنامه ها و کارهایش را داخل آن می نوشت.
روزی که خیلی برای خدا کار انجام می داد، بیشتر از روزهای قبل خوشحال بود.
یادم هست یکبار به من گفت:
امروز بهترین روز من است، چون خدا توفیق داد گره از کار چندین بنده خدا وا کنم.
به هیچ یک از تعلقات دنیا دل خوش نمی کرد. هیچ چیز او را راضی نمی کرد، مگر اینکه دل یک انسان را بخاطر خدا خوش کند.
لباس نو نمی پوشید. می گفت:
هر زمان تمام مردم توان پوشیدن لباس نو و زیبا داشتند، من هم می پوشم.
📙سلام بر ابراهیم۲
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_شجاعی
⭐️ چرا عظمت حضرت عبدالعظیم علیهالسلام به اندازهی امام حسین علیهالسلام است؟
✾📚 @Dastan 📚✾
«داروخانهای برای تمام دردهای روح»
✍️ از دبیرستان که تعطیل شدم، آشفته و فراری خودم را به خانه رساندم!
بدون آنکه لباسم را عوض کنم، دست مامان را گرفتم و گفتم: مینشینی به حرفهایم گوش کنی؟
گفت : بله حتماً
و آمد نشست و به چشمانم با انتظار نگاه کرد.
• گفتم : من احساس میکنم اتفاق خیلی بدی در درون من افتاده مامان!
چند روزی است که انگار چیزی در درونم آماده است، تا کسی حرفی میزند من آن را رد کنم. و یا تا کسی پیشنهادی میدهد با آن مخالفت کنم. انگار من نیستم و کس دیگری در من افسار کلامم را به دست گرفته است.
احساس میکنم جسور شدهام حتی در برابر بزرگترهایم.
مامان ،من حس میکنم روحم سرطان بدخیم گرفته و دیگر خوب نمیشود، من از خودم فرار کردم تا زودتر به شما برسم.
• مامان کمی مکث کرد و گفت : کارنامهات را کِی گرفتی؟
گفتم : حدود ده روز پیش! و دیگر چیزی نگفت.
نمیدانستم چرا مامان این سوال را پرسید. ولی مطمئن بودم که سوال بیربط نمیپرسد.
• مامان استکان چایِ خودش را برداشت و داد دست من و گفت: بخور دخترم الآن وقت خوردنش رسیده. چای را گرفتم و با یک حبه قند شروع کردم به خوردن.
• مامان گفت: کار شیطان این است که «از کاه، کوه بسازد».
من نمیگویم مشکلی نیست، نه... ولی به این بزرگی که تو را به وحشت انداخته نیست.
• مامان دستانش را شبیه بال یک پرنده باز کرد و شروع کرد به بال زدن.
و ادامه داد: روح همهی آدمها دو تا بال دارد مامان. که اگر آنها را نشناسی و حالتهای زخمی شدنش را ندانی، نمیتوانی تعادلشان را به گونهای حفظ کنی که این دو بال به روح تو حالت سبکی و آرامش برای پرواز بدهند.
گفتم : کدام دو تا بال؟ چرا پس من نمیدانستم دو تا بال دارم.
✘ گفت: بال اول، بالِ ترس است! و بال دوم بالِ امید.
تو تا هر وقت که این دو بال را در حالت تراز نگهداری، روحت هم تعادل دارد و آرام است. هر وقت یکی از بالها سنگین شود، تعادلت بهم میخورد و از همان طرف که سنگین شدهای، زمین میخوری و اولین علامت بیتعادلی، ناآرامی است.
√√ ترس از خدا لازم است برای تعادل، ولی گاهی شیطان به آدم ترسهایی را القاء میکند که واقعی نیستند و اگر باورشان کردی، از همانطرف زمین میخوری.
√√ امید به خدا هم لازم است، ولی گاهی شیطان امیدهایی از غیر خدا به تو القاء میکند، مثلاً امیدواری به خودت و تواناییهای خودت! آنوقت است که اگر باورش کردی بال امیدت زخمی شده و از همان سمت به زمین میخوری.
و این در حالیست که تمام موفقیتها از سمت خداست و ما از خود هیچ نداریم.
اینها را گفت و کتاب صحیفه را باز کرد و دعای ۲۷ را داد دستم و گفت: این داروخانه برای همهی دردها درمان دارد مامان... و بلند شد و رفت به آشپزخانه!
کتاب را چرخاندم به سمت خودم و دیدم بالای دعا نوشته: « پناه جستن به خدا از اخلاق نکوهیده». و همان موقع شروع کردم ترجمهی فارسیاش را با دقت خواندم.
تمام که شد، فهمیدم مامان چرا از من سوال کرد : کارنامهات را کِی گرفتی!
بال امید من، بعد از معدل ۲۰ زخمی شده بود...
و این دعا همان پماد و پانسمانی بود که مامان داده بود دستم تا خوبش کنم!
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆ملاقات رئيس قبيله با پيغمبر صلى اللّه عليه و آله
در زمانى كه هنوز حضرت رسول در مكّه بودند قريش مانع تبليغ ايشان مى شدند. وضع سخت و دشوار بود، در ماههاى حرام مزاحم پيغمبر اكرم نمى شدند يا لااقل زياد مزاحم نمى شدند، يعنى مزاحمت بدنى مثل كتك زدن نبود ولى مزاحمت تبليغاتى وجود داشت .
رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله هميشه از اين فرصت استفاده مى كرد و وقتى مردم در بازاز عكاظ در عرفات جمع مى شدند (آن موقع هم مراسم حجّ بود ولى با يك سبك مخصوص ) مى رفت در ميان قبائل گردش مى كرد و مردم را دعوت مى نمود.
نوشته اند: در آنجا ابولهب مثل سايه پشت سر پيغمبر حركت مى كرد و هر چه پيغمبر مى فرمود او مى گفت دروغ مى گويد به حرفش گوش نكنيد.
رئيس يكى از قبائل خيلى با فراست بود. بعد از آنكه مقدارى با پيغمبر صحبت كرد به قوم خودش گفت اگر اين شخص از من مى بود لاكلت به العرب يعنى من اينقدر در او استعداد مى بينم كه اگر از ما مى بود به وسيله وى عرب را مى خوردم . او به پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله گفت : من و قومم حاضريم به تو ايمان بياوريم (بدون شك ايمان آنها ايمان واقعى نبود) به شرط اينكه تو هم به ما قول بدهى و آن اينكه براى بعد از خودت من يا يك نفر از ما را تعيين كنى .
فرمود: اينكه چه كسى بعد او من باشد با من نيست با خداست . اين مطلبى است كه در كتب تاريخ اهل تسنن آمده است .
📚امامت ، مجموعه آثار، ج 4 ص 879 و 880
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 آیت الله #سعادت_پرور (پهلوانی):
ای عزیزان من! قیامت جای پر خوف و خطری است برای کسانی که در این دنیا عمر خود را به بطالت و غفلت از خدا گذرانده اند .
📚 رساله ی وصایا، ص۱۹۳
(🤲خدایا کمک کن تا عمر خود را به بطالت(غفلت از تو) نگذرانیم.)
✾📚 @Dastan 📚✾
📝#مرگ
🔸یکی از شاگردان آیت الله العظمى اراکى (ره) نقل میکند :
روزی رسیدم خدمت ایشان و عده اى از علماء و بزرگان هم بودند.ایشان شروع کردند این
چند بیت شعر را خواندند :
✨یا مَن بدنیا إشتغل قد غَرّه طول الأمل
الموت یأتى بغتتاً القبر صندوق العمل✨
اى کسى که دنیا تو را مشغول کرده و همه را فراموش کردی، قیامت و حساب و کتاب را؛ آرزوى طولانى شما را مغرور نموده است،
اما ناگهان مرگ به سراغ شما خواهد آمد.
قبر شما صندوق عمل است.
📜بعد فرمودند:
درِ صندوق عمل بسته است، وقتى که باز شد،معلوم میشود چه چیز توى صندوق بوده است؟!
یک بچه در رحم مادر اگر کور یا شَل باشد یا عیب دیگری داشته باشد، احساس ناراحتى نمیکند،اصلا ناراحت نیست.
اما وقتى به دنیا میآید، میفهمد که چشم او نابینا است، لذا شدیداً ناراحت میشود؛ آن کسانى که دنیا شدیداً آنها را غافل کرده و آخرت را فراموش کرده اند، الآن معلوم نمیکند که چه کار کرده، بعد از مردن و در پاى حساب و کتاب، معلوم میشود براى آخرت چه کرده است.
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷خدایا
بخاطرحضورت
در تمام لحظه هایمان
سپاست میگوییم
شبتون پر از آرامش و آسایش❣
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح یعنی پرواز
قد کشیدن در باد
چه کسی می گوید
پشت این ثانیه ها
تاریک است؟
گام اگر برداریم
روشنی نزدیک است.
صبح زیباتون بخیر، روزتون سرشار از امید…
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆مشورت با آينده نگر آگاه
مرحوم علاّمه مجلسى به نقل از مرحوم شيخ بهائى رضوان اللّه عليهما استخاره اى را نقل كرده است و آن را به امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف با اين كيفيّت نسبت داده است :
تسبيح را به دست گرفته و سه مرتبه گويد: ((اللّهمّ صلّ علىّ محمّد و آل محمّد)) و سپس مقدارى از دانه هاى تسبيح را در مُشت گرفته و پس از آن دانه ها را - دو عدد، دو عدد - رها نمايد، پس اگر يك دانه باقى ماند خوب است و آن كار مورد نظر خويش را اقدام نمايد، ولى چنانچه دو عدد باقى بماند، خوب نيست و نبايد اقدام كند.(۱)
همچنين مرحوم صاحب جواهر استخاره اى را به حضرت حجّت عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف با اين كيفيّت نسبت داده است :
پس از آن كه تسبيح را در دست گرفتى ، بايد مراد خويش را نيّت كنى و سه مرتبه صلوات بر محمّد و آلش عليهم السلام بفرستى و سپس مقدارى از دانه هاى تسبيح را در مشت بگيرى .
بعد از آن ، دانه ها را - هشت تا، هشت تا - رها كرده ، در نهايت اگر يكى باقى بماند، متوسّط است و اقدام بر انجام آن كار بهتر مى باشد، ولى اگر دو عدد بماند، بهتر است كه آن كار ترك شود.
امّا اگر سه عدد باقى مانده باشد، انجام آن كار و ترك آن يكى است و فرقى ندارد.
و چنانچه چهار عدد باقى بماند، خيلى بد است و نبايد به آن كار اقدام نمايد.
اگر پنج عدد باقى بماند، خوب است ولى زحمت و سختى دارد.
اگر شش عدد باقى بماند، خيلى خوب است و بايد در آن كار تعجيل نمايد.
و اگر هفت عدد باقى بماند، مانند آن موردى است كه پنج عدد باقى مانده باشد.
ولى اگر هيچ باقى نماند، بسيار بسيار بد است و ضرر و زيان زيادى را در بردارد.(۲)
۱- مستدرك الوسائل : ج 6، ص 265، ح 5، بحارالا نوار: ج 91، ص 250، ح 4.
۲- مستدرك الوسائل : ج 6، ص 268، ح 2، جواهرالكلام : ج 12، ص 172.
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆مردى كهن سال با شكل جوانى
مرحوم شيخ صدوق ، طبرسى و برخى ديگر از بزرگان به نقل از ريّان بن صلت - كه يكى از ياران و خدمت گزاران امام علىّ بن موسى الرّضا عليهماالسلام است - حكايت نمايند:
روزى خدمت آن حضرت شرف حضور يافته و اظهار داشتم : ياابن رسول اللّه ! آيا شما صاحب الزّمان و ولىّ امر هستى ؟
فرمود: بلى ، من ولىّ امر هستم ؛ وليكن نه آن كسى كه دنيا را پر از عدل و داد مى كند، و چگونه اين كار از من ساخته باشد با اين وضعيّتى كه در آن هستم !؟
آن كسى كه منظور تو است ، او قائم آل محمّد (عجّ الله تعالی شریف) مى باشد كه تمام ظلم ها و بى عدالتى ها را برطرف و عدالت را جايگزين مى نمايد.
او هنگامى كه ظهور و خروج مى نمايد، با اين كه كهن سال و عمرى طولانى از او گذشته است ، امّا شكل و قيافه اش همچون جوانى شاداب ، بسيار نيرومند و قوى است ، كه چنانچه بخواهد بزرگ ترين درخت را ريشه كن كند، با يك دست چنين نمايد.(1)
امام زمان عليه السلام اگر فريادى بلند كند، تمام صخره ها متزلزل و دگرگون شوند، عصاى حضرت موسى عليه السلام - با همان خصوصيّت و حالت - و نيز انگشتر حضرت سليمان عليه السلام همراه و در دست حضرت قائم آل محمّد عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف مى باشد.
سپس امام رضا عليه السلام افزود: او چهارمين فرزند من مى باشد كه خداوند متعال او را پنهان و مخفى نگه مى دارد، تا به موقع ظاهر گردد و دنيا را پر از عدل و داد نمايد.(2)
1- همان طورى كه پدرش اميرمؤمنان علىّ عليه السلام درب قلعه خيبر را با يك دست از جاى كَند و چندين متر آن طرف تر پرتاب نمود كه چهل نفر هم نتوانستند آن را بردارند.
2- إكمال الدّين : ص 376، ح 7، غيبة نعمانى : ص 168، ح 9، إعلام الورى طبرسى : ج 2، ص 240.
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆حاج شيخ حسنعلى نخودكى اصفهانى
يك كسى به حضرت زهرا سلام اللّه عليها توهين مى كند، آشيخ حسن على نخودكى اصفهانى او را به درك واصل مى كند، بعد هراسان مى شود كه كجا برود. در همين حال يكى از اولياء خدا، يا ائمه اطهار عليهم السلام يادم رفته پيدا مى شود و ميفرمايد آشيخ حسن على چه مى خواهى ؟
آشيخ فرموده بود، رزق حلال ميخواهم و دوست دارم درنجف باشم . آن بزرگوار فرموده بود نمى خواهد به نجف بروى . برو مشهد آنجا هم مثل نجف است و بيا اين پول حلال را هم بگير برو نخودك . فلان باغ را بخر و در همان جا باش .
آشيخ به نخودك مى آيد و آن باغ را مى خرد و توى باغ درخت هاى مو و انگور مى كارد. در اوقاتى كه فصل انگور ميشود نان وانگور و بقيه سال را با كشمش ، و هيچ چيز از بيرون استفاده نمى كرد.
ايشان فرمودند:
يك رفيق داشتم خدا بيامرزدش به نام شيخ زين العابدين رضوان اللّه تعالى عليه كه توى صحن اسماعيل طلائى آن بالا يك حجره داشت . كه با شيخ حسنعلى خيلى در ارتباط بودند و حاج شيخ حسنعلى كتابهاى قديمى به دست مى آورد و شيخ زين العابدين براى ايشان صحافى مى كرد. يكروز شيخ دو كتاب خيلى مهم مى آورد و به ايشان مى دهد تا صحافى كند، مى فرمايد به يك شرط صحافى مى كنم كه يك روز ناهار تشريف بياوريد منزل ما.
آشيخ حسنعلى فرموده بودند: باشد مى آيم . روزها مى گذشت و آشيخ زين العابدين مى گفت : پس آقا چه شد. مى فرمود: مى آيم . تا يك روز در زمان رضاشاه ملعون كه گفتند بيست و چهار ساعت كسى از خانه ها حق بيرون آمدن ندارد، آن روز شيخ با يك طبق نان و چيزى آوردند، و از منزل ما چيزى نخوردند و ايشان خانه هر كس كه ميرفت حتى يك آب جوش هم نمى خورد.
📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅مرحوم اسماعیل دولابی میگفت :
✍گاهی اوقات با خدا خلوت کنید
نگویید که ما قابل نیستیم
هر چه ناقابلتر باشیم
خدا بیشتر اهمیت میدهد
خدا کسی نیست که فقط خوبها را انتخاب کند
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#شرم_آب....
#جشن_مردم_جاهل!
🌷روز اول: ساعت ۹ صبح همه را در محوطه جمع كردند. از ما فيلم گرفتند؛ سپس ما را به سوله باز گرداندند. داخل سوله، چهار نفر از بچهها روی زمين افتاده بودند. فكر كردم از شدت جراحتها توانايی حركت ندارند. نزديكشان كه رسيدم، ديدم شهيد شدهاند. شب، هنوز شهدا بودند و قيامتی برپا بود. مجروحان، تشنه ناله میكردند. هوا دم كرده بود. گرما میخواست ما را خفه كند. هر ساعتی، بر تعداد شهيدان افزوده میشد. میگفتيم: آب بدهيد! میگفتند: شما كافريد. به كفار، ترحم جايز نيست!
🌷روز دوم: ِكاميونی آوردند و شهدا را داخل آن ريختند و بردند. باز هم درِ شهادت باز بود.
🌷روز سوم: به هر كس اندكی نان خشك و دانهای خيار دادند، بدون آب. سر و صدا كه خيلی بالا رفت، تانكر آبی پشت ديوار سوله گذاشتند. از پنجره میديديم. جلوی ديدگانمان، شير تانكر را باز كردند. آب به زمين میريخت و آنها میخنديدند. بعد از نماز باشكوه و عزت آفرين ظهرمان، دسته جمعی به داخل سوله ريختند و با كابل و چوب به جان بچهها افتادند. ضعف جسمی، تشنگی، مجروحيت، گرما و.... همه را بیتاب كرده بود. خسته شدند و رفتند تانكر آبی به داخل سوله آوردند. شيرش را كه باز كردند، طبعاً بايد همه با سر هجوم میبردند. هيچ كس تكان نخورد. به جای آب، به چشمهايشان نگريستيم. دوباره به جان بچهها افتادند. خسته كه شدند، رفتند. ما هم با كمی آب، لبهای خشك بچههای مجروح را تر ساختيم. بعد از ظهر آن روز، وقتی آفتاب، بخشش و بذلش به آنجا زياد شد، آفتاب بوديم. بعد ما را برهنه بيرون آوردند. مدتی در آتش بیدود هم با دستهای بسته ما را در خيابانها گرداندند. سنگ و چوب و قوطی خالی و.... به سويمان پرتاب میشد.
🌷روز چهارم: ما را بين اردوگاه و بيمارستانهای نظامی بغداد تقسيم كردند. شهدا هم به مكانی نامعلوم بردند. دوباره تكرار جشن مردم جاهل....
#راوی: آزاده سرافراز رضا ميرزای
📚 کتاب "شهدای غریب"
منبع: سایت نوید شاهد
❌❌ امنیت اتفاقی نبوده و نیست!
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تنها عملی که در عالم برزخ از شاگرد برجسته آیت الله اراکی (ره) پذیرفته شد!
🎤 حجت الاسلام عالی
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆هيچ چيز مانع ديدار او نيست
مرحوم حاج شيخ در مرض فوتشان در مشهد و خانه ((حاج عبدالحميد مولوى )) بسترى بودند ولى روزهاى آخر كه مرضشان شدت كرد در بيمارستان منتصريه خيابان جنت بسترى شدند.
اطاقى كه حاج شيخ بسترى بودند تخت نداشت ، مفروش بود و تشك و متكى گذاشته بودند. درب اطاق به داخل ايوان بود و هر كس داخل ايوان مى شد داخل اطاق را مى ديد.
اژدرى مى گفت : من رفتم به عيادت حاج شيخ ديدم رو به ديوار عبا بر سر كشيده و سر بر بالشت گذاشته پشت به در اطاق مثل اينكه در حالت خواب است . لذا آهسته در را باز كردم و در گوشه اى ساكت نشستم . بعد از من شخص ديگرى وارد شد او هم مثل من آهسته در كنارى نشست .
حاج شيخ پشتش به ما بود و كاملاً عبا بر سر كشيده بود كه حتى صورت مباركش هم معلوم نبود. در اين بين ((حاج عبدالحميد مولوى )) رحمة الله عليه وارد شد. او حاج شيخ را صدا زد و راجع به موضوعى كه حاج شيخ به او ماءموريت داده بودند گزارش داده .
ضمناً گفت : كسانى هم اين جا به عيادت حضرتعالى آمده اند.
سبحان الله ! حاج شيخ فرمود: مى دانم حبيب است و فلان كس ، اسم او را هم فرمود.
به خدا قسم من و آن شخص ديگر مات و مبهوت شديم زيرا معلوم شد كه اين مرد خدا از همه سو مى بيند و هيچ چيز مانع ديد او نيست .
📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده
✾📚 @Dastan 📚✾
شخصی ﺭﺍ ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ:
ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺭﺳﺘﺎﺧﻴﺰ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﭼﻪ ﺁﻭﺭﺩﻩﺍﻱ؛
ﭼﻪ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﮔﻔﺖ؟
ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﻭﻗﺘﻲ ﻓﻘﻴﺮﻱ ﺑﺮ ﮐﺮﻳﻤﻲ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﻴﺸﻮﺩ
ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﻤﻲﮔﻮﻳﻨﺪ ﭼﻪ ﺁﻭﺭﺩﻩﺍﻱ...
ﺑﻠﮑﻪ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﭼﻪ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻲ...؟
ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻳﮏ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺍﺳﺖ
ﻧﻪ ﻳﮏ ﻣﮑﺎﻓﺎﺕ...
ﻓﺮﺻﺘﻰ ﺍﺳﺖ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺗﺎ ﺑﺒﺎﻟﻰ
ﺑﻴﺎﺑﻰ
ﺑﺪﺍﻧﻰ
ﺑﻴﻨﺪﻳﺸﻰ
ﺑﻔﻬﻤﻰ
ﻭ ﺯﻳﺒﺎ ﺑﻨﮕﺮﻯ...
ﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﻩﻫﺎ ﺑﻤﺎﻧﯽ...
✾📚 @Dastan 📚✾
⭕️ آزمایش بندگی
آیت الله بهجت(ره):
از مرحوم آقا میرزا جواد آقا ملکی تبریزی نقل شده که فرمود:
🔰آیا هیچ شده است که خود را در صدق عبودیت و بندگی امتحان کنید تا بدانید آیا بنده خدایید یا نه؟
🧐 فکر کنید اگر زن و فرزند خود را به قصد زیارت کربلا، مهیای حرکت سفر نموده و با زحمت فراوان و هزینه زیاد تا لب مرز برسید، ولی در آنجا میبایست حرامی ـ مانند کشف حجاب یا نظر اجنبی به همسر و دختران همراه ـ را مرتکب شوید تا مقدمه خروج از گمرک و گرفتن گذرنامه و مجوز عبور از مرز باشد، دراینصورت خود را چگونه مییافتید؟
🤔 آیا با خود میگفتید:
این یک حرام عیب ندارد، ما که این همه زحمت کشیده و هزینه نمودهایم تا به اینجا رسیدهایم، بگذار این حرام انجام گیرد و عبور کنیم.
و یا با کمال شجاعت و مردانگی و متانت مثل گُل با آن همه رنج و دوری راه و تحمل مخارج و هزینه سفر، با عائله خود برمیگشتید؟
زیرا کسی که فرموده:
✅ زیارت مستحب است، و همان کسی که من به قصد قربت و به داعی (انگیزه) امر او تا به اینجا آمدهام و متحمل این همه خسارت شدهام، ارتکاب حرام را جایز نمیداند و به داعی نهی و زجر او باید دوباره بدون هیچگونه نگرانی و ناراحتی برگردم؛ چراکه من بندهام، من میخواستم زیارت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام را برای رضای خدا انجام دهم، نه برای خواهش دل خود.
✅ اگر برای خداست، خدا میفرماید:
کار حرام را انجام نده و با انجام گناه به زیارت مرو، لذا باید امتثال نمایم و برای او به زیارت نروم.
❇️ بنابراین، اگر اینطور نکرد و برنگشت، یقیناً ناقصالایمان است؛ زیرا خداوند سبحان میفرماید:
📜 «فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا في أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْليماً؛
📃 پس به پروردگارت سوگند، ایمان نمیآورند، مگر اینکه در اختلافی که میان آنها پیش آمده تو را حاکم کنند، سپس از آنچه قضاوت نمودی در دل خود هیچدلتنگی احساس نکنند، و چنانکه باید خود را تسلیم [خدا و حکم شما] کنند».(١)
❇️ بنده ی با ایمان باید تسلیم فرمان و حکم الهی باشد، نه تابع خواستههای خود و مطیع نفس و شیطان.
⬅️ در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۴۱
١.نساء: ۶۵.
✾📚 @Dastan 📚✾
💥تلنگر💥
🍃خیلیها که الان قربون صدَقت میرن شب اول قبرت نیم ساعت بیشتر سر قبرت نمیمونن
همه میرن
👌تو میمونی و اعمالت
👈برای اون لحظه خودتو آماده کن
دست خالی نباشی
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبتون بخیر
آرامش شب نصیبتون🌙
✾📚 @Dastan 📚✾